چیزهایی هست كه نمی‌دانی
اما «چیزهایی هست كه نمی‌دانی» یك نمونه عالی و جذاب از این سینماست كه با وجود درونمایه‌های فلسفی و پیچیده‌اش، قصه سرراستی را به مخاطبش عرضه می‌كند و هرگز....
                                                         
نزدیک شدن به مخاطب با دوری از کلیشه‌ها
جام جم آنلاین: یكی از فیلم‌هایی كه با پایان یافتن جشنواره فجر روی پرده سینماها رفته، فیلمی است روشنفكرانه با عنوان «چیزهایی هست كه نمی‌دانی» به كارگردانی فردین صاحب‌زمانی.
 
وقتی از سینمای روشنفكرانه سخن به میان می‌آید، همواره مخاطب با اضطراب و نگرانی با آن مواجه می‌شود و تصور می‌كند فیلم روشنفكرانه، اثری است خواب‌آور، خسته‌كننده و پرادعا كه هرگز از دیدن آن، لذتی به تماشاگر منتقل نمی‌شود و باید برای فهم و درك آن كتاب خواند و ابهاماتش را در نقدهای منتقدان جستجو كرد.
این تعریفی است كه از سینمای روشنفكرانه در ایران رونق و جریان دارد. هرگز تصور نمی‌شود یك فیلم روشنفكرانه ـ كه صرفا برای سرگرمی مخاطب ساخته نشده و واجد پیام‌های معنوی است ـ بتواند دارای لحنی شیرین و مورد پسند هم باشد.
مهم‌ترین دلیل شكل‌گیری چنین ذهنیتی، بی‌گمان فیلم‌های ضعیفی بوده‌اند كه با ادعای سینمای روشنفكری عرضه شده‌اند و تماشاگران‌شان را سرخورده كرده‌اند.

اما «چیزهایی هست كه نمی‌دانی» یك نمونه عالی و جذاب از این سینماست كه با وجود درونمایه‌های فلسفی و پیچیده‌اش، قصه سرراستی را به مخاطبش عرضه می‌كند و هرگز او را خسته نمی‌كند و اتفاقا ویژگی‌های یك اثر سرگرم‌كننده را هم دارد.
این سخت‌ترین كاری است كه یك كارگردان می‌تواند انجام دهد؛ یعنی با وجود دیدگاه‌های جدی‌ای كه قرار است در قالب یك فیلم مطرح و عمومی شود، از راز جذابیت سینما نیز غافل نمی‌شود و همواره سعی در درگیر كردن مخاطبش دارد.
چیزهایی هست كه نمی‌دانی از جنبه‌های گوناگونی قابل تفسیر است. قهرمان قصه یك راننده آژانس است كه ساعت‌ها با آدم‌های مختلفی از تیپ‌های گوناگون اجتماع همكلام است اما در لاك خود فرو رفته و سعی در دوری از دنیای آدم‌ها دارد. او تنهاست و خلوتش را هیچ كس بر هم نمی‌زند.
حاصل این خلوت خودخواسته، زندگی‌ای است بدون امید و بی‌هیچ‌گونه چشم‌اندازی از آینده.  
سیما زنی است كه زمانی دلبسته علی (راننده آژانس) بوده و حالا در تلاشی مذبوحانه می‌كوشد توجه مرد را به خود جلب كند كه موفق به این كار نمی‌شود.

سكانس نسبتا طولانی مربوط به گفت‌وگوی این دو در اتومبیل علی، یكی از افتتاحیه‌های بسیار خوب این فیلم است كه هم فضای نامتعارف اثر و هم شخصیت اصلی و روحیات و طرز تفكرش را به نمایش می‌گذارد.
سیما انرژی زیادی خرج می‌كند تا بتواند گذشته را یك بار دیگر بازسازی كند، اما هر اندازه حرف‌های گذشته را پیش می‌كشد، چنین به نظر می‌آید كه علی دارد از او دورتر می‌شود. خلوتی كه علی برای خودش ساخته، توام با نوعی جهان‌بینی به هستی است.

او ترجیح داده به طور كلی دور از همه چیز باشد و بگذارد جهان و پیرامونش كار خود را بكنند و او نیز به همین حداقل‌ها راضی باشد. اینهاست كه از علی شخصیتی عجیب و غریب ساخته است.

با این‌كه مشخص است گرایش‌های روشنفكری دارد و آدمی اهل مطالعه است، اما در یك آژانس كار كرده و با بیوك خود، مسافرانش را جابه‌جا می‌كند.
دقت در شخصیت علی و نوع نگاه او به جهان، ما را با بعدهای تازه‌ای از معناهای فیلم آشنا می‌كند. صفتی كه می‌توان به این نوع افسردگی و دوری از اجتماع داد، نوعی واكنش و حتی اعتراض نسبت به نبود تحقق آرزوها و خواست‌های شخصی است. جالب اینجاست كه كارگردان با هوشمندی، این افسردگی را در شرایطی پارادوكسیكال به تصویر می‌كشد.
علی كه خلوت‌گزیده و كم‌سخن است، شغل رانندگی را برای خود انتخاب كرده است؛ شغلی كه علی
به واسطه آن، هر شب با آدم‌های بسیاری ارتباط می‌گیرد و سازنده فیلم نیز با گزینش مسافرانی خوش‌خلق و خوش‌سخن قصد داشته او را از این پیله تنهایی رها كند.

