مرد آن سوی سیم در خبر بعدی پا را فراتر می‌گذارد و بصراحت می‌گوید كه اتفاقی كه هنگام بازسازی این بنای تاریخی رخ داده است حتی با وقوع حوادثی نظیر باد و طوفان هم نمی‌توانست باعث...
   
سقف آرامگاه كوروش ریخت! به همین سادگی. اواخر آبان خبری با این تیتر بر خروجی یكی از خبرگزاری‌های كشور منتشر شد تا آغاز جنجالی باشد بر این موضوع كه مرمت اصولی برای مقبره كوروش صورت نگرفته است و در انتها مسوولان، ریشه‌ درخت انجیر وحشی را مهم‌ترین مشكل بام آرامگاه كوروش معرفی كنند و هیچ‌كس نداند استخوان‌های پیدا شده در مقبره متعلق به چه كسی بوده است.
 
یك سوال اساسی؛ مرمت آثار تاریخی در ایران باید با چه ضوابط و مشخصاتی صورت ‌پذیرد و اصولا در راستای این خبر و پس از نزدیك به 7 سال كه از مرمت آرامگاه كوروش به عنوان یكی از مهم‌ترین و شاخص‌ترین اثر تاریخی ایران می‌گذرد؛ چه عاملی باعث می‌شود بنا به هر دلیلی یك خبرگزاری داخلی خبری را روی خروجی خود بگذارد كه بعدتر بسیاری آن را تایید كنند و بسیاری هم البته تكذیب. هرچند در همان روز‌های اول انتشار این خبر، سازمان میراث فرهنگی و گردشگری ایران این خبر را بشدت تكذیب كرد و فردی اخراجی از این سازمان مسبب بروز چنین اخباری شناخته شد؛ اما با كمی دقت می‌توان به این نكته پی برد كه در ماجرای ریختن سقف آرامگاه كوروش شاید بی‌اطلاعی رسانه‌ها از چگونگی روند این مرمت شاید مهم‌ترین موردی بود كه هیچ‌كس به آن توجه نكرد. حتی همان رسانه‌هایی كه بزرگ تیتر زدند كه آرامگاه كوروش فرو ریخت به خود اجازه ندادند كه تحلیل كنند، راستی چرا چند سالی كه این آرامگاه در حال مرمت بود، یك خبر كوچك نیز در رسانه‌ها درباره چگونگی این مرمت درج نشد؟ در این مطلب به واگویی برخی ناگفته‌های این اتفاق از آغاز تا انتها پرداخته شده است.
همه چیز از یك تلفن شروع می‌شود. مرد آن‌طرف سیم كه نمی‌خواهد  نامش فاش شود و البته یكی از كاركنان سازمان میراث فرهنگی و گردشگری ایران است و سال‌ها در مقبره كوروش به همراه دیگران مشغول به مرمت و بازسازی این بنا بوده است، خبر می‌دهد كه در حین عملیات مرمت و به علت سهل‌انگاری مسوول مربوطه سقف آرامگاه كوروش فرو ریخته و عملیات بازسازی به همین دلیل طول كشیده است و مرمتی كه در این آرامگاه صورت گرفته، باعث تخریب سقف آرامگاه شده است.
مرد آن‌سوی سیم كه خبرگزاری مهر در آن زمان از وی به عنوان یكی از كارشناسان سازمان میراث فرهنگی یاد می‌كند، در ادامه از وجود  تصاویری خبر می‌دهد كه در اختیار وی است و نشان می‌دهد كه مرمت اصولی نبوده و باعث آسیب رسیدن به آرامگاه شده است.
تصاویر منتشر می‌شود. در این تصاویر هرچند نشانه‌هایی از مرمت غیر اصولی در آنها دیده می‌شود، اما در هیچیك نشانه‌ای از فرو ریختن سقف وجود ندارد.
مرد آن سوی سیم در خبر بعدی پا را فراتر می‌گذارد و بصراحت می‌گوید كه اتفاقی كه هنگام بازسازی این بنای تاریخی رخ داده است حتی با وقوع حوادثی نظیر باد و طوفان هم نمی‌توانست باعث تخریب مقبره كوروش شود.
پس از این خبر بازار تكذیب‌ها و تایید‌ها از سوی سازمان میراث فرهنگی و گردشگری و از سوی دیگر خبرگزاری‌های داخلی داغ می‌شود تا جایی كه رسانه‌هایی كه این خبر را منتشر می‌كنند از سوی این  سازمان تهدید به شكایت می‌شوند.

