در سال های اخیر تلویزیون در ماه مبارک رمضان موضوعات قرآنی، اجتماعی، ماورایی، کمدی و خانوادگی را در سریال های ماه رمضان به نمایش گذاشته است
اشاره: در دهه 80، تلویزیون به مناسبت ماه رمضان سریالهای متنوعی را تولید و پخش كرد كه برخی از این آثار در ذهن مردم خاطرات خوبی برجای گذاشته است. در پروندهای كه پیشروی شماست، برخی از این آثار به یادماندنی مرور شده است.
چندی پیش مهدی فرجی، مدیر شبكه یك سیما در گفتوگو با «جامجم» از ایام ماه رمضان و نوروز به عنوان دوران برگزاری یك مسابقه المپیك گونه در شبكههای سیما یاد كرد.
«المپیك» هم رقابت بین برنامهسازان برای كسب موفقیت را در ذهن تداعی میكند و هم بیانگر توجه مخاطبان میلیونی به یك حادثه و اتفاق است. بدون شك در هیچ دورهای به اندازه ماه رمضان، تلویزیون و برنامههایش در كانون توجه بینندگان قرار نمیگیرد. از این نظر فقط میتوان تعطیلات نوروز را در موقعیتی مشابه با رمضان قرار داد. ولی با توجه به این كه نوروز فصل مسافرت و دید و بازدیدهای اول سال است، تعداد مخاطبان برنامههایش به پای آثار ماه رمضان نمیرسد.
سریالهای رمضانی را میتوان در دو مقطع زمانی مورد بررسی قرار داد. سال 83 سریال كمكم كن نقطه عطفی را در كارهای رمضانی به وجود آورد. از سال 83 به بعد بازار سریالهای ماورایی داغ شد، ولی تا پیش از آن خبری از كارهای اینچنینی نبود.
وقتی بحث سریالهای رمضانی پیش میآید، نام سریال گمگشته به عنوان نخستین ایستگاه این مسیر در اذهان زنده میشود. گمگشته همان سریالی است كه رامبد جوان كارگردانیاش را به عهده داشت و آتیلا پسیانی در آن در دو نقش جلوی دوربین رفت.
«نیمه پنهان ماه» ساخته مجید جعفری نیز سریالی بود كه هفت سال قبل از گمگشته در ماه رمضان روانه آنتن شد، ولی چون ساخت سریالهای مناسبتی در بعد از آن به دست فراموشی سپرده شد، این سریال را نمیتوان نقطه آغاز موج كارهای رمضانی به حساب آورد.
محمود عزیزی، فریده سپاه منصور، ثریا قاسمی، اكرم محمدی و زندهیادان مهین شهابی، حسین كسبیان و جلال مقامی از جمله بازیگران این سریال بودند.
در سال 80 ، سریال یادداشتهای كودكیبه كارگردانی پریسا بختآور همزمان با گمگشته روانه آنتن شد.
سال بعد، سریالهای نسیم رویا، نوعروس، همراز و پشت كنكوریها به آنتن پخش رسید كه در این میان پشت كنكوریها به خاطر موقعیتهای طنز و بامزهاش بیشتر مورد توجه قرار گرفت. سال 82 نیز مجموعههای یكی مثل من، رویای ناتمام، فقط به خاطر تو و رانتخوار كوچك روی آنتن رفت.
كمكم كن؛ نقطه شروع سریالهای ماورایی رمضان
وقتی پسر قاسم جعفری تصادف كرد و به كما رفت، پدر به این فكر افتاد كه اگر پسرش از كما بیرون بیاید چه اتفاقی ممكن است برایش بیفتد. همانطور كه سقوط سیب روی زمین باعث كشف قانون كشش و جاذبه زمین توسط نیوتن شد، این اتفاق هم منجر به پیدایش گونهای جدید به نام سریال سازی ماورائی شد. سال 83 بود كه قاسم جعفری سریال ماورایی كمكم كن را روانه آنتن كرد و با این كار زمینهساز تولید دیگر سریالهای ماورایی در سالهای بعد شد.این سریال قصه چند نفر را به تصویر میكشید كه بر اثر حوادثی به كما میرفتند، اما دو نفر از آنها به هوش میآمدند تا كارهای اشتباه بقیه را جبران كنند.
