درونگرا بودن بخودی خود منفی نیست، اگر درونگرایی شما را از انجام آنچه میخواهید، منع میکند یا در کار و زندگی شخصیتان مشکلی ایجاد میکند، در این صورت باید تغییری صورت گیرد
گویا قانون روزگار است که نیمی از عمر را جستن و نیم دیگر، قدر حاصل نیمهی اول را ندانستن. گویی انسان، قدر داشتههایش را نمیداند. داشتههایی که به عمری، بهدست آورده است
برنده میداند که گاهیوقتها، پیروزی به بهای بسیار گرانی بهدست میآید.بازنده بسیار مشتاقِ برندهشدن است، در جایی که نه قادر به برندهشدن و نه حفظ آن است.
انسان، موجودی است مختار و انتخابگر. هر انتخاب او، یک استرس به همراه خود دارد چراکه انتخاب، امر ساده و آسانی نیست بهویژه در تصمیمگیریهای کلان زندگی همچون شغل، ازدواج و...
تکتک ما برای اینکه در زندگی واقعا احساس رضایت داشته باشیم ، لازم است تا کودک درونمان را کشف کنیم، با او دوباره ارتباط بر قرار کنیم، او را بپذیریم و در آغوش بگیریم.
سالها قبل، یک متخصص مدیریت به نام «پارتو» قانون مهمی را بیان کرد:«ما برای انجام همهی کارها وقت نداریم، ما برای انجام همهی کارها پول نداریم، اما برای انجام مهمترین کارها، وقت و پول داریم.»