معززی نیا :پیشبینی میشد كه مجموعه تلویزیونی حلقه سبز بتواند در ادامه كار خود جذابیتهای داستانی ایجاد كند، اما موفق نشد و پس از چند قسمت داستان افت كرد و مسیر دراماتیكی پیدا نشد تا ادامه داستان و ایدهها از آن عبور كنند تا مخاطب عام سریال به آن جذب شود.
وی افزود: این سریال مشكل ریتم داشت و این گونه نبود كه نویسنده كه حاتمی كیاست، متوجه این مشكل نبوده، احتمالا او فكر میكرده در ادامه داستان و در اجرا و كیفیت بازیها كار درست میآید كه متاسفانه این گونه نشد.
وی در ادامه درباره رجوع حاتمی كیا به سریال سازی نیز گفت: طبیعی است كه حاتمی كیا بخواهد برای تجربهگرایی وارد فضای جدیدی شود. حلقه سبز از جهت تداوم فضا و حس معنوی كه در سایر كارهای حاتمی كیا نیز وجود دارد و به لحاظ معنوی و شكل حركت شخصیتها و نوع پرداخت شخصیتها با سایر كارهای او تفاوت بسیاری داشت و تجربه جدیدی بود ولی به نظر من خیلی نتیجه خوبی نداشت زیرا یكی از ویژگیهای بارز فیلمهای سینمایی حاتمی كیا تاثیرگذاری شدید بر مخاطب و ارتباط برقرار كردن مخاطب با آن است كه این اثر فاقد این ویژگیها بود و مخاطبان بسیاری را از دست داد.
وی تصریح كرد: مجموعه تلویزیونی «حلقه سبز» در نهایت تجربهگرایی است كه ناموفق از آب در آمد و میتوان در آینده از آن به عنوان یك تجربه كه مسیر فیلمسازی حاتمی كیا را متنوع كرد یاد كرد. البته سریال خاك سرخ نیز با توجه به دلایل خودش تجربه خوبی نبود و بعید است كه حاتمی كیا در سریال سازی توفیقی بدست آورد.
معززی نیا ادامه داد: حاتمیكیا در قالب فیلمسازی از این جهت كه میتواند یك تاثیر حسی را در لحظه ایجاد كند و تا پایان هدایت كرده و تماشاگر را درگیر كند، موفق است. اما او در پخش این حس در سریالی با تعداد قسمتهای زیاد ناتوان است و به نظر میرسد كه روشهایی كه به نظرش میرسد تا این مسیر حسی را در طولانی مدت حفظ كند، موفق نیست و از پس این كار بر نمیآید.
وی افزود: حاتمی كیا قصهگویی در قالب سینما را بلد است و نمیتواند مانند فیلم سینمایی مخاطب را درسریال درگیر كند البته بیشترین مشكل حلقه سبز به داستان و فیلمنامه آن برمیگردد و از حیث كارگردانی به معنای بازی گرفتن، حركت دوربینها، فضاسازی و ... كار ایرادی نداشت و ما شاهد بازیهای روان و یكدستی از سوی بازیگران در این مجموعه بودیم.
وی افزود: این سریال مشكل ریتم داشت و این گونه نبود كه نویسنده كه حاتمی كیاست، متوجه این مشكل نبوده، احتمالا او فكر میكرده در ادامه داستان و در اجرا و كیفیت بازیها كار درست میآید كه متاسفانه این گونه نشد.
وی در ادامه درباره رجوع حاتمی كیا به سریال سازی نیز گفت: طبیعی است كه حاتمی كیا بخواهد برای تجربهگرایی وارد فضای جدیدی شود. حلقه سبز از جهت تداوم فضا و حس معنوی كه در سایر كارهای حاتمی كیا نیز وجود دارد و به لحاظ معنوی و شكل حركت شخصیتها و نوع پرداخت شخصیتها با سایر كارهای او تفاوت بسیاری داشت و تجربه جدیدی بود ولی به نظر من خیلی نتیجه خوبی نداشت زیرا یكی از ویژگیهای بارز فیلمهای سینمایی حاتمی كیا تاثیرگذاری شدید بر مخاطب و ارتباط برقرار كردن مخاطب با آن است كه این اثر فاقد این ویژگیها بود و مخاطبان بسیاری را از دست داد.
وی تصریح كرد: مجموعه تلویزیونی «حلقه سبز» در نهایت تجربهگرایی است كه ناموفق از آب در آمد و میتوان در آینده از آن به عنوان یك تجربه كه مسیر فیلمسازی حاتمی كیا را متنوع كرد یاد كرد. البته سریال خاك سرخ نیز با توجه به دلایل خودش تجربه خوبی نبود و بعید است كه حاتمی كیا در سریال سازی توفیقی بدست آورد.
معززی نیا ادامه داد: حاتمیكیا در قالب فیلمسازی از این جهت كه میتواند یك تاثیر حسی را در لحظه ایجاد كند و تا پایان هدایت كرده و تماشاگر را درگیر كند، موفق است. اما او در پخش این حس در سریالی با تعداد قسمتهای زیاد ناتوان است و به نظر میرسد كه روشهایی كه به نظرش میرسد تا این مسیر حسی را در طولانی مدت حفظ كند، موفق نیست و از پس این كار بر نمیآید.
وی افزود: حاتمی كیا قصهگویی در قالب سینما را بلد است و نمیتواند مانند فیلم سینمایی مخاطب را درسریال درگیر كند البته بیشترین مشكل حلقه سبز به داستان و فیلمنامه آن برمیگردد و از حیث كارگردانی به معنای بازی گرفتن، حركت دوربینها، فضاسازی و ... كار ایرادی نداشت و ما شاهد بازیهای روان و یكدستی از سوی بازیگران در این مجموعه بودیم.
گردآوری:گروه فرهنگ وهنر سیمرغ.
منبع:farsnews.com