آخرین بازمانده مثل احمدینژاد به دادسرا احضار شد
اتهامات مشایی شاید عناوین آشنایی داشتهباشد اما تا پیش از رونمایی از تخلفات مثلث احمدینژاد، بقایی و مشایی برای چهرههایی منبعثشده از بدنه اصولگرایی استفاده نشده است. بقایای محمود دردسر این روزهای قوه قضاییهاند. یكی از آنها تكلیف شان مشخص شده و اوین میزبان محمدرضارحیمی است كه روزگاری معاون اول محمود احمدینژاد بود و درست همان زمان كه اتهامات مالی او به جرم مبدل شد محمود احمدینژاد به یار قدیمیاش پشت كرد و در میانه همه هجمهها نه كنار او بلكه مقابلش ایستاد.
اما ماجرا در مورد دست راست و چپ محمود احمدینژاد متفاوت بود. حمید بقایی متهم بعدی بود. بقایی گرچه به تبعیت از رییس دیگر نمیخواهد در دادگاه شركت كند اما او همچنان متهم محسوب میشود؛ متهمی كه در دوران آزادی با وثیقه به سلامت دستگاه قضا انتقاد میكند. اما شرایط برای بقایی بسیار متفاوت از رحیمی رقم خورد. محمود احمدینژاد نه تنها دوشادوش بقایی زبان به انتقاد گشود؛ حتی پیش از اینكه برای دومین بار دستگیر شود همراه او به ساختمان خیابان فاطمی رفت تا هر دو برای رقابت ریاستجمهوری اعلام آمادگی كردند. اسفندیار رحیممشایی شاید آخرین بازمانده این حلقه بود كه تا دیروز به محاكم قضایی احضار نشدهبود.
روز گذشته اما او هم به جرگه یاران احمدینژاد پیوست كه احتمالا قرار است از این پس مسیرش به دادگاه بیفتد. دولت بهار، پایگاه اطلاعرسانی نزدیك به دولت حلقه احمدینژادیها دیروز از احضار اسفندیار رحیممشایی به دادسرا خبر داد و نوشت مشایی به اتهام توهین به مقام معظم رهبری، تبلیغ علیه نظام، تصرف غیرقانونی در اموال دولتی، توهین به مسوولان نظام و نشر اكاذیب احضار شده است. در راس همه این متخلفان هم محمود احمدینژاد قرار دارد كه پروندهاش از دوران ریاستجمهوری باز شد؛ گرچه او حتی یك بار هم در دادگاه حاضر به پاسخگویی نشد و در عوض درخواست دادگاه علنی كرد. گرچه تشكیل دادگاه علنی تا زمانی كه تشخیص دادگاه، علنی بودن آن منافی عفت عمومی یا نظم عمومی نباشد یا در دعاوی خصوصی طرفین دعوا تقاضای برگزاری غیرعلنی داشتهباشند امری طبیعی و بحق است اما این موضوع در مورد محمود احمدینژاد و یارانش كمی متفاوت به نظر میرسد.
آنها از هر فرصتی برای تنفس مصنوعی به جریان مطلوب و متبوعشان استفاده میكنند. برای آنها تفاوتی ندارد كه این تریبون، دادگاه علنی باشد یا نشست خبری یا حتی حضور مقابل دوربینهای عكاسان ستاد انتخابات. سودای اثرگذاری و ماندن در بطن و متن افكار عمومی هنوز از سرشان بیرون نرفته است. چهبسا همین احضارهای پیدرپی برایشان خوشایند باشد. چرا كه به واسطه همین اتفاقات قضایی آنها بار دیگر میتوانند در جهت ظلومنمایی و جلب جامعه هدفشان كه همواره طبقه فرودست و در معرض ظلم بوده است، حركت كنند.
جریانی كه به سوم تیر معروف شد و در سالهای پایانی حكمرانیاش بر قوه مجریه به جریان انحرافی شهره شد حالا در انتخابات ریاستجمهوری ردصلاحیت میشود، در راهروهای دادگاه سرگردان است و البته بیواهمه علیه دستگاه قضا صحبت میكند. مثلث محمود احمدینژاد، حمید بقایی و اسفندیار رحیممشایی درگیر پروندههای قطور قضایی شدهاند كه فعلا گریزی از آن نیست. گعدهای كه رییسش با اجتهاد در یك توصیه و ثبتنام در انتخابات همه را شگفتزده میكند اما بار دیگر عضویتش در مجمع تشخیص مصلحت نظام تمدید میشود. دیگری به راحتی علیه قوه قضایی صحبت میكند اما با مماشات متولیان دستگاه قضا تنها به «قابل پیگیری قضایی است» اكتفا میكنند. اما این تخلفات كه پرونده احمدینژادیها را هر روز از دیروز قطورتر میكند، چیست؟
همین چند ماه پیش بود كه دادستان دیوان محاسبات از جزییات تكاندهنده تخلفات احمدینژاد خبر داد. فیاض شجاعی چندی پیش در گفتوگو با «اعتماد» مطرح كرد كه تاكنون ٧ حكم علیه احمدینژاد صادر شده كه همه آنها قطعی است. ٥ پرونده نفتی و دو پرونده غیرنفتی كه همگی منجر به حكم قطعی، به مجلس هم اعلام شده و در بعد جبرانی هم در حال اجرا است. حجم تخلفات اعلامی نزدیك به هفت هزار میلیارد تومان بوده در صورتی كه اموال او حدود دو میلیارد تخمین زدهشده و دادستان دیوان محاسبات در توضیح بعد جبرانی آن توضیح داد كه او هرگز به اندازه هفت هزار میلیارد تومان مالی به دست نخواهد آورد كه توقیف شده و به خزانه باز گردانده شود.
