سریالهای ماه رمضان سالهاست كه ساعات پس از افطار مردم را رنگ و بویی دیگر میدهند و آنها را به ضیافت قصههای دیدنی دعوت میكنند. این سریالها علاوه بر سرگرم كردن مردم، نكات اخلاقی و مذهبی را هم به آنها تذكر میدهند.
فارغ از این مسائل، سریالهایی كه در چندین سال گذشته به مناسبت ماه رمضان ساخته و پخش شده است، امكان كشف داستانهای جدید، شخصیتهای بدیع و بازیگران، كارگردانان و نویسندگان بااستعداد را نیز فراهم آورده است. با توجه به چند سریال مطرحی كه در سالهای گذشته از شبكههای مختلف تلویزیون پخش شدهاند، نگاهی داریم به حضور كسانی كه با استفاده از خلاقیت خود توانستهاند این آثار را ماندگار كنند.
الیاس خان شیطان: در قرآن آمده است شیطان موجودی سركش است كه به خود اجازه داد از فرمان خداوند نافرمانی كند و به جای این كه انسان را دوست بدارد و در مقابل او سجده كند، در پیشگاه خداوند قسم خورد تا دنیا دنیاست انسان را چنان وسوسه كند كه هیچگاه نتواند با اطمینان كامل بگوید كه من هرگز از راه خداوند به بیراهه نخواهم رفت. از ازل تا امروز، شیطان به وسوسهانگیزی خود ادامه داده و جنگ بین انسان و شیطان همچنان ادامه دارد و تاكنون قربانیان زیادی گرفته است. انسان باید برای شكست دادن شیطان مدام با او مبارزه كند و اگر برای هزارم ثانیه غفلت كند شكست خواهد خورد و آبرویش خواهد رفت، چون در این زمان است كه شیطان به خدا میگوید دیدی انسانی كه این همه از او تعریف و تمجید كردی و از من خواستی مقابل او زانو بزنم چقدر ضعیف است و براحتی میتوان او را گول زد.
برای همین انسانها برای حفظ آبرو هم كه شده باید مقابل این دشمن قسم خورده بایستند و نگذارند صدای خندههای پیروزمندانه او گوش فلك را كر كند. درباره شیطان روایتهای مختلفی وجود دارد. گروهی بر این باورند كه شیطان چون فرشته است دیده نمیشود و كارش فقط وسوسهانگیزی است، اما نمیتواند روی كره خاكی جسمیت یابد و در امور انسان مستقیم دخالت كند، اما چند سال پیش علیرضا افخمی با ساخت سریال «او یك فرشته بود» روش دیگری از بروز وسوسههای شیطانی در زندگی انسانها را به تصویر كشید كه در نوع خود بینظیر بود و بحث و نظرهای متفاوتی را به وجود آورد و باعث شد كارشناسان امور دینی در این باره به بحث بنشینند. در سریال او یك فرشته بود برای اولین بار، شیطان در هیبت یك انسان ظاهر شد، به زندگی آدمها راه پیدا كرد و به اغفال آنها پرداخت. این شیطان در قالب یك زن به زندگی مردی آمد و زندگی او را تا مرحله از هم پاشیدگی خانوادگی و اخلاقی پیش برد. نقش این شیطان را بهاره افشار بازی كرد و همین نقش و همین بازی با مرام شیطان بود كه او را معروف كرد؛ البته این شیطان باعث شد زنها به سازندگان این اثر خرده بگیرند كه چرا شیطان را به صورت یك زن تصویر كردهاید و به این انگاره دامن زدهاید كه كار اصلی زنان در روی زمین وسوسه كردن مردان است.
