لحظه ای كه آهویی به دنیا می‌آید، نوری مقدس زمین را روشن می‌كند و در برخی فرهنگ‌ها، آهو را نماد فرزانگی دانسته‌اند. در ایران باستان...

در فرهنگ‌های باستانی، حیوانات از لحاظ تقدس و ارزش در طبقات مختلفی قرار می‌گرفتند و هر كدام نماد اسطوره‌ای بودند. به عنوان مثال (پرندگان) همواره در شمار جانداران ارجمند بودند و مردمان قدیم پرندگان را آفریدگانی فراسویی و از گونه ای دیگر می‌پنداشتند. در این فرهنگ‌ها، مرغان شكاری تیزپرواز از ارزش آیینی و نمادین بیشتری برخوردار بودند. مثلا (شاهین) از دید (نمادشناسی اسطوره) برجسته‌تر و ارجمندتر از دیگر مرغان بود و ایرانیان، یونانیان و رومیان سرشت شاهین را از آتش می‌دانستند. ایرانیان باستان (كلاغ) را پرنده مهر و سروش می‌دانستند و ژرمن‌های باستان، كلاغ را یار و همراه خدای خویش، (اودین) می‌انگاشتند. سیمرغ (هما) نیز بسیار مورد توجه ایرانیان بوده و آن را در شمار مرغان خورشیدی می‌آوردند و معتقد بودند كه سیمرغ، (جان جانان) است و جان‌های پاكیزه و پیراسته با رسیدن به سیمرغ، به خدا می‌رسند.
 
امروزه در قونیه معتقدند لحظه ای كه آهویی به دنیا می‌آید، نوری مقدس زمین را روشن می‌كند و در برخی فرهنگ‌ها، آهو را نماد فرزانگی دانسته اند. در ایران باستان نیكی به حیوانات سودمند از وظایف اصلی بوده است. در تاریخ نقل شده بهرام گور از پادشاهان ساسانی كوشش‌های فراوانی در جهت توسعه پرورش اسب و اسب دوانی می‌كرد و انوشیروان به دامپروری علاقه فراوانی داشت. نیكی و ترحم به حیوانات در آئین مزدیسنا كه در زمان ساسانیان رواج داشت، اهمیت زیادی داشته و در این مورد در رساله پهلوی (ارداویراف نامه) كه در زمان ساسانیان نوشته شده نكات جالبی دیده می‌شود. ارداویراف موبدی كه سفری به بهشت و دوزخ كرده و مردمان را از پاداش و عذاب در جهان دیگر با خبر می‌كند، سزای آنان را كه نسبت به حیوانات بد رفتاری می‌كنند عذاب دوزخ و پاداش كسانی كه به حیوانات نیك رفتاری می‌كنند را سعادت ابدی می‌داند.
 در آیین مانی و مزدك نیز برای حیوانات اهمیت خاصی قائل بودند. مانی مردی ایرانی و دین او دین آمیخته از آیین زرتشت، مسیح و احتمالا سایر ادیان زمان بود. برگزیدگان یا روحانیون این آیین از خوردن گوشت و هرگونه آزار رسانیدن به حیوانات و گیاهان به شدت امتناع می‌كردند. در رساله شایست ناشایست كه از كتب پهلوی پیش از اسلام است كه تاكنون باقی مانده، از كشتار بیهوده حیوانات به شدت نهی شده است. در این كتاب می‌خوانیم هر كس بیهوده حیوانات را بكشد، در آن جهان عذابی دردناك خواهد داشت و هر كه به حیوانات نكویی كند و امكان زاد و ولد آنها را فراهم آورد، مورد لطف ایزدی قرار خواهد گرفت. در زرتشت نامه نیز از قول زرتشت توجه و مهربانی به حیوانات توصیه شده است. در متون اوستایی از جمشید به عنوان نجات دهنده حیوانات بسیار یاد شده است. جمشید به معنای (پرتو ماه) است، برخی او را برادر طهمورث و فردوسی او را پسر طهمورث می‌داند. به قول طبری، او وسایل اهلی كردن حیوانات را ابداع كرد و در صنعت ابریشم و دیگر رشتنی‌ها تبحر داشت و بفرمود تا لباس ببافند و رنگ كنند. زین و پالان را ابداع كرد تا به كمك آن چهار پایان را رام كنند و به اطاعت درآورند. در اوستا، جمشید دارنده گله‌های فراوان است و حیوانات را از شر گرسنگی و بی علوفگی می‌رهاند.
آریاییان ایران و هند به وجود خدایان و فرشتگان متعددی برای هر چیز قائل بودند. ازجمله خدایانی بودند كه بر حیوانات تاثیر اساسی داشتند، مانند (اوشس) كه نگهدارنده گاوان بود و (سویتری) كه خدای آفتاب و زنده كننده و زاینده بود و روشنایی را به بشر هدیه می‌كرد و همه اینها یادآور (میترا) و (مهر) هستند كه در سنت آریایی و مخصوصا ایرانیان نگهبان گله اسبان و نشخواركنندگان و بخشنده قدرت باروری به حیوانات ماده و زنان بود. (ویشنو) خدای محافظ و مظهر نیروی آفتاب، صاحب گاوان شیرده و چراگاه‌های حاصلخیز بود و در خدمت مردم قرار داشت. (ریشودوا) كه روح همه خدایان بود، كمال محبت و عنایت را به همه موجودات ازجمله گاو و گوساله داشت. در اوپانیشاد هندوان رعایت حقوق حیوانات و آزار نرساندن به آنها با بیانی شاعرانه توصیف شده است.
 
