پارتي ها و مهماني هايي که اغلب آخر هفته و در مناطق شمالي و حاشيه اي شهر برگزار مي شود، قشر خاصي از جوانان را به خود سرگرم مي کند. سرگرمي لذت بخشي که مي تواند بلافاصله يا به مرور به فاجعه اي غير قابل مهار در زندگي يک فرد مبدل شود. ساعت هاي متمادي رقص با موسيقي تند همراه با صرف انواع مشروبات الکلي و مواد مخدر و به دنبال آن از خود بي خود شدن و دست زدن به اعمالي که کاملا خارج از کنترل اراده و مغز ممکن است رخ دهد، مشخصه بارز چنين جشنهائي است.
پارتيهاي مختلط ايراني که مدل کپي شده از ميهمانيهاي مرسوم دختر و پسر در غرب و به خصوص امريکاست از اواسط دهه هفتاد شمسي در ايران پا گرفت. اينگونه پارتي ها تا قبل از انقلاب اسلامي و در ميان وابستگان به دربار با شکلي کاملا متفاوت وجود داشت.
در دوران پهلوي و در ميهماني هاي مخصوص دربار مراسم رقص ضربدري رواج داشت که مثلا الف با معشوقه ب و ب با معشوقه الف مي رقصيدند.
رواج چنين فرهنگي به عنوان يکي از مظاهر ترقي(!) از نگاه حکومت پهلوي در ميان قشر خاصي از هنر پيشههاي غربزده آن دوره نيز مرسوم بود بطوريکه در فجايع جشن هنر شيراز، ابعاد عميق اين بي بند و باري ها اعتراض گسترده مردم کشور و شدت گرفتن مبارزه عليه رژيم سابق را در پي داشت.
با وقوع انقلاب اسلامي و بعد از آن جنگ تحميلي ، مقوله سرگرمي جوانان تحت الشعاع ارزش هاي انقلابي و جهادي قرار گرفت. و فضاي فرهنگي کشور کاملا متفاوت از آنچه در رژيم سابق ديده مي شد در يک خط سير کاملا معنوي قرار داشت.
با پايان گرفتن 8 سال جنگ و آغاز سازندنگي نشانه هاي گسست فرهنگي و به تبع آن تهاجم فرهنگي با ظهور گروه هاي موسوم به RAP و هوي متال ها در برخي مناطق شمال تهران آشکار شد.
با ادامه اين روند، گروه هاي امر به معروف و نهي از منکر به منظور کنترل امور و برخورد با مظاهر تهاجم فرهنگي وارد عمل شدند اما ابعاد آسيب عميق بود و به نظر مي رسيد که مهار و کنترل جريان ترويج کننده فرهنگ غربي صرفا با ابزار برخورد نمي تواند ميسر باشد. از نيمه دوم دهه هفتاد به بعد پديده جديد ديگري باب شد. دختراني که درخانواده ها تحت کنترل شديد والدين قرار داشتند براي ارضاء نيازهاي جواني شان رويکرد مصيبت بار "فرار از خانه ها" و ورود به شهرهاي بزرگ را در پيش گرفتند.
در کنار اين معضل، الگو پذيري خانواده ها از فرهنگ غربي، تا حدي بنيان خانواده ها را متزلزل کرد و با افزايش قابل ملاحظه ميزان طلاق از سال 77 به بعد شاهد ظهور پديده اي ديگر به نام زنان خياباني شديم که اين آسيب محصول تراکم ناکامي ها و عدم تمايل و پاي بندي به اصول و اعتقادات بود. از همين زمان نخستين علائم ابتلا به ايدز در ميان قشر خاصي از جوانان کشور مشاهده شد که آسيب شناسان بلافاصله شيوع و گسترش اين بيماري را در درجه اول ناشي از رفتارهاي پرخطر جنسي دانستند.
بي پروائي جوانان در امر معاشرت با جنس مخالف، محدود به رفتارهاي پر خطر پنهان و منحصر به برقراري رابطه جنسي نيست. در واقع به مرور گردانندگان پارتي ها دريافتند که براي طولاني تر کردن مدت سرگرمي و لذت به ناچار بايد دست به دامان روشهائي شوند که توان و رغبت ميهمانان را به داشتن انگيزه براي حضور طولاني تر در پارتي تر غيب نمايد.
