موفقيت در کسب و کار هيچگاه بصورت خودبخودي ويا بر اساس شانس نيست و همانطور که گفته شد اين موفقيت اصولا به سازمان دهي و بصيرت فرد راه انداز کسب و کار بستگي دارد و...

 موفقيت در کسب و کار هيچگاه بصورت خودبخودي ويا بر اساس شانس نيست و همانطور که گفته شد اين موفقيت اصولا به سازمان دهي و بصيرت فرد راه انداز کسب و کار بستگي دارد و تضميني براي آن وجود ندارد. شروع يک کسب و کار هميشه ريسک پذير است و شانس موفقيت اندک مي باشد. بنابر گزارش اداره کسب و کارهاي کوچک در آمريکا (SBA) بيش از 50% کسب و کارهاي کوچک در سالهاي اول با شکست مواجه شده و 90% آنها در 5 سال اول از بين ميروند. Michael Ames در کتاب خود به نام "کنترل کسب و کار کوچک" دلايل زير را براي شکست اين نوع کسب و کارها بيان کرده است:
1. عدم وجود تجربه
2.نداشتن سرمايه کافي
3.نداشتن جايگاهي مناسب
4.عدم وجود کنترل قوي
5. سرمايه گذاري بيش از اندازه در دارائيهاي ثابت
6.قراردادهاي اعتباري ضعيف
7. استفاده شخصي از سرمايه هاي تجاري
8.رشد بدون انتظار
Gustav Berle دو دليل ديگر در کتاب خود بنام "کسب و کار را خود بر عهده بگيريد" به اين دلايل اضافه ميکند:
1. رقابت2. فروش پائين
یک عامل ديگر در خصوص شکست کسب و کار: با بيان اين موارد قصد ترساندن شما را نداريم بلکه مي خواهيم شما را براي مسير پر فراز و نشيبي که در پيش داريد آماده کنيم. ناچيز پنداشتن مشکلات شروع يک کسب و کار يکي از بزرگترين موانع کارآفريني است. در هر صورت اگر صبور باشيد و به سختي کار کنيد به موفقيت دست مي يابيد.