به گزارش ايلنا ، آنچنان كه او را گمشدهای میداند كه در سال 82 پیدا كرده است،مشاور مطبوعاتی محمود احمدینژاد در شهرداری و دولت نهم در طول مصاحبهای كه بیش از دو ساعت به طول انجامید و با حوصله به سوالات خبرنگاران ایلنا جواب داد در خصوص مسائل گوناگون از جمله علت بركناری وزیر اطلاعات،پشت صحنه مناظره احمدی نژاد با موسوی و كروبی و همچنین در خصوص چهرههایی همچون مایكل جكسون، فاطمه رجبی، قالیباف، حجاریان ،قوچانی، سید محمد خاتمی و هاشمی رفسنجانی اظهارنظر میكند.جوانفكر در این گفتوگو میگوید كه رهبری در دلجویی از مشایی سخنرانی كردند....
مشاور مطبوعاتی احمدی نژاد در گفتوگوی تفصیلی با ایلنا در خصوص انگیزه وبلاگ نویس شدن خود چنین میگوید: گاها فرصت هایی برای قلمی کردن برخی مطالب پیش میآید و این امر بنده را برای ایجاد وبلاگ انگیزهمند کرد البته برخی دوستان نیز در تشویق بنده به انجام این کار موثر بودند . نگاهم به مسائل بیشتر جنبه انتقادی دارد و اگر دقت كرده باشید مطالب وبلاگ عموما جنبه انتقادی دارند.
وبلاگم مانند وبلاگ ابطحی به روز نیست
جوانفكر وقتی در مقابل این سوال قرار میگیرد كه آیا به مانند محمد علی ابطحی كه وبلاگش قبل از به زندان رفتن به روز بود، وبلاگ او نیز به روز است،میگوید: سعی كردهام حتی الامکان ، مطالب وبلاگم به مسائل روز مربوط باشد اما شاید مثل آقای ابطحی به روز نباشد. كسانی كه به وبلاگ مراجعه میكنند دوست دارند مطالب تازه و نکات جدید را مطالعه کنند و مایل نیستند كه وقتی مراجعه میکنند با همان مطالب قدیمی مواجه شوند من سعی كردهام كه مخاطبان و مراجعه کنندگان به وبلاگ مورد احترام قرار گیرند و از این رو تا آنجا كه ممکن است از فرصتهایم استفاده میكنم و برای نکاتی که ذهنم را به خود مشغول کرده است یک چارچوب ذهنی آماده میكنم و سپس به نگارش و تنظیم آن می پردازم. البته بارها از سوی مخاطبان در باره دیرکردهایم تذکر دریافت کرد ام و حق هم با آنهاست. به دلیل ضوابطی که اولا در نوشتن رعایت میکنم و ثانیا فرصت های آزاد کمتری دارم ، نتوانستهام به خواسته مخاطبان به روز بودن پاسخ شایسته ای بدهم.
اصراری ندارم مطالب وبلاگم لینك داده شوند
وی در خصوص آمار بازدیدكنندگان وبلاگش و اینكه آیا مطالبش در سایتهای مختلف لینك داده میشود نیز میگوید: برخی سایتها مطالبم را لینك میدهند. البته من اصراری به این کار ندارم زیرا فکر میکنم که این وبلاگ برجستگی خاصی ندارد و انتظار هم ندارم که تعداد مراجعهکنندگان به آن زیاد باشد اما برای همانهایی که رجوع میکنند احترام ویژه ای قائل هستم.
مشاور مطبوعاتی رئیس جمهور یكی از دلایل افزایش بازید کنندگان از وبلاگش را انتشار مطالب وبلاگ در خبرگزاریها میداند و در همین ارتباط میگوید: هر زمانی كه مطلب جدیدی در وبلاگم منتشر شده و خبرگزاریهای مطرح داخلی آن را بازتاب دادهاند، افراد بیشتری برای مطالعه مطالب به وبلاگ مراجعه کرده اند. مثل موردی كه اخیرا در باره آقای مشایی نوشتم و در یك روز 1100 نفر بازدیدكننده داشت ولی به طور معمول 200 تا 300 نفر از وبلاگم بازدید میكنند.
وی در خصوص علت انتخاب نام ”شاهد“ برای وبلاگش نیز میگوید: بهر حال وبلاگ باید اسمی داشته باشد و من هم این نام را انتخاب كردم بالاخره من در دولت حضور دارم و از آنجا که برخی از مطالب ممکن است به مشاهدات بنده مربوط باشد اسمش را شاهد گذاشتم.
وقتی كه به آخرین پست وبلاگ جوانفکر اشاره میکنیم که به حفظ كرامت انسانی در رسانه ملی اختصاص داشت و او را اینگونه مورد سوال قرار می دهیم که آیا از نظر او نشان دادن تصویر و اظهارات افراد دستگیر شده در رویدادهای اخیر از رسانه ملی پیش از اثبات اتهاماتشان ، بی اعتنایی به کرامت انسانی آنها نیست ؟ میگوید: در آخرین پست وبلاگ بحثی را مطرح كردم اگر كسی خطایی را متركب شده باید به اندازه همان خطا مجازات بشود اگر بیشتر از آن مجازات شد، این یک بیعدالتی است. نشان دادن تصویر یك فردی متخلف از تلویزیون سراسری که مرتکب یک خطای کوچک شده كار درستی به نظر نمیرسد اما این کار اگر براساس حكم قاضی و دادگاه انجام شود طبیعی است كه موضوع شکل دیگری پیدا می کند. دادگاه افرادی که شما به آنها اشاره کردید علنی و در حضور خبرنگاران برگزار شده است كه این امر منطبق بر قانون است و من فكر نمیكنم كه این دو تا موضوع را بشود در كنار هم قرار داد.
ابطحی و عطریانفر اعتراف نكردند،افشاگری كردند
وی همچنین اظهارعقیده کرد که به مطالب مطرح شده از سوی متهمین در دادگاه نباید نسبت ”اعتراف“ داده شود و در همین زمینه تاكید میكند: من كلمه اعتراف را زیبنده نمیدانم زیرا آن چیزهایی كه از زبان آقایان ابطحی و عطریانفر شنیدیم ، جنبه افشاگری و روشنگری داشت .اعتراف وقتی است كه كسی را تحت فشار و شكنجه قرار بدهند و او را وادار به سخنی بكنند كه اعتقاد و باور او نیست .این دوستان آزادانه آمدند و حرفهایشان را زدند و حتی خودشان گفتند ما آماده مناظره هستیم. این نکته نیز از نظر دور نیست که متهم تا وقتی به عنوان مجرم شناخته نشده است ، كسی حق ندارد او را در جایگاه مجرم بنشاند و نسبت به او حكمی صادر كند.