اکس پارتي
اکس ها، مثل هر محصول جديد و عجيب و غريبي شکل هاي فانتزي و مدرن شده مواد مخدر هستند که به ظاهر بر توان و انگيزه پسرها و دخترها براي حضور طولاني تر و با نشاط تر در ميهماني هاي مختلط مي افزايند. در اين ميهماني ها مدعوين يا تنها به جشن آمده و دوست خود را از ميان ديگر ميهمانان پيدا مي کنند و يا با دوست مورد نظرشان به مراسم مي آيند.
در هر صورت اين ميهماني ها بدون اختلاط مفهوم ندارد(!) و هر کدام از پسر و دختر ها پس از آنکه توانشان براي پايکوبي کاهش يافت از طريق مصرف اکس يا مشروب بر توان فعاليت خود مي افزايند.(!)
قيافه هاي عجيب و غريب
در ميان ميهمانان پارتي ها دختران کم سن و سال با بزک هاي تند عروسکي، دختراني با موهاي کاملا کوتاه تيفوسي، پسرهائي با گردن بندهاي صليب، موهاي کاملا تاس، زير ابرو برداشته و صورت هاي نسبتا چاق ناشي از مصرف بي رويه الکل و تي شرت هايي که بر روي آنها عکس هاي نامفهوم و عبارات عجيب غريب نقش بسته است، ديده مي شود. در واقع تيپ عجيب و غريب با ميهماني و فضا و پذيرايي عجيب و غريب، هماهنگ است.
يک پايان تلخ براي آغازي لذتبخش
پايان اکس پارتي ها تقريبا مصيبت بار است. با خاتمه يافتن احساس سرخوشي، مصرف کنندگان اکس که ساعت ها به رقص و پايکوبي مشغول بودند تغييرات رفتاري محسوسي را از خود بروز مي دهند.
چشم هاي قرمز و متورم، پرخاش، خواب هاي طولاني مدت، احساس شديد ياس و نااميدي، بي قراري، گريه، سردرد شديد، تهوع، نگراني توهم شديد و... از علائم اين پايان است. از ديگر حرکات عجيب و غريب که برخي شاهدان نقل کرده اند تمايل به قرار گرفتن در مکان هاي بلند است.
"روزبه. م" مي گويد: شخصا کسي را در اين ميهماني ها ديده که بر روي ديوار پشت بام در حال نقاشي کشيدن آن قدر رو به جلو حرکت کرده که بي توجه به ارتفاع از بالا به زمين افتاده است.
وي مي گويد: دختران ساعت ها پس از ميهماني متوجه مي شوند که چه بلاهايي بر سرشان آمده و آگاهي از اين امر با آنکه حس پشيماني را در آن ها بوجود مي آورد، قبح عمل را در نظر آنان از بين مي برد و همين موجب مي شود که آن ها، پاي ثابت ميهماني هاي بعدي باشند چرا که ديگر به قول خود چيزي براي از دست دادن ندارند.
سکس پارتي
در اين نوع ميهماني، چندين زن و مرد يا دختر و پسر از اواخر شب تا اوايل صبح به طرزي کاملا بي بند و بار به اعمال قبيح مي پردازند؛ تفاوت سکس پارتي با اکس پارتي ها اين است که سکس پارتي يک ميهماني کاملا عادي است که شلوغي و تراکم برنامه هاي اکس پارتي را ندارد. در واقع سکس پارتي ها شکل مدرن خانه هاي فساد هستند که در آن ها همه چيز آرام و بي صدا جريان دارد و افراد پس از پايان ارضاء شان مشغول صرف مواد مخدر مي شوند تا خود را براي مرحله بعدي لذت بردن آماده کنند. در اين گونه پارتي ها مبادرت به انواع قمار و تماشاي فيلم هاي مستهجن و مصرف الکل وجود دارد اما به ندرت از اکس هاي توهم زا استفاده مي شود.
شو پارتي
در اين نوع خاص از پارتي ها، تعداد ميهمانان بسيار زياد است اما مهمترين مشخصه آن آخرين مدل هاي جديد لباس يا نوع رقص است. حتي ممکن است افردي به صورت کاملا برهنه در ميان مدعوين حاضر شوند. "جلب توجه" اساسي ترين عنصر شو پارتي است. حتي حضور زنان و دختراني با کله هاي تاس، جواهرات عجيب و غريب، مهره ها و زنجيرهايي که از گردن يا دست و پا آويزان است و خلاصه هرچيز جديدي که ممکن است قبلا جايي ديده يا امتحان نشده باشد. مثل مشروب هاي جديد با خواص عجيب و آخرين مدلهاي قرص هاي توهمي و نيروزا، وجود دارد.
