بازی بزرگان
بیشتر اوقات دست تقدیر مشخص كرده كه غولها در فیلم یار و یاور هم باشند یا اینكه رو در روی هم بایستند و برای هم شاخ و شانه بكشند. محض نمونه، به این 6 زوج برتر بازیگری كه برایتان تدارك دیدهایم، نگاهی بیندازیم.
استیو مك كوئین/ پل نیومن
آسمانخراش جهنمی(1974)
جالب اینكه این 2 اسطوره مو مجعد و چشم آبی بازیگری دراولین بازیهایشان هر دو در " كسی آن بالا مرا دوست دارد" (1956) ظاهر شده اند؛ هر چند كه نیومن اصلا با این نقش به عالم سینما معرفی میشود و مك كوئین همیشه تلخ هم نقشی بسیار كوتاه در این فیلم رابرت وایز دارد. به هر حال روزگار میگذرد تا نوبت به "بوچ كسیدی و ساندس كید" (1969) جورج روی هیل میرسد. مك كوئین اولین انتخاب برای نقش ساندس كید بود و قرار بود در مقابل پل نیومن بازی كند اما مك كوئین اصرار میكند كه نام او در كنار نام نیومن توی پوستر و بالاتر از عنوان فیلم قرار بگیرد؛ طوری كه هیچ كدام نسبت به دیگری برتری نداشته باشند. به هر حال با بهانهها و بدبینیهای همیشگی استیو مك كوئین، این رویایی اتفاق نیفتاد و در عوض، رابرت ردفورد جوان و تازه كار به پیشنهاد شخص نیومن، نقش ساندیس را جاودانه كرد. اما درست 5 سال بعد بالاخره مك كوئین روی "آسمانخراش جهنمی" بدقلقی اش را كنار میگذارد و با پل نیومن همبازی میشود و دیگر به طراحی پوستر و اینكه نامش در سمت چپ بیاید یا راست، گیر سه پیچ نمیدهد؛ همین فیلمی كه همزمان با مرگ نیومن از شبكه 3 پخش شد.
جالب اینكه این 2 اسطوره مو مجعد و چشم آبی بازیگری دراولین بازیهایشان هر دو در " كسی آن بالا مرا دوست دارد" (1956) ظاهر شده اند؛ هر چند كه نیومن اصلا با این نقش به عالم سینما معرفی میشود و مك كوئین همیشه تلخ هم نقشی بسیار كوتاه در این فیلم رابرت وایز دارد. به هر حال روزگار میگذرد تا نوبت به "بوچ كسیدی و ساندس كید" (1969) جورج روی هیل میرسد. مك كوئین اولین انتخاب برای نقش ساندس كید بود و قرار بود در مقابل پل نیومن بازی كند اما مك كوئین اصرار میكند كه نام او در كنار نام نیومن توی پوستر و بالاتر از عنوان فیلم قرار بگیرد؛ طوری كه هیچ كدام نسبت به دیگری برتری نداشته باشند. به هر حال با بهانهها و بدبینیهای همیشگی استیو مك كوئین، این رویایی اتفاق نیفتاد و در عوض، رابرت ردفورد جوان و تازه كار به پیشنهاد شخص نیومن، نقش ساندیس را جاودانه كرد. اما درست 5 سال بعد بالاخره مك كوئین روی "آسمانخراش جهنمی" بدقلقی اش را كنار میگذارد و با پل نیومن همبازی میشود و دیگر به طراحی پوستر و اینكه نامش در سمت چپ بیاید یا راست، گیر سه پیچ نمیدهد؛ همین فیلمی كه همزمان با مرگ نیومن از شبكه 3 پخش شد.
داستینهافمن/ رابرت دنیرو
سگ را بجنبان (1997) / خفتگان (1996)
در " سگ را بجنبان" هافمن و دنیرو به ترتیب نقشهای استنلی ماتس –تهیه كنندههالیوود- و كنراد برین –حل و فصل كننده رسواییهای چهرههای سیاسی- ظاهر میشوند كه در قالب زوج با نمكی مسئولیت خطیری پیش روی دارند. چیزی به انتخابات نمانده و این دو باید سرپوشی برای رسوایی اخلاقی رییس جمهور وقت آمریكا پیدا كنند. چهره هافمن با آن عینكش و لبخند منحصر به فرد دنیرو را در نظر بگیرید تا متوجه بشوید كه با فیلمی مفرح و كمدی رو به رو هستید و این ماجرا كاملا برعكس همبازی شدن این دو تریلی به نام "خفتگان" است. این را فقط باید مدنظر داشته باشید كه كارگردان هر 2 فیلم، برای لوینسن است. دنیرو و هافمن به ترتیب در نقش پدر عروس خانم و پدر آقای داماد در كمدی " ملاقات با خانواده فاكر" ( 2004) هم با یكدیگر همبازی شده اند.
