یک پژوهشگر حوزه انسان شناسی گفت: زنان بهطور کلی در دنیا، جُرم کمتری نسبت به مردان مرتکب میشوند و دلیل این امر کاملا فرهنگی و آموزشی است.
لادن رهبری دربارهی مجرمتر بودن مردان نسبت به زنان، توضیح داد: بهطور کلی، آمارها نشان میدهد که در همهی کشورهای دنیا حتی کشورهای پیشرفته، بین مرد و زن از نظر میزان جرم، فاصله وجود دارد، با این تفاوت که این شکاف در کشورهای پیشرفته کمتر است.
این پژوهشگر حوزه انسانشناسی جنسیت اظهار کرد: مباحث علمی مطرحشده در مطالعات زیستشناختی هنوز بهطور قطعی ثابت نکرده است که مردان بهخاطر تفاوتهای بیولوژی مجرمتر از زنان هستند یا در ذاتشان خشنتر از زنان رفتار میکنند. مطالعاتی در زمینهی بروز خشنوت بهخاطر هورمونهای مردانه (تستوسترون) هم انجام شده، ولی در این مورد نیز خشونتزا بودن هورمونهای مردانه تأیید نشده است. در نتیجه نمیتوان مثلا با استناد به وحشیتر بودن خروسها نسبت به مرغها یا ماده بودن ملکهی مورچه، یکسری صفات را به آنها نسبت داد.
او تأکید کرد: بررسی کودکان نشان داده که آنچه بهعنوان رفتارهای زنانه و مردانه میشناسیم، قبل از سن بلوغ، یعنی قبل از ترشح هورمونها و در زمان کودکی هم در افراد قابل مشاهده است. بهگونهای که اگر رفتار آنها را رصد کنیم، تفاوتهای رفتاری آنها بهوضوح قابل تشخیص است و این نشان میدهد که این ویژگیها کاملا آموزشی و فرهنگی و در جریان جامعهپذیری شکل گرفته است.
این استاد دانشگاه با بهرهگیری از نظریهی پدرسالاری، گفت: با بررسی عرصههای مختلف اقتصاد، سیاست، فرهنگ، رسانه و ... متوجه میشویم که آمار حضور زنان در همهی عرصهها کمتر از مردان است. زنان اساسا در بسیاری از عرصهها وارد نشدهاند که بخواهند در آن عرصهها مرتکب جرم شوند. آنها بهطور کلی در پایین هرم قدرت قرار گرفتهاند و همیشه برای آنها نقشهای خانوادگی در نظر گرفته شده است.
رهبری بیان کرد: دخترها بهگونهای تربیت میشوند که مجموعهای از ویژگیهای روانی مانند خانهدار، مطیع، آرام، قانع و ترسو بودن برایشان بهعنوان الگویی از «دختر خوب» تعریف میشود و اگر از آنها خارج شوند، از تعریف «دختر خوب» خانواده بیرون میآیند و برچسپ بد بودن به آنها میخورد.
او دربارهی بستر تلقین این الگو، اظهار کرد: این ارزشها در خانواده، جامعه، مدرسه، رسانه و ... به زنان تلقین میشود. نگاهی به داستانهایی که در دوران مدرسه در کتابهای درسی دربارهی زنان و مردان تعریف میشود، این امر را تأیید میکند؛ مثلا ما در کتابهای درسی داستان «کوکبخانم» را داریم که مهماننواز و مهربان است و در مقابل، «پتروس فداکار» را میبینم که قهرمان و شجاع است. شخصیت همین داستانها بهتدریج برایمان به الگوهای رفتاری تبدیل میشوند که فکر میکنیم مطابق آنها رفتار کردن درست است و بر مبنای آن عمل میکنیم.
این پژوهشگر همچنین توضیح داد: در مهد کودکها هم میبینیم که رفتار شیطنتآمیز پسران بیشتر از دختران تحمل میشود، چون این پیشفرض پذیرفته شده که پسرها انرژی بیشتری دارند، در نتیجه، حق بیشتری برای شیطنت هم دارند. در برخی برنامههای تلویزیونی هم همین ایدئولوژیها در قالب سریالها به مردم تلقین میشود، مثلا میبینیم یک مرد متعصب و قدرتمند، در مقابل زنی ساکت و فرمانبر تحسین و حمایت میشود.