شاید به همین دلیل بود كه در پایان سریال او یك فرشته بود شیطان در ظاهر یك مرد نشان داده شد و این اصل را ثابت كرد كه شیطان هم میتواند زن باشد و هم مرد. مهم نوع وسوسه اوست كه زن و مرد نمیشناسد. سریال او یك فرشته بود هنوز هم از بهترین سریالهایی است كه به مناسبت ماه رمضان ساخته شد و بنیان سریالهایی با موضوع ماورایی را در تلویزیون محكم كرد و باعث شد شیطانهای دیگر هم به سریالهای تلویزیونی راه پیدا كنند كه معروفترین آنها الیاس است كه در سریال «اغماء» پدر نوع بشر را درآورد و تا جایی كه توان داشت بر سر مردم، چه مرد و چه زن بلا نازل كرد. سیروس مقدم در سریال اغماء از ظرفیت شیطان و امكان این كه او میتواند جسمیت یابد استفاده كرد و شیطانی به نام الیاس را به زندگی پزشكی فرستاد تا به وسیله این پزشك بتواند آدمیان را به خاك بنشاند.
در این سریال شیطان خود را از روی مردی كه مرده بود بازسازی كرد و در قالب یكی از دوستان مرد پزشك كه بسیار هم مورد اعتماد او بود به زندگی مردم دنیا پا گذاشت. مقدم در سریال اغماء، شیطان را به صورت مردی مومن ظاهر كرد تا او از این ظرفیت استفاده كند و بتواند اعتماد مردم را به خود جلب كند. الیاس از این اعتماد استفاده كرد و زمینیان را به راه خلاف كشاند. نمایش شیطان در قالب مرد مومن، ساختارشكنی جالبی بود كه داد بسیاری را درآورد كه چرا شیطان مثلا ریش دارد و تسبیح میچرخاند و به نماز میایستد؛ اما سریال اغماء نشان داد شیطان برای وسوسهانگیزی خود از راههای مختلف استفاده میكند و مرد مومن و سركش نمیشناسد، چون همان طور كه خداوند فرموده است فقط معصومین هستند كه از وسوسه شیطان به دور هستند و بقیه انسانها در هر مرتبهای كه باشند احتمال لغزش آنها بسیار است.
حامد كمیلی، بازیگر نقش الیاس برای باورپذیر ساختن نقش شیطان تلاش بسیار كرد و موفق هم شد. این بازیگر بعد از ایفای نقش الیاس آنقدر توفیق یافت كه بازیگر سینما شد و در فیلمهای مطرحی مانند «تردید» بازی كرد و دیگر مجبور نبود هر نقشی را در تلویزیون بپذیرد. به همین دلیل، مدتی است كمیلی در تلویزیون رویت نمیشود، چون حسابی سرش در سینما گرم شده است.
برزخ، دوزخ، بهشت
سریالهای ماه رمضان حسن دیگری هم دارند؛ این كه به كارگردان امكان میدهد گستره خلاقیت خود را وسعت بخشد و مفاهیم ذهنی بشر را به مفاهیمی قابل رویت تبدیل كند. مثلا مفاهیمی چون دوزخ، برزخ و بهشت كه انسانها از ابتدای خلقت تاكنون با آنها زندگی كردهاند و تا پیش از رواج هنرهای تصویری فقط در ادبیات این مفاهیم را بسط و گسترش دادهاند. سینمای دنیا سالهاست با استفاده از این مفاهیم فیلمهای دیدنی میسازد و به مردم عرضه میكند، اما در سینمای ایران از این ظرفیتها تاكنون استفاده نشده است، اما سریالهای ماه رمضان این امكان را برای كارگردانان و مردم به وجود آورده كه از دوزخ، برزخ و بهشت هم تصاویری ببینند.
برزخ، دوزخ، بهشت
سریالهای ماه رمضان حسن دیگری هم دارند؛ این كه به كارگردان امكان میدهد گستره خلاقیت خود را وسعت بخشد و مفاهیم ذهنی بشر را به مفاهیمی قابل رویت تبدیل كند. مثلا مفاهیمی چون دوزخ، برزخ و بهشت كه انسانها از ابتدای خلقت تاكنون با آنها زندگی كردهاند و تا پیش از رواج هنرهای تصویری فقط در ادبیات این مفاهیم را بسط و گسترش دادهاند. سینمای دنیا سالهاست با استفاده از این مفاهیم فیلمهای دیدنی میسازد و به مردم عرضه میكند، اما در سینمای ایران از این ظرفیتها تاكنون استفاده نشده است، اما سریالهای ماه رمضان این امكان را برای كارگردانان و مردم به وجود آورده كه از دوزخ، برزخ و بهشت هم تصاویری ببینند.