جعفری كه در سریالهای پیشینش فضاهای اكشن (خط قرمز و تب سرد) و عاشقانه (مسافری از هند) را تجربه كرده بود، در سریال كمكم كن به سراغ یك فضای عرفانی رفت و پای عالم برزخ را به دنیای سریالهای ماه رمضان باز كرد.
این الگو سالها بعد در سریال پنج كیلومتر تا بهشت تكرار شد. در این سریال هم شخصیت اصلی به كما رفت و به شكل روح به زمین خاكی برگشت. او همچون انسانهای عادی حرف میزد و حركت میكرد؛ اما محدودیتهای فیزیكی و مادی انسانها را نداشت. پنج كیلومتر تا بهشت در كنار داستان ماوراییاش رگههایی از ماجراهای عاشقانه را هم در خود داشت.
جوانی به نام امیرحسین، كارمند شركت واردات داروی همایون است. او مدتی است به آیدا، دختر همایون علاقهمند شده و... بین سالهای 83 تا 90 كه این دو سریال پخش شد، موج وسیعی از سریالهای ماورایی در تلویزیون به راه افتاد. روز حسرت، پنجمین خورشید، ملكوت، صاحبدلان، اغما، آخرین گناه، سیامین روز و سقوط یك فرشته تعدادی از آثار ماورایی این سالها هستند. سهم سیروس مقدم از سریالهای ماورایی ماه رمضان دو اثر روز حسرت و اغماست. او در روز حسرت، شخصیت زن داستان یعنی نرجس (با بازی افسانه بایگان) را در مواجهه با عالم غیرواقع قرار داد.
در سریال اغما گره اصلی وقتی شكل گرفت كه دكتر طه پژوهان فوق تخصص جراحی مغز و اعصاب (با بازی امین تارخ) میخواست همسرش را تحت عمل جراحی قرار دهد. این پزشك با روحی از عالم غیب در ارتباط بود كه به او در انجام عمل جراحی كمك میكرد. این بخش از ماجرا حاشیههای زیادی را در پی داشت تا آنجا كه عضو كمیسیون بهداشت و درمان مجلس گفت: ما در جامعه پزشكی و بخصوص در عملهای جراحی با حالتهای غیبگویی سر و كار نداریم.
وی افزود: اگر قرار باشد همه منتظر باشند تا روحی از غیب نازل شود تا بیمار آنها را نجات دهد و تكیه بر دانش و علوم پزشكی كمرنگ شود این مسأله به زیان جامعه تمام خواهد شد به همین علت باید نمایش این فیلم متوقف شود.
در سریال آخرین گناه ساخته حسین سهیلیزاده خبری از روح، شیطان و جن نبود؛ ولی چشمی كه میتوانست خیلی چیزهای نادیدنی را ببیند، به كارگردان اجازه داد تصویری از عالم غیرمادی را به مخاطبش نشان بدهد.
ویژگی منحصربهفرد این سریال كه در سال 85 پخش شد، بهرهگیری كارگردان از جلوههای ویژه متفاوت بود. اگر یادتان باشد یكی از صحنههای معروف سریال وقتی بود كه قهرمان معنای باطنی گناه اطرافیانش را با چشم پیوند زده میدید. مثلا وقتی دو نفر غیبت میكردند او میدید كه گوینده دارد گوشت برادر مردهاش را میخورد.
سریال ملكوت در كنار پنج كیلومتر تا بهشت و كمكم كن، سومین سریالی بود كه الگوی فرد به كما رفته را اجرا میكرد، در این سریال حاج فتاح (با بازی محمدرضا شریفینیا) دچار حادثه تصادف شده، اما هنوز نمرده و در میان مرگ و زندگی دست و پا میزند.
