بالا
دوستان من، هیچ صحنه ای از این افسرده کننده تر وجود ندارد. برای معرفی این کمدی بلند، کارمندان دیزنی تصمیم گرفتند تا با نشان دادن دوستی طولانی مدت و عشق....

                                                         
فیلم های دیزنی همیشه سرگرم کننده و بامزه نیستند. گاهی اوقات، این فیلم های کودکانه، از صحنه های ناراحت کننده برخوردار هستند. البته، در پایان، تمام این صحنه های غمگینش با شادی تمام می‌شوند. البتّه، این امر از واقعیت تلخ داستان نمی‌کاهد. در اینجا به 10 عدد از این لحظات اشاره می‌کنیم.

10. هنگامی‌که باز می‌فهمد، فقط یک اسباب بازی است- داستان اسباب بازی
آیا می‌توانید تصور کنید که وارد جهانی شده اید، که در آن واقعی نیستید؟ چنین اتفاقی در اولین داستان مجموعه اسباب بازی ها برای باز رخ می‌دهد. به لطف یک تبلیغ تلویزیونی نامناسب، باز می‌فهمد که او یک باز واقعی نیست. بلکه فقط یک اسباب بازی ساده است. این اتفاق و دریافت حقیقت سبب می‌شود تا باز گرفتار افسردگی عمیقی شود. البته، هنگامی‌که او تلاش می‌کند تا با پریدن از بالای پله ها، واقعی بودن خود را به اثبات برساند و در این راه شکست می‌خورد، بیننده را به افسردگی عمیقی فرو می‌برد.

داستان اسباب بازی

9. جمع آوری مالیات توسط اسکیپی- رابین هود
این تصویر را در ذهن خود تجسم کنید: تولد یک خرگوش فقیر و بیچاره است. به عنوان هدیه، یک سکه به او می‌دهند- تا هر چه را که دوست دارد، بخرد. او هیجان زده می‌شود- واقعا هیجان زده می‌شود. سپس، ناگهان کلانتر ناتینگهام سر می‌رسد و سکه را به جای مالیات از دست او می‌رباید. اسکیپی کوچک (نام این خرگوش است)، با قلبی شکسته، سکه خود را از دست می‌دهد. اما رابین هود در نهایت به او کمک می‌کند.

رابین هود

8. روباهی که در گوشه ای رها شده است- روباه و سگ شکارچی
در آغاز این فیلم، یک روباه قرمز یتیم (تاد) را می‌بینیم که خانه ای جدید برای خود در منزل بیوه تویید می‌یابد؛ همه خبر خوب همین است ... این تا زمانی است که خانم تویید تصمیم می‌گیرد او را رها کرده و به حال خود بگذارد. در حالیکه خانم تویید فکر می‌کند، این به نفع روباه کوچک است، اما تاد هنگام روبه رو شدن با دنیای واقعی و فرار از نرفتن به زیر چرخ های اتومبیل، لحظات سختی را تجربه می‌کند.

روباه و سگ شکارچی

7. هفت بچه گربه برای فروش- الیور و همراهان
در آغاز فیلم، مجموعه ای از بچه گربه های ناز را می‌بینیم، که در جعبه ای قرار داده شده و برای فروش به رهگذران در کنار خیابان گذاشته شده اند. با گذشت زمان، قیمت جعبه کاهش پیدا می‌کند تا به "مجانی" تبدیل می‌شود. با این وجود، الیور قصه ما هیچ کسی را پیدا نمی‌کند و خیس زیر باران رها شده و یتیمی‌ تنها باقی می‌ماند.

 الیور و همراهان

6. دیو می‌میرد- دیو و دلبر
پس از نبردی دلخراش با گاستون، دیو بر دشمن خود غلبه کرده و تصمیم می‌گیرد تا از این دنیا رخ بر بندد. این انتخاب بدی است، زیرا گاستون برگشته و از پشت به او خنجر می‌زند. این زخم بسیار عمیق است و سبب می‌شود تا دیو در آغوش بلا جان خود را از دست دهد. خدا را شکر که بلا به موقع جمله "من تو را دوست دارم"، را در گوش دیو زمزمه می‌کند، و دیو را به این دنیا باز می‌گرداند.

