بحران هویت و کمبود مشاور در مدارس
سال گذشته بود که عباسعلی باقری مدیرکل آموزش و پرورش شهر تهران در شورای شهر از آمار کمّی در این رابطه پرده برداشت و گفت: "در حال حاضر رفتار پرخطر در میان پسران ما در مقطع متوسطه اول 19.7 درصد است. خشم بالا در میان دخترهای ما 19.6 درصد است که این ارقام نشان میدهد وضعیت خوبی وجود ندارد. حدود 66 درصد از دانشآموزان ما در پاسخ به این سوال که اگر مشکلی برای شما پیش بیاید چه کسی به شما کمک خواهد کرد به جای خانواده، همسالان و دوستان خود را معرفی کردند که این نشان از این دارد که بچههای ما نقش خانواده را کمرنگ میبینند".
بسیاری از کارشناسان معتقدند آسیبهای اجتماعی تهدیدی در کمین دانشآموزان است و در شرایطی که دانشآموزان دوره متوسطه دوم با انواع مختلف آسیبهای اجتماعی و بحرانهای رفتاری مواجهند در این دوره مشاور در مدارس وجود ندارد و مشاوران برای اجرای هدایت تحصیلی در پایه نهم به دوره متوسطه اول منتقل شدهاند.
در بحث آسیبهای اجتماعی دانشآموزان از سیگار کشیدن نوجوانان تا خودزنی آنان، وضعیت آموزش و پرورش در مواجهه با این تهدیدات و میزان اثرگذاری برنامههای طراحی شده با محمدحسن طالبی سرگروه روانشناسی و مشاوره وزارت آموزش و پرورش به گفتوگو نشستیم.
در دوره دوم متوسطه به دلیل حضور اغلب مشاوران در دوره متوسطه اول و اجرای هدایت تحصیلی با کمبود مشاور مواجهیم این در حالی است که در دوره متوسطه دوم آسیبهای مختلفی دانشآموزان را تهدید میکند، کمبود نیروی مشاور در دوره متوسطه دوم چه تبعاتی را به ویژه در بحث آسیبهای اجتماعی به همراه داشته است؟
طالبی: به نکته قابل تأملی درباره تأثیر مشاوران در دورههای مختلف اشاره کردهاید اینکه حضور مشاوران در تمامی مقاطع تحصیلی در مدارس کشور الزام است خود به عنوان یک اصل است اما صرفاً حضور مشاوران در تمامی مقاطع تحصیلی نشان دهنده عاری بودن مدارس از آسیب نیست.
* فشار گروه همسالان در مواجهه نوجوانان با آسیبهای اجتماعی
همواره یکی از مهمترین دلایلی که سبب به وجود آمدن انواع آسیبهای اجتماعی میشود گروه همسالان و به خصوص تأثیرپذیری این طیف از جامعه است که به سمت کشف هویت اجتماعی و هویتهای درونی خود میروند این مسئله زمینهساز فراهم شدن رفتارهای پرخطر دیگر است. البته که گروه همسالان یکی از دلایل به وجود آمدن این شرایط است در حالی که همین نوجوان همواره از طرف فشار گروه همسالان، طغیان علیه والدین، فرار از مشکلات زندگی، آشفتگیهای عاطفی دوران نوجوانی، درونگرایی، حس کنجکاوی نوجوانان، رفع موقتی مشکلات، تفریح، فشارهای گروههای همسالان و کاهش درد به نوعی در معرض تهدید و خطر هستند این موضوع هم مورد تأکید است که مشاور به عنوان یک همراه میتواند زمینهساز کمتر کردن آسیبهای اجتماعی برای نوجوان و دانشآموزان باشد.
در مصاحبهای به موضوع افزایش تمایل به مصرف مواد مخدر در نوجوانان و جوانان اشاره کردید، هماکنون مهمترین عوامل در افزایش تمایل نوجوانان به مواد مخدر چیست و آیا میتوان مدعی شد شرایط اجتماعی در این مسئله تأثیرگذار است؟ سطح فرهنگ یا فقر چه تأثیری در گرایش به مواد مخدر دارد؟
طالبی: این نکته را باید بدانیم که تمایل به مصرف مواد مخدر از دیرباز همواره وجود داشته است و نمیتوان صرفا و به وضوح با شرایط اجتماعی آن را مرتبط کرد اما نکته قابل تأمل این است که وجود مخدرهای نوظهور زمینهساز شرایط بهوجود آمده است و از همه مهمتر عدم آگاهی دانشآموزان و نوجوانان از وابستگی به این نوع مخدر (نوظهور) زنگ خطر را برای آنها به صدا درآورده است.
یک نوجوان کمتر علائم و مخاطرات مواد و داروهایی را که مصرف میکند، میداند و شاید حتی به نوعی از گروه همسالان این حرف را شنیده باشد و دهان به دهان چرخیده باشد که هیچ نوع سند علمی و آکادمیک ندارد و با توجه به اینکه یکی از ویژگیهای نوجوانی اعتماد کامل به خود و استقلال طلبی است این را برای خود نوعی عار میداند که مسائلی را از دیگران بپرسد برای همین درگیر این مشکلات و آسیبها خواهند شد.
