چند سال قبل ، در مقطع گسترش اینترنت ، دو پیرمرد در سفری با اتوبوس درون شهری نشسته و درد دل میکردند. موضوع گفتمان هر دونفرشان ، بیکاری فرزندانشان بود . یکی که قبلا از هوش و زرنگی پسرش سخن گفته بود با افتخار میگفت که : «البته تازگی ها پسرم کار پیدا کرده است . یعنی این طور که خودش می گوید «هکر»ی میکند» . پیرمرد ساده دل بعدی با ابراز شعف از اشتغال پسر دوستش ، درخواست کرد که اگر ممکن است پارتی بازی کند تا پسر اوهم «هکر» شود . جوانی که ایستاده و ناخواسته صحبت های آنان را می شنید با ابراز پوزش از مداخله اش ، برای آنان توضیح داد که هکر یعنی چی .
نگارنده خود اخیرا در یک مجلس بله برون شرکت داشتم . خانواده طرف ما قبلا گفته بودند که شغل خواستگار دخترشان «مشاور ورزشی» است بنابراین وضع خوبی دارد و گویا پول خوبی در میاورد . کنجکاوانه تر به مراسم رفتم و در اولین فرصت از جوان توضیح خواستم که مشاور ورزشی یعنی چی و چه کاری انجام می دهد ؟ او با تعجب ازاینکه من روزنامه نگار نمی دانم مشاور ورزشی یعنی چی ، با کلی تعریف و تمجید از درامدش و اینکه بیشتر اوقات را در هتل ها می گذراند و ... گفت که مثلا معامله فلان بازیکن فوتبال را من جوش دادم و الان چند روز است که بهمان بازیکن خارجی ول کن من نیست که او را برای تیم ... جور کنم و ... پدر و مادر جوان هم مفتخرانه داد سخن دادند و مرا زیر سئوال بردند که چرا بعد از 35 سال نویسندگی و روزنامه نگاری هنوز ماشین شاسی بلند ندارم ، ولی پسر آنها در کمتر از 10 سال با شغل مهم و آبرومند !
مشاور ورزشی ، توانسته خانه 200 متری و ماشین 300 میلیونی بخرد .
حکایت هایی از نوع بالا ، هر کداممان دیده ، شنیده و در حافظه داریم . روایت هایی که حکایت از جابه جایی ارزش ها و ریخته شدن قبح برخی از مسایل دارد تا آنجا که دیگر اسکوند و پورسانت و حق العمل کاری و هدیه (بخوانید رشوه) و ... چیز مهمی نیست حتی بسیاری به گرفتن ربح و ربا هم (وبه عنوان شغل) افتخارمی کنند .
اما چند سالی است که موضوع اختلاس و رانت خواری هم به مسایل دیگر اضافه شده است . الان دیگر برخی از رانت خوار بودن نه تنها ابایی ندارند بلکه به آن فخر می فروشند و چه بسا به زودی ، رانت خواری شغل معرفی شود یا افرادی مانند پیرمرد ساده دل نامبرده در بالا در برابر پرسشی که پسرت چکاره است ؟ بگوید : رانت خوار .
تاسف ماجرا در باز شدن پای این مسایل به عرصه فرهنگ است ، از جمله حوزه هنر و بلاخص سینما و در راس همه خانه سینما . (جایی که قاعدتا قرار است با خلق آثار هنری ، رانت خواری ، اختلاس و مفاسد اجتماعی را به چالش بکشد) اینکه چقدر این موضوع صحت دارد محل بحث این قلم نیست خصوصا که اثبات آن مشکل و نیازمند ادله محکم و مدارک لازم است . اما همین که چند سال است طیف های مختلف فکری خانه سینما یکدیگر را متهم به رانت خواری می کنند و حاکمان برخانه هم زیرسبیلی رد می کنند نگران کننده است .
درمثال مناقشه نیست و امیدوارم دوستان نرنجند . روزگاری خیابان شهباز قدیم بورس معاملات اتومبیل بود . دلالان درطول روز اصلی ترین حرفشان با هم این بود که چقدر «خورده» اند . مثلا یکی به دیگری می گفت که یادته درفروش شورلت فلان رقم خوردی و انگارنه انگار مایی هم هستیم و دیگری درتلافی اعتراض او ماشین بنزی را مثال می زد که رفیقش چقدر خورده است و خلاصه دایم از این بحث های «خوردن» با هم داشتند ، حتی سرسفره ناهار!