ابطحی و عطریانفر در برابر حقیقت تسلیم شدند
جوانفكر معتقد است : برای بعضیها شاید قبول حقیقت سخت باشد ولی به هر حال آقایان ابطحی و عطریانفر انسانهایی هستند كه در برابر حقیقت تسلیم شدند و برداشت من این هست كه آنها با حقایقی در زندان آشنا شدند كه قبلاَ به آن بیتوجه بودند. خودشان هم منكر این نیستند كه تا یك ماه پیش نظرات دیگری داشتند ولی در زندان با آنها صحبت شد و گفته شد كه واقعیتها و حقایق چیست.
وی در همین خصوص ادامه میدهد :من فكر میكنم كه آنها در واقع انسانهایی هستند كه از خواب غفلت بیدار شده و با حقیقتی که پیشتر از آن رو میگرفتند، آشنا شدند. بنابراین حاضر شدند در صدا و سیما و در پیشگاه مردم به حقیقت اذعان کنند. من آقایان ابطحی و عطریان فر را به سبب شجاعت در پذیرش حقیقت و تصمیم شجاعانه به روشنگری اذهان طرفداران خود، ستایش میکنم و آنها را شایسته برخورداری از رافت اسلامی میدانم. این رفتار آنها را باید ارزشگذاری كرد، این را نباید به گونهای مطرح كرد که گویا آنها ترسیدند یا چنین القاء کرد که آنها تحت فشار و شكنجه قرار گرفتهاند و من امیدوارم هر چه زودتر شرایطی پیش بیاید كه این دوستان آزاد شوند و در جامعه با آزادی بیشتری حرفهایشان را بزنند.
علت لاغر شدن ابطحی از دید جوانفكر
مشاور احمدی نژاد در خصوص علت لاغر شدن ابطحی در زندان نیز نظر جالبی دارد و میگوید:طبیعی است وقتی انسان بیرویه چاق شود در زندان به خودش می آید كه چاقی برای سلامت جسم و روح انسان مضر است . شاید آقای ابطحی از این فرصت استفاده كرده و سعی كرده لاغر شود.
وی در بخش دیگری از این گفتوگو و در پاسخ به این سوال كه چرا در ماههای اخیر به شخصیتهای نظام از جمله هاشمی رفسنجانی هجمههایی صورت میگیرد، میگوید: باید حرمت همه افراد را نگه داریم و هیچفردی حق ندارد بدون دلیل و منطق، حیثیت كسی را كه در نظام مسئولیت دارد یا ندارد خدشهدار كند و تهمت بزند و من در این زمینه فكر میكنم بعضی از تندرویها وجود دارد. البته این موضوع منحصر به آقای هاشمی نیست . چهار سالی که بر دولت نهم گذشت شاهد اینگونه تندرویها علیه رئیس جمهور نیز بودیم. در ماجرای اخیر که به آقای مشایی مربوط میشد هم شاهد تندروی بودیم. عدهای علیه رئیسجمهور و فراتر از نظر رهبری ، سعی میكردند، نظرات و دیدگاههای خودشان را دیكته كنند و حتی به نام رهبری باورهای خودشان را جا بیندازند.
جوانفكر خاطرنشان میكند: فكر میكنم كه این اعمال به حركت جلوتر از رهبری برمیگردد. تبعیت از ولایت به معنی حرکت در پشت سر رهبری است. وقتی رهبر معزز انقلاب در باره آقای هاشمی رفسنجانی نظر روشن و شفافی را مطرح میکنند ، خوب است كه همه در همان چارچوب عمل كنند و بیشتر از آن جلو نروند و در واقع شرایط را به گونه دیگری رقم نزنند كه زیبنده نظام ما نیست. البته بعضی از مسائل هم كه مطرح میشود طبیعت یك جامعه بانشاط، زنده و رو به جلو است بالاخره یك جامعهای كه در آن آزادی وجود دارد هر كسی نظری میدهد و آن را در سطوح رسانه ای منتشر میکند.
نباید فضای خفقانی ایجاد كرد كه مصباحیزدی نتواند نظرش را بیان كند
وی با بیان اینكه نباید شرایط را بگونهای كرد كه هیچكس نتواند نظرش را بگوید، به اظهارات اخیر محمد تقی مصباح یزدی اشاره میكند و میگوید: در مقابل اظهارات اخیر آقای مصباح یزدی موضع گیریهای تندی شد چرا شرایط را باید اینگونه سخت كنیم كه یك فقیه نتواند برداشت خود را از مسائل فقهی بیان كند. ممكن است كسانی باشند كه خلاف این نظر را داشته باشند چه اشكالی دارد ایشان اگر نظری دارند، آن را آزادانه مطرح كنند و دیگران هم اگر نظری در رد یا تایید آن دارند ، بیان نمایند. چرا آنقدر باید فضای خفقان ایجاد شود كه یك فردی مانند مصباحیزدی نتواند نظرش را بیان كند.
در دوران گذار حضور نماینده دادستان در چاپخانه اجتناب ناپذیر است
جوانفكر وقتی در مقابل این پرسش قرار میگیرد كه آیا حضور نماینده دادستان در چاپخانه و جلوگیری از انتشار برخی مطالب در روزنامههای اصلاح طلب با اصل آزادی در تعارض نیست؟ میگوید: این یک اصل پذیرفته شده است که در برابر یک وضعیت غیرعادی که کشور دچار برخی آشفتگی ها و توطئهها شده است ، برای یك مقطع زمانی کوتاه- یعنی دوران گذار - نوعی هماهنگی و همکاری با دستگاههای مسوول اجتناب ناپذیر میشود و این اصل در همه دنیا نیز یک امر پذیرفته شده است كه برخی ضوابط را همه متعهد به رعایت آن هستند و ما در آن وضعیتی كه بعد از انتخابات اتفاق افتاد در شرایطی قرار داشتیم كه بعضی از بیانیهها، اظهارات و موضع گیریها كاملا تحریكآمیز بود. رعایت این موارد نافی آزادیبیان نیست. نشر بیانیههای تحریک آمیز که در آنها ، افراد به آشوبگری و اغتشاش فراخوانده شدهاند ، یک شاخص آزادی تلقی نمیشود بلکه یک شاخص هرج و مرج است كه میتواند آزادی دیگران را سلب كند كما اینكه بسیاری از مردم تحت تاثیر وضعیتهای ناهنجاری كه اتفاق افتاد آزادیشان عملا سلب شد. بالاخره همه چیز باید تابع قانون باشد و هیچ كس مایل نیست برود چاپخانه و بر چاپ مطالب نظارت كند.