سریالهایی كه با این الگو ساخته شدند سعی در القای این پیام داشتند كه انسانها همراه با اعمال دنیویشان عازم دنیای پس از مرگ میشوند و همان چیزی را درو میكنند كه در دنیای فانی كاشتهاند. مطابق این الگو ارواح سرگردان كه هنوز از دنیا به طور كامل جدا نشده بودند خودشان را به آب و آتش میزدند كه گذشته تاریكشان را جبران كنند.
در كنار كارهایی كه بیشتر توجهشان به روح و فرشته بود، سریال او یك فرشته بود به كارگردانی علیرضا افخمی پای شیطان را به سریالهای ماه رمضان باز كرد.
این سریال دو شیطان داشت كه نقش شیطان مرد را مرتضی ضرابی بازی میكرد و بهاره افشاری نیز بازی در نقش شیطان زن را عهدهدار شده بود. حسن جوهرچی نیز نقش فردی را بازی میكرد كه گرفتار وسوسه شیطان شده است. او تا پای جدایی از همسرش پیش رفت و زمانی كه شیطان قصد كشتن پسرش را داشت به ماهیت پلید او پی برد.
موج خنده و شادی به سریالهای رمضان رسید
در كنار كارهای ماورایی، سریالهای كمدی نیز حضور پررنگی در جدول پخش كارهای رمضان داشتهاند.
در بین آثار كمدی ساخته شده در ماه رمضان كارهای رضا عطاران به لحاظ جذب مخاطب یك سر و گردن بالاتر از دیگر آثار این حوزه قرار میگیرد. رضا عطاران درسه سال 83، 84 و 87 سه سریال خانه به دوش، متهم گریخت و بزنگاه را برای شبهای ماه رمضان كارگردانی كرد و نامش را در ردیف پركارترین كارگردانهای ماه رمضان به ثبت رساند.
اگر بزنگاه را به خاطر مسائل حاشیهایاش كنار بگذاریم، میتوانیم بگوییم متهم گریخت جذابترین و خوشساختترین سریال تلویزیونی رضا عطاران بود. سریالی كه سیروس گرجستانی را با آن چهره جدیاش در محور كاری كمدی و بامزه قرار داد و تواناییهای این بازیگر را در گونه طنز به مردم شناساند.
مریم امیرجلالی و علی صادقی نیز همان تیپ آشنای سریال خانه به دوش را تكرار كردند و از مخاطب جواب مثبت گرفتند. امیرجلالی زن غرغرو و پرسر و صدایی بود كه برای بچههایش دلسوزی میكرد. او در شرایط بحرانی خانواده آقاهاشم (سیروس گرجستانی) با سختگیریهایش لحظات بامزهای را خلق میكرد. علی صادقی نیز یك پسر شر و بیخیال و فرصتطلب بود كه همه از دست شیطنتهایش كلافه شده بودند.
این دو بازیگر تا مدتها بعد نتوانستند از این قالب كلیشهایشان بیرون بیایند و این تیپ آشنا را در سریالها و حتی فیلمهای بعدی بارها و بارها تكرار كردند.
در متهم گریخت ماجرای مهاجرت هاشم آقا به شهر پرزرق و برق تهران به كارگردان فرصت داد تا یكسری مسائل اجتماعی را طرح كند. عطاران سادگی و صداقت شهرستانیها را به عنوان یك ویژگی ممتاز شخصیتی بازتاب داد و در كنارش منفعتطلبی برخی از ساكنان تهران را زیر سوال برد. رویارویی خانواده آقا هاشم با فضای جدیدی كه قوانین مخصوص به خودش را داشت خرده داستانهای جذابی را رقم زد.