بیشتر از آنکه شرایط جامعه را تأثیرگذار بدانیم، مسائلی همچون عدم آگاهی و ویژگیهای خاص نوجوانی (استقلال طلبی و خودمحوری) و از همه مهمتر عدم آگاهی و به روز بودن مربیان و مشاوران که به نوعی با سیستم دانشآموزان در ارتباط هستند، در این زمینه تأثیر دارند اما درباره سوالی که گفتید فقر و فرهنگ چه تأثیری دارد، لازم است به این نکته اشاره کنم مخدرهای نوظهور نه فقیر میشناسد و نه فرهنگ و بسترساز اعتیاد در جامعه است نکته مهمتر اینکه شما در شمالیترین بخش پایتخت معتاد میبینید و در جنوبیترین نقطه نیز نمایان است و لازمه آن دست در دست هم دادن مسئولان در جهت آموزشهای همگانی و فراگیر برای همه اقشار از سنین مختلف تا بزرگسالی و اطلاعرسانی کلی است.
علاوه بر مسئله گرایش به موادمخدر، طبق بررسیهایی که گروه روانشناسی و مشاوره انجام داده است بیشترین مشکلات و اختلالهای رفتاری دانشآموزان در حیطه چه مسائلی است؟
طالبی: بیشترین مشکلات و اختلالهایی که به نوعی در بین جوامع و نوجوانان با توجه به مطالعات بینالمللی با آن برخورد میکنیم در پسران و دختران کاملاً متفاوت است. در پسران به نوعی فراوانی سوءمصرف مواد، پرخاشگری، بدبینی، وسواس و افسردگی بیشترین فراوانی را دارد و در دختران افسردگی، اضطراب، استرس، اختلال خوردن (پرخوری و کم خوری) و اعتیاد به وفور دیده میشود که اعتیاد خود به نوعی با دیگر رفتارها همپوشی دارد به عنوان مثال در خانمها افسردگی، اضطراب و کاهش درد ناشی از مشکلات سبب افزایش گرایش به مصرف مواد مخدر میشود.
در بحث اختلالهای هویتی، استفاده از فضای مجازی و دلزدگی از فرهنگ خودی و تمایل به سبک و روش زندگی غربیها شاهد چه شرایطی در بین دانشآموزان هستیم؟
طالبی: ما دائم در حال رشد هستیم و در هر صورت این روند رشد و پیشرفت نخواهد ایستاد اما ضروری است بدانیم که ما نمیتوانیم خودمان متوقف شویم و توقع داشته باشیم نوجوانان و دانشآموزان هیچ پیشرفت و رشدی نداشته باشند لازمه آن شناخت بهتر علوم جدید، آشنایی با فنون مختلف (به عنوان مثال فضای مجازی) است اینکه کشورهای دیگر بودجه و هزینههای فراوانی را خرج نگهداری از فرهنگ تازه و نوپای خود میکنند و بخشهای هیجانی نوجوانان و کودکان و فرزندان ما را به سمت خود میکشاند طبیعی است این ایراد از ما و کمکاریهای ماست که نتوانستیم به معانی خاص کلمه آموزشهای لازم در زمینه ارزشهای مختلف فرهنگ و سبک زندگی خود و تعهد و پایبندی به آن را آموزش دهیم.
در دوره متوسطه اول که مشاوران حضور دارند به گفته برخی کارشناسان عمدتاً درگیر مباحثی همچون هدایت تحصیلی هستند آیا مشاوران مدارس در بحث آسیبهای اجتماعی وظایفی را بر عهده دارند یا این مسئولیت در حیطه دفتر پیشگیری از آسیبهای اجتماعی تعریف شده است؟ آیا این دفتر نیروهای اجرایی در مدارس دارد؟
طالبی: در طراحی مسیر زندگی تحصیلی ــ شغلی آنچه از اهمیت بسزایی برخوردار است انطباقپذیری و هویت یابی نوجوانان است اینکه مشاوران بیشترین اهمیت خود را صرف هدایت تحصیلی میکنند این است که به نوعی به صورت سیستمی با آینده کشور مرتبط است دانشآموزان در حالی که به صورت رسمی و علمی و از روی علاقه و توانایی هدف خود را به صورت مدیریت شده انتخاب میکنند و اینکه دارای اهداف بلند مدت هستند در این دوره دچار چالشهایی نظیر بحرانهای هویتی، عدم انطباقپذیری، نداشتن دغدغه، امید به آینده و اینکه چشمانداز درستی نسبت به آینده ندارند از میزان امیدواری آنان کاسته شده و رو به سمت آسیبهایی نظیر انواع اختلالهای رفتاری و خلقی از جمله افسردگی، اضطراب وجودی، ناامیدی، گرایش به مصرف مواد و خودکشی روی میآورند در این زمینه مشاور میتواند تحریک جهانبینی دانشآموزان، افزایش انطباقپذیری و دغدغه ورزی آنان، کنجکاوی و میزان کنترل امورشان را بالا برده و بر سطح تعهد و مسئولیتپذیریشان در راستای حل مشکلات یا راهبرد مقابلهای مسئله مدار بیفزایند.
گردآوری: گروه خبر سیمرغ
seemorgh.com/news
منبع: tasnimnews.com