بعد از این که لیست را به آمریکا فرستادند، «ویلیام فریدکین» کارگردان فیلم «جن گیر» از میان اسامی، مرا به عنوان مدیر دوبلاژ فیلم «جن گیر» انتخاب کرد. من در آن دوران...

«خسرو خسروشاهی» پیشکسوت برجسته عرصه دوبله کشور، همان گوینده ای است که نقش «آلن دلون» را در فیلم‌هایی نظیر «یوزپلنگ»، «عقرب»، «موجی از اسکناس»، «دسته سیسیلی‌ها»، «آفتاب سوزان»، «استخر بزرگ»، «سامورایی»، «پلیس» و «دایره سرخ» گفته است. او از صدای منحصر به فردی برخوردار است. «خسروشاهی» به واسطه شوهرخواهرش «احمد رسول زاده»، سال ۱۳۴۰ پا به عرصه دوبله گذاشت. از دیگر شخصیت‌های شاخصی که وی گویندگی آن‌ها را کرده است می‌توان به «آل پاچینو»، «آمیتا باچان»، «رابرت ردفورد»، «داستین‌هافمن» و «شاهرخ خان» اشاره کرد. این دوبلور برجسته ۶۹ ساله متولد تهران، در گپی صمیمانه به پرسش‌های خراسان پاسخ داد که جای تشکر دارد.

اولین نقشی که دوبله کردید مربوط به چه فیلمی‌بود؟

 سال ۱۳۴۲، جمله ای در فیلم «بن هور» گفتم.

اولین باری را که جای «آلن دلون» صحبت کردید به خاطر می‌آورید؟

فکر می‌کنم اولین فیلمی ‌که جای «آلن دلون» حرف زدم، فیلم «رولز رویس زرد» بود. این فیلم ۳ اپیزود داشت که در یک اپیزود آن «آلن دلون» بازی می‌کرد.

صدای ماندگار شما روی شخصیت‌های محبوبی هم چون «آلن دلون»، «آل پاچینو»، «داستین‌هافمن»، «آمیتا باچان»، «شاهرخ خان» و... مانده است. رمز ماندگاری تان چیست؟

 این سوال را باید از مردم بپرسید. سعی کرده ام تا سلامت زندگی و کاری خود را حفظ کنم. چون یک هنرمند سالم، در کارش موفق می‌شود.

 برای ارتقای یک دوبلور به مدیر دوبلاژ، چه سیر و تحولی باید طی شود.