آیا درمحیط مقدس هنر و سینما و در نزد برجسته ترین چهره های صنوف خانه سینما هم پسندیده است که دایم درحال متهم کردن یکدیگر به رانت خواری باشند . متاسفانه الان دیگر قبح رانت خواری در نزد آدم های مرجع سینما هم ریخته است . کسانی که قاعدتا باید مفتخر به کار صنفی برای اعضا باشند در شرایط کنونی به راحتی با اتهام رانت خواری کنار می آیند و انگار نه انگار که این کلمه یک فحش است آنهم از نوع بدش . معمولا در گذشته دورتر از رایج شدن بحث رانت خواری ، تقابل آدم ها ، گروه های مختلف و گرایش های متنوع فکری برسر کم کاری در امر صنفی بود . هر نامزد فعالیت ، برای اثبات خود ، رقیب را به علت ناتوانی در فعالیت صنفی یا کم کاری و بی توجهی به حقوق اعضا ، نقد می کرد و برعکس . درحالی که از چند سال گذشته به این طرف ، همه حملات و چالش ها بر سر رانت خوار بودن شوراهای مرکزی است .
تاسف بیشتر در این است که دیگر کسی صحبت از ضایع شدن حقوق اعضا و مبارزه برای احقاق حقوق همکارانش به میان نمی آورد . همه حرف و حدیث گروه در قدرت براین است که بگویند رانت خوار نیستند و گروه مقابل با انواع لحن و شکل در پی اثبات رانت خوار بودن حاکمین بر صنف هستند . دراین میان دو گروه ، بی دخالت موثر، براین کشمکش و تنازع بقا ! ناظرند . اعضای صنف و مدیریت سینما .
اقلیتی ناچیز از اعضا که همواره منتظر دوره بعد انتخابات هستند ، اما اکثریت اعضای صنف منفعلانه با سکوت خود مهر تایید بر وجود رانت خواری درخانه سینما می زنند . هر وقت از آنان قضاوت خواسته شده گفته اند «تا نباشد چیزکی مردم نگویند چیزها» و ...
آنها نمی پذیرند که رانتی درکار نیست و می گویند به عینه دیده ایم که وقتی فردی به شورای مرکزی راه می یابد کمتر بیکار است ، کتابش زودتر چاپ می شود ، آسان تر به مدیران دسترسی دارد ، روابط عمومی نهادها حتما جواب تلفن هایش را می دهند ، صندلی جلو مراسم ها به آن ها اختصاص می یابد ، درتریبون ها حاضر هستند ، حداقل بخشی از بودجه جشن ها تحت عنوان دستمزد به آنان تعلق می گیرد ، دبیر جشن می شوند (حتی اگر سن و تجربه شان قد ندهد) ، پروژه ها اگر اضافه باشد به بقیه می رسد ، اگر شرکتی سهمیه ماشین بدهد اول به شورای مرکزی می رسد (درگذشته شرکت ها ماشین سهمیه ای می دادند) ، از جای مرغوب پروژه های مسکن با اطلاع هستند ، هدیه های مختلفشان مثل بقیه که اگر یک روز دیر برسند سوخت نمی شود ، حق عضویت نمی دهند ، نامه معرفی به ارگانها را راحت تر و زودتر می گیرند ، در سفرهای خارجی اولویت با شورا است ، کارت جشنواره برای بچه خاله و قصاب محل می گیرند و ... خلاصه اعضا به جای اعتراض و بازخواست و محاکمه شورا ، نگاه می کنند که وقتی بالادستی های دولتی که اصل هزینه ها را می دهند همین جوری می خواهند ، می گویند : ما چه کاره ایم !
مدیریت دولتی ما یا مانند آن پیرمرد مورد اشاره دربالا نمی دانند «هکر» چیست و چه کاری انجام می دهد (که دراین صورت وای به حال ما) یا می داند (که حتما می داند) و خود را به کوچه دیگری می زند . واقعا مدیریت ما متوجه نیست رایج شدن بحث رانت خواری در سینما یعنی مشارکت این مدیریت در وضع موجود . در واقع یک سر این رانت ها به مدیریت و بودجه مصوب آن ها وصل است .