این تصاویر هر چند بیشتر زاییده خیال است، اما با استفاده از متون دینی و راهنمایی بزرگان دین و تفاسیر مراجع ساخته شده است. اولین بار قاسم جعفری بود كه با ساخت سریال «كمكم كن» دنیای بعد از مرگ و برزخ را به تصویر كشید، آن هم برزخ زنان و مردانی كه به كما رفته بودند و در عالمی میان این دنیا و دنیای مرگ سیر میكردند. كمكم كن توانست مخاطبان زیادی را با خود همراه كند چون نشان داد انسانها در دنیای بعد از مرگ عواقب كارهایی را كه در این دنیا انجام دادهاند ، میبینند و همان طور كه خداوند وعده داده است هر چه را در این دنیا كاشتهاند، درآن دنیا برداشت میكنند. سریال كمكم كن یادآوری خوبی بود برای كسانی كه ظرفیت این را دارند كه به راه راست هدایت شوند.
پس از قاسم جعفری، سیروس مقدم دیگر كارگردانی بود كه سراغ عالم بعد از مرگ رفت و با ساخت سریال «روز حسرت» كه سال گذشته از تلویزیون پخش شد، بار دیگر نشان داد عواقب كارهایی كه انسانها میكنند به عهده خود آنهاست و همان طور كه خداوند وعده داده است در قیامت به اندازه خردلی در حق انسانها ظلم نخواهد شد. انسان شاید اعمالی را كه انجام میدهد فراموش كند، اما فرشتگان و كارگزاران خداوند كه مدام در حال ثبت آن اعمال هستند آنها را فراموش نخواهند كرد و نتیجه این كردار به انسان خواهد برگشت. برخی از این بازتابها در همین دنیا یقه آدمیان را میگیرد و برخی از آنها میماند برای روز جزا. سریال روز حسرت با استفاده از بازیگران مطرحی مانند فرامرز قریبیان، افسانه بایگان و پوریا پورسرخ، برزخ را به تصویر كشید، هرچند هنوز تكنیكهای دیجیتالی در كشور ما آنقدر پیشرفت نكردهاند كه كارگردانان بتوانند با استفاده از این تكنیكها، جلوههای برزخ را واقعیتر نشان دهند، اما روز حسرت هم برای كسانی كه دوست دارند در راه درست قدم بگذارند و نیاز به تلنگری دارند، اثری تاثیرگذار بود.
پس از قاسم جعفری، سیروس مقدم دیگر كارگردانی بود كه سراغ عالم بعد از مرگ رفت و با ساخت سریال «روز حسرت» كه سال گذشته از تلویزیون پخش شد، بار دیگر نشان داد عواقب كارهایی كه انسانها میكنند به عهده خود آنهاست و همان طور كه خداوند وعده داده است در قیامت به اندازه خردلی در حق انسانها ظلم نخواهد شد. انسان شاید اعمالی را كه انجام میدهد فراموش كند، اما فرشتگان و كارگزاران خداوند كه مدام در حال ثبت آن اعمال هستند آنها را فراموش نخواهند كرد و نتیجه این كردار به انسان خواهد برگشت. برخی از این بازتابها در همین دنیا یقه آدمیان را میگیرد و برخی از آنها میماند برای روز جزا. سریال روز حسرت با استفاده از بازیگران مطرحی مانند فرامرز قریبیان، افسانه بایگان و پوریا پورسرخ، برزخ را به تصویر كشید، هرچند هنوز تكنیكهای دیجیتالی در كشور ما آنقدر پیشرفت نكردهاند كه كارگردانان بتوانند با استفاده از این تكنیكها، جلوههای برزخ را واقعیتر نشان دهند، اما روز حسرت هم برای كسانی كه دوست دارند در راه درست قدم بگذارند و نیاز به تلنگری دارند، اثری تاثیرگذار بود.
