موضوعي که در اين دوره جشنواره تئاتر کودک بيش از پيش به چشم مي خورد، فقدان آسيبشناسي تئاتر کودک و نوجوان بود. در جشنواره چهاردهم باز هم مقوله تئاتر نوجوان وجود نداشت و گويا اين نوع از تئاتر ديگر از اذهان مديران و کارگردانان تئاتري رخت بربسته است.
کارهاي کودک جز کارهاي بخش ميهمان که از پيشکسوتان تئاتر کودک بودند و در جشنواره شرکت کردند، در سطح کيفي بالايي قرار نداشت. جالب اينکه وقتي کاري از کشور آلمان با نام "آلبين و ليلا" در جشنواره اجرا شد تمام مخاطبان حتي کارگردانان بنام تئاتر کودک از روانشناسي و مخاطبشناسي کودک و ديگر خصوصيات اين نمايش شگفتزده شدند و از آن به عنوان کاري در خور توجه ياد کردند.
موضوع کيفي آثار نه تنها در تئاتر بزرگسال بلکه در تئاتر کودک نيز سالهاست موضوع قابل بحث محافل هنري است. بارها از اين مشکل صحبت شده و راهکاري مناسب از طرف مسئولين، متوليان و برگزارکنندگان جشنوارههاي تئاتر کودک ارائه نشده است. اکثر مسئولين جشنواره سيزدهم و چهاردهم را نقطه عطف تئاتر کودک به ويژه جشنواره آن ميدانند و اين در حالي است که جشنواره سيزدهم را بدون هيچ آسيبشناسي و نقد و بررسي پشت سر گذاشتهايم.
به طور حتم مشکلاتي در جشنواره سيزدهم وجود داشت که اگر مورد بررسي قرار ميگرفت در بالا بردن سطح کيفي جشنواره چهاردهم تأثيرگذار بود. در فصل بهار يک نشست آسيبشناسي با حضور مصطفي رحماندوست دبير سه ساله جشنواره و برخي هنرمندان فعال اين رشته برگزار شد و اين گونه به نظر رسيد که همان نشست براي کل جشنواره سيزدهم کافي بود و برخلاف برنامهها و قولهاي داده شده، جلسات ديگري در اين خصوص برگزار نشد.
در تنها نشست آسيبشناسي دوره سيزدهم، از طرف اساتيد و شرکتکنندگان در آن معضل نبود متون و ديد جدي به کار کودک مطرح شد. ميتوان اين سئوال را از مسئولين تئاتر کودک داشت که آيا يک سال وقت مناسبي حتي براي تدوين يک برنامه درست با هدف رفع معضلات تئاتر کودک و بالا بردن سطح جشنواره چهاردهم نبود؟
شايد تنها دستاورد جشنواره چهاردهم تئاتر کودک به لحاظ کمي و اجراي 210 اثر نمايشي کودک در سطح کشور بوده که دليل آن به شرط اجراي عمومي آثار در شهرهاي خود براي حضور در جشنواره برميگردد. اين موضوع بارها و بارها عنوان و از آن به عنوان قدمي مثبت در جشنواره چهاردهم و تئاتر کودک ياد شد. اين درست، ولي آيا ميشود تنها به لحاظ کمي به يک مقوله دلخوش کرد؟ اگر اينگونه است برگزاري حدود 14 جشنواره موضوعي در کشور ميتواند نشان از رشد تئاتر داشته باشد، ولي آيا اين موضوع ميتواند رنگي از واقعيت به خود بگيرد؟
جشنواره چهاردهم را پشت سر مي گذاريم و در انتظار آسيبشناسي تئاتر کودک و به خصوص جشنواره آن ميمانيم تا زماني که از طرف مسئولين و متوليان ضرورت آن احساس شد، سراغ راه حلهايي برويم که نوشدارو پس از مرگ سهراب است.
9 دوره از جشنواره تئاتر کودک به ميزباني شهر همدان از سال 70 تا 78 برگزار شد که در دورههاي مختلف آن شاهد برگزاري سمينارهاي آموزشي و تخصصي تئاتر کودک بوديم و براي اولين بار به داوري کودک و نوجوان در دوره نهم اهميت داده شد. اما دوره بعدي جشنواره دستخوش تغييراتي شد که اولين و مهمترين آنها تغيير ميزباني جشنواره بود. دوره دهم از شهر همدان به شهر بم منتقل و دوره يازدهم در سال 80 در استان سيستان و بلوچستان برگزار شد. دوره دوازدهم جشنواره هم سال 81 در وضعيتي نامناسب و مهجور در شهر گچساران برگزار شد.
بين سالهاي 81 تا 85 شاهد وقفه در برگزاري جشنواره تئاتر کودک بوديم که در اين بين اکثر آثار نمايشي به لحاظ کيفي نيز در حدي نبود که تأثيري خاص بر روند تئاتر کودک داشته باشد. سال 84 کانون تئاتر کودک و نوجوان اداره کل هنرهاي نمايشي تأسيس و مصطفي رحماندوست از طرف حسين پارسايي به عنوان دبير سه ساله جشنواره منصوب و اصفهان به عنوان ميزبان جديد جشنواره تئاتر کودک و نوجوان معرفي شد. اين در حالي بود که جشنواره بينالمللي فيلم کودک به شهر همدان منتقل شد و اصفهان دور جديد جشنواره تئاتر کودک و نوجوان را شروع کرد.
جشنواره سيزدهم تئاتر کودک و نوجوان سال 85 با حضور 14 نمايش داخلي و دو نمايش از کشور صربستان در شهر اصفهان برگزار شد. اين دوره از جشنواره که بعد از چند دوره وقفه برگزار شد بايد مورد آسيبشناسي دقيق قرار ميگرفت تا جشنواره چهاردهم از نظر کيفي در سطح بالاتري برگزار شود.
اصفهان برخلاف تصوراتي که وجود داشت و ميزباني چند دوره جشنواره فيلم کودک و نوجوان، در دوره چهاردهم جشنواره تئاتر کودک و نوجوان نشان داد هماهنگي مناسب و لازم را در جهت برگزاري جشنواره ندارد. از ديدگاه اکثر شرکتکنندگان و حاضران در دوره چهاردهم تعجيل در نحوه برگزاري جشنواره به چشم ميخورد. اکثر سالنهاي تئاتري اين شهر مانند ساير شهرها توسط امکانات و پرسنل تئاتر شهر و تهران تجهيز شد که اين مقوله خود قابل توجه است.
البته به لحاظ کمّي دوره چهاردهم در سطح بالاتري از دورههاي پيشين بود و حذف شرط پذيرش آثار از طريق نمايشنامه و افزوده شدن پيششرط اجراي عمومي نمايشها حرکتي مناسب بود. ولي خلاء جلسات نقد و بررسي در ايام برگزاري جشنواره به چشم ميخورد و تنها چيزي که وجود داشت فکر برگزاري دوره پانزدهم به شکل بينالمللي بود.
اگر بخواهيم سهمي عمده در بينالمللي شدن جشنواره تئاتر کودک و نوجوان داشته باشيم بايد به صورت جدي و پايهاي به آسيبشناسي تئاتر کودک و جشنواره آن بپردازيم و از هم اکنون به فکر تقويت متون نمايشي و جدي گرفتن مقوله تئاتر کودک و نوجوان باشيم.
منبع : خبرگزاري مهر