وکیل خانواده ستایش: امیر حسین مست نبوده است
با این كه امیرحسین می‌گوید به قدری مشروب خورده بوده كه در اصطلاح «سیاه‌مست» بوده، در پرونده به نكاتی برمی‌خوریم كه بحث مسلوب‌الاراده بودن دیده نمی‌شود، آن هم بنا بر دلایل متقن. 

توضیحات عسگر قاسمی آقباش وکیل خانواده ستایش درمورد این پرونده

عسگر قاسمی آقباش وکیل خانواده ستایش قریشی، می‌گوید: با این که موکل خانواده ستایش هستم، باید این را بگویم که اصلا به دنبال برنده شدن در این ماجرا نبوده و نیستم چون به هر حال این اتفاق تلخ رخ داده، اما شاید اعدام چیزی را حل نکند.

عسگر قاسمی آقباش حقوقدان و وكیل دادگستری كه وكالت خانواده ستایش قریشی را بر عهده دارد، به سوالاتی پیرامون چند و چون این پرونده پاسخ داد. بحشی از گفت‌وگو با او را در ادامه بخوانید:


با توجه به این كه خانواده ستایش افغان هستند، مراجعه این خانواده به ما از طریق اداره اتباع بود. به من و آقای عزیزمحمدی كه قاضی مشهوری در حوزه قتل هستند و نزدیك دو سال است در كسوت وكالت در حال فعالیت هستند، پیشنهاد این پرونده مطرح شد و ما هم آن را پذیرفتیم. ما دو بار بیشتر با این خانواده در دفتر ملاقات نداشتیم و دیدارهای دیگر در راهروهای دادگاه بوده است.

همراه با تعداد دیگری از افاغنه آمده بودند و توضیح مختصری درباره این موضوع دادند كه چه شده است. روایت، همان چیزی است كه قبل تر هم رسانه‌ای شده است، خانواده ستایش و امیرحسین همسایه بوده‌اند، ستایش برای بازی با خواهرزاده امیرحسین به خانه آنها رفته، خانواده امیرحسین خانه را ترك می‌كنند و هنگامی كه امیرحسین می‌بیند او تنهاست، به بهانه‌ای او را به طبقه بالا می‌كشاند، به او تعرض كرده و بعد هم او را می‌كشد.

ببینید من هیچ درخواستی مبنی بر این كه امیر حسین اعدام یا قصاص شود نداشتم. این را وجدانا می‌گویم. در جلسه دادگاه ما فقط ادله اثبات دعوی را مطرح كردیم، درخواست را هم موكول كردیم به اولیای دم كه آنها چه تقاضایی از دادگاه دارند. ما به عنوان وكیل نه درخواست قصاص داشتیم و نه اعدام. ما نقشی در این كه بخواهیم او را به اشد مجازات برساند یا نرساند، نداشتیم.

به هر حال خانواده ستایش، بر قصاص تاكید دارند، این را هم باید قبول كنیم كه اتفاق سختی برای آنها افتاده است.

آقباش در پاسخ به سوال این كه امیرحسین گفته هنگام ارتكاب قتل، مست بوده و متوجه نبوده چه می‌كند، نمی‌توانست تاثیری در حكم صادره داشته باشد؟، گفت: مستی و مسلوب‌الاراده بودن می‌توان در صدور حكم تاثیرگذار باشد، اما مساله اینجاست كه با این كه امیرحسین می‌گوید به قدری مشروب خورده بوده كه در اصطلاح «سیاه‌مست» بوده، در پرونده به نكاتی برمی‌خوریم كه بحث مسلوب‌الاراده بودن دیده نمی‌شود، آن هم بنا بر دلایل متقن. این كه شخصی متوجه نشود چه چیزی بر او می‌گذرد، زمانی پذیرفته می‌شود كه متهم اینطور در دفاعیاتش از جزییات قضیه مطلع نبوده و به آنها اعتراف نكرده باشد. امیرحسین در جای جای پرونده، نحوه ارتكاب عمل را توضیح داده و با جزییات آنها را تعریف كرده است. امیرحسین لحظه لحظه این اتفاق‌ها را یادش بوده. اینها یعنی بحث مستی یا مسلوب‌الاراده بودن، منتفی است.

آقباش در پاسخ به سوالی درباره این كه گفته می‌شود، امیر حسین به اختلال شخصیتی دچار است، می گوید: من تخصص نظر دادن درباره این موضوع را ندارم، اما در پرونده به این موضوع اشاره شده است. در پرونده شخصیتی او گفته شده، هوش كلامی وی 106 و غیركلامی 96 و هوش بهره كل 102 بوده است. اینها در پرونده آمده و حرفی از اختلال شخصیتی نشده است.