عدهای با هدف کسب قدرت ، وارد عرصه رسانهای شدند
وی در بخش دیگری از این گفتوگو به وضعیت رسانهها در ایران اشاره میكند و با گلایه آز آنچه كه آن را حضور احزاب در رسانه میخواند ،میگوید: اینكه احزاب و جریانهای سیاسی در عرصه رسانهای كشور حضور دارند پذیرفتنی نیست. البته این به معنای محروم کردن احزاب از داشتن رسانه نیست بلکه بر اساس تعریفی که از رسانه ارتباط جمعی در محافل علمی ارائه شده است ، نمیتوان رسانه حزبی را یك رسانه ارتباط جمعی در نظر گرفت . عدهای به قصد کار سیاسی و با هدف کسب قدرت ، وارد عرصه رسانهای شده اند وبا حضور خود در این صحنه به حیثیت و اعتبار ومنزلت جامعه رسانهای کشور آسیب زدهاند.به نظر من آسیب ها از همین جا شروع میشود.
مشاور مطبوعاتی رئیس جمهور در همین ارتباط ادامه میدهد :رسانهها باید آزاد باشند تا بتوانند اطلاعرسانی شفاف ،دقیق و كاملی به مردمشان ارائه كنند و در همهجای دنیا، این یک اصل پذیرفته شده است . حضور احزاب در رسانهها ، اجازه اطلاع رسانی شفاف و صحیح و دقیق را سلب می کند. حزب اولین ناقص آزادی در یک رسانه ارتباط جمعی است، زیرا به رسانه دیكته میكند كه چه كاری انجام دهد و از چه زاویهای به پدیدههای مختلف نگاه کند. بنابراین بر اساس شاخصهای قطعی ، رسانه حزبی را نباید در زمره رسانه ارتباط جمعی تلقی کرد.
وی همچنین به تقسیم بندی روزنامهها به حامی دولت و مخالف دولت انتقاد دارد و میگوید:تقسیم بندی روزنامهها به حامی یا مخالف دولت غلط است. روزنامه كاركرد خودش را باید داشته باشد. شان یك خبرنگار و یك رسانه فراتر از مناصب امور و موقعیتهای رسمی است و شاید به همین دلیل است که از رسانههای ارتباط جمعی به عنوان رکن چهارم یاد میشود. من فكر میكنم باید نگاههامان را بالاتر ببریم زیرا جایگاه رسانه آنقدر ممتاز است كه در قانون اساسی رسانه و خبرنگار جایگاهش بسیار فراتر از یك مقام سیاسی قرار میگیرد ، آنجایی که مردم آزادی عمل را برای او تضمین کردهاند ولی فکر می کنم که در این زمینه در حال درجا زدن و بعضا عقب گرد هستیم.
روزنامه نگاران زندانی برای اهداف قدرت طلبانه لباس روزنامهنگاری به تن کردند
جوانفكر همچنین در خصوص روزنامهنگاران زندانی نیز معتقد است: اشکال کار به اینجا برمیگردد که این افراد برای اهداف قدرت طلبانه لباس روزنامه نگاری به تن کردهاند و هم برای خود هم برای کشور و هم برای جامعه رسانهای مشکلاتی را بوجود آوردهاند. آنها سیاسیونی هستند كه به دنبال كسب قدرت وارد عرصه رسانه شدند. بنابراین فکر میکنم که در نسبت دادن عنوان روزنامه نگار به آنها باید واقع گرا بود، زیرا این عنوان زیبنده کسانی است که درد مردم ، اسلام و انقلاب را دارند .
وی در عین حال معتقد است که با همین افراد هم باید با رافت اسلامی برخورد شود و از خطاها و اشتباهاتشان که به آنها اذعان هم کردهاند، گذشت شود. البته باید به حکم قاضی نیز احترام بگذاریم و اجازه ندهیم که حوزه اقتدار و استقلال او در تصمیمگیری و صدور رای آسیب ببیند. رهبری عزیز هم نظرشان این است که اگر كسانی دلیل محكمی بر بازداشت آنها وجود ندارد سریعتر آزاد شوند. باید این امر مطالبه شود و دستگاه مسوول و ذیربط نیز به آن عمل كند.
مشاور مطبوعاتی احمدینژاد با تایید این نكته كه روز خبرنگار امسال نسبت به سالهای گذشته كمرنگ تر برگزار شد،یكی از دلایل آن را تغییر کابینه و مرحله گذار از دولت نهم به دولت دهم دانست و در عین حال تاکید کرد که در روز خبرنگار در مسافرت بود و نتوانست به عنوان مشاور مطبوعاتی رئیس جمهور در این عرصه نقش خود را ایفا کند.
جوانفكر كه خود سالها در خبرگزاری ایرنا و به عنوان نماینده این خبرگزاری در اسپانیا فعالیت میكرد به علت خروجاش از ایرنا در زمان تصدی عبدالله ناصری اشاره میكند و میگوید:در زمان آقای ناصری در ایرنا علیرغم احترامی كه برای ایشان قائل بودم به دلیل اختلاف نظری که در ارتباط با اداره امور این سازمان داشتم ، از ایشان خواستم كه اجازه دهد تا برای خنثی نکردن نیروی یکدیگر بنده خارج از ایرنا باشم و ایشان هم پذیرفت.