مرمتی با اطلاع یونسكو

چه كسی این بنا را مرمت كرده است؟ این پرسش از آنجا مهم ارزیابی می‌شود كه در دنیا بناهای تاریخی كه از درجه اهمیت بالایی  چه از نظر تاریخی و چه از نظر معنوی  در میان مردم برخوردار هستند را افرادی خاص مرمت می‌كنند. از موضوع بررسی چند ساله برای مرمت این آثار كه به دلیل اهمیت بالایشان باید با جدیدترین وسایل تشخیص الكترونیكی و دیجیتالی صورت می‌گیرد كه بگذریم می‌رسیم به این نكته كه مقبره كوروش را چه كسانی و باچه میزان سواد علمی مرمت كرده‌اند.
محمد حسین طالبیان، مدیر بنیاد پژوهشی پارسه پاسارگاد در این زمینه می‌گوید: عملیات مرمت این اثر تاریخی با مسوولیت یكی از استادان و كارشناسان مرمت سنگ برجسته كشور و همكاری مرمتگران بومی شهرستان پاسارگاد فارس صورت گرفته و گزارش آن نیز به یونسكو ارسال شده است. طالبیان از ارسال گزارشی سخن می‌گوید كه مسوولان میراث فرهنگی هر یك از كشورهای جهان  موظفند هرگونه مرمت روی آثار تاریخی خود را كه در فهرست یونسكو  قرار گرفته‌اند، به یونسكو ارسال كنند و این یعنی یك اتفاق روزمره.
براساس قوانین یونسكو هنگامی كه یك اثر در فهرست آثار جهانی یونسكو قرار می‌گیرد، دیگر متعلق به تمام بشریت است و هر گونه آسیب  دیدن آن مستوجب بیرون رفتن از این فهرست جهانی می‌شود یا حتی تغییرات كوچك مرمتی در حریم آن اثر تاریخی باید با نظارت مستقیم یونسكو صورت بگیرد. یونسكو در عین حال هر ساله به منظور حمایت از آثار جهانی حمایت‌های مادی و غیرمادی متعددی را نیز اعمال می‌كند.
طالبیان در این باره می‌گوید كه  برای مرمت آرامگاه كوروش  ابتدا مستندنگاری و كار لیزر اسكن، آسیب‌شناسی و طراحی مرمتی انجام و سپس كار اجرایی آغاز شده است.
او كه مسوولیت سنگینی در باره هرگونه خدشه بر آثار تاریخی كشورمان دارد، در ادامه شخصی را كه مرمت این اثر تاریخی را به عهده داشته است، ارجح‌ترین فرد برای مرمت این اثر تاریخی می‌داند  كه سال‌ها تجربه و تحصیلات در این زمینه از وی فردی شاخص در مجامع بین المللی در خصوص مرمت سنگ‌های تاریخی ساخته است.
اما فردی كه در افشای به قول خودش پرونده سقف ریزی آرامگاه كوروش نمی‌خواست نامش فاش شود، درباره سوابق  این مرمتگر می‌گوید: استاد مورد اشاره، مرمتگری را به طور تجربی آموخته است و در این زمینه تحصیلات علمی و دانشگاهی ندارد و پس از رفتن گروه متخصص ایتالیایی از تخت جمشید مسوولیت مرمت آرامگاه كوروش را به عهده گرفته است.
وی پا را حتی فراتر می‌گذارد و می‌گوید: این مرمتگر در طول مرمت اشتباه‌هایی انجام داده كه بیشترین آن مربوط به تخریب سقف آرامگاه است.
اما دكتر حسن راهساز كه مسوولیت این مرمت را به عهده داشته است كیست؟ او كه به مدت نزدیك به 4 دهه به مرمت آثار تاریخی ایران پرداخته است، از سوی رئیس بنیاد پارسه پاسارگاد به عنوان كارشناس جهانی سنگ معرفی می‌شود كه بیشترین طرح‌‌های مرمتی سنگ را بر عهده داشته است. او دوره‌های تخصصی مرمت را در دانشگاه ایتالیا گذرانده است و درجه یك هنری مرمت و آثار را نیز در كارنامه خویش دارد.  شاید جالب‌ترین نكته در این میان آن باشد كه مدرك دكتری وی از سوی شورای انقلاب فرهنگی پس از انقلاب به وی اهدا شده است.

