وقتی وارد 70 شدی، دیگر تولدهای مشهور نمی‌گیری. من برای همسرم این كار را ممنوع كردم و گفتم «خواهش می‌كنم، دیگر تولد ممنوع! حوصله ندارم یك هدیه را باز كنم و بگویم وای...

اگر به دنبال معنی واژهInvictus در دیكشنری‌های انگلیسی بگردید هیچ مترادفی پیدا نمی‌كنید. این واژه لاتین عنوان شعری است كه «ویلیام ارنست هنلی» در سال 1875 برای عنوان یكی از اشعارش انتخاب كرد و نلسون ماندلا در 27 سالی كه در زندان رژیم نژادپرست آفریقای جنوبی سركرد، این شعر را روی تكه‌ای كاغذ در جیبش همراه داشت. Invectus یعنی «شكست‌ناپذیر» و شكست‌ناپذیر مترادف نلسون ماندلاست. كلینت ایستوود هم به نوعی یكی از آن شكست‌ناپذیرهاست؛ كسی كه در 79 سالگی ساخت دو فیلم دیگر را همزمان دارد پیش می‌برد...
كلینت ایستوود درباره این فیلم گفته است: این فكر در من به وجود آمد كه این داستان خیلی مهم است، نه فقط به خاطر این كه نلسون ماندلا شخصیتی تا این اندازه دوست‌داشتنی و جذاب است و رهبری پركشش هم هست و یا این كه او چگونه زندانبان‌هایش را بخشید با وجود این كه 27 سال را در زندان سپری كرد، و به جای این كه بیرون بیاید و دست به یك جنگ داخلی بزند، كاری كه به راحتی می‌توانست انجام بدهد و مردم را هم پشت سر خودش بكشد، او وقتی از زندان بیرون آمد، از یك راه بسیار خلاقانه برای آشتی استفاده كرد. برای همین این داستان برای من بسیار پرقدرت و شگفت‌انگیز بود. چطور می‌توان این‌طوری بود، این كاری است كه فقط از كسی مثل مسیح یا مانند آن می‌توان انتظار داشت. فكر می‌كنم هیچ آدم دیگری مثل او روی این سیاره وجود نداشته باشد. بعد وقتی وارد داستان می‌شوی و شروع به خواندن همه موضوع می‌كنی، می‌بینی كه واقعا چه اتفاقی افتاده.

چطور با این موضوع آشنا شدید؟

مورگان فریمن مرا صدا كرد و گفت یك طرح خوب دارد كه می‌خواهد من آن را بخوانم. خوب من آن را خواندم و فهمیدم كه درباره نلسون ماندلاست. بعد من مورگان را صدا كردم و گفتم «خیلی دلم می‌خواهد این كار را انجام دهم.» آن موقع هیچ چیز ردیف نشده بود و با كمپانی وارنر برادرز هم صحبت نكرده بودم. اما نلسون ماندلا یك آدم متفاوت بود و می‌خواستم نشان دهم كه چگونه می‌توان سیاستمدار بود، اما متفاوت بود.

آیا با او هم دیدار كردید؟

او یكی دو روزی به كیپ‌تاون آمد و ما با او به جاهای مختلفی رفتیم. یك دیدار واقعا دلپذیر بود. او حالا 92 ساله است و نمی‌تواند خیلی بیرون باشد. اما نیازی هم به داشتن اطلاعات جزیی نبود چون من همه اطلاعات را داشتم. من فقط نیاز داشتم همان طور كه سعی كردم، از او تشكر كنم. او انسانی فوق‌العاده است. او از قدرتی برخوردار است كه وقتی در یك اتاق راه می‌رود همه وجود دیگران را به خود جلب كند.

فیلمبرداری چقدر طول كشید؟

حدود 7 هفته.

و بودجه تهیه فیلم؟

حدود 60 میلیون دلار.

آیا با احساسات نژادپرستانه در آفریقای جنوبی روبه‌رو شدید؟

تقریبا اصلا با چنین مواردی روبه‌رو نشدم.

وقتی در حال فیلمبرداری هستید آیا دلتان برای خانه تنگ می‌شود؟

خب بله. اما وقتی شما برای یافتن یك لوكیشن به جایی می‌روید، در ذهنتان برنامه‌ای دارید كه آن را دنبال می‌كنید. با این كه بدون برنامه‌ریزی به جایی روید خیلی فرق می‌كند. و درحقیقت من داشتم از فرانسه و انگلستان به سمت خانه برمی‌گشتم.