در كنار این قصه اصلی، ماجرای عاشقانه دو پیرمرد (زندهیاد محمود بهرامی) و پیرزن (شهربانو موسوی) و غیرتی شدنهای مداوم آقا هاشم بار كمیك سریال را افزایش داد. سعید آقاخانی، رضا عطاران و احمد پورمخبر از دیگر بازیگران این سریال بودند.
عطاران در بزنگاه این سوال را مطرح كرد كه چرا برخی با فرد معتاد به عنوان یك «مجرم» برخورد میكنند. در سریال خانه به دوش هم به سراغ مشكلات اجتماعی و اقتصادی طبقات فرودست جامعه رفت و نشان داد آنهایی كه رویای یكشبه پولدار شدن را در سر میپرورانند براحتی به آرزویشان نمیرسند. آقا ماشاءالله (حمید لولایی) تصور میكرد با رفتن به مالزی همه مسائل اقتصادیاش حل میشود، اما او درگیر مسائلی شد و نتوانست به هدفش برسد.
نون و ریحون به كارگردانی فرزاد مؤتمن و زیرزمین ساخته علیرضا افخمی نیز جزو كارهایی بودند كه قصد داشتند با ایجاد فضایی طنز لحظات شادی را در شبهای رمضان رقم بزنند، اما هیچ كدامشان نتوانستند به اندازه سریالهای رمضانی عطاران ماندگار شوند.
علاوه بر سریالهای دو حوزه كمدی و ماورایی باید به آثار اجتماعی كه در ماه رمضان روانه آنتن شدند هم اشاره داشت. در سال 85 میوه ممنوعه حسن فتحی بود كه با روایت یك داستان امروزی از قصه قدیمی شیخ صنعان به اقبال فراوانی دست یافت. سریال جراحت ساخته محمدمهدی عسگرپور نیز خودش را به عنوان یك كار اجتماعی ملموس و باورپذیر به مخاطبان شناساند.
اشاره: در دهه 80، تلویزیون به مناسبت ماه رمضان سریالهای متنوعی را تولید و پخش كرد كه برخی از این آثار در ذهن مردم خاطرات خوبی برجای گذاشته است. در پروندهای كه پیشروی شماست، برخی از این آثار به یادماندنی مرور شده است.
چندی پیش مهدی فرجی، مدیر شبكه یك سیما در گفتوگو با «جامجم» از ایام ماه رمضان و نوروز به عنوان دوران برگزاری یك مسابقه المپیك گونه در شبكههای سیما یاد كرد.
«المپیك» هم رقابت بین برنامهسازان برای كسب موفقیت را در ذهن تداعی میكند و هم بیانگر توجه مخاطبان میلیونی به یك حادثه و اتفاق است. بدون شك در هیچ دورهای به اندازه ماه رمضان، تلویزیون و برنامههایش در كانون توجه بینندگان قرار نمیگیرد. از این نظر فقط میتوان تعطیلات نوروز را در موقعیتی مشابه با رمضان قرار داد. ولی با توجه به این كه نوروز فصل مسافرت و دید و بازدیدهای اول سال است، تعداد مخاطبان برنامههایش به پای آثار ماه رمضان نمیرسد.
سریالهای رمضانی را میتوان در دو مقطع زمانی مورد بررسی قرار داد. سال 83 سریال كمكم كن نقطه عطفی را در كارهای رمضانی به وجود آورد. از سال 83 به بعد بازار سریالهای ماورایی داغ شد، ولی تا پیش از آن خبری از كارهای اینچنینی نبود.
وقتی بحث سریالهای رمضانی پیش میآید، نام سریال گمگشته به عنوان نخستین ایستگاه این مسیر در اذهان زنده میشود. گمگشته همان سریالی است كه رامبد جوان كارگردانیاش را به عهده داشت و آتیلا پسیانی در آن در دو نقش جلوی دوربین رفت.
«نیمه پنهان ماه» ساخته مجید جعفری نیز سریالی بود كه هفت سال قبل از گمگشته در ماه رمضان روانه آنتن شد، ولی چون ساخت سریالهای مناسبتی در بعد از آن به دست فراموشی سپرده شد، این سریال را نمیتوان نقطه آغاز موج كارهای رمضانی به حساب آورد.
