مهران رجبی
بعد از گرفتن شماره تلفن همراهش با این که سر لوکیشن یک فیلم تلویزیونی بود، پاسخ سؤالاتم را داد و آن قدر شیرین صحبت می‌کرد و شوخ طبع بود که به سؤالاتی که داشتم اکتفا نکردم و....
 
حسرت هیچ نقشی را نخورده ام
به گفته خودش فقط در کانال کولر نیست
! هر شبکه ای را بزنیم او حضور دارد و 7 فیلم «دوازده صندلی»، «خانه پدری»، «در امتداد شهر»، «دلقک ماهی» «آژانس ازدواج»، «پرواز مرغابی‌ها» و «کلانتری غیرانتفاعی» را هم که در سال‌های گذشته بازی کرده است، در نوبت اکران دارد. بعد از گرفتن شماره تلفن همراهش با این که سر لوکیشن یک فیلم تلویزیونی بود، پاسخ سؤالاتم را داد و آن قدر شیرین صحبت می‌کرد و شوخ طبع بود که به سؤالاتی که داشتم اکتفا نکردم و سؤال‌های کلی و متفاوتی پرسیدم. سعی کردم مصاحبه ام را خیلی ویرایش نکنم تا نمک و بامزگی اش هنگام خواندن از بین نرود!
با «مهران رجبی» یکی از پر کارترین بازیگران اخیر سینما و تلویزیون گفت و گویی متفاوت انجام دادیم که خواندن آن خالی از لطف نیست. او در گفت وگو علاوه بر این که بارها سخنان جذاب مطرح کرد، به دفعات مختلف به صحبت‌های خودش نیز خندید!

همه می‌گویند «مهران رجبی» کشف «رضا میرکریمی» است؛ چه طوری شما را کشف کرد؟
 «رضا میرکریمی» بزرگوار است و عمرش دراز باد. آشنایی ما به ابتدای سال تحصیلی دانشگاهی مان در سال 1363 بازمی‌گردد و در نخستین جلسه تحصیلی کنار هم نشستیم و آشنایی مان تا به حال ادامه دارد. ابتدا منشی صحنه مجموعه «بچه‌های مدرسه همت» بودم و سپس در این مجموعه نقش ناظم را هم بازی کردم. البته شاید او غافلگیر شود این جمله را بگویم که او با نقش دادن به من و معرفی من به سینما لطمه ای بر هنر هفتم زد!

دو فوریتی نظرتان را رد می‌کنم!
پیرو سخنانتان خیلی‌های دیگر هم به طور اتفاقی وارد سینما و تلویزیون شدند، مانند «احمد پورمخبر» و «حلیمه سعیدی»، اما نقش آفرینی بیش از اندازه آن‌ها، اتفاق خوشایندی نیست.
 این سخن شما را نمی‌پذیرم و دو فوریتی نظرتان را رد می‌کنم. شما خانم‌های محله تان را در نظر بگیرید؛ اگر توانستند کار خانم «سعیدی» را ارائه دهند؟ مگر به کلمه «یستردی» او بارها نخندیدید؟ «عیب من جمله بگفتی هنرش نیز بگو». بازیگرانی را که نام بردید بی عیب نیستند و من هم عیب‌هایی دارم. «سید رضا میرکریمی» هم عیب‌هایی دارد، می‌خواهید عیب‌هایش را بگویم!

دختر می‌خواهیم شوهر بدهیم...! * بفرمایید ... 
آن چه می‌گویم آمیخته با ادبیات است؛ «عیب او مهر و وفا و مردمی، عیب او صدق و صفا و همدمی، کمترین عیبش جوانمردی وداد، آن جوانمردی که جان را هم بداد» البته در زمینه استفاده بیش از اندازه از این دو هنرمند باید بگویم که تقصیر آن‌ها نیست! ما بازیگران علاقه داریم به جا و موقر از ما استفاده شود. من در مجموعه ماندگار و خوب «روزگار قریب» کیانوش عیاری بازی کردم و این زمان جزو لحظات شیرین عمرم محسوب می‌شود و در فیلمی ‌در پیتی هم بازی کردم که نامش را نمی‌برم! ما بازیگران نمی‌توانیم بیکار بنشینیم تا «سید رضا میرکریمی» یا «کیانوش عیاری» فیلمی ‌بسازند و سر کار برویم، زیرا بحث اقتصاد و همان غم نان مطرح است و دختر می‌خواهیم شوهر دهیم برای جهازش از یخچال ساید بای ساید تا در پپسی باز کن باید بخریم و همه این‌ها اسکناس می‌خواهد. شما هم اگر از حضرت حافظ بپرسید که کدام شعرش را دوست دارد تمام کتابش را نشان نمی‌دهد و نمی‌گوید که همه آن‌ها مانند بچه‌هایم می‌مانند بلکه برخی را انتخاب می‌کند. 

