خداحافظ جادوگر جوان
قسمت اول از آخرین فیلم سری داستانهای هری پاتر هم اکران شد. گویا کم کم وقت وداع با این کاراکتر، ماجراها و دوستانش رسیده
چه کسی باور میکند؟ ده سال از اولین بار که با «هری پاتر» آشنا شدیم میگذرد. این خودش شاید یک اتفاق نادر در زندگی هم نسلان ما باشد. اینکه ده سال از زندگی ات را با یک کتاب و دنیایش بگذرانی و به دنبال آن با فیلمهایش. صبر کنید، حتی اگر از طرفداران پر و پا قرص «هری پاتر» و داستانهایش هستید به محض شنیدن نام فیلمهایش کهیر میزنید و میخواهید بنا را بگذارید به غر زدن. باز هم عجله نکنید. ما هم از همان دسته خودتان هستیم و معتقدیم که بیشتر فیلمهای هری پاتر نسبت به کتابهایش به درد نخور و کسل کننده اند و اصلا به کتاب ادای دین لازم را نمیکنند. اما اگر شما هم با ما سر این توافق دارید که «هری پاتر و شاهزاده دورگه» فیلم خوبی است و حق مطلب را ادا کرده پس حتما قبول دارید که آخرین فیلم هری پاتر ارزش توجه و پرداخت را دارد. اول از همه به خاطر اینکه دیوید یاتس- کارگردان هری و شاهزاده دورگه- همان کسی است که آخرین فیلم یعنی «هری پاتر و یادگاران مرگ» را ساخته است. دوم هم اینکه تقریبا اکثر طرفداران هری پاتر معتقدند که فیلم هری پاتر و شاهزاده دورگه بهترین فیلمی است که تا بحال از روی این کتابها ساخته شده است. پس باید منتظر بنشینیم و ببینیم که آیا «یاتس» انتظارات ما را در آخرین مجموعه هم برآورده میکند یا نه. اما اینجا میخواهیم راجع به این گپ بزنیم که چرا اکثر فیلمهای هری پاتر خوب از آب درنیامده اند یا آنها که خوب درآمده اند چه فرقی با بقیه دارند که ما به عنوان فیلم هری پاتر قبولشان داریم.
قسمت اول از آخرین فیلم سری داستانهای هری پاتر هم اکران شد. گویا کم کم وقت وداع با این کاراکتر، ماجراها و دوستانش رسیده
چه کسی باور میکند؟ ده سال از اولین بار که با «هری پاتر» آشنا شدیم میگذرد. این خودش شاید یک اتفاق نادر در زندگی هم نسلان ما باشد. اینکه ده سال از زندگی ات را با یک کتاب و دنیایش بگذرانی و به دنبال آن با فیلمهایش. صبر کنید، حتی اگر از طرفداران پر و پا قرص «هری پاتر» و داستانهایش هستید به محض شنیدن نام فیلمهایش کهیر میزنید و میخواهید بنا را بگذارید به غر زدن. باز هم عجله نکنید. ما هم از همان دسته خودتان هستیم و معتقدیم که بیشتر فیلمهای هری پاتر نسبت به کتابهایش به درد نخور و کسل کننده اند و اصلا به کتاب ادای دین لازم را نمیکنند. اما اگر شما هم با ما سر این توافق دارید که «هری پاتر و شاهزاده دورگه» فیلم خوبی است و حق مطلب را ادا کرده پس حتما قبول دارید که آخرین فیلم هری پاتر ارزش توجه و پرداخت را دارد. اول از همه به خاطر اینکه دیوید یاتس- کارگردان هری و شاهزاده دورگه- همان کسی است که آخرین فیلم یعنی «هری پاتر و یادگاران مرگ» را ساخته است. دوم هم اینکه تقریبا اکثر طرفداران هری پاتر معتقدند که فیلم هری پاتر و شاهزاده دورگه بهترین فیلمی است که تا بحال از روی این کتابها ساخته شده است. پس باید منتظر بنشینیم و ببینیم که آیا «یاتس» انتظارات ما را در آخرین مجموعه هم برآورده میکند یا نه. اما اینجا میخواهیم راجع به این گپ بزنیم که چرا اکثر فیلمهای هری پاتر خوب از آب درنیامده اند یا آنها که خوب درآمده اند چه فرقی با بقیه دارند که ما به عنوان فیلم هری پاتر قبولشان داریم.