گمشده جوانفكر در سال 82
جوانفكر در خصوص نحوه آشنایی خود با آقای احمدینژاد نیز میگوید:بعد از خروج از ایرنا در سال 82 یكی از دوستان من را به آقای احمدی نژاد در شهرداری تهران معرفی كرد و با ایشان آشنا شدم . برخلاف برخی شایعات من هیچ نسبت خاصی با آقای احمدی نژاد ندارم و از روز اولی كه با ایشان صحبت كردم و بعد به مرور شناخت بیشتری پیدا كردم به این نتیجه رسیدم که گمشده خودم را در حوزه مدیریتی پیدا کرده ام. جای مدیرانی مثل احمدینژاد را برای اداره كشور خالی میدیدم هنوز هم فكر میكنم كه كاش مثل ایشان در كشور ما زیاد بودند و می شد از وجود آنها در بخشهای مختلف مدیریتی استفاده کرد.
وی با بیان اینكه در شهرداری هم مشاور مطبوعاتی آقای احمدینژاد بوده است در پاسخ به این سوال كه آیا مشاور مطبوعاتی هر روز به رئیس جمهور مشاوره میدهد،میگوید: لزوما اینگونه نیست كه هر روز به ایشان مشاوره بدهیم. سعی ما این است فضای عمومی حاكم بر رسانههای كشور را بسنجیم و كلیتی از این فضا را در مواقع ضرورت به ایشان منتقل كنیم.
در دولت خاتمی به جای نقد ”شوی“ نقد اجرا میشد
مشاور مطبوعاتی رئیس جمهور با رد بسته بودن فضای رسانهای در دوران دولت نهم ، میگوید: این هم یكی از ادعاهایی است كه همیشه مطرح بوده و آن را رسانههای منتقد مطرح میكردند. در دولت نهم فضای نقد گسترده و بینظیر بود. در دولت آقای هاشمی كه اصلا نقد وجود نداشت و اجازه نقد هم کمتر داده میشد و نسبت به نقد واكنشهای تندی را شاهد بودیم. در دولت خاتمی هم به جای نقد ”شوی“ نقد اجرا میشد و جای نقد واقعی خالی بود.
وی ادامه می دهد:در دولت آقای احمدی نژاد فضای آزاد و باز برای نقد وجود داشت، اما نقد واقعی و درست را شاهد نبودیم که این امر متاثر از رویکرد طیف قابل توجهی از رسانهها در مخالفت و ستیز با دولت بود. رسانههایی که در دولت آقای خاتمی با هدف حمایت از دولت ایشان بوجود آمدند و حتی قبل از انتخابات ریاست جمهوری در سال 1384 نیز به صف آرایی در برابر آقای احمدی نژاد پرداختند در چهار سال دولت نهم به جای نقد اصولی ، شاهد تخریب ، توهین و تهمت علیه رئیسجمهور و سایر دولتمردان بودیم. علاوه بر این، نقدهای برآمده از جهت گیریهای مخالفت آمیز در برابر دولت، بر اظهارات و سخنان این و آن متمرکز بود که متضمن منافع خاصی برای مردم نیست.این نقدها باید شامل عملکردها میشد تا حاکی از پی جویی حقوق مردم و منافع کشور باشد.
جوانفكر در پاسخ به این سوال كه آیا مدیران دولت نهم نقدپذیر بودند،میگوید: اصالت با نقد پذیری نیست، بلکه اصالت با این است كه فضای نقد در جامعه وجود داشته باشد. هر نقدی هم میتوان مورد نقد قرار بگیرد یعنی پذیرفته یا رد شود بنابراین اصالت با خود نقد یا نقد پذیری نیست بلکه اصالت با آزادی نقد است . مهم این است كه گوش شنوایی برای شنیدن نقد و زبان گویایی برای طرح نقد وجود داشته باشد. بعضی وقتها ممكن است گفته شود که پاسخ درخوری دریافت نمیکنیم كه این اشكال تا حدودی در دولت نهم وجود داشت.
این كه تعداد زیادی مطبوعات داشته باشیم شاخص پیشرفت رسانهای نیست
وی در خصوص مقایسه توسعه كیفی و كمی مطبوعات در دولتهای خاتمی و احمدینژاد نیز معتقد است: در دوران خاتمی ما شاهد پیشرفت كمی بودیم اما بدون تردید پیشرفت كیفی اتفاق نیفتاده است. این كه تعداد زیادی مطبوعات داشته باشیم یا یک نفر مجوز انتشار چندین روزنامه را داشته باشد ، شاخص پیشرفت رسانهای محسوب نمیشود. این كافی نیست و رشد كیفی یک شاخص اصلی است که در این زمینه ، با عقب ماندگی مواجه هستیم.
مصاحبه احمدینژاد با رسانههای خارجی هدفمند است
مشاور مطبوعاتی رئیسجمهور در خصوص تمایل احمدی نژاد به مصاحبه با رسانه های خارجی، توضیح میدهد: مصاحبه با رسانههای خارجی هدفمند است، زیرا با انجام آن قصد پیجویی یک سیاست یا انتقال یك پیامی به برخی از مخاطبان یا تماس فکری با جامعه مخاطب برای خنثی کردن توطئه و طراحی دشمن را داریم و با این اهداف است كه مصاحبهها انجام میشود. البته انتخاب كننده ما هستیم و آنها متقاضی. در عین حال خلاء مصاحبه اختصاصی با مطبوعات و خبرگزاریهای داخلی را میپذیریم که این امر هم دلایل و منطق خودش را دارد. این اشكال البته متوجه دولتهای قبلی هم بوده است و مختص به آقای احمدی نژاد نیست و امیدواریم این خلا در دولت دهم جبران شود تا علاوه بر مصاحبههای اختصاصی رئیس جمهور محترم با صدا و سیما ، شاهد چنین گفت وگوهایی با مطبوعات و خبرگزاریهای داخلی هم باشیم.
اصولگرایی دایره نیست
وی در خصوص كابینه دولت دهم و انتقاد برخی افراد از گسترده نبودن دایره اصولگرایی نزد آقای احمدینژاد برای انتخاب همكاران خود میگوید: بحث اصولگرایی را باید فراتر از یک طیف یا جناح سیاسی ببینیم. اصولگرایی مفهومی است که حوزه گستردهای را دربر میگیرد. اصولگرایی اصلا دایره نیست. کسانی که دم از دایره اصولگرایی می زنند یک مدار بسته ذهنی را برای خود ترسیم کردهاند که هیچکس دیگری جز خودشان و همفکرانشان به آن راه ندارند. در نگاه آقای احمدینژاد اصلا چنین چیزی در حوزه اصولگرایی وجود ندارد. ما بسیاری از فرهیختگان را داریم كه همه اصولگرا هستند حتی میتوانند اصلاحطلب اصولگرا باشند كه ایرادی هم ندارد اما در آن دایره اصولگرایی ، هیچ جایی برای اینها تعریف نشده است.