دیو و دلبر

5. دامبو مادرش را در قفس ملاقات می‌کند
هنگامی‌که مادر دامبو از پسر گوش درازش در مقابل دسته ای پسر شرور دفاع نمود، او را گرفته و در قفس زندانی کردند. پس از مدّتی، دامبو مادر خود را در یک قفس سیرک می‌بینید و این صحنه بسیار غم انگیز است و در پایان از او خداحافظی می‌کند. چرا ما انسان ها باید تا این حد بی رحم باشیم؟
دامبو

4. مرگ مادر بامبی
من دلیل این امر را نمی‌دانم که چرا کارکنان دیزنی علاقه به نشان دادن شخصیت های یتیم دارند. نزدیک به 70 سال است که داستان تراژیک مرگ مادر بامبی به کودکان سراسر دنیا نشان داده می‌شود. و آنها را بدین گونه با مفهوم مرگ آشنا می‌سازند. مهم نیست الان در چه سنی هستید، امّا حتما این صحنه را به یاد می‌آورید، که پدر بامبی به او می‌گوید: "بامبی من، مادرت دیگر نمی‌تواند کنار تو باشد". در این لحظه احساس می‌کنید که بخشی از وجود شما می‌میرد.

بامبی

3. وال- ای تنها
به عنوان یک ربات، وال- ای قلب بسیار بزرگی دارد. چنین حقیقتی است که وجود او را در زمین بی آب و علف، ناراحت کننده تر می‌سازد. روزها و روزها می‌گذرد و وال- ای با دقت تمام، کارهایی را که برایش برنامه ریزی شده است، انجام می‌دهد.. امّا جایی در میان این مدارها، شما می‌توانید دریابید که او چقدر تنهاست. در تمام این تنهایی، او همراهی نیز دارد: سوسک دوست داشتنی او.

وال-ای

2. مرگ موسافا- شیر شاه
خب، ما چه چیزی می‌دانیم؟ یک قهرمان یتیم دیگر از شرکت والت دیزنی! برای هر کودک 8 ساله، دیدن چنین صحنه ای احساساتی از سیمبای نوزاد که زیر بازوی پدر مرده خود با پوزه او را می‌مالد، هر فردی را از خود بیخود می‌کند. و ترومای مادام العمری را برای سیمبای کوچک ایجاد می‌کند. البتّه، هر چند اِسکار سیمبا را قانع می‌سازد که مرگ پدرش تقصیر اوست، امّا این فقط نمکی است که بر زخم غم از دادن پدر ریخته می‌شود.

شیرشاه

1. صحنه آغازین- بالا
دوستان من، هیچ صحنه ای از این افسرده کننده تر وجود ندارد. برای معرفی این کمدی بلند، کارمندان دیزنی تصمیم گرفتند تا با نشان دادن دوستی طولانی مدت و عشق میان کارل فریدریکسون و همسر احتمالی او، انتظارات بینندگان را برآورده سازند. و هنگامی‌که ما غرق در صحنه احساسی رابطه میان این دو می‌شویم، کارگردان ما را از خواب بیدار می‌سازد. واقعا ممنون!

بالا


تهیه و ترجمه: گروه فرهنگ و هنر سیمرغ
www.seemorgh.com/culture   
اختصاصی سیمرغ

مطالب پیشنهادی:
5 قصه پریان که واقعی بودند!! +عکس
10 تا شخصیت زشت اما دوست‌داشتنی سینمای هالیوود!! (+عکس)
10 صحنه از فیلم‌های ‌هالیوود که حتی مردها را هم به گریه انداختند!! (+عکس)
شرم‌آورترین فیلم‌های بازیگران اسکاری هالیوود! (+عکس)
10 فیلمی‌ كه یک فرد سنگدل هم قطعا از دیدنش لذت خواهد برد!! (+عکس)