اعجاز جادو و جلوههای ویژه
جادو کلمه ساده ای است و اسمش رویش است؛ پدیده ای اعجاب انگیز که در دنیای واقعی وجود خارجی ندارد. این اولین و مهم ترین اصل در کتابهای هری پاتر است. آدمهای خاصی به نام جادوگر هستند که توانایی و نیروی خارق العاده ای دارند و کارهایی را انجام میدهند که هر کسی از پس اش بر نمیآید. در این زمینه فیلمهای ابزار جلوههای ویژه را در دست دارند. مثلا میتوان اعتراف کرد که صحنه ای که پروفسور دامبلدور در «هری پاتر و سنگ جادو» شوهر خاله پتونیا را باد میکند در فیلم به همان اندازه هیجان اگیز و جادویی از آب درآمده که در کتاب. یا ماشین و پرنده ای که رون و هری در فیلم «هری پاتر و تالار اسرار» میدزدند و با آن به درخت کتک زن برخورد میکنند به اندازه کتاب خیال انگیز است. اما چرا تمام صحنههای جادویی فیلمها ما را راضی نمیکنند؟
چرا تعداد انگشت شماری صحنه از فیلمهایی مثل این دو یا مثلا «هری پاتر و محفل ققنوس» یادمان است؟ یا چرا فیلمی مثل «هری پاتر و زندانی آزکابان» یا «جام آتش» پر از صحنههایی است که در خاطرمان مانده؟ مثل تصویر جیغ زنان «گری اولدمن» در نقش سیریوس بلک که از پشت میلهها در روزنامه ثبت شده است یا جایی که پروفسور لوپین گرگ میشود و پیتر هم تبدیل به موش. یا دیوانه سازهایی که هول و هراس به دلمان میاندازند و سپر مدافعهایی که دلمان را گرم میکنند؟ یا توپ طلایی مسابقه که زیر آب آواز میخواند چون ادبیات با خیال سر و کار دارد و سینما با چشم. وقتی داستانی میخوانیم درهای ذهن به سوی جهان تخیل باز است. اما وقتی فیلمی میبینیم چشم هرچه ببینید باور میکند و دیگر جایی برای خیال پردازی بیش از آنکه میبیند نیست. پس اینجا رسالت سینما سنگین تر است و کارش سخت تر. با اینکه ابزار پیشرفته ای دارد باید آن قدر یک کاراکتر یا فضا را خلاقانه خلق کند که تمام نیازهای فانتزی ذهن را ارضا کند. مثل وقتی که در «هری پاتر و جام آتش» تمام مراحل مسابقه ما را به شعف وامیدارد؛ از دنیای عجیب زیر آب بگیرید تا اژدهاهای خوفناک و آن هزارتوی مخوف و اسرارآمیز.
حذف جزئیات؛ مرگ فیلم
اکثر هری پاتر خوانها میدانند که بیش از نیمی از عشق و ارادتشان به این آثار به خاطر جزئیات و ریزه کاریهای خانم رولینگ در داستانهاست. اصلا همین جزئیات کتاب است که ما را کم کم با آنها مانوس و همراه میکند. شما تصور کنید که از همان کتاب اول نمیدانستید که اتاق هری یک انباری زیر پله ای است یا خانه ویزلیها مارپیچ و بلند است یا مثلا فکر کنید پسرخاله پتونیا چاق و خرفت نبود یا مادر و پدر مشنگ هرمیون دندانپزشک نبودند و الی آخر. و به نظر میرسد بخش اعظمی از عدم موفقیت آن دسته از فیلمهای هری پاترکه دوست نداریم به خاطر نادیده گرفتن همین جزئیات به ظاهر ناچیز است. واقعا این بی سلیقگی است که در جام کوییدیچ در فیلم «هری پاتر و محفل ققنوس» کاراکتر مهم جن خانگی خانواده بلک که یکی از مهم ترین نقشها را ایفا میکند به کلی حذف شود.
