امیر جعفری که حضورش به تنهایی برای خنداندن یک لشگر آدم مادر مرده کافی است، در این نمایش بازی می‌کند و یحتمل نقش همان بازنشسته خائن ترسو...
      
پرده بیست و هفتم
جشنواره تئاتر به اندازه سینما، سر و صدا و زرق و برق ندارد. نه صف‌های کیلومتری جلوی گیشه راه می‌افتد، نه برایش ویژه برنامه در می‌آورند و نه حتی کسی از برنده‌های جوایزش باخبر می‌شود. این 3_2 سال اخیر هم که حضور گروه‌های قوی و مشهور خارجی در جشنواره کمتر شده و اعتبار جهانی اش را کمرنگ کرده است. با تمام این حرف‌ها، به قول فضلا «این جشنواره می‌تواند آیینه‌ای باشد از بضاعت کشور ما در هنر تئاتر»؛ به خصوص این که چند دوره‌ای است در بخش «چشم انداز» جشنواره، نمایش‌هایی که قرار است سال بعد در تئاتر شهر اجرای عمومی‌ داشته باشند، روی صحنه می‌روند. به همین بهانه گفتیم نگاهی بیندازیم به آثاری که قرار است امسال در بخش چشم انداز و بین الملل جشنواره تئاتر به نمایش در بیایند و منوی پیشنهاد همشهری جوان را جلوی رویتان بگذاریم که اگر وقت داشتید و حوصله کردید و ته جیبتان به اندازه کافی پول بود، سری به چهار راه ولی عصر و تالار وحدت بزنید و محتویات این منو را با سلیقه خودتان ترکیب کنید و تئاتری ببینید.

شکار روباه / علی رفیعی

سه گانه کامل شد
هر چقدر بین سینمایی‌ها «سه گانه» معروف زیاد داریم. عادت سه گانه ساختن بین تئاتری‌ها کمیاب است. حالا علی رفیعی بعد از یک دوره فراق از صحنه نمایش، با اجرای «شکار روباه» (که اسمش آدم را یاد «روز شغال» زینه مان می‌اندازد) در بخش چشم انداز 88 جشنواره، می‌خواهد یکی از معدود سه گانه‌های تئاتری ما را تکمیل کند؛ سه گانه ای که قبل از انقلاب با «خاطرات و کابوس‌های یک جامه دار» شروع شد، حالا با شکار روباه پایان می‌یابد؛ نمایش‌هایی که به قول خود رفیعی، به نحوه برخورد مردم و دولت مردان با قدرت در نظام‌های سلطنتی گذشته می‌پردازد.
نمایشنامه شکار روباه که 17 سال پیش نوشته شده، داستان مرگ و زندگی آغا محمدخان را از دید 3 نفر که به مرگ محکوم شده اند، روایت می‌کند؛ همان 3 نفری که خربزه شاه قجر را می‌خورند و قبل از اعدام تصمیم به قتل او می‌گیرند. تیم بازیگران پر تعداد و البته نامدار رفیعی در شکار روباه، باعث می‌شود که از همین الأن بی هیچ شکی آن را پر سر و صداترین نمایش امسال بدانیم؛ حسن معجونی، سیامک صفری، افشین ‌هاشمی، پانته‌آ بهرام، ستاره اسکندری و هومن برق نورد. مریم سعادت و سهیلا رضوی هم که مثل معجونی و صفری از بازیگران ثابت کارهای اخیر رفیعی محسوب می‌شوند، در شکار روباه بازی می‌کنند. رفیعی طبق معمول، طراحی صحنه کار را خودش انجام داده و مثل بیشتر کارهایش، دکور عظیم و فاخری را برای آن تدارک دیده. نمایشی کردن متن آن را هم محمد چرمشیر انجام داده. شب روباه بلافاصله بعد از جشنواره، از دوازدهم بهمن در تالار وحدت برای اجرای عمومی‌ روی صحنه می‌رود.
 