بستگی به سواد، تجربه و علاقه دارد. اما اکنون این معیارها ملاک نیست. زیرا تعداد کارها زیاد است و شبکه‌های مختلف تلویزیون، تقاضای دوبله فیلم‌های بسیاری را دارند. به همین سبب مدیر دوبلاژها ترجیح می‌دهند با همه کار کنند. حتی به سینک زدن دیالوگ‌ها نیز اهمیت نمی‌دهند. گاهی اوقات می‌بینید دوبلور زودتر از بازیگر صحبت می‌کند و خود را با او مطابقت نمی‌دهد. این از عجایب دوبله ایران است! در حال حاضر ارتقای دوبلور به مدیر دوبلاژ، کار بسیار آسانی است. جوانانی با سابقه ۵- ۴ سال کار دوبله، مدیر دوبلاژ می‌شوند. در گذشته ارتقای دوبلور به مدیر دوبلاژ کار سختی بود زیرا شرکت‌هایی بودند که چند وکیل داشتند، آن‌ها فیلم‌هایی را که ما دوبله می‌کردیم می‌دیدند سپس موافقت می‌کردند که آیا این مدیر دوبلاژ برای آن شرکت فیلم دوبله کند یا خیر؟ مدیر دوبلاژها را تحت شرایطی انتخاب می‌کردند. به طور مثال برای دوبله فیلم «جن گیر»، از همه مدیر دوبلاژها دعوت کردند. استودیو «راما» (آقای کاوه) با مدیر دوبلاژهایی کار می‌کرد. از همه آن‌ها خواست لیست اسامی ‌فیلم‌هایی را که دوبله کرده بودند به او بدهند. همه فکر می‌کردند قرار است مراسمی ‌برگزار شود. بعد از این که لیست را به آمریکا فرستادند، «ویلیام فریدکین» کارگردان فیلم «جن گیر» از میان اسامی، مرا به عنوان مدیر دوبلاژ فیلم «جن گیر» انتخاب کرد. من در آن دوران دوبله فیلم‌های «فرانسیس فورد کوپولا» را انجام می‌دادم. «کوپولا» نیز در دوبله کارهایش را دنبال می‌کرد و صدای دوبلورهایش را می‌خواست. او قبل از دوبله، تکه‌هایی از فیلم را انتخاب می‌کرد. از همه پرسوناژها می‌خواست که کار را دوبله کنیم و برایش بفرستیم. بعد از موافقت با صداها، می‌پذیرفت که فیلمش را دوبله کنیم. اکنون این شرایط وجود ندارد. بعضی اوقات در کار دوبله، کسانی هستند که نقش دلال را بازی می‌کنند. کسی من، منوچهر اسماعیلی و بهرام زند را به نام نمی‌شناسد. فیلم باید به فارسی دوبله شود و دلال فیلم را ارائه می‌دهد. البته انجمن دوبلورها، جلوی عده ای از افراد ارزان کار و ناشی را گرفت و اسامی ‌آن‌ها را داد که این افراد، حق دوبله فیلم را ندارند و نباید مدیر دوبلاژ باشند. اما این موضوع در همه جا حاکم نیست. بعضی‌ها کار خودشان را می‌کنند. فیلم‌های شاخص بدون این که شناخته شود، در تلویزیون دوبله سردستی و سطحی می‌شود و در نتیجه مردم از دوبله زده می‌شوند. 

 با توجه به سال‌ها سابقه در امر دوبله، چرا دیگر خبری از کارهای ماندگار نیست؟

 ما در سکوت دوبله می‌کنیم و انعکاس خبری ندارد. فیلم‌های خوبی بعد از انقلاب دوبله و ماندگار شده که از چشم‌ها پنهان مانده است. آن دوران دست مان در دوبله فیلم‌های خوب با گویندگان خوب باز بود ولی اکنون شرایط به گونه ای شده است که نمی‌خواهم و دیگر نمی‌توانم کار کنم. چندی پیش از دست وزیر فرهنگ و ارشاد اسلامی، جایزه بهترین مدیر دوبلاژ را گرفتم. اگرچه این جوایز سبب تشویق ما می‌شود اما از سویی، تصمیم می‌گیریم به خاطر شرایط حاکم، کار نکنیم. بسیاری از پیشکسوتان به خاطر همین شرایط کم کار شده اند.

خیلی از همکاران شما معتقد هستند که کیفیت پایین بسیاری از آثار، به نبود وقت کافی و دوبله شتابزده برمی‌گردد؟

 عجله و تعجیل فقط در تلویزیون حاکم است. تلویزیون وقتی می‌خواهد با فیلمی ‌آنتن خود را پر کند، ۳-۲ روز قبل از پخش، فیلم را به مدیر دوبلاژ می‌دهد. او در زمان محدود نمی‌تواند در انتخاب گوینده خوب، انتخاب درستی داشته باشد. نمی‌تواند به خوبی فیلم را سینک بزند و به طور حتم دوبله فیلم خوب از کار درنمی‌آید.