رهبری ادامه داد: این آموزشها در نهایت، گونهای از زندگی را برای زنان رقم میزند که ضمن متفاوت بودن از مردان، آنها را از عرصههای قدرت و زمینههای بروز جرم دور میکند.
او در پاسخ به این پرسش که چقدر حاکمیت در تشدید این نگاه موثر است؟ گفت: بر این مبنا میتوانیم بگوییم که جنسیت بر تمام حوزههای اقتصاد، سیاست و ... تأثیر گذاشته و پدرسالاری در همهی حوزهها نفوذ کرده است. در نتیجه، حاکمیت نمیتواند تأثیر چندانی بر این امر گذاشته باشد، چون همچنان که زنان را در میان سران حکومت نمیبینیم، حتی نهادهای مدنی مانند شورای شهر هم که حوزهای مردمی است، از پدرسالاری رنج میبرد و تعداد کمی از زنان در آن فعالیت میکنند.
او در بخش دیگری از سخنانش با تأکید بر اهمیت نحوهی برخورد با بزه برای اصلاح یک رفتار بد اجتماعی، توضیح داد: یکی از نکاتی که دربارهی آن باید بررسیهای لازم انجام شود، این است که باید با مجرم بهگونهای رفتار شود که او بتواند به جامعه برگردد. نحوهی شرمگین کردن مجرم مسألهی مهمی است. شرمگین کردن باید در حدی باشد که فرد توانایی بازسازیی خود و ورود دوبارهاش به اجتماع را داشته باشد، گاهی در ایران میبینیم که با مجرم بهگونهای برخورد میشود که آنها برچسب خورده و آنها دیگر نمیتوانند به جامعه برگردند و یکی زندگی سالم را از سر بگیرند.
لادن رهبری دربارهی مجرمتر بودن مردان نسبت به زنان، توضیح داد: بهطور کلی، آمارها نشان میدهد که در همهی کشورهای دنیا حتی کشورهای پیشرفته، بین مرد و زن از نظر میزان جرم، فاصله وجود دارد، با این تفاوت که این شکاف در کشورهای پیشرفته کمتر است.
این پژوهشگر حوزه انسانشناسی جنسیت اظهار کرد: مباحث علمی مطرحشده در مطالعات زیستشناختی هنوز بهطور قطعی ثابت نکرده است که مردان بهخاطر تفاوتهای بیولوژی مجرمتر از زنان هستند یا در ذاتشان خشنتر از زنان رفتار میکنند. مطالعاتی در زمینهی بروز خشنوت بهخاطر هورمونهای مردانه (تستوسترون) هم انجام شده، ولی در این مورد نیز خشونتزا بودن هورمونهای مردانه تأیید نشده است. در نتیجه نمیتوان مثلا با استناد به وحشیتر بودن خروسها نسبت به مرغها یا ماده بودن ملکهی مورچه، یکسری صفات را به آنها نسبت داد.
او تأکید کرد: بررسی کودکان نشان داده که آنچه بهعنوان رفتارهای زنانه و مردانه میشناسیم، قبل از سن بلوغ، یعنی قبل از ترشح هورمونها و در زمان کودکی هم در افراد قابل مشاهده است. بهگونهای که اگر رفتار آنها را رصد کنیم، تفاوتهای رفتاری آنها بهوضوح قابل تشخیص است و این نشان میدهد که این ویژگیها کاملا آموزشی و فرهنگی و در جریان جامعهپذیری شکل گرفته است.
این استاد دانشگاه با بهرهگیری از نظریهی پدرسالاری، گفت: با بررسی عرصههای مختلف اقتصاد، سیاست، فرهنگ، رسانه و ... متوجه میشویم که آمار حضور زنان در همهی عرصهها کمتر از مردان است. زنان اساسا در بسیاری از عرصهها وارد نشدهاند که بخواهند در آن عرصهها مرتکب جرم شوند. آنها بهطور کلی در پایین هرم قدرت قرار گرفتهاند و همیشه برای آنها نقشهای خانوادگی در نظر گرفته شده است.