مشاور مطبوعاتی احمدی نژاد در گفتوگوی تفصیلی با ایلنا در خصوص انگیزه وبلاگ نویس شدن خود چنین میگوید: گاها فرصت هایی برای قلمی کردن برخی مطالب پیش میآید و این امر بنده را برای ایجاد وبلاگ انگیزهمند کرد البته برخی دوستان نیز در تشویق بنده به انجام این کار موثر بودند . نگاهم به مسائل بیشتر جنبه انتقادی دارد و اگر دقت كرده باشید مطالب وبلاگ عموما جنبه انتقادی دارند.
وبلاگم مانند وبلاگ ابطحی به روز نیست
جوانفكر وقتی در مقابل این سوال قرار میگیرد كه آیا به مانند محمد علی ابطحی كه وبلاگش قبل از به زندان رفتن به روز بود، وبلاگ او نیز به روز است،میگوید: سعی كردهام حتی الامکان ، مطالب وبلاگم به مسائل روز مربوط باشد اما شاید مثل آقای ابطحی به روز نباشد. كسانی كه به وبلاگ مراجعه میكنند دوست دارند مطالب تازه و نکات جدید را مطالعه کنند و مایل نیستند كه وقتی مراجعه میکنند با همان مطالب قدیمی مواجه شوند من سعی كردهام كه مخاطبان و مراجعه کنندگان به وبلاگ مورد احترام قرار گیرند و از این رو تا آنجا كه ممکن است از فرصتهایم استفاده میكنم و برای نکاتی که ذهنم را به خود مشغول کرده است یک چارچوب ذهنی آماده میكنم و سپس به نگارش و تنظیم آن می پردازم. البته بارها از سوی مخاطبان در باره دیرکردهایم تذکر دریافت کرد ام و حق هم با آنهاست. به دلیل ضوابطی که اولا در نوشتن رعایت میکنم و ثانیا فرصت های آزاد کمتری دارم ، نتوانستهام به خواسته مخاطبان به روز بودن پاسخ شایسته ای بدهم.
اصراری ندارم مطالب وبلاگم لینك داده شوند
وی در خصوص آمار بازدیدكنندگان وبلاگش و اینكه آیا مطالبش در سایتهای مختلف لینك داده میشود نیز میگوید: برخی سایتها مطالبم را لینك میدهند. البته من اصراری به این کار ندارم زیرا فکر میکنم که این وبلاگ برجستگی خاصی ندارد و انتظار هم ندارم که تعداد مراجعهکنندگان به آن زیاد باشد اما برای همانهایی که رجوع میکنند احترام ویژه ای قائل هستم.
مشاور مطبوعاتی رئیس جمهور یكی از دلایل افزایش بازید کنندگان از وبلاگش را انتشار مطالب وبلاگ در خبرگزاریها میداند و در همین ارتباط میگوید: هر زمانی كه مطلب جدیدی در وبلاگم منتشر شده و خبرگزاریهای مطرح داخلی آن را بازتاب دادهاند، افراد بیشتری برای مطالعه مطالب به وبلاگ مراجعه کرده اند. مثل موردی كه اخیرا در باره آقای مشایی نوشتم و در یك روز 1100 نفر بازدیدكننده داشت ولی به طور معمول 200 تا 300 نفر از وبلاگم بازدید میكنند.
وی در خصوص علت انتخاب نام ”شاهد“ برای وبلاگش نیز میگوید: بهر حال وبلاگ باید اسمی داشته باشد و من هم این نام را انتخاب كردم بالاخره من در دولت حضور دارم و از آنجا که برخی از مطالب ممکن است به مشاهدات بنده مربوط باشد اسمش را شاهد گذاشتم.
وقتی كه به آخرین پست وبلاگ جوانفکر اشاره میکنیم که به حفظ كرامت انسانی در رسانه ملی اختصاص داشت و او را اینگونه مورد سوال قرار می دهیم که آیا از نظر او نشان دادن تصویر و اظهارات افراد دستگیر شده در رویدادهای اخیر از رسانه ملی پیش از اثبات اتهاماتشان ، بی اعتنایی به کرامت انسانی آنها نیست ؟ میگوید: در آخرین پست وبلاگ بحثی را مطرح كردم اگر كسی خطایی را متركب شده باید به اندازه همان خطا مجازات بشود اگر بیشتر از آن مجازات شد، این یک بیعدالتی است. نشان دادن تصویر یك فردی متخلف از تلویزیون سراسری که مرتکب یک خطای کوچک شده كار درستی به نظر نمیرسد اما این کار اگر براساس حكم قاضی و دادگاه انجام شود طبیعی است كه موضوع شکل دیگری پیدا می کند. دادگاه افرادی که شما به آنها اشاره کردید علنی و در حضور خبرنگاران برگزار شده است كه این امر منطبق بر قانون است و من فكر نمیكنم كه این دو تا موضوع را بشود در كنار هم قرار داد.
ابطحی و عطریانفر اعتراف نكردند،افشاگری كردند
وی همچنین اظهارعقیده کرد که به مطالب مطرح شده از سوی متهمین در دادگاه نباید نسبت ”اعتراف“ داده شود و در همین زمینه تاكید میكند: من كلمه اعتراف را زیبنده نمیدانم زیرا آن چیزهایی كه از زبان آقایان ابطحی و عطریانفر شنیدیم ، جنبه افشاگری و روشنگری داشت .اعتراف وقتی است كه كسی را تحت فشار و شكنجه قرار بدهند و او را وادار به سخنی بكنند كه اعتقاد و باور او نیست .این دوستان آزادانه آمدند و حرفهایشان را زدند و حتی خودشان گفتند ما آماده مناظره هستیم. این نکته نیز از نظر دور نیست که متهم تا وقتی به عنوان مجرم شناخته نشده است ، كسی حق ندارد او را در جایگاه مجرم بنشاند و نسبت به او حكمی صادر كند.