البته پیش از سیروس مقدم، كارگردان دیگری به نام حسین سهیلیزاده هم تلاش كرد با ساخت سریال «آخرین گناه» و با نمایش چشم برزخی، نقاب از چهره آدمهای مفسد بردارد. سهیلیزاده در این سریال با استفاده از مفهوم چشم برزخی این موضوع را مطرح كرد كه برخی آدمها میتوانند با نوع بصیرت خود چهره واقعی آدمها را از پس نقاب چهره آنها ببینند و ماهیت اصلی آنها را كشف كنند. سریال آخرین گناه اگر از جلوههای رایانهای مناسبی استفاده میكرد میتوانست به اندازه سریالهای كمكم كن و روز حسرت در ذهنها بماند، اما این سریال به دلیل ضعفهایی كه در قصه، شخصیتپردازی و نوع ساختار روایی داشت نتوانست موفق شود، اما همین كه موضوعی به نام چشم برزخی را مطرح كرد و مردم را در باره این مفهوم هم كنجكاو كرد، كار خود را به عنوان یك سریال تلویزیونی انجام داد.
وسوسهای دیگر به حلاوت میوه ممنوعه
ماه رمضان ماه قرآن است، ماهی كه قرآن در آن نازل شده است، ماهی كه شبهای قدر در آن وجود دارد كه هر شب آن به اندازه هزار شب ارزش دارد. در این ماه بود كه محمدحسین لطیفی سریال «صاحبدلان» را با محوریت قرآن ساخت.سریالی كه نشان داد قرآن به عنوان كتاب مبین مومنان چقدر مظلوم است و قرآنخوانان واقعی چقدر زندگی سختی دارند، چون مدام باید با آنها كه حق را زیر پا میگذارند و میخواهند از راه قرآن دور شوند، رو در رو شوند و آنها را به راه راست فرا بخوانند. صاحبدلان داستان قدیمی هابیل و قابیل بود. داستان 2 برادر كه یكی به راه راستی پا گذارده بود و دیگری به راه ناپاكی. نقش هابیل سریال صاحبدلان را حسین محجوب بازی میكرد كه در نوع خود این نقش را بینظیر بازی كرد و نقش قابیل را محمد كاسبی با نوع بازی خود محكم و استوار در ذهنها به ثبت رساند. در این سریال دختر جوانی هم بود كه قرآن به او سپرده میشد؛ دختری كه باران كوثری نقش او را آنقدر خوب بازی كرد كه محال است بسادگی از ذهن مخاطبان این سریال پاك شود.
وسوسهای دیگر به حلاوت میوه ممنوعه
ماه رمضان ماه قرآن است، ماهی كه قرآن در آن نازل شده است، ماهی كه شبهای قدر در آن وجود دارد كه هر شب آن به اندازه هزار شب ارزش دارد. در این ماه بود كه محمدحسین لطیفی سریال «صاحبدلان» را با محوریت قرآن ساخت.سریالی كه نشان داد قرآن به عنوان كتاب مبین مومنان چقدر مظلوم است و قرآنخوانان واقعی چقدر زندگی سختی دارند، چون مدام باید با آنها كه حق را زیر پا میگذارند و میخواهند از راه قرآن دور شوند، رو در رو شوند و آنها را به راه راست فرا بخوانند. صاحبدلان داستان قدیمی هابیل و قابیل بود. داستان 2 برادر كه یكی به راه راستی پا گذارده بود و دیگری به راه ناپاكی. نقش هابیل سریال صاحبدلان را حسین محجوب بازی میكرد كه در نوع خود این نقش را بینظیر بازی كرد و نقش قابیل را محمد كاسبی با نوع بازی خود محكم و استوار در ذهنها به ثبت رساند. در این سریال دختر جوانی هم بود كه قرآن به او سپرده میشد؛ دختری كه باران كوثری نقش او را آنقدر خوب بازی كرد كه محال است بسادگی از ذهن مخاطبان این سریال پاك شود.