رانت مانند رشوه است . دهنده و گیرنده گناه می کنند . بنابراین اگر مدیریتی قوی و متعهد باشد که رانت خواری شکل نمی گیرد . همه انتظار داریم که با سینما در جامعه پالوده سازی کنیم ، آسیب شناسی صورت بگیرد ، هشدار داده شود ، فرهنگ عمومی مردم ارتقا یابد ، مردم خوب و بد پدیده ها را با این سینما تجربه کنند ، مدیریت میانی ضعیف و بعضا منحرف ازشنیدن سینمای منتقدانه تنش بلرزد و ... حالا با سینمایی که برآیند آن ، کانون و تجمع اصلی آن و مدعی ترین آدم های حوزه روشنفکری ! اش یکدیگر را متهم به رانت خواری می کنند ، چه باید کرد ؟ آیا مدیریت همین را می خواهد ؟ سینمایی که خود متهم است ؟ سینماگری که دایم درمقام دفاع از پاکی خود است چگونه می تواند ناپاکی دیگران را به چالش بکشد ؟ دوستان به خود بیایید . یک وقتی فردی از بیرون ، یا حتی خبرنگار و رسانه ای خانه و صنفی را در زمینه رانت خواری مورد سوال قرار می دهد ، قابل بررسی و یا چشم پوشی است اما با این وضعیت چه کنیم که چند سال است فرد و افراد و جریاناتی که خود درون گروه بوده اند صدا به اعتراض بلند می کنند . هرگروه معترض به دیگری ، رقیبش را با استدلال های پذیرفتنی مورد سوال قرار می دهد . یعنی دروغ می گویند ؟ اعضا در برابر این پرسش همواره چواب درستی داده اند . اگر رانتی درکار نیست چرا برخی این قدر فحش خورشان ملس است ؟ یعنی برای منافع ما حاضرند اتهام رانت خواری را تحمل کنند ؟ آخر برای ما هم که کاری نمی کنند ، پس چرا برای انتخاب شدن و ماندن تا این حد تقلا به کار می برند ؟ و ... هرچه هست خیلی بد است . تاکید دارم : دوستان به خود بیاییم . حداقل در این زمینه ها ما باید الگوی دیگر صنوف باشیم . چه اتفاقی افتاده یا دارد می افتد که ما سینمایی ها به این روز افتاده ایم ؟
روز قبل از نگارش این یادداشت ، یکی از بستگانم که عضو شورای مرکزی صنفی تولیدی و شامل خانه کارگر است و در جریان چند دوره فعالیت ام در خانه سینما بوده ، تماس گرفته بود و می پرسید فلانی در خانه سینما چه خبر است ؟ مگر آنجا چقدر پول جا به جا می شود ؟ آخر شما ها که صفیر روشنفکری تان جهان را کر کرده است چرا ؟ مثل ما بی سواذ ها ! که نیستید ، شما چرا ؟ جوابی نداشتم . شاید روزهای آینده که گرد و غبارها فرو نشست ، زنگ بزنم و از صنف ام دفاع کنم .
نگارنده خود اخیرا در یک مجلس بله برون شرکت داشتم . خانواده طرف ما قبلا گفته بودند که شغل خواستگار دخترشان «مشاور ورزشی» است بنابراین وضع خوبی دارد و گویا پول خوبی در میاورد . کنجکاوانه تر به مراسم رفتم و در اولین فرصت از جوان توضیح خواستم که مشاور ورزشی یعنی چی و چه کاری انجام می دهد ؟ او با تعجب ازاینکه من روزنامه نگار نمی دانم مشاور ورزشی یعنی چی ، با کلی تعریف و تمجید از درامدش و اینکه بیشتر اوقات را در هتل ها می گذراند و ... گفت که مثلا معامله فلان بازیکن فوتبال را من جوش دادم و الان چند روز است که بهمان بازیکن خارجی ول کن من نیست که او را برای تیم ... جور کنم و ... پدر و مادر جوان هم مفتخرانه داد سخن دادند و مرا زیر سئوال بردند که چرا بعد از 35 سال نویسندگی و روزنامه نگاری هنوز ماشین شاسی بلند ندارم ، ولی پسر آنها در کمتر از 10 سال با شغل مهم و آبرومند !
مشاور ورزشی ، توانسته خانه 200 متری و ماشین 300 میلیونی بخرد .
حکایت هایی از نوع بالا ، هر کداممان دیده ، شنیده و در حافظه داریم . روایت هایی که حکایت از جابه جایی ارزش ها و ریخته شدن قبح برخی از مسایل دارد تا آنجا که دیگر اسکوند و پورسانت و حق العمل کاری و هدیه (بخوانید رشوه) و ... چیز مهمی نیست حتی بسیاری به گرفتن ربح و ربا هم (وبه عنوان شغل) افتخارمی کنند .
اما چند سالی است که موضوع اختلاس و رانت خواری هم به مسایل دیگر اضافه شده است . الان دیگر برخی از رانت خوار بودن نه تنها ابایی ندارند بلکه به آن فخر می فروشند و چه بسا به زودی ، رانت خواری شغل معرفی شود یا افرادی مانند پیرمرد ساده دل نامبرده در بالا در برابر پرسشی که پسرت چکاره است ؟ بگوید : رانت خوار .
