ماجرای جالب فروش اشیاء پرخاطره هالیوود!!

 

ارباب حلقه‌ها همه چیزش خوب می‌فروشد؛ هم فیلمش و هم حلقه اش. به بهانه حراج حلقه ارباب حلقه‌ها به سراغ ماجرای فروش اشیاء پرخاطره فیلم‌های دیگر رفتیم

خوردن چکش روی میز یعنی تمام شدن یک بازی؛ یک بازی چند جانبه که یک سرش حلقه معروف ارباب حلقه‌ها بود و سر دیگرش چند آدم مایه دار که می‌خواهند هر طوری شده این شیء باارزش را به خانه و موزه شخصی‌شان ببرند. در این رقابت مجازی که چکش حراج هم مجازی بود از قرار معلوم یک روسی توانست همه رقبایش را کنار بزند و در یک حراجی اینترنتی که با قیمت پایه 680 دلار شروع شده نماد سرزمین میانه را از آن خود کند. اما این اولین و آخرین باری نیست که از این اتفاقات جالب می‌افتد. از زمانی که سینما و عشق به آن به وجود آمده این خرید و فروش‌های عجیب و غریب هم سر و کله شان پیدا شده. همین حالا که دارید این مطلب را می‌خوانید پیراهن زره دار راسل کرو در فیلم گلادیاتور و یا قیچی‌های عجیب و غریب ادوارد دست قیچی در یک حراجی آن لاین در معرض فروش گذاشته شده اند و اگر خوش شانس باشید می‌توانید شما هم یکی از شرکت کنندگان این حراجی باشید؛ چیزی که حداقل در کشور خودمان نمی‌توانید اثری از آن‌ها پیدا کنید. این اجناس گوشه ای از این دنیای بزرگ و پنهان مانده از نظر ما است که به بهانه فروش حلقه سارون سراغ آن‌ها رفتیم.

 

لباس‌های ادری هپبورن و اسکار کاترین هپبورن/ بوی خوش پول
 او علاوه بر این که بازیگر خوبی بوده، اسکاری هم برده و تا دلتان بخواهد به خاطر علاقه به مد و فشن کلکسیون لباس و از این چیزها داشته. اما بیشتر لباس‌های این بازیگر بعد از مرگش سر از حراجی‌ها در آورد. سال 2006 لباس مشکی رنگی را که در فیلم «صبحانه در تیفانی» (1961) پوشیده بود با رقم جادویی 923 هزار دلار خریدند. در حراجی دیگری لباسی را که این خانم بازیگر در فیلم «چطوری یک میلیون را به جیب بزنیم» (1966) پوشیده بود با رقم 97 هزار دلار روی سرشان حلوا حلوا کردند. همچنین سر یکی از اسکارهایی که کاترین هپبورن همنام موفق ادری گرفته بود هم دعوای جالبی رخ داده بود. یک ایرانی الاصل به نام دیوید ناصری با رقم 63 هزار دلار به خرید مجسمه طلایی نزدیک می‌شود که ناگهان یک آمریکایی با همدستی دو نفر دیگر رقم 78 هزار دلار را پیشنهاد می‌کنند و در عین ناباوری آن را از چنگ او در می‌آورند.

 

نماد آزادی
موتور در فیلم فرار بزرگ جان استرجس (1963) یکی از آن اشیاء سینماست که اگر از بین می‌رفت بخشی از تاریخ سینما از بین می‌رفت. این موتور نماد آزادی و مبارزه برای زندگی است. این حرف‌ها را خریدار روسی این موتور به زبانش آورده تا دلیل 125 هزار دلاری که بابت آن پرداخت کرده را توجیه کند.

 

وقتی در یکی از بزرگ ترین فیلم‌های تاریخ سینما نقش یک را داشته باشی اینی می‌شود که می‌بینید. فیلم نامه ای که فرانسیس کاپولا در دهه 70 میلادی به مارلون براندو داد تا بخواند به مبلغ 312 هزار دلار( 312 میلیون تومان) در یکی از حراجی‌ها به فروش رفت. گفته شده دستخط خود ماریو پزو (نویسنده کتاب و فیلم نامه پدرخوانده) روی فیلم نامه به چشم می‌خورد که به دست و پای استاد افتاده و نقش را فقط برانداز او دیده؛ این همان نقشی است که دن کورلئونه مخوف سینما در آن نهفته بود و یاغی بزرگ به خاطرش اسکار گرفت. بقیه لوازم و اسباب و اثاثیه براندو حدود دو میلیون و چهار صد هزار دلار تا به حال فروش رفته که با پول خودمان می‌شود در مایه‌های دو میلیارد و چهار صد میلیون تومان.

 

اگر فیلم کلاسیک و جاودانه جادوگر شهر از (1939) و شخصیت‌های عجیب و غریبش را دیده اید که خوش به حالتان اما اگر هم ندیده اید باید بگوییم در فیلم عجیب و غریب ویکتور فلمینگ شخصیت‌هایی با چند جفت کفش قرمز وجود داشتند. یکی از این جفت کفش‌ها در موزه ملی تاریخ آمریکا در حال خاک خوردن است. چندتایشان در دستان کلکسیونرهای شخصی این ور و آن ور دیده می‌شوند و یکی دیگر از آنها سال 2005 دزدیده شده. آخرین باری که یکی از این کفش‌ها به فروش رفته مربوط به سال 2000 می‌شود که 600 میلیون تومان برای صاحبش آب خورده. همچنین کلاه سیاه رنگ جادوگر فیلم در سال 1988، 33 میلیون و 20 سال بعد 197 میلیون تومان در حراجی به فروش رفت.