تخلفات مردان مورد علاقه محمود
«با دم شیر بازی میكنی؛ اعتبار تو به یك تكه كاغذ است.» جملهای بود كه اسفندیار رحیممشایی، مرد شماره دو دولت محمود احمدینژاد خطاب به سخنگوی دستگاه قضا گفت.
زمانی كه حمید بقایی در تیر ٩٦ برای دومین بار بازداشت شد دو روز بعد محمود احمدینژاد با نامهای سرگشاده خطاب به دستگاه قضا نوشت و از اقدامات این قوه گلایه كرد. پس از این اتفاق بود كه غلامحسین محسنیاژهای اعلام كرد بخشی از نامه منتشر شده پیگرد قضایی دارد. در این میان اما رییس دفتر سابق رییس دولت نهم و دهم در حمایت از بقایی و احمدینژاد كم نگذاشت.
از همین روی شاید حالا و پس از چندین ماه بالاخره قرعه به نام مشایی افتاد تا راهی دادگاه شود و پاسخ بدهد. البته تخلفات او به همین انتقاد و تكجمله ختم نمیشود. در دولت اول كمیسیون فرهنگی مجلس وقت در نامهای به رییسجمهوری از او خواست تا به سكوت و بیتفاوتی نسبت به اقدامات مشایی در سازمان میراث فرهنگی و گردشگری خاتمه داده و در مورد آن پاسخگو باشد. گرچه تخلفات حمید بقایی دست چپ محمود احمدینژاد هم در این سازمان كم نبود.
اما ماجرای بازداشت بقایی چه بود؟ بقایی یك بار سال ٩٤ بازداشت شد اتهامات مالی كه ابتدا از آن صحبتی به میان نیامد. او در یك نشست خبری كه در فروردین ٩٦ و در حوالی انتخابات برگزار كرد مدعی شد «محكم میگویم هر سندی علیه بقایی دارید، از برگه بازجویی گرفته تا فیلم بازجویی، آنها را منتشر كنید، تا سیهروی شود هر كه در او غش باشد.» حمید بقایی روز یكشنبه ۱۸ تیر ۱۳۹۶ با حكم بازپرس پرونده سابق خود بار دیگر از مقابل خانهاش بازداشت شد. پس از چند روز خبر اعتصاب غذای او منتشر شد و بعد از آن محسنیاژهای تخلفات بقایی را در نشست خبری «صرف غیرمجاز، اختلاس و تبانی در معاملات دولتی» اعلام كرد. به هر روی بعد از اعتصاب غذای جنجالی بقایی و انتقال او به بیمارستان قرار وثیقه ٥٠ میلیارد تومانی برای او صادر شد كه در حین آزادی مدعی شد مردم این وثیقه را تامین كردند.
بقایی زمانی كه از زندان آزاد شد شوی سیاسی جالبی اجرا كرد. او در بدو آزادی راهی دفتر محمود احمدینژاد شد و در میان استقبالكنندگان به سراغ محمود احمدینژاد رفت و البته در همان حال شروع به توضیحاتی در مورد حضورش در انفرادی كرد. او در این گفتهها بارها قوه قضاییه را نشانه گرفت و به آنان تاخت و از دستگاه قضا انتقاد كرد اما بخش جنجالی اظهاراتش توضیحات او در مورد اعتصاب غذا بود. بقایی در مورد علت اعتصاب غذایش گفت كه نمیخواسته نان حرام قوه قضاییه را بخورد. همه تیم آنها تلاش كردند كه شرایط این جریان را پیچیدهتر از آنی كه هست نشان دهند. كسانی كه همواره در مواجهه با اعتصاب غذا یا دستگیریها سكوت اختیار میكردند اینبار كه در سوی دیگر ماجرا قرار داشتند و صدای تظلمخواهی بلند كردند. حمید بقایی با اعتصاب غذا در زندان محمود احمدینژاد با نگارش نامهای سرگشاده و اسفندیار رحیممشایی با خط و نشان كشیدن.
اما رفت و آمد به قوه قضاییه و پروندههای قطورشان كه یكی پس از دیگری بررسی میشود شاید خط و مرز مشخصی را میان احمدینژادیها یا اصولگرایان ترسیم كرده است. آنها حالا حمایت از احمدینژاد را یك اشتباه تاریخی میدانند كه نمیخواهند دوباره تكرار كنند چرا كه پذیرفتهاند افكار عمومی، احمدینژاد و تخلفاتش از ٨٤ تا ٩٢ را به پای آنها نوشتهاست. چه آنكه نتیجه چند انتخابات گذشته هم مصداقی بر این گزاره بود. با این حال احمدینژاد و یارانش از اصولگرایان رانده و مانده دست و پا میزنند تا همچنان در فضای سیاسی تنفس كنند. خواه از راه و مسیر انتخابات خواه از هر مسیر دیگری كه آنها را به صدر اخبار و حواشی بازگرداند.
گردآوری: گروه خبر سيمرغ
seemorgh.com/news
منبع: روزنامه اعتماد