صاحبدلان داستان انسانهایی بود كه قرآن را به عنوان كتاب هدایت خود برمیگزیدند و در مقابل، داستان انسانهایی بود كه به دین و مذهب پشت پا میزنند و با سلام به تمام متاعهای دنیوی به راهی میروند كه قرآن از آن راهها به عنوان راههای سیاهی یاد كرده است. در سریال صاحبدلان برای اولین بار در تاریخ سریالسازی تلویزیون ایران، كتاب خدا نقش اصلی را به عهده گرفت و شد شخصیت اصلی یك سریال داستانی؛ شخصیتی كه اگر همیشه شخصیت اصلی بماند زندگی دنیا و آخرت انسانها روشن و پر جلا خواهد ماند.
سریال «میوه ممنوعه» را هم میتوان یكی از گلهای سر سبد سریالهای ماه رمضان دانست، سریالی كه مخاطبان پر و پا قرصی از میان عموم مردم و نخبگان داشت. در این سریال حسن فتحی با استفاده از داستان كهن شیخ صنعا و دختر ترسا این موضوع را به تصویر كشید كه انسان در هر مرحله و با هر كمالاتی كه باشد میتواند در معرض لغزش قرار گیرد. لغزش پیر و جوان، بیدین و با ایمان نمیشناسد. اگر ایمان محكم نباشد و پرهیزگاری در وجود انسانها اصل نشده باشد، هر لحظه میتواند برای انسان دامی باشد در راه گناه كردن و به گناه دل بستن.
علیرضا نادری نویسنده سریال میوه ممنوعه سالهاست در عرصه نمایش و تئاتر كار میكند و اهل این فن او را به عنوان یك كاربلد میشناسند، اما سریال میوهممنوعه باعث شد نام این نویسنده بر سر زبانها بیفتد و اكنون همه بدانند نادری استاد خلق موقعیتهای درام و دیالوگهایی است كه بسادگی از ذهن پاك نمیشوند. میوه ممنوعه گسترهای شد تا بازیگرانی مانند استاد علی نصیریان بار دیگر نشان دهد دود از كنده بلند میشود و او همچنان استاد است و استاد خواهد ماند. هانیه توسلی با چهره معصومی كه دارد كمتر این گمانه را به وجود میآورد كه خواسته باشد در نقش دختری به نام هستی، نقش زنی اغواگر را بازی كند. اما میوه ممنوعه نشان داد وقتی گذرگاه زندگی باریك میشود، وقتی شعله انتقام، روشنكننده زندگی میشود ، زن از مهمترین سلاح خود استفاده میكند و با اغواگری، مرد بیچاره را نگونبخت میكند.
البته اغواگری زنان زمانی كارساز میشود كه مرد هم ضعف خود را نمایان كرده باشد. اگر سریالهایی مانند او یك فرشته بود و اغماء با نمایش شیطان به عموم مردم یادآوری كردند كه مراقب باشند راه زندگی پر از فریب است، سریال میوه ممنوعه به مخاطبان فرهیخته نشان داد كه دانش و علم هم نمیتواند بازدارنده خطا باشد. علم و ایمان اگر با پرهیزگاری همراه نباشد، راه به خطا میبرد. میوه ممنوعه از معدود سریالهای ماه رمضان بود كه اندیشمندان جامعه، از استاد دانشگاه گرفته تا نماینده مجلس را واداشت پای تلویزیون بنشینند و از دیدن یك سریال لذت ببرند و درباره حسنهای آن اظهارنظر كنند.
