به گزارش خبرنگارحوزه شهریگروه اجتماعی باشگاه خبرنگاران، این آدم‌ خاکی از گذشته‌های دور به دنبال بهترین‌ها و برترین‌های عصر خود بوده و است و همیشه این واژه را در ذهن خود تداعی می‌کند.
مگر خون دیگری از خون من رنگین‌تر است!ذات این موجود همین است و تغییر نخواهد کرد.
به طوری که در قرون مختلف در بهترین نسل‌ها با پدیده‌ای به نام مهاجرت اشنا شده است.
مهاجرت در یک کلام بد نیست اما اینکه چه آثاری در بردارد و عواقب آن چیست جای بحث دارد.

*مهاجرت این پدیده دیرینه که حکایت از پیشرفت دارد!!

انسان از دیرباز برای تامین نیازهای معیشتی و اجتماعی خود با پدیده تاریخی مهاجرت آشنا شده است اما با گذشت زمان و پیشرفت تکنولوژی این پدیده دچار تغییر و تحول شده و امروز جایگاه منحصر به خود را دارد.

واژه آشنا و دیرینه مهاجرت در گذشته جای خود را به مهاجرت پذیری آن هم در کلان شهرهای بزرگ امروزی داده است.

این در حالی است که خیلی ها برای دستیابی به پیشرفت تکنولوژی و توسعه بیشتر به کلانشهرها مهاجرت می‌کنند. آنها به جایی خواهند رفت که تمامی امکانات در آن وجود دارد و در دسترس باشد.

*رویایی که تجربه حقیقی تلخ را به همراه خواهد داشت

مهاجران در آرزوی دستیابی به دنیای بهتر تمام خاطرات و داشته‌ها و نداشته‌های خود را به تاریخ می‌سپارند و به امید کسب دنیایی سرشار از توسعه ، پیشرفت و تکنولوژی به سرزمین رویاهای خود مهاجرت می‌کنند. آیا به راستی این چنین است؟

*فروش داشته‌ها در کوله‌باری از نداشته‌ها!

آن روز که افرادی به امید کسب دنیای از ما بهترون به سراغ پدیده مهاجرت‌پذیری رفتند کجای این دنیا تصور می‌کردند که هر آنچه داشته و کاشته‌اند را باید در کوله‌باری به دوش بکشند و دست و پا شکسته به دنیایی ناشناخته و در پس بدبختی‌هایشان زانوی غم در آغوش بگیرند چرا که اینجا خانه، معیشت ، زندگی، خواب و آرامش گران است و ...

*تنها چاره برگشت به خانه خودی است

قدیمی‌ها چه خوب گفتند هیچ جای دنیا خانه خود آدم نمیشود.تنها راه بازگشت به خانه خودی است.خانه ای که سالها آرزوی زیبای خودمان را در پی روزها و شب‌ها و زیر اسمان پرستاره واژه‌ای آشنا به نام زادگاه به تصویر می‌کشیدیم.عاقل آن است که زود بیاندیشد .
در کوچه و پس کوچه‌های این شهر شلوغ از ابتدای روز و طلوع تا غروب ، برای دستیابی اسکناس و معیشت زندگی تا آنجایی که جان در این کالبد بی جان خود داری آنچنان باید بدوی تا شاید بتوانی به قطار زندگی و رقابت‌های این شهر بزرگ به ارزوهایمان برسی.اگر قدری بیشتر فکر کنیم و عاقلانه بیاندیشیم رفتن به دیارمان بهترین راه برای رهایی از این وضعیت سخت است.با برگشتی‌ به عقب اما نه مثل آن روزها...

در آخر دست و پا شکسته ، خسته و پریشان با کوله‌باری پر از غم برگشتی به عقب داشتیم اما نه مثل آن روزها!

به امید آن روزی که هر کسی پایش را به اندازه گلیم خود باز کند و روزگارش به آسانی بگذراند و اینکه شرایط زندگی در تمام شهرهای کشور یکسان شود تا بهانه‌ای برای کوچ و مهاجرت به کلانشهر‌ها نباشد.

گزارش : زهره کلهر

منبع: باشگاه خبرنگاران/