در شوپارتي ممکن است افرادي که هيچگونه تمايلي به رفتارهاي پرخطر ندارند حضور داشته باشند اين افراد صرفا براي اينکه خودي نشان دهند در اين پارتي حضور مي يابند. ميهمانان شو پارتي ها معمولان از طريق فراخوان اينترنتي يا از طريق sms از بر پايي آن مطلع مي شوند.
آسيب شناسي پديده پارتي و بي اطلاعي خانواده ها
پديده پارتي ها و ميهماني هاي مختلط که "کليدپارتي و يا استخر پارتي " و ...هم از اين جمله به شمار مي روند، از آسيب هاي جدي و زيان باري است که حيات جامعه جوان کشور را تهديد مي کند. در واقع فقدان الگو دهي مناسب و ارائه جايگزين براي اين پديده موجبات آن را فراهم کرده که جوانان نسبت به اينگونه سرگرمي ها تمايل جدي نشان دادند.
بر طبق آخرين بررسي هاي صورت گرفته در ميان جواناني که حداقل يکبار حضور در پارتي ها را امتحان کرده اند، 94 درصد گفته اند که بدون اطلاع خانواده هايشان به پارتي رفته اند. 3 درصد گفته اند که به والدينشان گفته اند که به ميهماني دخترانه مي روند و يک درصد گفته اند که خانواده هايشان از آن مطلع اند و 2 درصد ديگر هم گفته اند که چون مستقل و مجرد زندگي مي کنند، نيازي به اطلاع خانواده هايشان نبوده است.
با اين حال شکي نيست که پديده پارتي يا ميهماني هاي مختلط آسيب جدي و خطر در دسترس براي جوانان کشور بويژه پايتخت نشينان محسوب مي شود. به خصوص که اين روزها، گروه هاي اينترنتي فعال با ارسال ايميل از افراد مي خواهند که به عضويت اين گروه ها در آيند تا گردش هاي دسته جمعي، ملاقات هاي جمعي و ميهماني ها را امتحان کنند.
به باور کارشناسان اجتماعي رواج ارزش هاي مطلوب در ميان جوانان مي توانند به عنوان عاملي باز دارنده مانع از تمايل به ناهنجاري در ميان جوانان باشد.
اما نکته کليدي آن است که در حال حاضر به خاطر قبح موضوع از آموزش و اطلاع رساني دقيق در اين گونه موارد اجتناب مي شود. نه خانواده ها و نه مدارس هيچکدام حاضر نيستند به صورت ملموس در اين حوزه وارد شوند. در حاليکه بي شک، مخفي نگاه داشتن برخي ناهنجاري ها به بهانه کنجکاو(!) نشدن جوانان نمي تواند روند قابل قبولي در پيشگيري از آسيب باشد.
متاسفانه پارتي ها به علت همخواني زياد با تمايلات غريزي جوانان به علت عدم توجه به ارزش آموزي در سياستگذاري ها به محمل مناسبي براي تباه کردن روح و روان جوانان مبدل شده اند. ابعاد فاجعه آميز آنچه در گزارش اخير رفت به خوبي بيان کننده اين واقعيت است که نسل جوان و نسل هاي بعدي به شدت در معرض خطرات ناشي از اين آسيب قرار دارند.
گسترش فرديت گرايي و افزايش حس استقلال طلبي در ميان جوانان دختر و پسر و کمرنگ شدن نقش خانواده ها و گرو هاي مرجع زنگ خطر را به صدا در آورده و به در پيش بودن خطر جنبه آنکار ناپذيري مي بخشد.
برخورد با آسيب ها و خطرات پيش روي جوانان با آگاهي بخشي و پرداختن به عواقب زيان بار ناهنجاري مي تواند تا حدي مفيد واقع شود به شرطي که عزم جدي در پرداختن به مساله از سوي خانواده و جامعه وجود داشته باشد. بي شک حضور آگاهانه و قدرتمندانه نيروهاي انتظامي در برخورد با باندهاي فساد و همچنين آگاهي خانواده ها و دقت بيشتر در روند تربيتي نسل جوان و همچنين توجه ويژه دولت به نيازهاي جوان و گسترش فضاهاي تفريحي سالم براي اين قشر راه را بر سوءاستفاده کنندگاني که تنها و تنها تخريب جوانان و نيروي محرک کشور را هدف گرفتهاند، خواهد بست...