شكرانه به سبك تاجیكی
سریالهای ماه رمضان این امكان را برای كارگردانان به وجود آورد تا داستانهای متفاوت را در تلویزیون تجربه كنند. برخی از این داستانها با استقبال مردم روبهرو و باعث شد كارگردانان دیگر هم شبیه آن داستانها را تصویری كنند و برخی دیگر با شكست روبهرو شد و كسی هم به فكر نیفتاد آن تجربه را بازخوانی كند. سعید سلطانی 2 سال پیش با ساخت سریال «شكرانه» دست به تجربهای جدید زد و با آوردن داستانی از كشور همسایه خواست روابط آدمهای ایرانی را با آدمهای تاجیك در هم بیامیزد و از دل این داستانها به برداشتی جدید برسد، اما شكرانه نتوانست موفقیتی برای سلطانی و تولید مشترك در تلویزیون به شمار آید و فقط توانست در شبهای رمضان مردم ایران را به ضیافت گویش زیبای تاجیكی دعوت كند و نشان دهد بازیگران تاجیك هرچند چهره مقبولی دارند، اما در زمینه بازیگری مقابل بازیگران ایرانی حسابی كم میآورند.
سلطانی سال گذشته هم با سریال كمدی «مامور بدرقه» در ماه رمضان به تلویزیون آمد، اما چون این كار كمدی چیز جدیدی برای مخاطبان نداشت در حد یك سریال معمولی ماند و تنها حسناش این بود كه محسن طنابنده را به عنوان بازیگری كه كارگردانان بتوانند روی او حساب كنند، به دنیای بازیگری معرفی كرد، هرچند این بازیگر كه نویسنده هم هست بعد از مامور بدرقه در كار خاصی بازی نكرد.
بگو، بخند و گریه كن
ماه رمضان ماه شادی است، اما واقعیت این است كه تا چند سال پیش كمتر كسی به این نكته فكر میكرد و باور جمعی بر این بود كه ماه رمضان چون ماه عبادت است همه باید سر به گریبان فرو ببرند و گوشه عزلت برگزینند، اما چه كسی میتواند ثابت كند كه خنده و دل دیگران را شاد كردن عبادت نیست؟ به همین دلیل بود كه تلویزیون دست به كار شد و با ساخت سریالهای كمدی نشان داد خندیدن و خنداندن هم میتواند عبادت باشد. رضا عطاران از اولین كارگردانانی بود كه دست به كار شد و با ساخت سریال طنز «خانه بهدوش» نشان داد با استفاده از كمدی سیاه، هم میتوان مردم را خنداند و هم با نیشتر آن، زخمهایی كه مردم اجتماع را اذیت میكند باز كرد و نگذاشت در لایههای زیرین به عفونت تبدیل شود. بازیگری مانند مریم امیرجلالی از همین سریال بود كه ثابت كرد به بازیگران زن هم میتوان در كارهای كمیك امیدوار بود. پس از خانه به دوش، عطاران برای ماه رمضان سال 84 سراغ سریال «متهم گریخت» رفت؛ سریالی كه با هنرنمایی سیروس گرجستانی در نقش متهم و مرده توانست بیش از 20 شب مردم را بخنداند و آنها را با دردهای مردم طبقه پایین اجتماع آشنا كند. در همین سریال بود كه عطاران 2 بازیگر كهنسال را كشف و به دنیای بازیگری وارد كرد؛ شهربانو موسوی و احمد پورمخبر كه اكنون پس از گذشت چند سال از ساخت و پخش سریال متهم گریخت این 2 بازیگر همچنان به عنوان بازیگران كمدی نزد مردم محبوب هستند.
سال گذشته عطاران با ساخت سریال طنز «بزنگاه» خواست نوعی دیگر از طنز را در تلویزیون تجربه كند كه البته این تجربه با عدم موفقیت روبهرو شد، چون جامعه تاب بسیاری از ساختارشكنیهای نامتعارف بزنگاه را نداشت و شاید به دلیل عدم موفقیت عطاران در زمینه ساخت سریال طنزی كه مناسب ماه رمضان هم نباشد ترجیح داد برای رمضان امسال اصلا سراغ سریالهای طنز نرود و بیشترین تمركز خود را روی موضوعات اجتماعی بگذارد.