ابطحی و عطریانفر در برابر حقیقت تسلیم شدند
جوانفكر معتقد است : برای بعضیها شاید قبول حقیقت سخت باشد ولی به هر حال آقایان ابطحی و عطریانفر انسانهایی هستند كه در برابر حقیقت تسلیم شدند و برداشت من این هست كه آنها با حقایقی در زندان آشنا شدند كه قبلاَ به آن بیتوجه بودند. خودشان هم منكر این نیستند كه تا یك ماه پیش نظرات دیگری داشتند ولی در زندان با آنها صحبت شد و گفته شد كه واقعیتها و حقایق چیست.
وی در همین خصوص ادامه میدهد :من فكر میكنم كه آنها در واقع انسانهایی هستند كه از خواب غفلت بیدار شده و با حقیقتی که پیشتر از آن رو میگرفتند، آشنا شدند. بنابراین حاضر شدند در صدا و سیما و در پیشگاه مردم به حقیقت اذعان کنند. من آقایان ابطحی و عطریان فر را به سبب شجاعت در پذیرش حقیقت و تصمیم شجاعانه به روشنگری اذهان طرفداران خود، ستایش میکنم و آنها را شایسته برخورداری از رافت اسلامی میدانم. این رفتار آنها را باید ارزشگذاری كرد، این را نباید به گونهای مطرح كرد که گویا آنها ترسیدند یا چنین القاء کرد که آنها تحت فشار و شكنجه قرار گرفتهاند و من امیدوارم هر چه زودتر شرایطی پیش بیاید كه این دوستان آزاد شوند و در جامعه با آزادی بیشتری حرفهایشان را بزنند.
علت لاغر شدن ابطحی از دید جوانفكر
مشاور احمدی نژاد در خصوص علت لاغر شدن ابطحی در زندان نیز نظر جالبی دارد و میگوید:طبیعی است وقتی انسان بیرویه چاق شود در زندان به خودش می آید كه چاقی برای سلامت جسم و روح انسان مضر است . شاید آقای ابطحی از این فرصت استفاده كرده و سعی كرده لاغر شود.
وی در بخش دیگری از این گفتوگو و در پاسخ به این سوال كه چرا در ماههای اخیر به شخصیتهای نظام از جمله هاشمی رفسنجانی هجمههایی صورت میگیرد، میگوید: باید حرمت همه افراد را نگه داریم و هیچفردی حق ندارد بدون دلیل و منطق، حیثیت كسی را كه در نظام مسئولیت دارد یا ندارد خدشهدار كند و تهمت بزند و من در این زمینه فكر میكنم بعضی از تندرویها وجود دارد. البته این موضوع منحصر به آقای هاشمی نیست . چهار سالی که بر دولت نهم گذشت شاهد اینگونه تندرویها علیه رئیس جمهور نیز بودیم. در ماجرای اخیر که به آقای مشایی مربوط میشد هم شاهد تندروی بودیم. عدهای علیه رئیسجمهور و فراتر از نظر رهبری ، سعی میكردند، نظرات و دیدگاههای خودشان را دیكته كنند و حتی به نام رهبری باورهای خودشان را جا بیندازند.
جوانفكر خاطرنشان میكند: فكر میكنم كه این اعمال به حركت جلوتر از رهبری برمیگردد. تبعیت از ولایت به معنی حرکت در پشت سر رهبری است. وقتی رهبر معزز انقلاب در باره آقای هاشمی رفسنجانی نظر روشن و شفافی را مطرح میکنند ، خوب است كه همه در همان چارچوب عمل كنند و بیشتر از آن جلو نروند و در واقع شرایط را به گونه دیگری رقم نزنند كه زیبنده نظام ما نیست. البته بعضی از مسائل هم كه مطرح میشود طبیعت یك جامعه بانشاط، زنده و رو به جلو است بالاخره یك جامعهای كه در آن آزادی وجود دارد هر كسی نظری میدهد و آن را در سطوح رسانه ای منتشر میکند.
نباید فضای خفقانی ایجاد كرد كه مصباحیزدی نتواند نظرش را بیان كند
وی با بیان اینكه نباید شرایط را بگونهای كرد كه هیچكس نتواند نظرش را بگوید، به اظهارات اخیر محمد تقی مصباح یزدی اشاره میكند و میگوید: در مقابل اظهارات اخیر آقای مصباح یزدی موضع گیریهای تندی شد چرا شرایط را باید اینگونه سخت كنیم كه یك فقیه نتواند برداشت خود را از مسائل فقهی بیان كند. ممكن است كسانی باشند كه خلاف این نظر را داشته باشند چه اشكالی دارد ایشان اگر نظری دارند، آن را آزادانه مطرح كنند و دیگران هم اگر نظری در رد یا تایید آن دارند ، بیان نمایند. چرا آنقدر باید فضای خفقان ایجاد شود كه یك فردی مانند مصباحیزدی نتواند نظرش را بیان كند.
در دوران گذار حضور نماینده دادستان در چاپخانه اجتناب ناپذیر است
جوانفكر وقتی در مقابل این پرسش قرار میگیرد كه آیا حضور نماینده دادستان در چاپخانه و جلوگیری از انتشار برخی مطالب در روزنامههای اصلاح طلب با اصل آزادی در تعارض نیست؟ میگوید: این یک اصل پذیرفته شده است که در برابر یک وضعیت غیرعادی که کشور دچار برخی آشفتگی ها و توطئهها شده است ، برای یك مقطع زمانی کوتاه- یعنی دوران گذار - نوعی هماهنگی و همکاری با دستگاههای مسوول اجتناب ناپذیر میشود و این اصل در همه دنیا نیز یک امر پذیرفته شده است كه برخی ضوابط را همه متعهد به رعایت آن هستند و ما در آن وضعیتی كه بعد از انتخابات اتفاق افتاد در شرایطی قرار داشتیم كه بعضی از بیانیهها، اظهارات و موضع گیریها كاملا تحریكآمیز بود. رعایت این موارد نافی آزادیبیان نیست. نشر بیانیههای تحریک آمیز که در آنها ، افراد به آشوبگری و اغتشاش فراخوانده شدهاند ، یک شاخص آزادی تلقی نمیشود بلکه یک شاخص هرج و مرج است كه میتواند آزادی دیگران را سلب كند كما اینكه بسیاری از مردم تحت تاثیر وضعیتهای ناهنجاری كه اتفاق افتاد آزادیشان عملا سلب شد. بالاخره همه چیز باید تابع قانون باشد و هیچ كس مایل نیست برود چاپخانه و بر چاپ مطالب نظارت كند.