کوکوی کبوتران / علیرضا نادری
حاتمی‌کیای تئاتر
نادری بین تئاتری‌ها تقریبا ً همان نقشی را دارد که ابراهیم حاتمی‌کیا بین سینمایی‌هایش معمولا ً درباره جنگ و آدم‌های جنگ است و این البته از کسی که خودش چنین رویداد عظیمی ‌را از نزدیک تجربه کرده، عجیب نیست. اما این بار مثل همتای سینمایی اش سراغ چیزی غیر از جنگ رفته؛ «کوکوی کبوتران»، داستان 10 زن است که در یک تور زیارتی عازم سفر مشهد می‌شوند. هر کدام از منطقه و طبقه ای هستند و فرهنگ خاص خودشان را دارند. تنها شباهتشان، حاجتی است که هر یک برای ضامن آهو آورده‌اند.
نادری متن کوکوی کبوتران را اولین بار چند ماه پیش در جلسه کانون نمایشنامه نویسان و با حضور بازیگرانش روخوانی کرده بود که با اقبال و تحسین فراوان مواجه شد. حالا هم آن را حضور بازیگرانی مثل ژاله صامتی و شبنم مقدمی ‌که در «31/6/77» هم حاضر بودند، اجرا می‌کند. لیلی رشیدی که این سالها با بازی در کارهایی مثل «پنجره‌ها» و «خرس و خواستگاری» حضور پررنگی روی صحنه داشته، در این نمایش نیز حاضر است و لابد استعدادهای کشف نشده دیگری از خودش را به رخ می‌کشد. شهره سلطانی هم بعد از مدت‌ها به خانه اصلی‌اش برگشته و شده یکی از همین کبوتران. ضمنا ًاگر کارهایی مثل «دندون طلا»ی میر باقری یا «آنتیگونه در نیویورک» هما روستا را دیده اید و از نقش آفرینی بهناز جعفری خاطره خوبی در ذهن دارید، می‌توانید در کار جدید نادری این خاطرات را زنده کنید. آدم‌ها و فضاهای آثار نادری همیشه به طرز باور نکردنی‌ای واقعی و زنده هستند. تسلطش بر دیالوگ نویسی را هم از «میوه ممنوعه» به یاد داریم. همه اینها در کنار تیم قوی بازیگران حرفه‌ای‌اش، نوید یک اتفاق خوب در سالن‌های تئاتر شهر را می‌دهد.

 خشکسالی و دروغ / محمد یعقوبی

داریوش روی صحنه
یعقوبی که پارسال ناپرهیزی کرده و برخلاف عادت، یک نمایشنامه خارجی (ماچیسمو) را براساس رمانی از گراهام گرین روی صحنه برده بود، این بار یکی از نوشته‌های خودش را برای اجرا در جشنواره آماده می‌کند؛ «خشکسالی و دروغ» به گفته خود یعقوبی، بر اساس یکی از گفته‌ها و دعاهای معروف داریوش اول نوشته شده است؛ «داریوش اول از اهورا مزدا خواسته که این کشور را از شر دشمن، دروغ و خشکسالی محفوظ بدارد که من کلمه دشمن را از این جمله حذف کردم».
یعقوبی ابتدا نمایش را برای 8 شخصیت نوشته بود اما در بازنویسی‌های متن، آن را به شخصیت کاهش داد که نقش‌هایشان را مهدی پاکدل، علی سرابی، آیدا کیخایی و رویا دعوتی بازی می‌کنند. 3 نفر اول در «ماچیسمو»ی یعقوبی هم حاضر بودند؛ ضمن این که کارگردان از احتمال اضافه شدن شخصیت‌ها تا قبل از اجرای نهایی خبر داده است. کارگردان «ماه در آب» و «یک دقیقه سکوت»، به مسائل اجتماعی علاقه خاصی دارد و معمولا ًدر نمایش‌هایش، در بستری از مسائل اجتماعی به کندو کاو در روابط انسان‌ها می‌پردازد. به نظر می‌رسد او این بار هم سراغ چنین مقوله‌ای رفته باشد. خودش می‌گوید: «دروغ و خشکسالی برای خود ما دارای موضوعیت است؛ مثلا ًوضعیت بد کتاب و مطالعه، نوعی خشکسالی است که در مقوله فرهنگ می‌توان به آن توجه داشت». ضمنا ً تا یادمان نرفته بگوییم که موسیقی کار را بهرنگ بقایی (داداش همین آقا بهروز) ساخته و بعید نیست که مثل «پستوخانه» امجد، آن را زنده برای تماشاچیان اجرا کنند.