آیا همسرتان هم با شما به محل فیلمبرداری می‌آید؟

بیشتر مواقع بله. در آفریقای جنوبی هم او در تمام مدت آنجا بود.

این خوب است یا بد؟

خوب است. چون وقتی دخترمان مدرسه می‌رفت او همیشه همراهش بود. همسر من با احساسی فداكارانه كار می‌كرد و تلاش می‌كرد به هر ترتیبی كه می‌تواند به بچه‌ها كمك كند.

سخت‌ترین چالشی كه در فیلمبرداری با آن روبه‌رو شدید چه بود؟

صحنه‌ای كه باید بازی واقعی بین دو تیم نیوزیلند و آفریقای جنوبی را بازسازی می‌كردیم. ما چستر ویلیامز را به عنوان مربی كارمان داشتیم كه در تیم 1995 حضور داشت. فرانسواز پینار كه مت دیمون در نقشش بازی كرده هم با ما بود و چند بار در هنگام فیلمبرداری حضور یافت. اما آنها مجبور بودند كه واقعا راگبی بازی كنند و شما نمی‌توانید كلك بزنید و راگبی یك ورزش واقعا خشن است.

آیا كسی صدمه دید؟

چند بار. یكی از بازیكن‌های كلیدی ما، با یك ضربه پشت زانو از كار افتاد و چند تا سر شكسته هم روی دست ما ماند.

قضیه تصادف ماشین مورگان فریمن چه بود؟ آیا مانع فیلمبرداری شد؟

خب او كمی جراحت دید و درد داشت. اما ما فیلمبرداری را متوقف نكردیم و در ماه‌های اول سال 2009 یعنی مارس و آوریل و بعد هم می كار را ادامه دادیم.
فریمن برای ما داستان بامزه‌ای را تعریف كرد و گفت وقتی می‌خواست از شما تقلید كند خیلی با دقت راه می‌رفت و شما هم دستتان را بالا می‌گرفتید و ادای دست او را كه مجروح بود در می‌آوردید.
(می‌خندد) من كار دكتر استرنج لاو را می‌كردم. وقتی یكی ادای شما را در می‌آورد، شما باید او را دست بیندازید. او عاشق این بود كه یك خنده حسابی بكند.

برای آینده چه برنامه‌ای دارید؟ قصد ساختن «آخرت» را كه دارید، اما برای آن آیا برنامه‌ای دارید؟

من كارهای مقدماتی تولید «آخرت» را پیش از شروع فیلم «شكست‌ناپذیر» انجام دادم. اصولا این‌طوری عادت دارم كه نیمی از تصویری را كه در سر دارم عملی كنم. اما خب یك استراحتی می‌كنم تا وقتی «مت( »دیمون) در ماه ژانویه برگردد و در دسترس باشد.

آن كار چقدر طول می‌كشد؟

ما 3 هفته در انگلیس فیلمبرداری داریم و كمی بیشتر از یك هفته در فرانسه و بعد یك دنباله آمریكایی هم برای آن در نظر دارم. درحقیقت سه داستان است كه یكدیگر را تكمیل می‌كنند و بعد به انگلیس بر می‌گردیم تا ادامه را بگیریم.

شما 3 مرحله در دوره كاریتان داشتید كه خیلی جالب توجه است. در هر مرحله انسانیت خودتان را كامل‌تر كردید.

این واژه انسانیت یك كم غمگین‌كننده است. شاید من دارم به همان واكنش نشان می‌دهم. چون جای كمی در دنیا برای آن وجود دارد و ماندلا قطعا یكی از آدم‌هایی است كه این جایگاه را به دست آورده. پروژه‌های متفاوتی مثل این، مثل بیانیه‌هایی هستند كه به نظر من در زندگی‌ام خیلی مهم هستند و شاید من تا پیش از این به آنها توجه نشان نداده بودم. اگر به گذشته نگاه كنیم و به «جوسی والس قانون شكن» یا «نابخشوده» كه نگاه كنیم، من به موضوع‌هایی فكر می‌كردم كه از موضوع سرگرمی فراتر بودند و سعی كردم به نوعی اظهارنظری در یك مسیر جدید ارائه بدهم.