عدهای با هدف کسب قدرت ، وارد عرصه رسانهای شدند
وی در بخش دیگری از این گفتوگو به وضعیت رسانهها در ایران اشاره میكند و با گلایه آز آنچه كه آن را حضور احزاب در رسانه میخواند ،میگوید: اینكه احزاب و جریانهای سیاسی در عرصه رسانهای كشور حضور دارند پذیرفتنی نیست. البته این به معنای محروم کردن احزاب از داشتن رسانه نیست بلکه بر اساس تعریفی که از رسانه ارتباط جمعی در محافل علمی ارائه شده است ، نمیتوان رسانه حزبی را یك رسانه ارتباط جمعی در نظر گرفت . عدهای به قصد کار سیاسی و با هدف کسب قدرت ، وارد عرصه رسانهای شده اند وبا حضور خود در این صحنه به حیثیت و اعتبار ومنزلت جامعه رسانهای کشور آسیب زدهاند.به نظر من آسیب ها از همین جا شروع میشود.
مشاور مطبوعاتی رئیس جمهور در همین ارتباط ادامه میدهد :رسانهها باید آزاد باشند تا بتوانند اطلاعرسانی شفاف ،دقیق و كاملی به مردمشان ارائه كنند و در همهجای دنیا، این یک اصل پذیرفته شده است . حضور احزاب در رسانهها ، اجازه اطلاع رسانی شفاف و صحیح و دقیق را سلب می کند. حزب اولین ناقص آزادی در یک رسانه ارتباط جمعی است، زیرا به رسانه دیكته میكند كه چه كاری انجام دهد و از چه زاویهای به پدیدههای مختلف نگاه کند. بنابراین بر اساس شاخصهای قطعی ، رسانه حزبی را نباید در زمره رسانه ارتباط جمعی تلقی کرد.
وی همچنین به تقسیم بندی روزنامهها به حامی دولت و مخالف دولت انتقاد دارد و میگوید:تقسیم بندی روزنامهها به حامی یا مخالف دولت غلط است. روزنامه كاركرد خودش را باید داشته باشد. شان یك خبرنگار و یك رسانه فراتر از مناصب امور و موقعیتهای رسمی است و شاید به همین دلیل است که از رسانههای ارتباط جمعی به عنوان رکن چهارم یاد میشود. من فكر میكنم باید نگاههامان را بالاتر ببریم زیرا جایگاه رسانه آنقدر ممتاز است كه در قانون اساسی رسانه و خبرنگار جایگاهش بسیار فراتر از یك مقام سیاسی قرار میگیرد ، آنجایی که مردم آزادی عمل را برای او تضمین کردهاند ولی فکر می کنم که در این زمینه در حال درجا زدن و بعضا عقب گرد هستیم.
روزنامه نگاران زندانی برای اهداف قدرت طلبانه لباس روزنامهنگاری به تن کردند
جوانفكر همچنین در خصوص روزنامهنگاران زندانی نیز معتقد است: اشکال کار به اینجا برمیگردد که این افراد برای اهداف قدرت طلبانه لباس روزنامه نگاری به تن کردهاند و هم برای خود هم برای کشور و هم برای جامعه رسانهای مشکلاتی را بوجود آوردهاند. آنها سیاسیونی هستند كه به دنبال كسب قدرت وارد عرصه رسانه شدند. بنابراین فکر میکنم که در نسبت دادن عنوان روزنامه نگار به آنها باید واقع گرا بود، زیرا این عنوان زیبنده کسانی است که درد مردم ، اسلام و انقلاب را دارند .
وی در عین حال معتقد است که با همین افراد هم باید با رافت اسلامی برخورد شود و از خطاها و اشتباهاتشان که به آنها اذعان هم کردهاند، گذشت شود. البته باید به حکم قاضی نیز احترام بگذاریم و اجازه ندهیم که حوزه اقتدار و استقلال او در تصمیمگیری و صدور رای آسیب ببیند. رهبری عزیز هم نظرشان این است که اگر كسانی دلیل محكمی بر بازداشت آنها وجود ندارد سریعتر آزاد شوند. باید این امر مطالبه شود و دستگاه مسوول و ذیربط نیز به آن عمل كند.
مشاور مطبوعاتی احمدینژاد با تایید این نكته كه روز خبرنگار امسال نسبت به سالهای گذشته كمرنگ تر برگزار شد،یكی از دلایل آن را تغییر کابینه و مرحله گذار از دولت نهم به دولت دهم دانست و در عین حال تاکید کرد که در روز خبرنگار در مسافرت بود و نتوانست به عنوان مشاور مطبوعاتی رئیس جمهور در این عرصه نقش خود را ایفا کند.
جوانفكر كه خود سالها در خبرگزاری ایرنا و به عنوان نماینده این خبرگزاری در اسپانیا فعالیت میكرد به علت خروجاش از ایرنا در زمان تصدی عبدالله ناصری اشاره میكند و میگوید:در زمان آقای ناصری در ایرنا علیرغم احترامی كه برای ایشان قائل بودم به دلیل اختلاف نظری که در ارتباط با اداره امور این سازمان داشتم ، از ایشان خواستم كه اجازه دهد تا برای خنثی نکردن نیروی یکدیگر بنده خارج از ایرنا باشم و ایشان هم پذیرفت.
گمشده جوانفكر در سال 82
جوانفكر در خصوص نحوه آشنایی خود با آقای احمدینژاد نیز میگوید:بعد از خروج از ایرنا در سال 82 یكی از دوستان من را به آقای احمدی نژاد در شهرداری تهران معرفی كرد و با ایشان آشنا شدم . برخلاف برخی شایعات من هیچ نسبت خاصی با آقای احمدی نژاد ندارم و از روز اولی كه با ایشان صحبت كردم و بعد به مرور شناخت بیشتری پیدا كردم به این نتیجه رسیدم که گمشده خودم را در حوزه مدیریتی پیدا کرده ام. جای مدیرانی مثل احمدینژاد را برای اداره كشور خالی میدیدم هنوز هم فكر میكنم كه كاش مثل ایشان در كشور ما زیاد بودند و می شد از وجود آنها در بخشهای مختلف مدیریتی استفاده کرد.