 بازیگر مورد علاقه «کیانوش عیاری» هم هستید و در بیشتر ساخته‌هایش از جمله فیلم «خانه پدری» که در نوبت اکران است بازی کرده اید.
 او نسبت به من لطف و عنایت دارد. بگذارید نقل قولی از او درباره خودم بگویم. مصاحبه ای از «کیانوش عیاری» خواندم و گفته بود بهترین بازیگر ایران «مهران رجبی» است. آن خبرنگار از او پرسیده بود که چرا با وجود این همه بازیگر حرفه ای او را انتخاب کردید که پاسخ داده بود: آن چه در بازی او نمی‌بینیم نبود هنر بازیگری است! من با «کیانوش عیاری» تماس گرفتم و پرسیدم یعنی من هنر بازیگری ندارم؟ گفت: نه، چون خصلت بازیگر خوب این است که باد به غبغب نیندازد، صدایش را عوض نکند و همان گونه که هست نقش را ارائه دهد و من عاشق این ویژگی‌ها هستم و تو هم آن‌ها را دارا هستی و البته بنده دو فوریتی نظر او را هم رد می‌کنم و شکسته نفسی هم نمی‌کنم.

 آقای «رجبی» ماشاءا... سر زنده، با نشاط و پر انرژی هستید. این ویژگی‌ها از کجا می‌آید؟
 این از فضل خداست و شما بزرگواری کردید و این سؤال را پرسیدید. به واقع همه انرژی و نشاط را از خداوند دارم. خداوند به یکی ثروت، به یکی مثل من دماغ خوبی می‌دهد! به دیگری زن خوب، به آن یکی هم پدر و یا فرزند خوب عطا می‌کند که البته من همه آن‌ها را دارم و شاکرم.

 رمز محبوبیت «مهران رجبی» در بین مردم را در چه می‌دانید؟
 لطف دارند، اگر همه شما را دوست داشته باشند چه پاسخ می‌دهید؟

 خوب می‌گویم خدمتگزار و کوچک همه مردم خوب کشورم هستم و هر کاری می‌کنم برای آن‌هاست
.
 من هم این حرف‌ها را می‌خواستم بگویم سر زبانم بود!

افتخار نمی‌کنم به این جا رسیدم 
12 سال پیش که وارد این حرفه شدید فکر می‌کردید به این جا برسید؟
 خیر، بگذارید واقعیت را بگویم، خیلی افتخار نمی‌کنم به این جا رسیده ام چون جهان بینی مخصوص خود را دارم. هدفم در زندگی بالاتر از این‌هاست و انتهای آرزویم چیز دیگری است که ان شاءا... به آن آرزو نایل شوم.

بدترین نقش 
بدترین و منفی ترین نقشی را که بازی کردید چه بوده است؟
 نقش‌های این گونه به طور مثال در «یک وجب خاک» زیاد بازی کرده ام در مجموعه «سی امین روز» هم نقش منفی داشتم. اگر بازیگر بخواهد نقشی منفی بازی کند برایش سخت است چون انرژی می‌گذارد تا منفور دیده شود، اما تصور می‌کنم نقش منفی اجر بیشتری داشته باشد چون با سیگنال‌های وجودی انسان در تضاد است.

 بالاخره منفی ترین نقش کارنامه هنری تان را در مجموعه «سی امین روز» بازی کردید؟
 بله منفورترین شخصیت این مجموعه را بازی کردم و منفی ترین نقش کارنامه ام بود.