 

وودی آلن گفته مردیم اما یک فیلم برگمانی نساختیم. این که واقعا این کارگردان سوئدی ارزش این همه تعریف و تمجید را دارد یا نه را می‌شود از استقبال خریداران اشیای متعلق به او بیشتر و بهتر فهمید. بیش از 8 هزار نفر از سراسر جهان جمع شدند تا سر وسایلی که از اینگمار برگمن به جا مانده زد و خورد کنند. سبدی که در آن کاغذ‌ها را می‌گذاشت به همراه میز تحریرش و جایزه گلدن گلاب سال 1960(به خاطر فیلم توت فرنگی‌های وحشی) حدود چهار هزار دلار به فروش رسید. همچنین یکی از خریداران برای یک مدل چوبی تئاتر رویال استکهلم که در آن پیکره خود استاد به صورت جدا تراشیده شده بود حدود 147 هزار دلار پیاده شد. مهر‌های معروف شطرنج فیلم مهره هفتم هم یکی دیگر از شکارهای کلکسیونرها بود. رقم پرداختی برای این مهره رقمی‌حدود 143 هزار دلار بود.

 

برای آدم‌هایی مثل وینستون‌ها که فروشگاه‌های زنجیره ای جواهرات دارند رسیدن به اشیاء زینتی و لوکس کار چندان مشکلی نیست. رونالد وینستون رئیس شرکت هری وینستون در سال 1994 یکی از مجسمه‌های معروف شاهین مالت را به قیمت 398 هزار دلار خرید تا کلکسیون خاندانی جواهراتش بیش از پیش تکمیل شود. هر چند تعداد دیگری از این مجسمه‌ها وجود دارند اما فقط دوتای این مجسمه‌ها ارزش کلکسیونی دارند که فعلا یکی از آن‌ها دست این جواهر سازهاست. البته این مجسمه‌ها تنها یادگاری‌های فیلم نیستند؛ 11 سال پیش از این اتفاق، نسخه اصلی فیلم‌نامه شاهین مالت (1941) در حراجی ای به مبلغ 78 هزار دلار فروخته شد، فیلم نامه ای که از قرار معلوم از ته سطل آشغال جان هیستون، کارگردان فیلم پیدایش کرده بودند. همچنین با فروش لباس همفری بوگارت در حراجی سال 90 به مبلغ 90 هزار دلار،‌ شاهین مالت تبدیل به یکی از فیلم‌های مهم از طرف کلکسیونر‌ها شد.

 

نه همین عکس است نشان آدمیت
پوسترها و عکس‌های امضا شده بازیگران هم از دیگر چیزهای لوکس سینمایی هستند که خوره‌های سینما به جانشان می‌افتند تا حداقل یکی از آن‌ها را در لیست لوازم شان داشته باشند. پوستر فیلم متروپلیس( 1927) را رقم 690 هزار دلار در سال 2005 فروخته شد تا گران‌ترین پوستر سینمایی جهان لقب بگیرد. پوستر تایتانیک که با چهره‌های دی کاپریو و کیت وینسلت تزیین شده در 2 هزار و 500 دلار خریداری شد. عکس مرلین مونرو با امضای خودش نزدیک به 18 هزار دلار ارزش گذاری شده و پرتره‌هایی از کینگ کونگ سال 1933 تا رقم 120 الی 130 هزار چوب آب خواهد خورد.

 

بعد از اولین اکران اولین فیلم سوپرمن خیلی‌ها خواستند مثل او به همین راحتی به اینور و آن ور پرواز کنند و مردم را نجات بدهند اما نتیجه این خواسته چندین جنازه و دست و پای شکسته بود. با این حال تب و تاب پوشیدن لباس آبی سوپرمن همچنان سر جای خودش باقی ماند. در سال 2001 لباس سوپرمنی که در فیلم سوپرمن ریچارد دانر (1978) تن کریستوفر ریو بود به قیمت 150 هزار دلار خریداری شد.

 

نزدیک به چهار دهه است که راهی آن دیار شده اما هنوز که هنوز است سر داشتن وسایل شخصی پادشاه سبک راک دعوا و گیس و گیس‌کشی است. ارزش چند تار موی الویس که به قولی به دوران خدمت سربازی او مربوط می‌شد در یک حراجی به سقف 15 هزار دلار رسید و پیراهن سفید رنگ و چین چین معروفش در حراجی دیگری نزدیک به 52 هزار چوب آب خورد. از وسایل دیگر او مثل گیتار،‌ کادیلاک آبی رنگ و وسایل شخصی اش هم استقبال بی نظیری شد تا تمام دارایی‌ها ی فروخته شده او رقم وحشت انگیز 25 میلیون دلار را نشان بدهد.

کفش‌های درب و داغانی که پاهای پنگوئنی شکلش در آن جا می‌شد، کلاه مشکی رنگی‌ای که در بیشتر صحنه‌ها به زمین می‌افتاد و خاکی می‌شد و آن عصایی که مثل اسلحه کابوی‌ها بعد از شلیک در حال چرخیدن بود، این تمام شمایل کسی بود که چارلی چاپلین را چارلی چاپلین کرد. اما در حال حاضر هر کدام از این نشانه‌های ظاهری در یک گوشه دنیا در حال خاک خوردن هستند. دهه 80 چوب دستی و کلاهش در یک حراجی به مزایده گذاشته شد که در نهایت توانست 150 هزار دلار ناقابل از جیب خریدارش بکند. دو دهه قبل تر هم جوانکی خوشحال برای این که حس بازیگری به او منتقل شود کفش‌های چاپلین را به قیمت 60 هزار دلار خرید اما هیچ وقت نتوانست مثل صاحب کفش‌ها در عالم بازیگری به جایی برسد!

 

گردآوری: گروه فرهنگ و هنر سیمرغ