 چه پیشنهادی برای افزایش کیفیت دوبله فیلم‌ها در تلویزیون دارید؟

هیچ پیشنهادی نمی‌توانم بدهم، چون بی فایده است. در مقطعی عده ای موسساتی را راه‌اندازی کردند اما بعد از مدتی دیدند یک دوبله گران و ارزان چندان با هم فرقی نمی‌کند و مردم، هر فیلمی‌را تماشا می‌کنند. از این رو تصمیم گرفتند فیلم را ارزان تر دوبله کنند و به خورد مردم بدهند. «شمقدری» معاونت سینمایی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی‌برای دوبله ارزش بسیاری قائل است. وی به این مسئله تاکید کرده است که فیلم‌ها به خاطر صدای بد برخی هنرپیشه‌ها در خاطره‌ها نمی‌ماند و دوبله این عیب را جبران می‌کند. بعضی از کارگردان‌های باسلیقه صداهای بد را دوبله می‌کنند تا کیفیت فیلم بالا رود. به طور مثال در فیلم «ملک سلیمان» که بازی‌های خوبی داشت من صداهای بد را عوض کردم. با دوبلورهای برجسته ای کار کردم، تا مردم از تماشای فیلم لذت ببرند.

 یک مدیر دوبلاژ خوب باید چه ویژگی‌هایی داشته باشد؟

باید با زمان، سینما و پژوهش‌های جدید حرکت کند. باید تمامی ‌روزنامه‌ها را مطالعه کند و سیاست کشور را بداند. ما باید به تمامی‌مسائل روز احاطه داشته باشیم. من جدیدترین فیلم‌های سینمای ایران را تماشا می‌کنم هرچند که بی ارزش باشد. کارگردان‌های مطرحی مثل کیارستمی، مهرجویی و کیمیایی، عزیزانی هستند که من کار آن‌ها را عاشقانه دنبال می‌کنم.
من فیلم «شیرین» را برای عباس کیارستمی‌ دوبله کردم. ساعات خوبی را در کنار هم سپری کردیم. او کارگردانی بسیار فهیم، فیلم شناس، داستان شناس و صداشناس است.

 آیا اقدامی ‌برای تامین آتیه گویندگان انجام شده است؟

 شاید بعضی از جوان‌ها، به خاطر پول وارد این حرفه شوند. اما من و دوستان سابقم به این خاطر، وارد حرفه دوبله نشدیم. من وقتی باید نقش اختصاصی ام را بگویم، نمی‌گویم فلان مبلغ را می‌گیرم و حرف می‌زنم. به طور مثال برای شخصیت «شاهرخ خان» که نقش اختصاصی ام است، هرگز برای پول کار نکرده ام. برای آینده دوبلورها هیچ پیش بینی صورت نگرفته است. در حقیقت بعضی‌ها مانند من و منوچهر اسماعیلی در یک بازنشستگی ناخواسته قرار داریم و کار نمی‌کنیم. یا باید هر روز سر کار برویم و هر فیلمی ‌را حرف بزنیم، هر لباسی را بپوشیم و هر نقشی را درآوریم، یا این که انتخاب کنیم که اگر فیلم خوبی بود درکار حرف می‌زنیم. شاید دوبلورهای قدیمی‌ برای خودشان بهایی قائل باشند اما من معتقدم که در این حرفه، نباید تافته جدابافته داشته باشیم. تلویزیون باید برای حقوق ما پیش قدم شود و کاری انجام دهد. وقتی تلویزیون پیش قدم شود، بقیه نیز مجبورند دنبال کار را بگیرند. وقتی تلویزیون دستمزد گویندگان را بالا ببرد، بقیه نیز مجبورند این کار را انجام دهند. من اگر هر روز کار کنم و ماهی ۵۵۰ هزار تومان بگیرم، این مبلغ حقوق مناسبی نیست. زیرا هر روز جان کنده ام. فرصت نداشتم حتی از اتاق ضبط بیرون بیایم.