بداهه نمی‌گویم 
با توجه به این که یکی از بازیگران موفق طنز کشور هستید چه قدر در ایفای نقش‌هایتان اجازه دارید از بداهه استفاده کنید؟
برخی کارگردانان در جاهایی اجازه بداهه گویی داده اند، به طور مثال در چند مورد «کیانوش عیاری» در مجموعه «روزگار قریب» به اختیار خودم گذاشت تا بازی بداهه و کنترل شده دقیقی داشته باشم ولی خودم به شخصه بداهه نمی‌گویم، چون مسئولیت کار بر عهده کارگردان و نویسنده است و اگر هر بازیگری در کار بداهه گویی کند ممکن است کلیت آن اثر خراب شود.

 در بازی کردن و ارائه نقش‌هایتان خیلی راحت هستید؛ این راحتی و خودمانی بودن جزو ویژگی‌های خودتان است یا این که کارگردانان از شما این طور می‌خواهند؟
 چون هدفم در زندگی چیز دیگری است مغرورانه بگویم که این سیر را پیش پا افتاده می‌بینم که بخواهم دست و پایم را برای گفتن چند دیالوگ گم کنم؛ کسی دست و پایش را گم می‌کند که انتهای آرزویش خوب دیده شدن جلوی دوربین باشد و به خودش فشار می‌آورد تا بازی کند، اما کسی که قله را می‌بیند این‌ها برایش پیش پا افتاده است. آمادگی همه گونه بحثی را در این باره دارم ولی پاسخ به این پرسش شما به خود بازیگر برمی‌گردد؛ به طور مثال بداهه را نمی‌توان آموزش داد و یک سری ویژگی‌ها به محل زندگی انسان و روابط اجتماعی اش برمی‌گردد و همچنین ژنتیکی و جزو ذات اوست که یک بازیگر خوش صدا، خوش صحبت یا حاضر جواب می‌شود و نمی‌توان این خصلت‌ها را آموزش داد.

 آقای «رجبی» ماشاءا... خیلی سرتان شلوغ است اما سؤال این جاست که چرا مدیر برنامه ندارید؟
 مدیر برنامه دارم؛ خودم هستم. کارهای مدیر برنامه را خودم انجام می‌دهم.

 تلویزیون در این سال‌ها به تولید فیلم‌های تلویزیونی می‌پردازد؛ شما چه قدر با این مقوله موافق هستید؟
چرا مخالف باشم. بسیار موافق هستم در حد زیاد! اگر چه سطح کیفی بعضی از فیلم‌ها ممکن است نازل باشد، چون مثال می‌زنند و می‌گویند آدم که زیاد حرف می‌زند خطا هم زیاد می‌کند. ممکن است چند اثر تولیدی بدون کیفیت هم در آثار وجود داشته باشد. می‌خواهم بگویم تولید فیلم‌های تلویزیونی زندگی خیلی از عوامل پشت و جلوی دوربین و بازیگران را نجات داده است، اگر عده ای بخواهند فیلم سینمایی بسازند و عده ای کار نکنند، باید سماق بمکند پس بازار کاری برای اهالی سینما ایجاد شده که میمون و مبارک است.

 مسئله این جاست که بیش از نیمی ‌از فیلم‌های تلویزیونی به گفته دوستان بی کیفیت است و بازیگران چون غم نان دارند مجبورند در این آثار بازی کنند.
 فکر می‌کنم در این میان نیمی ‌از فیلم‌های تولیدی خوب است. البته غم نان را نمی‌توان نادیده گرفت. اقتصاد در هر حرفه ای وجود دارد.

خانواده تان با شغل شما مشکلی ندارند؟
 برای من و آن‌ها چون در کنارشان نیستم، سخت است، اما بعد از چند سال عادت کرده اند. گاه فیلم برداری در شهرستان‌ها انجام می‌شود و با آن‌ها هماهنگ می‌کنم و آن‌ها هم می‌آیند. چندی پیش برای بازی در فیلمی ‌به مشهد سفر داشتم و خانواده ام را در هتل ملاقات کردم.

در ماشینم هم می‌خوابم 
در گفت و گویی از شما خواندم که چون منزلتان کرج است و فیلم برداری بیشتر فیلم‌ها در تهران انجام می‌شود برخی اوقات به دلیل فشردگی کار، شب‌ها در خودرو می‌خوابید و به منزل نمی‌روید؟
 بله، این اتفاق افتاده است اما مربوط به زمانی است که فاصله بین لوکیشن‌ها کمتر از 3 ساعت است و مجبور می‌شوم در ماشینم بخوابم تا به موقع سر لوکیشن بعدی برسم.