در فرهنگ اوستایی و پهلوی هر یك از روزهای ماه‌های ایرانی نام مخصوصی داشت كه هر كدام نام یكی از فرشتگان بود. روز چهاردهم هر ماه را جوش یا گوش می‌گفتند. ابوریحان بیرونی در مقابل روز گوش عدد (پر) را قرار می‌دهد كه به حروف ابجد برابر 14 هست كه همان چهاردهم ماه می‌شود. در این روز دعای مخصوص در (واسپارا) می‌خواندند و سلامت حیوانات را آرزو می‌كردند. مساله گوش روز در فرهنگ اسلامی ‌نیز وارد شده است. چنان كه ملامحسن فیض كاشانی رساله ای در نقل روایت (معلی بن حفنیس) از امام صادق(س) راجع به نوروز و 30 روز ماه پارسیان تالیف كرده است. فیض كاشانی در این رساله 30 روز ماه را با ذكر نام پارسی آن ذكر كرده، در هر مورد راجع به فرشته صاحب نام مطلبی گفته و از كارهایی كه انجام دادن آنها در هر یك از این روزها پسندیده یا ناپسند است یاد كرده است. در این رساله در مورد روز چهاردهم ماه گفته شده است: (چهاردهم حوس، نام فرشته ای است موكل بر آدمیان و چهارپایان، فارسیان می‌گویند روزی سبك است و ما می‌گوییم روز خوبی است برای هرچه خواهد، و دیدن شرفا و علما برای حاجت خواستن در این روز خوب است و هر كس در این روز بیمار شود به زودی شفا یابد.)