مرمت یكماهه یا 7 ساله

مرمت آرامگاه كوروش در اواخر سال 80 آغاز می‌شود و تا اواخر سال 87 طول می كشد. این روی تمام ماجراست. اما در قسمت مرمت سقف چه؟ این بنا ‌باید در نقاط مختلف مرمت شود. در این میان نكته دیگری كه شاید توجه بسیار زیادی را در موضوع  مرمت آرامگاه كوروش می‌طلبد، این است كه بر اساس برخی اخبار كه صحت و سقم آنها تایید نشده است، عملیات مرمت سقف یك‌ماه بیشتر طول نكشیده است و بر اساس نظر برخی كارشناسان میراث فرهنگی ، اگر عملیات مرمت سقف آرامگاه براساس شیوه‌های درست علمی صورت می‌گرفت، باید دست كم این امر 2 سال دیگر به پایان می‌رسید. از سویی،  نكته دیگری كه از خیمه مخالفان مرمت این اثر در این مدت به گوش رسید، این است كه  در عملیات مرمت این اثر تاریخی قسمت‌هایی از سنگ تاریخی مقبره با قدمت 2500 سال برداشته شده و سنگی جدید جایگزین آن شده است. البته گرچه این امر با تكذیب مسوولان سازمان میراث فرهنگی و همچنین رئیس بنیاد پارسه پاسارگاد همراه شد، اما مرمت یكماهه موضوعی دیگر است كه نیازمند نگاه پرسشگرایانه است.
رئیس بنیاد پارسه پاسارگاد در این باره می‌گوید كه استفاده از انواع داربست‌ها، تهیه تصویر از دوره‌های مختلف مرمت، استفاده از فلز در فرآیند مرمت و به كاربردن سنگ‌های جدید در نقاط خالی آرامگاه از جمله مواردی است كه درباره آرامگاه آكروپولیس یونان به كار رفته است.
به عقیده او استفاده از چسب در اتصال قطعات، قالب‌گیری به منظور ساخت قسمت‌های جدید و كنار هم قرار گرفتن سنگ‌های جدید در كنار سنگ‌های قدیمی از دیگر روش‌های مرمت در آرامگاه كوروش بوده است كه در آكروپولیس یونان نیز به كار رفته است.بسیاری از كارشناسان مرمت آثار تاریخی درباره مرمت این اثر معتقد بودند كه بسیاری از روش‌های به كار رفته روش‌های منسوخی هستند كه دیگر در مرمت آثار تاریخی به كار برده نمی‌شوند. سوراخ كردن سنگ، زدن میله‌های فولادی و بسیاری دیگر از تكنیك‌های مرمتی كه شاید به عقیده مخالفان این مرمت اكنون زیاد به كار برده نمی‌شوند؛ اما دلیل مسوولان میراث فرهنگی نیز در این میان قابل توجه است. آكروپولیس هم به این شیوه ترمیم شده است!

پیدا شدن جسد كوروش

«جسد كوروش  پیدا شد! جسد، جسد كوروش هم نه... استخوان‌های بدن او... اصلا‌ چند استخوان كه می‌گویند شاید مال كوروش باشد.»
انگار حاشیه‌ها همچنان پاگیر مسائل مرتبط با میراث فرهنگی ایران هستند. در یكی از عكس‌هایی كه از حین مرمت از این بنای تاریخی گرفته ‌شده است، تصویر جمجمه و استخوان‌هایی دیده می‌شود كه با آن‌كه در زمان كشف هیچ سخنی از سوی مسوولان میراث فرهنگی درباره این استخوان‌ها به جایی درز پیدا نمی‌كند، اما شایعه‌ای در میان محافل میراثی گل می‌كند كه این استخوان‌ها را متعلق به كوروش می‌داند كه بنا بر یك فرضیه قدیمی در سقف آرامگاه به خاك سپرده شده  و  هنگام ریزش سقف بر اثر مرمت غیر اصولی كشف شده‌ است.
این شایعه گرچه می‌توانست به خود رنگ علمی‌تر بگیرد و با بررسی‌های علمی و توضیح كارشناسانه درباره آن راهگشای این بخش تاریك از تاریخ این بنای تاریخی باشد، اما با سكوت مسوولان میراث فرهنگی به سمتی پیش رفت كه بسیاری باور كنند لابد اتفاقی رخ داده  است كه كسی از آن خبر ندارد. هرچند در برخی اظهارنظر‌های غیررسمی این استخوان‌ها به سارقان بخت برگشته‌ای نسبت داده شد كه زمانی برای سرقت میان دیوار‌های آرامگاه گیر كرده بودند و هیچ وقت فرصت بیرون آمدن نیافتند؛ اما بازهم سكوت سازمان میراث فرهنگی درباره این نظریه در جای خود جالب توجه است. گویا  در این سازمان هیچ كس نمی‌خواهد بداند این استخوان‌ها متعلق به كیست.

