خبرنگارگروه اجتماعی باشگاه خبرنگاران: پرستوهای مهاجر پس از سالها دوری و پس از بازگشت به وطن در مقابل دیدگان هم وطنان خود به صورت باشکوهی تشییع شدند.
مادران و خواهران شهدا به استقبال فرزندان و برادران خود آمده بودند، هرکدام به دنبال عزیز خود به تابوت شهدا نزدیک می‌شدند، شهدایی که هنوز نه نامی دارند و نه پلاکی برای شناسایی.

در بین 270 شهدی که در میدان بهارستان تشییع شدند 175 غواض نیز حضور داشتند.

175 شهید غواص که برای دفاع از خاک و ناموس وطن، با غیرت به آب زدند و پس از رسیدن به خاک دشمن به اسارت درآمده و دست بسته زنده به گور شدند.

این شهدا بازگشته‌اند تا یادآوری کرده باشند ایامی را که آنان خط به خط این مرز را با چنگ و دندان نگاه داشتند تا آرامش ما پشت این مرزها برهم نخورد
*بازگشت خط شکنان اسلام

خط شکن یعنی رفتن بی برگشت، یعنی یک خداحافظی بی سلام ، یعنی کندن، پایت کمی بلغزد، لشکری به خاک و خون کشیده می‌شود.

هرکس که این راه را میرفت دل از هر چه دردنیا داشت می‌برید. دل بریدند تا دل رهبرشان در جماران نلرزد و امیدش را از دست ندهد.

* مادرانی قرآن بدست ، مادرانی تنها با یک قاب عکس

مادرانی که دیروز قرآن به دست فرزندان خودرا با سلام و صلوات راهی جبهه‌ها کرده بودند، امروز تنها و بی پناه کنج خانه‌های خود چشم به در دوخته منتظر خبری از شهدای تفحص شده‌اند.

مادرانی که این روزها با قاب عکس پسران شهید خود به استقبال استخوان‌های بی نشان و خاکی آمده‌اند و هنور ورد زبانشان نام عملیات‌های لو رفته و ایذایی جاریست و امروز هر گوشه از مجنون را که تفحص می‌کنند گل، پرپر مادری را از زیر خاک‌های آن بیرون می‌کشند و مجنون را بیش از پیش سرگشته و شیدای صبوری مادران این خاک می‌کنند.
مادرانی با پاهای خسته با قاب عکس هایی از نوجوانانی که لیلاوار به دشت مجنون زده اند برای اثبات حقانیت این مرز و بوم.

*آب و آیینه، حنابندان

شهیدانی که در مقابل ما تشییع شدند ، مادران و خواهران منتظر دارند، برخی از آنها شیرینی خورده‌ی دخترانی بوده اند. مادران منتظر، چشم به راهی را تمام کرده و دستان خود را به نشانه شادی حنا بسته اند که عزیزانشان از سفر بازگشته و انتظار پایان خواهد یافت.
مادرانی که آغوش گشودند و فرزندانی که دست بسته به استقبال مادر رفته اند.

* راهت پر رهرو باد

تمام این راه را آمدیم تا بار دیگر با شما پیمان ببندیم که راهی را که پیش روی ما گذاشته اید ادامه دهیم .
می‌دانیم کمی فراموشکاریم اما برای پیمانی دوباره هم وطنانتان از شهرهای دور به تهران آمده اند تا با شما پیمان ببندند که راه آبادی و آزادی ایران و حفظ استقلال این خاک را فراموش نکرده و از راه شما خارج نشوند.

از دختر نوجوانی در خصوص حضورش در این مراسم پرسیدم و در پاسخم گفت: آمده ام تا به شهدای غواص بگویم خاکی را که بر روی شما ریخته اند تا سالها از دید ما پنهان بمانید با دستان خود کنار زده ایم و این باز محکم تر از گذشته بر سر عهد خود بمانیم.

پسر جوانی گفت: آمده ام تا به شهدا بگویم جوانان امروز نیز مانند شما برای سربازی این خاک آماده اند و فقط منتظر امر ولی فقیه هستند.
مادر یکی از شهدا چه زیبا میگفت: گلم را تقدیم این خاک و انقلاب کرده ام تا اشکی در چشمان امام ننشیند و در آن دنیا سربلند باشم.

* به خانه خوش آمدید

آمدنتان بوی پایان چشم انتظاری هاست، خوش آمدید مسافران از راه رسیده ام . این روزها حال و هوای شهر از عطر وجودتان رنگ و بوی تازه به خود گرفته است . چشم مادرانتان از درگاه در فراتر رفته و حال خط به خط خیابان ها را پشت کاروان شهدا راه میروند، این روزها مادرانتان چشم به تابوتها دوخته اند تا ببینند گل گم گشته‌ی آنها در کدام تابوت آرمیده است.

هوای شهر این روز ها بوی گل هایی را میدهد که مادران این خاک به آب های اروند و کارون داده اند. کاش هیچ گاه از این حال و هوا بیرون نیاییم...
گزارش : عطیه حاجی

منبع: باشگاه خبرنگاران/