حقوق حیوانات در قرآن كریم
در قرآن كریم آیات متعددی در مورد حیوانات دیده می‌شود كه بارها به این موضوع اشاره شده كه حیوانات نشانه قدرت الهی و مایه عبرت بشر هستند و در آنها منافع بی‌شماری برای انسان‌ها قرار داده شده است. (آیا آنها ندیدند كه از آنچه با قدرت خود به عمل آورده ایم چهار پایانی برای آنها آفریدیم كه آنان مالك آن هستند؟ آنها را رام ایشان ساختیم ، هم مركب آنان از آن است و هم از آن تغذیه می‌كنند و برای آنان منافع دیگری در آن حیوانات است و نوشیدنی‌های گوارایی، آیا با این حال شكرگزاری نمی‌كنند؟یس، 71-73 خداوند در آیات متعدد از انسان می‌خواهد كه در آیات الهی و ازجمله خلقت خود و حیوانات تدبر كنند. برای مثال در سوره غاشیه آمده است: (آیا به شتر نمی‌نگرند كه چگونه آفریده شده استغاشیه، 17.) خداوند متعال در امثال این آیات مردم را به شناختن حیوانات و تفكر در كیفیت خلقت آنها و كارهایی كه می‌كنند ترغیب نموده و در آیات دیگر، انسان‌ها را به عبرت گرفتن از بعضی از آنها مانند چهارپایان ، پرندگان، مورچه‌ها و زنبورهای عسل دعوت كرده است. آیات 5 تا 8 سوره نحل نیز به منافع حیوانات اشاراتی جالب و شگفت انگیز دارد به طوری كه پس از بیان برخی منافع مادی چهارپایان ازجمله تهیه پوشش و خوراك، روی جنبه استفاده روانی از آنها نیز تكیه كرده و می‌گوید: (در این حیوانات برای شما زینت و شكوهی است به هنگامی‌كه آنها را به استراحتگاهشان بازمی‌گردانید و هنگامی‌كه صبحگاهان به صحرا می‌فرستید.( )نحل، 5-8) در تفسیر این آیه آمده است كه منظره جالب حركت دسته جمعی گوسفندان و چهارپایان به سوی بیابان و چراگاه، سپس بازگشت شان به سوی آغل و استراحتگاه كه قرآن از آن تعبیر به (جمال) كرده تنها یك مساله ظاهری و تشریفاتی نیست، بلكه گویای این حقیقت است كه چنین جامعه ای خود كفا است، این درواقع (جمال) استغناء و خودكفایی جامعه است، جمال تولید و تامین فرآورده‌های مورد نیاز یك ملت و همان استقلال اقتصادی و ترك هرگونه وابستگی است.
سوره نحل نیز اسرار شگفت‌انگیزی در مورد زنبور عسل بیان می‌كند. زنبور عسل دارای زندگی بسیار منظم توام با برنامه ریزی و تقسیم كار و مسوولیت است. كندو پاك‌ترین، منظم‌ترین و پركارترین شهر دنیا است كه از تمدن درخشانی برخوردار است و شاید تنها دلیلی كه برای این همه نظم و همكاری بتوان آورد، در همین آیه خلاصه می‌شود كه: (پروردگار تو به زنبور عسل وحی فرستاد كه از كوه‌ها و درختان و داربست‌هایی كه مردم می‌سازند خانه‌هایی برگزین سپس از تمام ثمرات تناول كن و راه‌هایی كه پروردگارت برای تو تعیین كرده به راحتی بپیما. از درون شكم آنها نوشیدنی خاصی خارج می‌شود به رنگ‌های مختلف، كه در آن شفای مردم هست، در این امر نشانه روشنی است برای آنها كه اهل فكرند( )!نحل، 68-67.)