گری كوپر/ برت لنكستر
وراكروز (1954)
اصلا از اول ساخت وسترن پر اهمیت رابرت آلدریچ، یك جور مصالحه در كار بوده است. لنكستر به خاطر اینكه خودش جزو تیم تهیه كنندگی بوده، با رضایت كامل حاضر شده كه اسم كوپر در اول تیتراژ و پوسترهای فیلم بخورد چون شك نداشته كه اسم او پولساز تر است و حدسش هم كاملا درست بود. او باز هم پیش خودش ازاین جور محاسبهها میكند تا مبادا ضرر كند. یكی از تاریخی ترین دوئلهای تاریخ سینما را همین كوپر و لنكستر در پایان این فیلم كه آن به نوعی اولین وسترن اسپاگتی – وسترنهای ایتالیایی مثل "به خاطر یك مشت دلار" و ...- تاریخ سینما میدانند، انجام میدهند.
اصلا از اول ساخت وسترن پر اهمیت رابرت آلدریچ، یك جور مصالحه در كار بوده است. لنكستر به خاطر اینكه خودش جزو تیم تهیه كنندگی بوده، با رضایت كامل حاضر شده كه اسم كوپر در اول تیتراژ و پوسترهای فیلم بخورد چون شك نداشته كه اسم او پولساز تر است و حدسش هم كاملا درست بود. او باز هم پیش خودش ازاین جور محاسبهها میكند تا مبادا ضرر كند. یكی از تاریخی ترین دوئلهای تاریخ سینما را همین كوپر و لنكستر در پایان این فیلم كه آن به نوعی اولین وسترن اسپاگتی – وسترنهای ایتالیایی مثل "به خاطر یك مشت دلار" و ...- تاریخ سینما میدانند، انجام میدهند.
مارلون براندو / رابرت دنیرو
امتیاز (2001)
بازی در فیلم "امتیاز"، آخرین نقش آفرینی تمام و كمال مارلون براندو – اسطوره افسانه ای بازیگری- بود كه اولین همبازی شدن او با دنیرو هم به شمار میرفت. در امتیاز، این 2 نقش 2 یار و یاور را در اجرای نقشه یك سرقت بازی میكنند. جالب این است كه كه این دو معتقد بودند كه فیلمنامه ای كه كارگردان فیلم – فرانك آز- برای ساخت در دست داشته ، ضعیف بوده و در نتیجه، بیشتر دیالوگهایی كه این دو در صحنههای مشترك شان به زبان میآورند، فی البداهه بوده. براندو و دنیرو رابطه خوبی سر صحنه داشته اند و معروف است كه براندو شوخیهای درست و درمانی با دنیرو میكرده.
بازی در فیلم "امتیاز"، آخرین نقش آفرینی تمام و كمال مارلون براندو – اسطوره افسانه ای بازیگری- بود كه اولین همبازی شدن او با دنیرو هم به شمار میرفت. در امتیاز، این 2 نقش 2 یار و یاور را در اجرای نقشه یك سرقت بازی میكنند. جالب این است كه كه این دو معتقد بودند كه فیلمنامه ای كه كارگردان فیلم – فرانك آز- برای ساخت در دست داشته ، ضعیف بوده و در نتیجه، بیشتر دیالوگهایی كه این دو در صحنههای مشترك شان به زبان میآورند، فی البداهه بوده. براندو و دنیرو رابطه خوبی سر صحنه داشته اند و معروف است كه براندو شوخیهای درست و درمانی با دنیرو میكرده.