تاسف ماجرا در باز شدن پای این مسایل به عرصه فرهنگ است ، از جمله حوزه هنر و بلاخص سینما و در راس همه خانه سینما . (جایی که قاعدتا قرار است با خلق آثار هنری ، رانت خواری ، اختلاس و مفاسد اجتماعی را به چالش بکشد) اینکه چقدر این موضوع صحت دارد محل بحث این قلم نیست خصوصا که اثبات آن مشکل و نیازمند ادله محکم و مدارک لازم است . اما همین که چند سال است طیف های مختلف فکری خانه سینما یکدیگر را متهم به رانت خواری می کنند و حاکمان برخانه هم زیرسبیلی رد می کنند نگران کننده است .
درمثال مناقشه نیست و امیدوارم دوستان نرنجند . روزگاری خیابان شهباز قدیم بورس معاملات اتومبیل بود . دلالان درطول روز اصلی ترین حرفشان با هم این بود که چقدر «خورده» اند . مثلا یکی به دیگری می گفت که یادته درفروش شورلت فلان رقم خوردی و انگارنه انگار مایی هم هستیم و دیگری درتلافی اعتراض او ماشین بنزی را مثال می زد که رفیقش چقدر خورده است و خلاصه دایم از این بحث های «خوردن» با هم داشتند ، حتی سرسفره ناهار!
آیا درمحیط مقدس هنر و سینما و در نزد برجسته ترین چهره های صنوف خانه سینما هم پسندیده است که دایم درحال متهم کردن یکدیگر به رانت خواری باشند . متاسفانه الان دیگر قبح رانت خواری در نزد آدم های مرجع سینما هم ریخته است . کسانی که قاعدتا باید مفتخر به کار صنفی برای اعضا باشند در شرایط کنونی به راحتی با اتهام رانت خواری کنار می آیند و انگار نه انگار که این کلمه یک فحش است آنهم از نوع بدش . معمولا در گذشته دورتر از رایج شدن بحث رانت خواری ، تقابل آدم ها ، گروه های مختلف و گرایش های متنوع فکری برسر کم کاری در امر صنفی بود . هر نامزد فعالیت ، برای اثبات خود ، رقیب را به علت ناتوانی در فعالیت صنفی یا کم کاری و بی توجهی به حقوق اعضا ، نقد می کرد و برعکس . درحالی که از چند سال گذشته به این طرف ، همه حملات و چالش ها بر سر رانت خوار بودن شوراهای مرکزی است .
تاسف بیشتر در این است که دیگر کسی صحبت از ضایع شدن حقوق اعضا و مبارزه برای احقاق حقوق همکارانش به میان نمی آورد . همه حرف و حدیث گروه در قدرت براین است که بگویند رانت خوار نیستند و گروه مقابل با انواع لحن و شکل در پی اثبات رانت خوار بودن حاکمین بر صنف هستند . دراین میان دو گروه ، بی دخالت موثر، براین کشمکش و تنازع بقا ! ناظرند . اعضای صنف و مدیریت سینما .
اقلیتی ناچیز از اعضا که همواره منتظر دوره بعد انتخابات هستند ، اما اکثریت اعضای صنف منفعلانه با سکوت خود مهر تایید بر وجود رانت خواری درخانه سینما می زنند . هر وقت از آنان قضاوت خواسته شده گفته اند «تا نباشد چیزکی مردم نگویند چیزها» و ...
آنها نمی پذیرند که رانتی درکار نیست و می گویند به عینه دیده ایم که وقتی فردی به شورای مرکزی راه می یابد کمتر بیکار است ، کتابش زودتر چاپ می شود ، آسان تر به مدیران دسترسی دارد ، روابط عمومی نهادها حتما جواب تلفن هایش را می دهند ، صندلی جلو مراسم ها به آن ها اختصاص می یابد ، درتریبون ها حاضر هستند ، حداقل بخشی از بودجه جشن ها تحت عنوان دستمزد به آنان تعلق می گیرد ، دبیر جشن می شوند (حتی اگر سن و تجربه شان قد ندهد) ، پروژه ها اگر اضافه باشد به بقیه می رسد ، اگر شرکتی سهمیه ماشین بدهد اول به شورای مرکزی می رسد (درگذشته شرکت ها ماشین سهمیه ای می دادند) ، از جای مرغوب پروژه های مسکن با اطلاع هستند ، هدیه های مختلفشان مثل بقیه که اگر یک روز دیر برسند سوخت نمی شود ، حق عضویت نمی دهند ، نامه معرفی به ارگانها را راحت تر و زودتر می گیرند ، در سفرهای خارجی اولویت با شورا است ، کارت جشنواره برای بچه خاله و قصاب محل می گیرند و ... خلاصه اعضا به جای اعتراض و بازخواست و محاکمه شورا ، نگاه می کنند که وقتی بالادستی های دولتی که اصل هزینه ها را می دهند همین جوری می خواهند ، می گویند : ما چه کاره ایم !