تكامل و حشر حیوانات در قیامت

برخی آیات قرآن به تكامل و حشر و رستاخیز حیوانات اشاره كرده اند كه جای سوال و بحث فراوانی را برمی‌انگیزد، چرا كه لازمه رستاخیز و حساب و جزا، مساله عقل و شعور و تكلیف و مسوولیت است، آیا حیوانات هم دارای سطحی از شعور و ادراك هستند كه رستاخیز داشته باشند؟ سوره انعام در این زمینه می‌گوید: (محققا بدانید كه هر جنبنده در روی زمین و هر پرنده كه به دو بال در هوا پرواز می‌كند، همگی طایفه ای مانند شما نوع بنی بشر هستند. ما در كتاب آفرینش هیچ چیز را فروگذار نكردیم. سپس همه به سوی پروردگار خود محشور می‌شوند.( )انعام، 38) در مورد این آیه تفاسیر زیادی نقل شده است. مرحوم علامه طباطبایی (ره) در بحث مبسوطی ذیل آیه، شباهت اجتماعات حیوانی را به انسانی از نظر كثرت و عدد، هدفداری و حتی دارا بودن نوعی از زندگی ارادی و شعوری مطرح كرده و می‌نویسد: (تفكر عمیق در اطوار زندگی حیوانی كه ما در بسیاری از شئون حیاتی خود با آنها سر و كار داریم و در نظر گرفتن حالات مختلفی كه هر نوع از انواع این حیوانات در مسیر زندگی به خود می‌گیرند، ما را به این نكته واقف می‌سازد كه حیوانات هم مانند انسان دارای عقاید و آرای فردی و اجتماعی هستند. حركات و سكناتی كه آنها در راه بقا و جلوگیری از نابود شدن نشان می‌دهند همه برمبنای آن عقاید است. در اجتماعات حیوانی هم مانند اجتماعات بشری فطرتا ماده و استعداد پذیرفتن (دین الهی) وجود دارد. همان فطرتی كه در بشر سرچشمه دین الهی است و وی را برای حشر و بازگشت به سوی خدا، قابل و مستعد می‌سازد، در حیوانات نیز هست.) در تفسیر نمونه ضمن بیان زندگی شگفت انگیز زنبور عسل و مورچه، وفای حیوانات به صاحب خود و تربیت پذیری آنها برای مقاصد انسانی، آمده است: (در آیات متعددی از قرآن، مطالبی دیده می‌شود كه دلیل قابل ملاحظه ای برای فهم و شعور بعضی از حیوانات محسوب می‌شود ، داستان فرار كردن مورچه‌ها از برابر لشكر سلیمان، داستان آمدن هدهد به منطقه سبا و یمن و آوردن خبرهای هیجان انگیز برای سلیمان شاهد این مدعا است.)
 
در روایات اسلامی ‌نیز احادیث متعددی در زمینه رستاخیز حیوانات دیده می‌شود. از جمله در (تفسیر المنار) روایتی از طریق اهل تسنن نقل شده كه پیامبر(ع) در تفسیر آیه مورد بحث فرمودند: (خداوند تمام این جنبندگان را در روز قیامت برمی‌انگیزاند و قصاص بعضی را از بعضی می‌گیرد. حتی قصاص حیوانی را كه شاخ نداشته و دیگری بی جهت به او شاخ زده است، از اولی خواهد گرفت.) همچنین از ابوذر نقل شده كه گفت: ما خدمت پیامبر(ع) بودیم كه در پیش روی ما، دو بز به یكدیگر شاخ زدند. پیامبر(ع) فرمود: می‌دانید چرا اینها به یكدیگر شاخ زدند؟ حاضران عرض كردند: نه. پیامبر(ع) فرمود: اما خدا می‌داند چرا و به زودی در میان آنها داوری خواهد كرد (همو.) آیاتی همچون (و اذا الوحوش حشرتتكویر، 5) و (ثم الی ربهم یحشرون انعام، 38) نیز تاكیدی دیگر بر حشر و رستاخیز حیوانات است.
این همه نشان می‌دهد كه حقوق حیوانات از چه جایگاه بالایی در بین ادیان و آیین‌های مختلف برخوردار است.
 
 
گردآوری: گروه فرهنگ و هنر سیمرغ
www.seemorgh.com/culture
منبع: magiran.com
 
مطالب پیشنهادی:
فرهنگ غنی ایرانی چیست ؟ (1)
فرهنگ غنی ایرانی چیست ؟ (2)
آداب و سنن در حمامهای ایران
جایگاه ازدواج در فرهنگ غنی ایرانی
فولکلور چیست ؟؟