 چند سال دیگر طول می‌کشد که یک خسروشاهی دیگر متولد شود؟

 اکنون هم متولد شده اند اما قدر خودشان را نمی‌دانند. آن‌ها باید سلامتی خود را حفظ کنند و به خودشان فشار بیاورند، نقش، حس و کار را درک کنند و در مقابل فیلمی ‌که دارند جای یک بازیگر حرف می‌زنند، احساس مسئولیت کنند. من آن قدر جای هنرپیشه‌های مختلف صحبت کردم تا به هنرپیشه‌های معروف رسیدم. نام شان روی من ماند و اکنون مرا با نام آن‌ها می‌شناسند. با آن‌ها زندگی کردم و اجازه ندادم که به حریمم تجاوز شود. جوانان حتما نباید صدای خسروشاهی را داشته باشند. صدای زیبا ملاک نیست. آن سیگنالی که باید باشد و شما را پای گیرنده یا سینما بکشاند اهمیت دارد تا بیننده بگوید عجب زیبا صحبت کرده است. وقتی من در فیلم «عروسی خوبان» حرف زدم، از کارگردانش پرسیده بودند که چرا این صدا را انتخاب کردی. او هم گفته بود صدای خسروشاهی، صدای «علی بی غم» بود. صدا حتما نباید روی شخصیت «آلن دلون» بماند. این صدا روی علی بی غم «عروسی خوبان» هم خوب نشسته است و باید این حس و صدا انتخاب می‌شد.

 شما در فیلم «پدرخوانده» که از آثار ماندگار تاریخ سینما است، نقش «آل پاچینو» را گفتید. در پدرخوانده 3،2 هم مدیریت دوبلاژ را برعهده داشتید. از شرایط دوبله این کار بگویید.
 من جای «آل پاچینو» زیاد حرف زده ام. منتهی «پدرخوانده۲» فیلم ماندگار تاریخ سینماست و من هم به «فرانسیس فورد کوپولا» و هم به «پدرخوانده» علاقه داشتم. قبل از انقلاب قرار بود «پدرخوانده۲» را دوبله کنم. حتی آنونسی که شرکت فرستاده بود، توسط «منوچهر انور» دوبله شد. بعد از انقلاب استودیوها تعطیل شد و شرکت‌ها رفتند. ولی «پدرخوانده۲» که منوچهر اسماعیلی ترجمه کرده بود پیش من ماند. وقتی استودیوی تلویزیون دوبله «پدرخوانده۲» را به من داد، دو روز انباری منزلم را می‌گشتم تا ترجمه را پیدا کنم. هنگامی‌که با ترجمه تلویزیون مقایسه کردم، ترجمه تلویزیون ۳۶ مورد اشتباه در اسامی، محل‌ها و... داشت. این موضوع را با «حسین شایگان» که رئیس دارالترجمه بود درمیان گذاشتم. علاقه داشتم با ترجمه اسماعیلی کار کنم و دستم برای دوبله این فیلم باز بود. دوبلورهای خوبی در این کارگویندگی کردند. برای دوبله فیلم «جی.اف.کی» و «نیکسون» ۴-۳ روز وقت گذاشتم. همه تعجب کردند زیرا بعضی‌ها در یک روز، ۲ فیلم را دوبله می‌کنند! دوبله فیلم ۹۰ دقیقه ای «در جست وجوی ریچارد» ۴ روز طول کشید و ۲۱ روز، تنظیم دیالوگ این فیلم وقتم را گرفت. چون هیچ اعتباری در ترجمه اش نبود. هرچه ترجمه درباره «ریچارد سوم» در بازار نوشته شده بود را خریداری و آن‌ها را مطالعه کردم. جملات مناسب خود شکسپیر را درآوردم و این ترجمه، ترجمه گران بها و درستی است. اگرچه زحماتی را برای دوبله متحمل شدم ولی هیچ زمان حتی یک تشکر خشک و خالی هم از من نشد که «ریچارد سوم» را دوبله کردم. البته آن را برای دل خودم دوبله کردم، تا هیچ کس نتواند کوچک ترین ایرادی به این فیلم بگیرد.
 
گردآوری: گروه فرهنگ و هنر سیمرغ
www.seemorgh.com/cullture
منبع: khorasannews.com
 
مطالب پیشنهادی:
گفتگو با گویندگان کارتون «فوتبالیست‌ها» (2)
مروری بر جذاب‌ترین برنامه‌ها و سریال‌های دهه 60
گزارشی از فیلم‌های در حال تولید سینمای ایران
سینماگرانی كه به شغل‌های دیگر سرك می‌كشند!
نگاهی به سیمای بازیگری خسرو شكیبایی به مناسبت دومین سالگرد درگذشتش