محمود عزیزی، فریده سپاه منصور، ثریا قاسمی، اكرم محمدی و زندهیادان مهین شهابی، حسین كسبیان و جلال مقامی از جمله بازیگران این سریال بودند.
در سال 80 ، سریال یادداشتهای كودكیبه كارگردانی پریسا بختآور همزمان با گمگشته روانه آنتن شد.
سال بعد، سریالهای نسیم رویا، نوعروس، همراز و پشت كنكوریها به آنتن پخش رسید كه در این میان پشت كنكوریها به خاطر موقعیتهای طنز و بامزهاش بیشتر مورد توجه قرار گرفت. سال 82 نیز مجموعههای یكی مثل من، رویای ناتمام، فقط به خاطر تو و رانتخوار كوچك روی آنتن رفت.
كمكم كن؛ نقطه شروع سریالهای ماورایی رمضان
وقتی پسر قاسم جعفری تصادف كرد و به كما رفت، پدر به این فكر افتاد كه اگر پسرش از كما بیرون بیاید چه اتفاقی ممكن است برایش بیفتد. همانطور كه سقوط سیب روی زمین باعث كشف قانون كشش و جاذبه زمین توسط نیوتن شد، این اتفاق هم منجر به پیدایش گونهای جدید به نام سریال سازی ماورائی شد. سال 83 بود كه قاسم جعفری سریال ماورایی كمكم كن را روانه آنتن كرد و با این كار زمینهساز تولید دیگر سریالهای ماورایی در سالهای بعد شد.این سریال قصه چند نفر را به تصویر میكشید كه بر اثر حوادثی به كما میرفتند، اما دو نفر از آنها به هوش میآمدند تا كارهای اشتباه بقیه را جبران كنند.
جعفری كه در سریالهای پیشینش فضاهای اكشن (خط قرمز و تب سرد) و عاشقانه (مسافری از هند) را تجربه كرده بود، در سریال كمكم كن به سراغ یك فضای عرفانی رفت و پای عالم برزخ را به دنیای سریالهای ماه رمضان باز كرد.
این الگو سالها بعد در سریال پنج كیلومتر تا بهشت تكرار شد. در این سریال هم شخصیت اصلی به كما رفت و به شكل روح به زمین خاكی برگشت. او همچون انسانهای عادی حرف میزد و حركت میكرد؛ اما محدودیتهای فیزیكی و مادی انسانها را نداشت. پنج كیلومتر تا بهشت در كنار داستان ماوراییاش رگههایی از ماجراهای عاشقانه را هم در خود داشت.
جوانی به نام امیرحسین، كارمند شركت واردات داروی همایون است. او مدتی است به آیدا، دختر همایون علاقهمند شده و... بین سالهای 83 تا 90 كه این دو سریال پخش شد، موج وسیعی از سریالهای ماورایی در تلویزیون به راه افتاد. روز حسرت، پنجمین خورشید، ملكوت، صاحبدلان، اغما، آخرین گناه، سیامین روز و سقوط یك فرشته تعدادی از آثار ماورایی این سالها هستند. سهم سیروس مقدم از سریالهای ماورایی ماه رمضان دو اثر روز حسرت و اغماست. او در روز حسرت، شخصیت زن داستان یعنی نرجس (با بازی افسانه بایگان) را در مواجهه با عالم غیرواقع قرار داد.
در سریال اغما گره اصلی وقتی شكل گرفت كه دكتر طه پژوهان فوق تخصص جراحی مغز و اعصاب (با بازی امین تارخ) میخواست همسرش را تحت عمل جراحی قرار دهد. این پزشك با روحی از عالم غیب در ارتباط بود كه به او در انجام عمل جراحی كمك میكرد. این بخش از ماجرا حاشیههای زیادی را در پی داشت تا آنجا كه عضو كمیسیون بهداشت و درمان مجلس گفت: ما در جامعه پزشكی و بخصوص در عملهای جراحی با حالتهای غیبگویی سر و كار نداریم.