 آیا برایتان پیش آمده است که دوستان، آشنایان و یا شاگردانتان از شما بخواهند که پارتی بازی کنید و آن‌ها را هم برای بازی به پروژه ای معرفی کنید؟
 خیلی زیاد. طی روز این اتفاق و تقاضاها به وفور از من می‌شود و دوستان سببی، نسبی، محیطی و مردمی‌که با آن‌ها برخورد می‌کنم خیلی مشتاق هستند و من هم توضیحاتی به آن‌ها می‌دهم. تا به حال فردی را به پروژه ای معرفی نکرده ام چون تا خدا نخواهد اتفاقی نمی‌افتد.

 آیا اتفاق افتاده است که نقشی به شما پیشنهاد شده باشد که بنا به دلایلی آن را رد کرده باشید و بعد از ساخت و اکران حسرتش را بخورید؟
 تاکنون اتفاق افتاده است که پیشنهاد بازی در اثری را رد کرده باشم اما حسرتش را نخورده ام.

 علاقه دارید با کدام کارگردانی که تاکنون با وی همکاری نکرده اید، کار کنید؟
 چون همیشه درگیر کار هستم، هیچ وقت به این مسئله فکر نکرده ام و بیشتر به کارم فکر می‌کنم.

مدتی بحث دستمزد بازیگران مطرح بود و عده ای نسبت به دستمزد بالای برخی بازیگران معترض بودند، شما چه طور دستمزد سینما کفاف زندگی تان را می‌دهد؟
دستمزدی که می‌گیرم از سرم هم زیاد است.

اگر باندی باشد خودم رئیس باند هستم 
نظرتان درباره این که می‌گویند سینما باند دارد و دست‌های پشت پرده ای در سینمای کشور وجود دارد چیست؟
خیر این گونه نیست! اگر باندی باشد خودم رئیس باند هستم، ولی باندی در کار نیست و این سخنان را مجله‌های زرد می‌نویسند و مردم می‌پذیرند، چرا که بعضی از تهیه کننده‌ها  با گروهی کار می‌کنند و چون جواب می‌دهد در اثر بعدی  از آن‌ها استفاده می‌کنند. به هر حال سینمای ما کوچک تر از این حرف‌هاست که به باند بازی برسد.

نقش‌های ماندگار 
کدام یک از نقش‌هایی که در سینما و تلویزیون بازی کرده اید برای خودتان ماندگارتر بوده است؟
 فیلم «زیر نور ماه» را دوست دارم، چون فیلمی ‌بدون جنجال، جهانی، متین و موقر بود و نقشم هم در میان نقش‌های سینمایی ام کم نظیر بود. در تلویزیون هم مجموعه «روزگار قریب» به دلیل ساختار خوب، داستان قشنگ و نیمه تاریخی اش برایم ماندگار شده است.

 نظرتان را درباره اسامی ‌زیر بگویید.
 کیانوش عیاری: بهترین کارگردان جهان
 رضا میرکریمی: شادرو آن کس که رویش دیده ای
 مهدی ‌هاشمی: یک واحد مسکونی بهش انداختند!
 فریدون جیرانی: انسانی صبور و با جنبه
 مسعود ده نمکی: ساکت و آرام و توداره چه کارش می‌شود کرد
 آرش معیریان: با ادب ترین کارگردان جهان اسلام
 سیروس مقدم: فرزترین کارگردان جهان اسلام
 همایون اسعدیان: آقاترین کارگردان جهان اسلام
علیرضا افخمی: یادآور روزهای خوش «زیرزمین»
و مهران رجبی: فرزند سوم خدیجه خانم و مخلص شما!
 
 
 
گردآوری: گروه فرهنگ و هنر سیمرغ
www.seemorgh.com/culture
منبع: khorasannews.com
 
 
مطالب پیشنهادی:
 سحر زکریا: نگران آینده کاری خود هستم/ مهران مدیری بهتر از بقیه طنز را می‌شناسد
 پدربزرگ ستایش در راه است!
هومن حاجی عبداللهی: کچل شدم بس که حرص خوردم
گفت‌وگو با نادر سلیمانی، بازیگر مجموعه «ستایش»
گزارش تصویری: سریال تلویزیونی شوق پرواز