خسته ام از تکرار شنیدن! مواظب خودت باش، تو اگر نگران حال من بودی! که نمیرفتی
خسته ام از تکرار شنیدن!
مواظب خودت باش،
تو اگر نگران حال من بودی!
که نمیرفتی


دیگر از تنهایی خسته شده ام
به کلاغها زیر میزی میدهم
تا قصه ام را تمام کنند


خسته ام!
نه اینکه کوه کنده باشم، نه
دل کنده ام


مهلت بده میروم
فقط پایت رو بردار تا غرورم را جمع کنم


وقتی رفتی تا آخر برو
وقتی “ماندی تا آخر بمان
این تن خسته ست!
از نیمه رفتن ها
از نیمه ماندن ها


دیگر چرا به فصل نگاهت بهار نیست؟
چشمت برای دیدن من بی قرار نیست؟
افتادم چو اشک از چشمانت ای دریغ!
دیگر مرا به چشم تو هم اعتبارنیست


دیدار شما ارزوی قبلی ماست
روابط عمومی چشمان بی قرار


وقتی قرار شد من بی قرار تو باشم
ناگهان تو تنها قراره زندگیم شدی

 

گردآوری:گروه سرگرمی سیمرغ
www.seemorgh.com/entertainment
منبع: parsnaz.ir