وی افزود: اگر قرار باشد همه منتظر باشند تا روحی از غیب نازل شود تا بیمار آنها را نجات دهد و تكیه بر دانش و علوم پزشكی كمرنگ شود این مسأله به زیان جامعه تمام خواهد شد به همین علت باید نمایش این فیلم متوقف شود.
در سریال آخرین گناه ساخته حسین سهیلیزاده خبری از روح، شیطان و جن نبود؛ ولی چشمی كه میتوانست خیلی چیزهای نادیدنی را ببیند، به كارگردان اجازه داد تصویری از عالم غیرمادی را به مخاطبش نشان بدهد.
ویژگی منحصربهفرد این سریال كه در سال 85 پخش شد، بهرهگیری كارگردان از جلوههای ویژه متفاوت بود. اگر یادتان باشد یكی از صحنههای معروف سریال وقتی بود كه قهرمان معنای باطنی گناه اطرافیانش را با چشم پیوند زده میدید. مثلا وقتی دو نفر غیبت میكردند او میدید كه گوینده دارد گوشت برادر مردهاش را میخورد.
سریال ملكوت در كنار پنج كیلومتر تا بهشت و كمكم كن، سومین سریالی بود كه الگوی فرد به كما رفته را اجرا میكرد، در این سریال حاج فتاح (با بازی محمدرضا شریفینیا) دچار حادثه تصادف شده، اما هنوز نمرده و در میان مرگ و زندگی دست و پا میزند.
سریالهایی كه با این الگو ساخته شدند سعی در القای این پیام داشتند كه انسانها همراه با اعمال دنیویشان عازم دنیای پس از مرگ میشوند و همان چیزی را درو میكنند كه در دنیای فانی كاشتهاند. مطابق این الگو ارواح سرگردان كه هنوز از دنیا به طور كامل جدا نشده بودند خودشان را به آب و آتش میزدند كه گذشته تاریكشان را جبران كنند.
در كنار كارهایی كه بیشتر توجهشان به روح و فرشته بود، سریال او یك فرشته بود به كارگردانی علیرضا افخمی پای شیطان را به سریالهای ماه رمضان باز كرد.
این سریال دو شیطان داشت كه نقش شیطان مرد را مرتضی ضرابی بازی میكرد و بهاره افشاری نیز بازی در نقش شیطان زن را عهدهدار شده بود. حسن جوهرچی نیز نقش فردی را بازی میكرد كه گرفتار وسوسه شیطان شده است. او تا پای جدایی از همسرش پیش رفت و زمانی كه شیطان قصد كشتن پسرش را داشت به ماهیت پلید او پی برد.
موج خنده و شادی به سریالهای رمضان رسید
در كنار كارهای ماورایی، سریالهای كمدی نیز حضور پررنگی در جدول پخش كارهای رمضان داشتهاند.
در بین آثار كمدی ساخته شده در ماه رمضان كارهای رضا عطاران به لحاظ جذب مخاطب یك سر و گردن بالاتر از دیگر آثار این حوزه قرار میگیرد. رضا عطاران درسه سال 83، 84 و 87 سه سریال خانه به دوش، متهم گریخت و بزنگاه را برای شبهای ماه رمضان كارگردانی كرد و نامش را در ردیف پركارترین كارگردانهای ماه رمضان به ثبت رساند.
اگر بزنگاه را به خاطر مسائل حاشیهایاش كنار بگذاریم، میتوانیم بگوییم متهم گریخت جذابترین و خوشساختترین سریال تلویزیونی رضا عطاران بود. سریالی كه سیروس گرجستانی را با آن چهره جدیاش در محور كاری كمدی و بامزه قرار داد و تواناییهای این بازیگر را در گونه طنز به مردم شناساند.