آیا می‌خواستید پیام خاصی با این فیلم‌ها بدهید؟

نه. من فقط كاری را در زندگی‌ام انجام می‌دهم كه در آن زمان به فلسفه‌اش رسیده باشم. این یك مرحله از زندگی است و بعد یك مرحله دیگر. مردم در مسیر طبیعی چیزها عوض می‌شوند، وقتی مردم تغییر را متوقف می‌كنند، یا فكر كردن را قطع می‌كنند و شروع می‌كنند به فرو رفتن در یك فلسفه خاص، آن وقت است كه باید بگویی این روی گرداندن از زندگی است.

وقت بازی در فیلم «گرن تورینو» گفته بودید كه این آخرین تجربه بازیگری شماست، هنوز هم همین نظر را دارید؟

شاید. اما من این را بعد از «دختر میلیون دلاری» هم گفتم. من 40 سال پیش كه داشتم فیلم «برای من مبهم بازی كن» را بازی می‌كردم فكر می‌كردم وقتی دیگر بازی نكنم، آن وقت به سراغ كارگردانی می‌روم.

آیا طرحی برای تولد 80 سالگیتان دارید؟

وقتی وارد 70 شدم، اتفاق‌های متفاوتی افتاد. دیگر تولدهای مشهور نمی‌گیری. من برای همسرم این كار را ممنوع كردم و گفتم «خواهش می‌كنم، دیگر تولد ممنوع! حوصله ندارم یك هدیه را باز كنم و بگویم وای این دقیقا همان چیزی بود كه می‌خواستم» ! گفتم به من چیزی هدیه ندهید. اما 79سالگی هم خیلی بد نیست.

او شكست‌ناپذير است
«شكست‌ناپذیر» در معرفی نامزدهای دریافت شصت و هفتمین دوره جایزه گلدن گلاب در 3بخش نامزدشد؛ بهترین فیلم درام، بهترین نقش اول برای مورگان فریمن و بهترین نقش مكمل مرد برای مت دیمون. در این فیلم مورگان فریمن در نقش نلسون ماندلا و مت دیمون در نقش كاپیتان تیم راگبی آفریقای جنوبی بازی كرده‌اند. ماندلا با دادن شعری از «ویلیام ارنست هنلی» به این كاپیتان در رقابت‌های جام جهانی راگبی كه در سال 1995 در آفریقای جنوبی برگزار شد، سعی كرد به او بفهماند كه اهمیت كارش چقدر زیاد است و این كاپیتان با رهبری تیم توانست به یك پیروزی باورنكردنی دست یابد و علاوه بر دریافت جایزه به مردم كشورش كه سال‌ها با رژیم آپارتاید مبارزه كرده بودند نشان داد كه آنها یك ملتند حالا هر رنگی كه می‌خواهند داشته باشند؛ مهم این است كه سیاه‌ها هم از همان توانایی‌های سفیدها برخوردارند.
این فیلم كه بر مبنای یك داستان واقعی ساخته شده، همان طور كه درباره یك چهره بزرگ دنیا یعنی نلسون ماندلا رهبر مبارزات مردمی آفریقای جنوبی است، درباره ورزش راگبی هم هست كه بسیاری از مردم آمریكا از آن شناختی ندارند. حتی پس از شروع فیلمبرداری مورگان فریمن هم اذعان كرد كه چیزی از بازی راگبی نمی‌داند و فوتبال آمریكایی را ترجیح می‌دهد. در این باره كلینت ایستوود هم در مصاحبه‌ای گفت كه آن بخش از فیلم كه باید بازی تیم آفریقای جنوبی با تیم نیوزیلند نشان داده می‌شد، از سخت‌ترین قسمت‌های فیلم بود «چون نمی‌توانی در بازی كلك بزنی، باید واقعا راگبی بازی كنی.»
 
گردآوری: گروه فرهنگ و هنر سیمرغ
www.seemorgh.com/culture
منبع: jamejamonline.ir
 
مطالب پیشنهادی:
گفتگو با تیلور لاتنر بازیگر 17 ساله فیلم «گرگ و میش»
پسرعمو‌های عاشق سینما
نگاهی به بهترین رمانس تاریخ سینما
رابرت پتینسون: ستاره بودن مشكلات خود را دارد
مطرح‌ترین فیلم‌های یکی از مطرح‌ترین کارگردان‌های ‌هالیوود