 کابوس‌های یک پیرمرد... / نادر برهانی
تئاتر شاد
اسم نمایش که خیلی عجیب است و شاید به تنهایی آدم را برای دیدن کار وسوسه کند: «کابوس‌های یک پیرمرد بازنشسته خائن ترسو». اما اگر تئاتری باشید و بدانید بین اسامی ‌نمایش‌ها، عناوینی مثل «هی مرد گنده، گریه نکن» یا «حقیقت اینه که خورشید دور زمین می‌چرخه» هم پیدا می‌شود، گول این وسوسه را نخواهید خورد. آنچه باعث شد این کار در منوی پیشنهادی خودمان بگذاریم، اسم خود برهانی مرند به عنوان کارگردان و البته بازیگرانی است که برای کابوس‌های این پیرمرد ترسوی خائن جمع کرده. برهانی 2 سال پیش با اجرای «مرگ دستفروش» آرتور میلر حسابی نگاه‌ها را به خود خیره کرد و پارسال هم با «مرغابی وحشی» ایبسن در جشنواره حاضر بود. آخرین بار که او یک متن «خودنوشته» را در تئاتر شهر روی صحنه برد، به 3 سال پیش و نمایش «تهران زیر بال فرشتگان» برمی‌گردد. حالا او باز متنی از خودش را برای اجرا آماده کرده است؛ داستان طنزآمیز پیرمردی که اتفاقی در خیابان می‌میرد اما بعد با همان شخصیت زمان حیات، در خانه‌ای هبوط می‌کند که هیچ تناسب و سنخیتی با آدم‌هایش ندارد. امیر جعفری که حضورش به تنهایی برای خنداندن یک لشگر آدم مادر مرده کافی است، در این نمایش بازی می‌کند و یحتمل نقش همان بازنشسته خائن ترسو را داشته باشد. ریما رامین فر هم در کار آخر برهانی کنار شوهرش حاضر شده تا خاطره خوش همبازی بودن در سینما (نان و عشق و موتور هزار) و تلویزیون (من یک مستاجرم) را دوباره تکرار کنند. علی سرابی و امیررضا دلاوری هم دیگر بازیگران کابوس‌های پیرمرد ... هستند. ضمن اینکه از اواسط تمرین نمایش، احمد مهرانفر به خاطر مشغله‌های زیاد کاری از بازی خارج شد و به جای ایشان مجید صالحی به گروه پیوست. مجید صالحی و امیر جعفری روی سن؛ چه شود!

آمادئوس/ منیژه محاودی

اجرای کلاسیک در راه است
«آمادئوس» میلوش فورمن را دیده‌اید؛ همان که به زندگی ولفگانگ آمادئوس موتزارت می‌پردازد؟ فورمن فیلمش را بر اساس نمایشنامه‌ای از پیتر شفر که از نمونه‌های خوب ژانر تئاتر مستند است، ساخته بود؛ یک متن بسیار طولانی و مفصل و حقیقتش را بخواهید تا حدی خسته کننده که اجرای کاملش نزدیک 4 ساعت طول می‌کشد. قبول کنید آدم هر چقدر هم بزرگ و کار درست باشد، باز هم امروزه روز، زندگی اش ارزش 4 ساعت نشستن روی صندلی تئاتر را ندارد. به همین خاطر منیژه محامدی برای متن در سالن اصلی ضمن ترجمه، آن را خلاصه سازی هم کرده تا در یک ساعت و 40 دقیقه قابل اجرا باشد.
محامدی از کارگردان‌هایی است که خیلی اهل قالب شکنی و تجربه گرایی و ژانگولر اجرا کردن روی سن نیستند و معمولا ً به یک اجرای کلاسیک، ساده و شسته رفته رضایت می‌دهند. اگر «چشم اندازی از پل» آرتور میلر با «دایره بسته» اریش ماریا مارک را دیده باشید، دستتان می‌آید چه می‌گوییم. خب این هم یک جورش است.
بازی ارژنگ امیر فضلی در نقش آمادئوس و قیاسش با نقش آفرینی تام هولچه (Tom Hulce) در فیلم فورمن که به خاطرش برنده اسکار شد، شاید از همه جالب‌تر باشد (اول قرار بود رامبد جوان این نقش را بازی کند که نشد). محمد اسکندری، مجید جعفری، مهوش افشار پناه و محمد شیری (سالار خان برره) دیگر بازیگران آمادئوس هستند. انتخاب موسیقی این نمایش هم که لابد همه اش از اپراها، سونات‌ها و باله‌های خود موتزارت است، با آرشام مودبیان بوده.
 
 
 
گردآوری: گروه فرهنگ و هنر سیمرغ
www.seemorgh.com/culture
منبع: مجله همشهری جوان/ شماره 197
بازنشر اختصاصی سیمرغ