خدا چه مشکلی با مردم مراکش دارد که نگذاشت آنها پیروز شوند
عده‌ای پیروزی ایران بر مراکش را خواست خدا دانسته و گفتند و نوشتند که چون خدا ملت ایران را دوست دارد، کاری کرد که فوتبالیست‌های ایران برنده شوند!

انتقاد «جمهوری اسلامی» از بازی دینی با فوتبال

روزنامه جمهوری اسلامی در سرمقاله‌اش نوشت: «با این که فوتبال یک ورزش است و باید مثل ورزش‌های دیگر مورد اقبال و استفاده عموم باشد، متاسفانه این ورزش به دلایل گوناگون دچار سرنوشت بدی شده است. عده‌ای با فوتبال بازی سیاسی می‌کنند؛ عده‌ای با آن بازی تجاری می‌کنند و عده‌ای هم آن را وسیله‌ای برای شرط‌بندی و قمار قرار داده‌اند. این قبیل بازی‌ها با فوتبال از ده‌ها سال قبل رواج داشته و هر چه زمان می‌گذرد، پیشرفته‌تر می‌شود ولی اصل و ریشه آن برجاست و تغییری نمی‌کند و کشورهای مختلف درگیر آن هستند.

در ایران متاسفانه علاوه بر این سه نوع سوءاستفاده از فوتبال، در سال‌های اخیر نوع دیگری نیز رسم شده که بسیار خطرناک است؛ بازی دینی با فوتبال.

به این دو نمونه از اظهار نظر دین‌مداران درباره مسابقات جام جهانی فوتبال که این روزها در فضای مجازی دست به دست می‌شود توجه نمائید. امام جمعه یکی از شهرهای بزرگ گفته:

«ورزش به آن نقطه‌ای رسید که توفیق صعود به جام جهانی برای ورزش ما پیدا شد. این یک افتخار برای اسلام بود، یک افتخار برای اسلام بود، یک افتخار برای نظام بود. یک حرکت قوی عظیم در مقابل دشمنی بود که می‌خواهد ما را بایکوت کند. این جشنش مال نظام است، جشنش مال اسلام است... پیروزی مان مال اسلام بوده، پیروزی مال نظام بوده...»

در مقابل، یک روحانی شناخته شده که در میان نیروهای متدین وابسته به مجموعه‌های نظامی جایگاه ویژه‌ای دارد گفته:

«خاخام یهودی در کنیسه یهودی‌ها سخنرانی می‌کند و می‌گوید ما باید یک کاری بکنیم اینها نتوانند امام زمانشان را بیاورند. اینها می‌خواهند امام زمانشان را بیاورند. اگر اینها امام زمانشان بیاید بساط ما را جمع می‌کند. ما باید یک کاری بکنیم که نتواند یباید. ما طرح‌هایی را درست کردیم فرستادیم تا ایران مشغول بازی بشود. ما فوتبال را توی دنیا داریم اوج می‌دهیم. یک کاری بکنید اینها غافل بشوند...»

ملاحظه می‌کنید که یک روحانی پیروزی در فوتبال را متعلق به اسلام می‌داند و آن دیگری آن را درست در نقطه مقابل قرار می‌دهد و می‌گوید خاخام‌های یهودی از فوتبال برای جلوگیری از آمدن امام زمان (علیه السلام) بهره‌برداری می‌کنند!

این دو نگاه متضاد، با صراحت توسط دو فرد روحانی به اسلام نسبت داده می‌شوند؛ در حالی که هیچ ربطی به اسلام ندارند. اسلام با ورزش نه تنها مخالف نیست بلکه مسلمانان را به ورزش کردن و تعلیم دادن بعضی از ورزش‌ها به فرزندان خود توصیه هم کرده است. فوتبال هم ورزشی است که در عصر جدید ابداع شده و طرفداران زیادی هم دارد و اسلام نیز با آن مخالف نیست و همچون سایر ورزش‌ها با اصل آن و برخورد متعارف با آن موافق است اما کسی حق ندارد اسلام را برای برد و باخت در آن و یا هر ورزش دیگری هزینه کند. وقتی مسابقه ایران و مراکش در سن پترزبورگ برگزار شد، عده‌ای پیروزی ایران بر مراکش را خواست خدا دانسته و گفتند و نوشتند که چون خدا ملت ایران را دوست دارد، کاری کرد که فوتبالیست‌های ایران برنده شوند!