سنگ برای آرامگاه

در مرمت یك اثر تاریخی باید به این نكته توجه شود كه مرمتگر در صورت نیاز به عناصر خارجی برای مرمت بافت آن اثر تاریخی از نزدیك‌ترین و شبیه‌ترین عناصر استفاده كنند. برای نمونه، مرمتگرانی كه سال‌ها برای ترمیم گنبد كاشی كاری شده گنبد سلطانیه به فعالیت مشغول بودند، برای رسیدن به این منظور و تهیه كاشی‌هایی نزدیك با كاشی‌های اصلی بنای گنبد سلطانیه از خاك‌های نزدیك به بنا یا حتی كاشی‌های از بین رفته  برای  پخت كاشی و حتی لعاب‌دهی آن بهره جستند كه این موضوع در زمان خود مورد توجه یونسكو نیز قرار گرفت.
در این میان مسوولان مرمت این بنای تاریخی  نیز معتقدند  در مرمت آرامگاه كوروش  از سنگ‌های خود آرامگاه برای مرمت بخش سقف این بنا استفاده كرده‌اند.
این موضوع را  دكتر راهساز تكرار می‌كند و می‌گوید:  در عملیات مرمت آرامگاه كوروش  بخش‌های آسیب دیده با سنگ‌های جدیدی كه متعلق به سقف بودند ترمیم شدند.
اما صدایی كه از خیمه مخالفان مرمت این اثر در این مدت به گوش رسید، حاكی از آن بود كه در عملیات مرمت این اثر تاریخی قسمت‌هایی از سنگ تاریخی مقبره با قدمت 2500 سال برداشته شده و سنگی جدید جایگزین آن شده است. البته این امر با تكذیب مسوولان سازمان میراث فرهنگی و همچنین رئیس بنیاد پارسه پاسارگاد همراه بود.
 اما باید توجه داشت هیچ‌كس جز مرمتگران نمی‌توانند این موضوع را تكذیب یا تایید كنند؛ زیرا سنگ‌ها چه از سقف چه از كوه و در و دشت همه سنگ هستند، فقط آزمایش‌های علمی می‌تواند این امر را ثابت كند، اما چه كسی حق دارد كه سنگ‌های سقف آرامگاه را برای بررسی به آزمایشگاه شخصی خود ببرد.

مهم‌ترین مشكل بام آرامگاه كوروش

در موضوع فرو ریختن سقف آرامگاه كوروش و جنجال رسانه‌ای كه در این زمینه پیش آمد، شاید بسیاری از جنبه‌های علمی و عملیاتی این مرمت مورد فراموشی قرار گرفت تا كجای آرامگاه كوروش بیشتر نیاز به مرمت داشت.
شهرام رهبر، تدوینگر طرح مرمت آرامگاه كوروش در این باره می‌گوید: در اواخر سال 79 و اوایل سال 80 نفوذ آب به سطوح دیواره و جاری شدن آن از سقف مشاهده شده است كه به همین منظور  در سال 80 داربست فلزی چندمنظوره‌ای برای زیر پاقراردادن با امكان باربری برپا شد.  به گفته وی، در نیمه دوم سال 80 مطالعات مربوط به حفاظت و مرمت آرامگاه آغاز شده است كه شكسته و فاسدشدن ملات‌های سیمانی، رویش درختچه‌ها، وجود ریشه‌های درخت انجیر وحشی، جابه جایی بلوك‌های سنگی و وجود درزهای باز از جمله مهم‌ترین مشكلات بام آرامگاه اعلام شده‌اند.
رهبر كه عضو گروه مطالعات تاریخی طرح مرمت آرامگاه كوروش است، ریزش آب از سقف آرامگاه را یكی از دلایل تایید مرمت این بنا می‌داند و می‌گوید: در مرمت آرامگاه تلاش شد تا بخش‌های بازسازی شده بتنی با قطعات سنگی جایگزین شود و به این منظور از سنگ‌های معدن زمان هخامنشیان و نیز ملات بهینه‌سازی شده ماسه و شیره آهك برای ساخت استفاده شد.
اینها تلاش‌هایی است كه برای مرمت این اثر تاریخی صورت گرفته است، اما آیا تنها مشكل این اثر تاریخی در سقف ریشه درخت انجیر وحشی و رویش گل سنگ بوده است؟ بسیاری از كارشناسان میراث فرهنگی وجود رطوبت را عامل این امر می‌دانند، راستی آرامگاه كوروش چقدر با سد سیوند كه جنجال‌های زیادی بر سر ساخته شدن یا نشدنش داشت، فاصله دارد؟