وی با بیان اینكه در شهرداری هم مشاور مطبوعاتی آقای احمدینژاد بوده است در پاسخ به این سوال كه آیا مشاور مطبوعاتی هر روز به رئیس جمهور مشاوره میدهد،میگوید: لزوما اینگونه نیست كه هر روز به ایشان مشاوره بدهیم. سعی ما این است فضای عمومی حاكم بر رسانههای كشور را بسنجیم و كلیتی از این فضا را در مواقع ضرورت به ایشان منتقل كنیم.
در دولت خاتمی به جای نقد ”شوی“ نقد اجرا میشد
مشاور مطبوعاتی رئیس جمهور با رد بسته بودن فضای رسانهای در دوران دولت نهم ، میگوید: این هم یكی از ادعاهایی است كه همیشه مطرح بوده و آن را رسانههای منتقد مطرح میكردند. در دولت نهم فضای نقد گسترده و بینظیر بود. در دولت آقای هاشمی كه اصلا نقد وجود نداشت و اجازه نقد هم کمتر داده میشد و نسبت به نقد واكنشهای تندی را شاهد بودیم. در دولت خاتمی هم به جای نقد ”شوی“ نقد اجرا میشد و جای نقد واقعی خالی بود.
وی ادامه می دهد:در دولت آقای احمدی نژاد فضای آزاد و باز برای نقد وجود داشت، اما نقد واقعی و درست را شاهد نبودیم که این امر متاثر از رویکرد طیف قابل توجهی از رسانهها در مخالفت و ستیز با دولت بود. رسانههایی که در دولت آقای خاتمی با هدف حمایت از دولت ایشان بوجود آمدند و حتی قبل از انتخابات ریاست جمهوری در سال 1384 نیز به صف آرایی در برابر آقای احمدی نژاد پرداختند در چهار سال دولت نهم به جای نقد اصولی ، شاهد تخریب ، توهین و تهمت علیه رئیسجمهور و سایر دولتمردان بودیم. علاوه بر این، نقدهای برآمده از جهت گیریهای مخالفت آمیز در برابر دولت، بر اظهارات و سخنان این و آن متمرکز بود که متضمن منافع خاصی برای مردم نیست.این نقدها باید شامل عملکردها میشد تا حاکی از پی جویی حقوق مردم و منافع کشور باشد.
جوانفكر در پاسخ به این سوال كه آیا مدیران دولت نهم نقدپذیر بودند،میگوید: اصالت با نقد پذیری نیست، بلکه اصالت با این است كه فضای نقد در جامعه وجود داشته باشد. هر نقدی هم میتوان مورد نقد قرار بگیرد یعنی پذیرفته یا رد شود بنابراین اصالت با خود نقد یا نقد پذیری نیست بلکه اصالت با آزادی نقد است . مهم این است كه گوش شنوایی برای شنیدن نقد و زبان گویایی برای طرح نقد وجود داشته باشد. بعضی وقتها ممكن است گفته شود که پاسخ درخوری دریافت نمیکنیم كه این اشكال تا حدودی در دولت نهم وجود داشت.
این كه تعداد زیادی مطبوعات داشته باشیم شاخص پیشرفت رسانهای نیست
وی در خصوص مقایسه توسعه كیفی و كمی مطبوعات در دولتهای خاتمی و احمدینژاد نیز معتقد است: در دوران خاتمی ما شاهد پیشرفت كمی بودیم اما بدون تردید پیشرفت كیفی اتفاق نیفتاده است. این كه تعداد زیادی مطبوعات داشته باشیم یا یک نفر مجوز انتشار چندین روزنامه را داشته باشد ، شاخص پیشرفت رسانهای محسوب نمیشود. این كافی نیست و رشد كیفی یک شاخص اصلی است که در این زمینه ، با عقب ماندگی مواجه هستیم.
مصاحبه احمدینژاد با رسانههای خارجی هدفمند است
مشاور مطبوعاتی رئیسجمهور در خصوص تمایل احمدی نژاد به مصاحبه با رسانه های خارجی، توضیح میدهد: مصاحبه با رسانههای خارجی هدفمند است، زیرا با انجام آن قصد پیجویی یک سیاست یا انتقال یك پیامی به برخی از مخاطبان یا تماس فکری با جامعه مخاطب برای خنثی کردن توطئه و طراحی دشمن را داریم و با این اهداف است كه مصاحبهها انجام میشود. البته انتخاب كننده ما هستیم و آنها متقاضی. در عین حال خلاء مصاحبه اختصاصی با مطبوعات و خبرگزاریهای داخلی را میپذیریم که این امر هم دلایل و منطق خودش را دارد. این اشكال البته متوجه دولتهای قبلی هم بوده است و مختص به آقای احمدی نژاد نیست و امیدواریم این خلا در دولت دهم جبران شود تا علاوه بر مصاحبههای اختصاصی رئیس جمهور محترم با صدا و سیما ، شاهد چنین گفت وگوهایی با مطبوعات و خبرگزاریهای داخلی هم باشیم.
اصولگرایی دایره نیست
وی در خصوص كابینه دولت دهم و انتقاد برخی افراد از گسترده نبودن دایره اصولگرایی نزد آقای احمدینژاد برای انتخاب همكاران خود میگوید: بحث اصولگرایی را باید فراتر از یک طیف یا جناح سیاسی ببینیم. اصولگرایی مفهومی است که حوزه گستردهای را دربر میگیرد. اصولگرایی اصلا دایره نیست. کسانی که دم از دایره اصولگرایی می زنند یک مدار بسته ذهنی را برای خود ترسیم کردهاند که هیچکس دیگری جز خودشان و همفکرانشان به آن راه ندارند. در نگاه آقای احمدینژاد اصلا چنین چیزی در حوزه اصولگرایی وجود ندارد. ما بسیاری از فرهیختگان را داریم كه همه اصولگرا هستند حتی میتوانند اصلاحطلب اصولگرا باشند كه ایرادی هم ندارد اما در آن دایره اصولگرایی ، هیچ جایی برای اینها تعریف نشده است.
قسمت دوم: روايت جوانفكر از خاتمی ، احمدی نژاد ، هاشمی رفسنجانی ، حجاريان ، قوچانی ...(2)
گردآوری:گروه خبر سيمرغ
www.seemorgh.com/news
منبع:ilna.ir