آلن دلون/ توشیرو میفوه
آفتاب سرخ (1971)
دار و دسته گاچ كینگ (دلون) شمشیر اهدایی به رییس جمهور آمریكا را دزدیده اند و حالا دست روزگار سرنوشت را طوری رقم زده كه لینك استوارت (چالرز برانسون) كه خودش هم راهزن است و از گاچ رودست خورده و نیز كورودا جوبی (میفونه) باید با همكاری هم – و هر كدام به دلیلی كه برای خودشان مهم است- شمشیر را پس بگیرند. تقابل جالب بازیگر بزرگ فرانسوی، یعنی دلون با توشیرو میفونه ژاپنی صحنههای جالبی پدید میآورد؛ در این وسط، گوشه و كنایههای لینك استوارت به سامورایی فیلم را هم نباید نشنیده گذاشت؛ حتی اگر دوبلورهایمان دیالوگی شبیه به این را در دهانش گذاشته باشند؛ "جون من اون دامن رو از پات دربیار، واسه ما افت داره !"، تازه گذشته از بازی دلون در مقابل میفونه، جالب است كه یكی از اعضای "هفت سامورایی" –میفونه- با یكی از "هفت دلاور" –دلون- دركنار هم قرار گرفته اند.
آفتاب سرخ (1971)
دار و دسته گاچ كینگ (دلون) شمشیر اهدایی به رییس جمهور آمریكا را دزدیده اند و حالا دست روزگار سرنوشت را طوری رقم زده كه لینك استوارت (چالرز برانسون) كه خودش هم راهزن است و از گاچ رودست خورده و نیز كورودا جوبی (میفونه) باید با همكاری هم – و هر كدام به دلیلی كه برای خودشان مهم است- شمشیر را پس بگیرند. تقابل جالب بازیگر بزرگ فرانسوی، یعنی دلون با توشیرو میفونه ژاپنی صحنههای جالبی پدید میآورد؛ در این وسط، گوشه و كنایههای لینك استوارت به سامورایی فیلم را هم نباید نشنیده گذاشت؛ حتی اگر دوبلورهایمان دیالوگی شبیه به این را در دهانش گذاشته باشند؛ "جون من اون دامن رو از پات دربیار، واسه ما افت داره !"، تازه گذشته از بازی دلون در مقابل میفونه، جالب است كه یكی از اعضای "هفت سامورایی" –میفونه- با یكی از "هفت دلاور" –دلون- دركنار هم قرار گرفته اند.
كرك داگلاس/ آنتونی كوئین
شور زندگی (1956)
كرك داگلاس موهایش را كوتاه و رنگ كرده و چنان در قالب ونسان ونگوگ –نقاش بزرگ هلندی- فرو رفته كه سر صحنه فیلم برداری در همان دهكده محل زندگی ونگوگ، اهالی ده شك نداشتندكه ونگوگ افسانه ای خودشان برگشته است.
آنتونی كوئین نقش مقابل كرك داگلاس را در این فیلم بازی میكند و آن نقش هم شخصیتی به جز پل گوگن- دیگر نقاش بزرگ تاریخ هنر- نیست كه از كشمكشهای این زوج هنری همه با خبرند. كوئین برای حضور 12 دقیقه ای خودش در این فیلم، برنده جایزه اسكار بهترین بازیگر نقش دوم مرد شد و همین نكته نشان میدهد كه داگلاس و كوئین به خوبی توانستهاند بگومگوهای این دو نقاش و گوش بریدن ونگوگ را به خوبی روی پرده سینما زنده كنند.
كرك داگلاس موهایش را كوتاه و رنگ كرده و چنان در قالب ونسان ونگوگ –نقاش بزرگ هلندی- فرو رفته كه سر صحنه فیلم برداری در همان دهكده محل زندگی ونگوگ، اهالی ده شك نداشتندكه ونگوگ افسانه ای خودشان برگشته است.
آنتونی كوئین نقش مقابل كرك داگلاس را در این فیلم بازی میكند و آن نقش هم شخصیتی به جز پل گوگن- دیگر نقاش بزرگ تاریخ هنر- نیست كه از كشمكشهای این زوج هنری همه با خبرند. كوئین برای حضور 12 دقیقه ای خودش در این فیلم، برنده جایزه اسكار بهترین بازیگر نقش دوم مرد شد و همین نكته نشان میدهد كه داگلاس و كوئین به خوبی توانستهاند بگومگوهای این دو نقاش و گوش بریدن ونگوگ را به خوبی روی پرده سینما زنده كنند.
گردآوری: گروه فرهنگ و هنر سیمرغ
www.seemorgh.com/culture
منبع: همشهری جوان، شماره 191
اختصاصی سیمرغ