چرا داربست‌ها به آرامگاه بازگشتند؟

 این‌كه دوباره برای ثابت كردن چیزی آفتاب را دلیل آفتاب بیاوریم، چندان منطقی به شمار نمی‌رود. این در حالی است كه هفته گذشته برای آن‌كه سازمان میراث فرهنگی و گردشگری به خبرنگاران بقبولاند كه مرمت این بنای تاریخی اصولی بوده است، دوباره داربست‌ها را به آرامگاه كوروش بازگرداند تا بیچاره كوروش هر روز بر تن گورش آویزی و داربستی آویخته شود تا این امر توجیهی باشد برای كارهای كرده و نكرده دیگران. این‌كه اصولا استفاده از داربست برای مرمت آثار تاریخی به چه میزان به بنا آسیب می‌رساند، بحثی دیگر است. اما این امر از آنجا نشات می‌گیرد كه بر اساس نظر كارشناسی در امر مرمت آثار تاریخی، آویزان كردن داربست‌ها و اتصال آنها برای مرمت یك اثر تاریخی اشتباه مسلم  به شمار می‌رود و اگر بخواهیم برای ثابت كردن موضوعی دوباره این داربست‌ها را  هر چند برای مدت زمان كوتاهی  به یك اثر مرمت شده بازگردانیم، اشتباه بعدی را مرتكب شده‌ایم. اشتباه در اشتباه نتیجه‌ای جز یك فاجعه به دنبال نخواهد داشت.
این‌كه آیا سقف آرامگاه كوروش در حین مرمت فرو ریخته است و دوباره بر سر جای خویش بازگردانده شده است شاید در نظر نخست چندان ساده به نظر نرسد؛ اما اطلاع‌رسانی درباره روز به روز مرمت این اثر تاریخی و شفاف‌سازی شاید دغدغه‌ای مهم‌تر در این میان به شمار می‌رود. باید قبول داشته باشیم جدا از این‌كه خبر فرو ریختن آرامگاه كوروش صحت داشت یا نه، استخوان‌های كوروش پیدا شد یا نه یا حتی درخت انجیری می‌خواست با از میان بردن سنگ‌های سقف این بنا، رنگ آفتاب را بر تن تاریك این آرامگاه بنشاند، بحث اصلی و اساسی‌ كه در این میان باید به آن توجه ویژه‌ای شود، این است كه اطلاع رسانی مسوولان سازمان میراث فرهنگی در این زمینه شاید كمرنگ‌تر از حد واقعی خود جلوه كرد.
شاید بهتر بود سازمان میراث فرهنگی به جای آن‌كه هفته گذشته داربست‌ها را دوباره علم كند و خبرنگاران را به آرامگاه كوروش فراخواند كه ببینید كه كارمان اصولی بوده است، در شفاف‌سازی اتفاقات میراثی كمی بیشتر جهد می‌نمود  تا اتفاقی كه می‌توانست با مدیریت اصولی اخبار منتشر شده از سوی این سازمان روشن جلوه كند، دستاویزی نمی‌شد  برای  آنان‌كه میراث فرهنگی برایشان دغدغه نیست و خبر میراث فرهنگی را تنها با تخریب و سرقت دوست دارند، منتشر كنند.
 
 
گردآوری: گروه فرهنگ و هنر سیمرغ
www.seemorgh.com/culture
منبع: jamejamonline.ir