در صحنه اول آقامحمدخان را در دوران نوجوانیاش میبینیم و در كنار او زنی پابرهنه را كه در زمان حكومت آقامحمدخان در مردهشورخانه كار میكند؛ این زن همان زنی است كه...
این نمایش روایتی است ازجامعه ای که آدمها در آن سرگردان و پریشان و آوارهاند هر فرد راه خودش را میرود همه چیز در تاریکی فرو رفته و راه نجاتی در آن وجود ندارد...