فیلم‌های بسیاری در تاریخ سینمای ایران و جهان‌اند كه شخصیت محوری‌شان در شرایطی مشابه شخصیت اصلی این فیلم است.
از نمونه‌های قدیمی‌ای مانند «راننده تاكسی» مارتین اسكورسیزی (با توجه به این نكته كه صاحب‌زمانی كارگردان این فیلم، چند سال قبل فیلمنامه این اثر را هم به فارسی ترجمه كرد) تا «خشت و آینه» ابراهیم گلستان، «شب روی زمین» جیم جارموش و «طعم گیلاس» و حتی «نسل سوخته» ساخته رسول صدرعاملی.

این فیلم‌ها با موضوع قرار دادن شخصیتی درونگرا و قرار دادنش در موقعیت‌های مختلف به واسطه ارتباطات گسترده، هم جذابیت‌آفرینی می‌كنند و هم از این زاویه، شرایط جامعه را به تصویر می‌كشند بنابراین نكته‌ای كه ابتدای نوشته آمد، درباره این‌كه چیزهایی هست كه نمی‌دانی، تعریف و مدل تازه‌ای از سینمای روشنفكرانه را ارائه می‌كند و ناظر بر این واقعیت است.

تصویری كه فردین صاحب‌زمانی از آدم‌ها و جامعه‌اش نشان می‌دهد، به دور از سیاه‌نمایی‌های رایج، در كنار نمونه‌های رئالیستی،  تصویری دقیق و بی‌طعنه و كنایه است.
فردین صاحب‌زمانی با سابقه نقدنویسی و ترجمه در مطبوعات و نشریه‌های تخصصی سینما، در اولین گام حرفه‌ای‌اش مطمئن و تاثیرگذار نشان می‌دهد و امیدواری‌ها را درباره خودش بالا می‌برد.

چیزهایی هست كه نمی‌دانی نشان می‌دهد چگونه می‌توان بدون متوسل شدن به مایه‌های سینمای تجاری، اثری سرگرم‌كننده ساخت و نیز ثابت می‌كند برای رسیدن به سینمای روشنفكرانه و قابل تامل الزاما نباید خود را اسیر كلیشه‌های رایج كرد كلیشه‌هایی كه اولین تاثیرشان، فراری دادن تماشاگر از سینماست. در این مسیر نباید از همفكری و همراهی علی مصفا غافل شد.
او كه امسال نیز با كارگردانی «پله آخر» قابلیت‌های خود را به نمایش گذاشت، در فیلم صاحب‌زمانی با بازی خویشتن‌دار خود، كمك بسیاری به درآمدن و خلق این فضا كرده است.

در كنار او لیلا حاتمی است كه در یكی از بهترین نقش‌آفرینی‌های دوران حرفه‌ایش عالی عمل می‌كند و در سكانس‌های میانی وارد فیلم شده و زندگی قهرمان داستان را دستخوش تحولی تازه می‌كند.
از زاویه‌ای دیگر اگر نگاه كنیم، چیزهایی هست كه نمی‌دانی را می‌توانیم در زمره فیلم‌های ارزان این سینما قلمداد كنیم. اغلب صحنه‌های این اثر در شب می‌گذرند و حوادث نیز به گونه‌ای نیستند كه برای خلق آنها كارگردان بخواهد حداقل از حیث تولید به دردسر بیفتد.
این فیلم باقابلیت و ارزشمند كه در جشنواره كارلووی‌واری هم برنده جایزه هیات داوران شد، می‌تواند الگوی بسیار خوبی باشد برای سینماگرانی كه مدام از كمبود امكانات می‌نالند و تصور می‌كنند ساخته شدن فیلم خوب، بسته به امكانات و سرمایه‌های هنگفت است.
صاحب‌زمانی به جای خلق صحنه‌های اكشن و پرخرج یا لوكیشن‌های عجیب و غریب، با رنگ‌آمیزی دقیق و طراحی صحنه خلاقانه، از پیله تنهایی شخصیت اصلی‌اش فضایی می‌سازد كه در كمتر فیلمی از سینمای ایران چنین جلوه‌گری و سلیقه‌ای دیده‌ایم.
او خود تجربه طراحی صحنه هم دارد و خیلی خوب می‌داند چه ارتباط گسست‌ناپذیری میان صحنه و فضاسازی است.

مزیت دیگر فیلم او قرار دادن بازیگران در موقعیت‌هایی است كه برای ابراز خلاقیت‌هایشان بتوانند آزادانه عمل كنند. این را می‌توان از شیوه نقش‌آفرینی علی مصفا، مهتاب كرامتی و لیلا حاتمی فهمید.



گردآوری: گروه فرهنگ و هنر سیمرغ
www.seemorgh.com/culture   
منبع: jamejamonline.ir


مطالب پیشنهادی:
گفتوگو با کارگردان فیلم «چیزهایی هست كه نمیدانی»
عکس‌های جدید فیلم جنجالی و پرحاشیه «قلاده‌های طلا»
عکس‌های «پله آخر» ساخته علی مصفا/ با حضور لیلا حاتمی با دو چهره متفاوت
نگاهی به فیلم «سلام بر فرشتگان»
کسی برای اسب مرده گریه نمی‌کند!