آقباش در پاسخ  به این این سوال كه اگر بر فرض، چنین اتفاقی برای فرزند خودشان رخ داده بود، باز هم تلاش می‌كردند از امیرحسین دفاع كنند؟، گفت: من به عنوان وكیل، پرونده امیرحسین را نمی‌پذیرفتم، چون وقتی پرونده را می‌خواندم و می‌دیدم كه دلایل كافی برای اثبات بی‌گناهی او وجود ندارد، این كار را نمی‌كردم. اما خب درباره این كه اگر از نزدیكان من بود، تلاش می‌كردم او را نجات بدهم باید بگویم بله طبیعی است كه اگر شخصی از نزدیكان شما مرتكب خطایی شود، با همه توانتان تلاش می‌كنید او را نجات دهید. با این حال، با این كه وکیل خانواده ستایش هستم، باید این را بگویم كه اصلا به دنبال برنده شدن در این ماجرا نبوده و نیستم، چون به هر حال این اتفاق تلخ رخ داده، یك كودك قربانی شده، خانواده‌هایی داغدار شده‌اند و شاید اعدام چیزی را حل نكند.

اصلا و مطلقا اعدام راهكار نیست. پرونده‌های زیادی را داشته‌ایم كه شامل اعدام بوده‌اند، اما بعد از آن هم دیده‌ایم كه چنین جرایمی تكرار شده‌اند. مساله اینجاست كه باید دید چه چیزی به انجام اینگونه جرایم و جنایات منجر می‌شود، باید عواملی كه فرد را به اینجا می‌رساند، برطرف كرد، نه این كه فقط به دنبال حذف فیزیكی افراد بود. منطقه زندگی امیرحسین، یك منطقه آسیب‌خیز بوده است كه مشابه چنین مناطقی را در كشورمان كم نداریم.

بیشتر كسانی كه دست به بزهكاری می‌زنند، بستر اجتماعی و زندگی خانوادگی مناسبی را ندارند و در این موضوع نمی‌شود شك كرد كه محیط زندگی ما در بزهكار شدن یا نشدن تاثیر دارد. نقش عواملی كه فرد را به بزهكاری می‌رسانند نباید نادیده گرفته شود، همانطور كه در همین ماجرای قتل ستایش، باید پرسید چرا باید یك پسر نوجوان با یك دختربچه تنها بماند؟ چرا باید یك پسر نوجوان زندگی مستقلی در طبقه بالای خانه‌شان داشته باشد؟ چرا باید به راحتی به مشروبات الكلی دسترسی داشته باشد؟ چرا خانواده یا مسئولان مدرسه نظارتی روی رفتار او نداشته‌اند؟ به انواع برنامه‌ها و فیلم‌های مستهجن دسترسی داشته است؟ همه اینها می‌تواند یك فرد را به بزهكار شدن هدایت كند.

به هر حال در قوانین، اصل شخصی بودن مجازات‌ها را داریم. یعنی خود فردی كه مرتكب عملی شده، باید مجازات شود و نمی‌توان آن را به دیگران تعمیم داد. هر شخصی مسئول اعمال خودش است و این بحث هم در نظام‌های حقوقی مختلف و هم در فقه ما پذیرفته شده است. شاید بهتر است كه عوامل تاثیرگذار در این قضیه هم بیشتر شناسایی شود، اما نظام حقوقی ما فعلا چنین امكانی را ندارد كه ریشه‌ها را ارزیابی كند و سهمی را به این اختصاص بدهد كه كم‌سوادی، كم‌توجهی، اعتیاد، معیشت، فقر اقتصادی، محیط نابسامان و ... از منظر جرم‌شناسی در بزهكار بودن یك شخص چقدر تاثیرگذار بوده است.

حكم امیرحسین در دو بخش صادر شده، یكی قصاص و دیگری اعدام. اگر اولیای دم، قصاص را ببخشند، باز هم بحث اعدام بر جای خودش باقی است، چون حدود الهی تعطیل نمی‌شوند. با این حال، توبه پیش‌بینی شده، ولی فكر می‌كنم وضعیت پرونده او به گونه‌ای نیست كه بشود از آن استفاده كرد. با این حال، اگر خانواده اعلام رضایت كند، شاید چنین راه نجاتی بشود، پیدا كرد.

بعد از این كه این رای صادر شد، صحبت‌های زیادی با این خانواده داشتم و حتی گفتم هر مبلغی را كه شما بخواهید می‌شود برای رضایت درخواست كرد، اما این خانواده مطلقا به رضایت فكر نمی‌كنند. حتی حاضر نیستند درباره این موضوع حرفی زده شود و یكی دو بار كه این موضوع را مطرح كردیم، حال مادر ستایش بد شد و گفتند اصلا چنین چیزی را نمی‌پذیرند.

من چند بار كه با پدر ستایش حرف زدم، از ایرانی‌ها ابراز خرسندی و رضایتمندی دارند. اما به هر حال، این پرونده با ابعاد تلخی كه داشته، رسانه‌ای شده و شاید فشارهایی از طرف جامعه افغان‌ها در این قضیه وجود داشته باشد. اما من خودم فكر می‌كنم این كه بخواهیم اینطور نگاه كنیم كه ما ایرانی هستیم و آنها افغان، كمكی به روند پرونده نكند، نه برای ما نه برای جامعه افغان. چون خود ایرانی‌ها هم خیلی با این موضوع ابراز همدردی كردند و این اتفاق برای همه ما تلخ بود.


گردآوری: گروه خبر سیمرغ
seemorgh.com/news
منبع: khabaronline.ir