در كنار عطاران كارگردانان دیگری هم بودهاند كه ساخت سریال طنز برای ماه رمضان را تجربه كردهاند كه از میان آنها میتوان به علیرضا افخمی و سریال «زیرزمین» اشاره كرد كه فتحعلی اویسی ستون اصلی بازیگران آن بود. اویسی كه در آن زمان در اوج بازیگری در گونه آثار طنز بود توانست در كنار بازیگرانی مانند مهران رجبی، بهاره رهنما، سروش صحت و ابوالفضل پورعرب سریال زیرزمین را به سریالی دیدنی تبدیل كند. در همین سریال بود كه عمار تفتی در نقش جوان خروس باز، تواناییهای خود را نشان داد و چند سال بعد توانست نظر حسن فتحی را به خود جلب كند و در سریال میوه ممنوعه هم یكی از نقشهای اصلی را از آن خود كند. از دیگر سریالهای طنز ماه رمضان میتوان به سریال «یك وجب خاك» هم اشاره كرد كه علیاكبر عبدالعلیزاده آن را كارگردانی كرد و رضا بابك و ابوالفضل پورعرب با بازیهای خوب خود توانستند مخاطبان را با این سریال همراه كنند.
در كنار عطاران كارگردانان دیگری هم بودهاند كه ساخت سریال طنز برای ماه رمضان را تجربه كردهاند كه از میان آنها میتوان به علیرضا افخمی و سریال «زیرزمین» اشاره كرد كه فتحعلی اویسی ستون اصلی بازیگران آن بود. اویسی كه در آن زمان در اوج بازیگری در گونه آثار طنز بود توانست در كنار بازیگرانی مانند مهران رجبی، بهاره رهنما، سروش صحت و ابوالفضل پورعرب سریال زیرزمین را به سریالی دیدنی تبدیل كند. در همین سریال بود كه عمار تفتی در نقش جوان خروس باز، تواناییهای خود را نشان داد و چند سال بعد توانست نظر حسن فتحی را به خود جلب كند و در سریال میوه ممنوعه هم یكی از نقشهای اصلی را از آن خود كند. از دیگر سریالهای طنز ماه رمضان میتوان به سریال «یك وجب خاك» هم اشاره كرد كه علیاكبر عبدالعلیزاده آن را كارگردانی كرد و رضا بابك و ابوالفضل پورعرب با بازیهای خوب خود توانستند مخاطبان را با این سریال همراه كنند.
در ماه رمضان امسال سریالهای «نردبام آسمان»، «عبور از پاییز» و «پنجمین خورشید» به ترتیب از شبكههای یك، 2 و 3 پخش میشوند. سریالهایی كه موضوعاتی اجتماعی دارند، اما در نوع خود برای اولین بار است كه در ماه رمضان از تلویزیون پخش میشوند. در این میان علیرضا افخمی، كارگردان سریال پنجمین خورشید و محمد حسین لطیفی سازنده سریال نردبام آسمان تجربه كار برای ماه رمضان را دارند . نكته جالب در سریال عبور از پاییز حضور چنگیز جلیلوند، دوبلور قدیمی به عنوان بازیگر نقش اصلی این سریال است.
اكنون باید منتظر ماند و دید آیا سریالهای امسال هم میتوانند به عنوان آثار شاخص ماه رمضان در پرونده سریالهای مناسبتی جایی برای خود باز كنند؟
اكنون باید منتظر ماند و دید آیا سریالهای امسال هم میتوانند به عنوان آثار شاخص ماه رمضان در پرونده سریالهای مناسبتی جایی برای خود باز كنند؟
گردآوری: گروه فرهنگ و هنر سیمرغ
www.seemorgh.com/culture
منبع: jamejamonline.ir
مطالب پیشنهادی:
حسن فتحی استاد گنجاندن طعم میوه های ممنوعه در دل روایت های تاریخی – مذهبی است.
درسهايي كه بايد از خانه سبز ميگرفتيم
پوريا پور سرخ: «روز حسرت» بهترین کار من است
همیشه پای یک معتاد در میان است!!
«داداشی» که «مثل هیچ کس» نبود