مدیریت دولتی ما یا مانند آن پیرمرد مورد اشاره دربالا نمی دانند «هکر» چیست و چه کاری انجام می دهد (که دراین صورت وای به حال ما) یا می داند (که حتما می داند) و خود را به کوچه دیگری می زند . واقعا مدیریت ما متوجه نیست رایج شدن بحث رانت خواری در سینما یعنی مشارکت این مدیریت در وضع موجود . در واقع یک سر این رانت ها به مدیریت و بودجه مصوب آن ها وصل است .
رانت مانند رشوه است . دهنده و گیرنده گناه می کنند . بنابراین اگر مدیریتی قوی و متعهد باشد که رانت خواری شکل نمی گیرد . همه انتظار داریم که با سینما در جامعه پالوده سازی کنیم ، آسیب شناسی صورت بگیرد ، هشدار داده شود ، فرهنگ عمومی مردم ارتقا یابد ، مردم خوب و بد پدیده ها را با این سینما تجربه کنند ، مدیریت میانی ضعیف و بعضا منحرف ازشنیدن سینمای منتقدانه تنش بلرزد و ... حالا با سینمایی که برآیند آن ، کانون و تجمع اصلی آن و مدعی ترین آدم های حوزه روشنفکری ! اش یکدیگر را متهم به رانت خواری می کنند ، چه باید کرد ؟ آیا مدیریت همین را می خواهد ؟ سینمایی که خود متهم است ؟ سینماگری که دایم درمقام دفاع از پاکی خود است چگونه می تواند ناپاکی دیگران را به چالش بکشد ؟ دوستان به خود بیایید . یک وقتی فردی از بیرون ، یا حتی خبرنگار و رسانه ای خانه و صنفی را در زمینه رانت خواری مورد سوال قرار می دهد ، قابل بررسی و یا چشم پوشی است اما با این وضعیت چه کنیم که چند سال است فرد و افراد و جریاناتی که خود درون گروه بوده اند صدا به اعتراض بلند می کنند . هرگروه معترض به دیگری ، رقیبش را با استدلال های پذیرفتنی مورد سوال قرار می دهد . یعنی دروغ می گویند ؟ اعضا در برابر این پرسش همواره چواب درستی داده اند . اگر رانتی درکار نیست چرا برخی این قدر فحش خورشان ملس است ؟ یعنی برای منافع ما حاضرند اتهام رانت خواری را تحمل کنند ؟ آخر برای ما هم که کاری نمی کنند ، پس چرا برای انتخاب شدن و ماندن تا این حد تقلا به کار می برند ؟ و ... هرچه هست خیلی بد است . تاکید دارم : دوستان به خود بیاییم . حداقل در این زمینه ها ما باید الگوی دیگر صنوف باشیم . چه اتفاقی افتاده یا دارد می افتد که ما سینمایی ها به این روز افتاده ایم ؟
روز قبل از نگارش این یادداشت ، یکی از بستگانم که عضو شورای مرکزی صنفی تولیدی و شامل خانه کارگر است و در جریان چند دوره فعالیت ام در خانه سینما بوده ، تماس گرفته بود و می پرسید فلانی در خانه سینما چه خبر است ؟ مگر آنجا چقدر پول جا به جا می شود ؟ آخر شما ها که صفیر روشنفکری تان جهان را کر کرده است چرا ؟ مثل ما بی سواذ ها ! که نیستید ، شما چرا ؟ جوابی نداشتم . شاید روزهای آینده که گرد و غبارها فرو نشست ، زنگ بزنم و از صنف ام دفاع کنم .
گرد آوری: گروه فرهنگ و هنر سیمرغ
www.seemorgh.com/culture
منبع:isna.ir
مطالب پیشنهادی:
لیلا حاتمی در کنار تنها زن برنده نخل طلا
واکنش کیهان به سوپراستار سریالهای مبتذل ترکیهایكافه نادری، بوی خوش پدر!
زوج های واقعی هنری هالیوودی+ تصاویر
هنرپیشه دایی جان ناپلئون جلوی دوربین+ تصاویر