پدري مهربان، دلسوز با ظرف شير پشت در است و نوعروس بنيهاشم كه براي دلتنگي از فراق پدر، با لحني خاص، قرآن ميخواند، با شنيدن صداي در، شيلهاش (آنچه زنان عرب به گردن ميپيچيدند) را به گردن پيچيده و رداي زنانه بر دوش انداخته، به سوي در خانه ميشتابد و با حسي هوشيارانه با خود نجوا ميكند: بايد رسول خدا باشد، پدرم.