مریم امیرجلالی و علی صادقی نیز همان تیپ آشنای سریال خانه به دوش را تكرار كردند و از مخاطب جواب مثبت گرفتند. امیرجلالی زن غرغرو و پرسر و صدایی بود كه برای بچههایش دلسوزی میكرد. او در شرایط بحرانی خانواده آقاهاشم (سیروس گرجستانی) با سختگیریهایش لحظات بامزهای را خلق میكرد. علی صادقی نیز یك پسر شر و بیخیال و فرصتطلب بود كه همه از دست شیطنتهایش كلافه شده بودند.
این دو بازیگر تا مدتها بعد نتوانستند از این قالب كلیشهایشان بیرون بیایند و این تیپ آشنا را در سریالها و حتی فیلمهای بعدی بارها و بارها تكرار كردند.
در متهم گریخت ماجرای مهاجرت هاشم آقا به شهر پرزرق و برق تهران به كارگردان فرصت داد تا یكسری مسائل اجتماعی را طرح كند. عطاران سادگی و صداقت شهرستانیها را به عنوان یك ویژگی ممتاز شخصیتی بازتاب داد و در كنارش منفعتطلبی برخی از ساكنان تهران را زیر سوال برد. رویارویی خانواده آقا هاشم با فضای جدیدی كه قوانین مخصوص به خودش را داشت خرده داستانهای جذابی را رقم زد.
در كنار این قصه اصلی، ماجرای عاشقانه دو پیرمرد (زندهیاد محمود بهرامی) و پیرزن (شهربانو موسوی) و غیرتی شدنهای مداوم آقا هاشم بار كمیك سریال را افزایش داد. سعید آقاخانی، رضا عطاران و احمد پورمخبر از دیگر بازیگران این سریال بودند.
عطاران در بزنگاه این سوال را مطرح كرد كه چرا برخی با فرد معتاد به عنوان یك «مجرم» برخورد میكنند. در سریال خانه به دوش هم به سراغ مشكلات اجتماعی و اقتصادی طبقات فرودست جامعه رفت و نشان داد آنهایی كه رویای یكشبه پولدار شدن را در سر میپرورانند براحتی به آرزویشان نمیرسند. آقا ماشاءالله (حمید لولایی) تصور میكرد با رفتن به مالزی همه مسائل اقتصادیاش حل میشود، اما او درگیر مسائلی شد و نتوانست به هدفش برسد.
نون و ریحون به كارگردانی فرزاد مؤتمن و زیرزمین ساخته علیرضا افخمی نیز جزو كارهایی بودند كه قصد داشتند با ایجاد فضایی طنز لحظات شادی را در شبهای رمضان رقم بزنند، اما هیچ كدامشان نتوانستند به اندازه سریالهای رمضانی عطاران ماندگار شوند.
علاوه بر سریالهای دو حوزه كمدی و ماورایی باید به آثار اجتماعی كه در ماه رمضان روانه آنتن شدند هم اشاره داشت. در سال 85 میوه ممنوعه حسن فتحی بود كه با روایت یك داستان امروزی از قصه قدیمی شیخ صنعان به اقبال فراوانی دست یافت. سریال جراحت ساخته محمدمهدی عسگرپور نیز خودش را به عنوان یك كار اجتماعی ملموس و باورپذیر به مخاطبان شناساند.
www.seemorgh.com/culture
منبع: jamejamonline.ir
مطالب پیشنهادی:
چرا «ساخت ایران» خراب شد؟!
نقش «ملک خاتون» برایم دشوار اما جذاب بود
گزارش تصویری پشت صحنه مجموعه تلویزیونی «داوران»
گزارشی از پشتصحنه مجموعه «راز پنهان»
نقش «ملک خاتون» برایم دشوار اما جذاب بود
گزارش تصویری پشت صحنه مجموعه تلویزیونی «داوران»
گزارشی از پشتصحنه مجموعه «راز پنهان»
كامران تفتی: در «راز پنهان» نقش متفاوتی دارم