افراد عاقلی هم بودند که همان روز از این افراد پرسیدند مگر مردم مراکش مسلمان نیستند؟ خدا چه مشکلی با مردم مراکش دارد که نگذاشت آنها پیروز شوند؟

سوال مهم‌تر این بود که اگر در مسابقه بعدی که میان ایران و اسپانیا برگزار می‌شود ایران برنده نشود، چه خواهید گفت؟ آیا می‌پذیرید که خدا اراده فرموده ایران مسلمان به اسپانیای مسیحی ببازد؟ حالا که فوتبالیست‌های اسپانیا پیروز شدند، آن کسی که گفت پیروزی فوتبالیست‌های ایرانی پیروزی نظام و اسلام بود، چگونه می‌خواهد این واقعه را به اسلام و نظام بچسباند؟

واقعیت این است که مسابقه، برد و باخت دارد و این برد و باخت به عوامل مختلفی مربوط است که هیچ ربطی به اسلام ندارند. دین، چه اسلام و چه مسیحیت یا هر دین دیگری هیچ دخالتی در برد و باخت‌ها در فوتبال و کشتی و وزنه‌برداری و شنا و سایر ورزش‌ها ندارد و کسانی که دین را برای این امور هزینه می‌کنند به اعتقادات مردم لطمه می‌زنند. این که پیروزی ورزشکاران ما موجب خوشحالی ما بشود، قابل قبول است. طبیعی است که هر کسی نسبت به موفقیت ملت خود احساسات مثبت نشان بدهد و از عدم موفقیت‌ها خوشحال نشود. آن چه مهم است اولاً دخالت ندادن دین در این امور است و ثانیاً نباید با فضاسازی‌های کاذب جامعه را دچار حالت غیر عادی کرد. این دستور اکید قرآن است که می‌فرماید در موفقیت‌ها اسیر شادی‌های بی‌حد و مرز نشوید و در ناکامی‌ها روحیه خود را نبازید «لکی لا تاسوا علی مافاتکم ولاتفرحوا بما آتاکم».

در جهان امروز، دولت‌ها فوتبال را وسیله‌ای برای سرگرم کردن مردم قرار داده‌اند و از فرصتی که این گونه به دست می‌آورند برای خارج شدن از زیر سوال‌های فراوانی که در ذهن مردم وجود دارد استفاده می‌کنند. حتی همزمان با رویدادهایی از قبیل مسابقات جام جهانی، اهداف خائنانه‌ای همچون اشغال یک سرزمین یا کشتار یک ملت مظلوم را محقق می‌سازند کما این که اکنون همزمان با جام جهانی روسیه، یکسره کردن کار بندر الحدیده یمن در دستور کار آمریکا، صهیونیست‌ها و آل سعود قرار دارد.

متاسفانه در ایران، دستگاه‌های تبلیغاتی به جای تبلیغ ورزش، به تبلیغ هیجان مشغولند. تاسف بالاتر این که به فوتبالیست‌ها امکانات و امتیازاتی می‌دهند که به نخبه‌های علمی نمی‌دهند. نخبه‌های علمی ما نه تنها چنان امتیازاتی ندارند بلکه در پیچ و خم ادارات سرگردانند و از بی‌تفاوتی مسئولین رنج می‌برند. همین روش غلط باعث شده در فرهنگ عمومی جامعه ما تب فوتبال جای فوتبال را گرفته؛ به طوری که حتی یکی از گزارشگران صدا و سیما در گزارشی که از خیابان‌های اطراف استادیوم ورزشی سن پترزبورگ روسیه در روز شروع مسابقات می‌داد با تعجب اعلام می‌کرد که جوانان آن شهر در پاسخ به این سوال او که در اینجا چه خبر است، از برگزاری جام جهانی اظهار بی‌اطلاعی می‌کنند ولی در ایران، همه چیز تحت الشعاع واقعه‌ای قرار دارد که در شهر همین افراد در حال اتفاق افتادن است.

مردم ایران که از یکطرف نسبت به سرنوشت ملت‌های مسلمان حساس هستند و از طرف دیگر در داخل کشور نیز با مشکلات زیادی مواجهند، باید هوشیارتر از این باشند که برد و باخت‌های ورزشی موجب غفلتشان از این امور شود و تبلیغات پرحجم و حساب شده و هدفدار فوتبال، آنها را از مسائل اساسی غافل نماید.»

گردآوری:گروه خبر سیمرغ
seemorgh.com/news
منبع: jomhourieslami.net