رهبری بیان کرد: دخترها بهگونهای تربیت میشوند که مجموعهای از ویژگیهای روانی مانند خانهدار، مطیع، آرام، قانع و ترسو بودن برایشان بهعنوان الگویی از «دختر خوب» تعریف میشود و اگر از آنها خارج شوند، از تعریف «دختر خوب» خانواده بیرون میآیند و برچسپ بد بودن به آنها میخورد.
او دربارهی بستر تلقین این الگو، اظهار کرد: این ارزشها در خانواده، جامعه، مدرسه، رسانه و ... به زنان تلقین میشود. نگاهی به داستانهایی که در دوران مدرسه در کتابهای درسی دربارهی زنان و مردان تعریف میشود، این امر را تأیید میکند؛ مثلا ما در کتابهای درسی داستان «کوکبخانم» را داریم که مهماننواز و مهربان است و در مقابل، «پتروس فداکار» را میبینم که قهرمان و شجاع است. شخصیت همین داستانها بهتدریج برایمان به الگوهای رفتاری تبدیل میشوند که فکر میکنیم مطابق آنها رفتار کردن درست است و بر مبنای آن عمل میکنیم.
این پژوهشگر همچنین توضیح داد: در مهد کودکها هم میبینیم که رفتار شیطنتآمیز پسران بیشتر از دختران تحمل میشود، چون این پیشفرض پذیرفته شده که پسرها انرژی بیشتری دارند، در نتیجه، حق بیشتری برای شیطنت هم دارند. در برخی برنامههای تلویزیونی هم همین ایدئولوژیها در قالب سریالها به مردم تلقین میشود، مثلا میبینیم یک مرد متعصب و قدرتمند، در مقابل زنی ساکت و فرمانبر تحسین و حمایت میشود.
رهبری ادامه داد: این آموزشها در نهایت، گونهای از زندگی را برای زنان رقم میزند که ضمن متفاوت بودن از مردان، آنها را از عرصههای قدرت و زمینههای بروز جرم دور میکند.
او در پاسخ به این پرسش که چقدر حاکمیت در تشدید این نگاه موثر است؟ گفت: بر این مبنا میتوانیم بگوییم که جنسیت بر تمام حوزههای اقتصاد، سیاست و ... تأثیر گذاشته و پدرسالاری در همهی حوزهها نفوذ کرده است. در نتیجه، حاکمیت نمیتواند تأثیر چندانی بر این امر گذاشته باشد، چون همچنان که زنان را در میان سران حکومت نمیبینیم، حتی نهادهای مدنی مانند شورای شهر هم که حوزهای مردمی است، از پدرسالاری رنج میبرد و تعداد کمی از زنان در آن فعالیت میکنند.
او در بخش دیگری از سخنانش با تأکید بر اهمیت نحوهی برخورد با بزه برای اصلاح یک رفتار بد اجتماعی، توضیح داد: یکی از نکاتی که دربارهی آن باید بررسیهای لازم انجام شود، این است که باید با مجرم بهگونهای رفتار شود که او بتواند به جامعه برگردد. نحوهی شرمگین کردن مجرم مسألهی مهمی است. شرمگین کردن باید در حدی باشد که فرد توانایی بازسازیی خود و ورود دوبارهاش به اجتماع را داشته باشد، گاهی در ایران میبینیم که با مجرم بهگونهای برخورد میشود که آنها برچسب خورده و آنها دیگر نمیتوانند به جامعه برگردند و یکی زندگی سالم را از سر بگیرند.
گردآوری: گروه فرهنگ و هنر سیمرغ
www.seemorgh.com/culture
منبع: isna.ir
مطالب پیشنهادی:
ترانه علیدوستی و دخترش در صفحه اول یک روزنامه فرانسوی + عکس
پایان ممنوعالکاری هانیه توسلی در تلویزیون
پایان ممنوعالکاری هانیه توسلی در تلویزیون
شقایق دهقان پاسخ همسرش را داد + متن نامه
فاجعهای که رخ نداد؛ الناز شاکردوست تا دم مرگ رفت!
رقص و آواز، شرط حضور آیشواریا در فیلم ایرانی!
گافهای تصویری در 7 فیلم آخرالزمانی + تصاویر