این برای ما عین خیانت چشم در چشم به کتاب است. و نمیتوانیم به هیچ وجه بهانه کمبود وقت را بپذیریم چراکه فیلمنامه نویس «هری پاتر و شاهزاده دورگه» ثابت کرده است که با همان وقت محدود و البته زحمت فراوان میتوان از جزئیات دست شست و آنها را به خوبی درفیلم جای داد. تصورش را بکنید که اگر دست دامبلدور در سکانسهای اولیه این فیلم نسوخته بود یا مثلا دفترچه خاطرات جین را که سوراخ شده در کشوی او نمیدیدیم چقدر از لطف و لذت فیلم کم میشد. با اینکه ممکن است کسی که کتاب را نخوانده هیچ وقت نفهمد که آن دفترچه خاطرات کتاب اول یک جان پیچ بوده یا دست ولدمورت برای یافتن انگشتر سوخته است و اصلا مرگ دامبلدور از همین آسیب دستش نشات میگیرد. اما فیلمنامه نویس عزیز این جزئیات را برای من و شما در فیلم گذاشته است تا حظمان وافر شود.
وفاداری به کتاب، کلید موفقیت
کمیبا خودتان فکر کنید. بی شک، بهترین قسمتهایی از فیلمها که دوست داریم مربوط به بخشها یا چیزهایی از کتاب است که عین به عین و وفادارانه به تصویر درآمده اند. مثلا سکانس فوق العاده عبور بلاتریکس و خواهرش از کوچههای تنگ لندن در فیلم «هری پاتر و شاهزاده دورگه» را به یاد آورید. دو زن سیاه پوش، ناشناس، قدبلند. یا باز شروع همین فیلم آشوبی که مرگ خوارها در لندن و در عالم مشنگها راه میاندازند. حمله شان به مغازه اولیندر چوب دستی ساز.
یادتان هست؟ نعل به نعل فیلم عین کتاب روایت میشود. و این جاه طلبی یک فیلمساز است که اثرش را جاودانه میکند. اینجا فیلمساز به ماجراهای هری پاتر به عنوان یک سوژه بفروش که داستانش هم از قبل لو رفته است نگاه نمیکند. «دیوید یاتس» فیلمساز تمامیت خواهی است که میداند هرچه بسازد فیلمهای هری پاتر بالاخره به واسطه کتاب فروش خود را میکند اما باز هم از ایده آلهای خود چشم نمیپوشد. او جهان تازه خلق میکند. به کتاب روح میبخشد و جان کتاب را فهمیده است. صحنه شاهکار کودکی تام ریدل را به یاد بیاورید که هری در قدح اندیشه از میان خاطرات دامبلدور، دیدشان میزند. کودکی ریدل و آن چشمها شر مطلق است. نگاهش به اندازه توصیفات کتاب نافذ و مارگونه است. مسابقات کوییدیچ به خوبی کتاب نفس گیر و سرگرم کننده اند.
سکانس سوال ولدمورت از پروفسور اسلگهورن درباره جان پیچها به اندازه وزنش در کتاب کلیدی و معماگونه است. و در آخر تمام دست و پا زدنهای دراکومالفوی و صحنه مرگ دامبلدور به دست اسنیپ به اندازه کتاب برای مان شوک آور است و بغض آلود. چراکه فیلمساز به آسانی راضی نشده است که فیلم سرسری بسازد و درعین حال همه دنیایی را که میخواهد خلق کند وامدار کتاب میداند. او یک امانتدار خوب برای کتابهای هری پاتر است؛ برای همین وقتی آخر فیلم شاهزاده دورگه اسنیپ به هری میگوید «شاهزاده دورگه من هستم» ما خشکمان میزند. انگار نه انگار که از قبل میدانیم. ما این بار غرق دنیای فیلم هری پاتر شده ایم و همه اینها را مدیون دیوید یاتس عزیز هستیم و قصورش را در فیلم ققنوس میبخشیم و به او و فیلم جدیدش «هری پاتر و یادگاران مرگ» فرصت میدهیم که یک بار دیگر اعجاز جادوی سینما را به رخمان بکشد تا ما با خاطری آسوده و شعف با هری پاتر و دنیایش خداحافظی کنیم.
گردآوری: گروه فرهنگ و هنر سیمرغ
www.seemorgh.com/culture
منبع: هفته نامه همشهری جوان/ شماره 288/ فاطمه عبدلی
بازنشر اختصاصی سیمرغ
مطالب پیشنهادی:
عکسهایی از دیروز و امروز ستارگان هری پاتر!!
عکسهای اما واتسون، دانیل رادکلیف و.. روی فرش قرمز قسمت آخر هری پاتر
گزارش تصویری سری جدید هری پاتر: هری پاتر و هدیههای مرگ
همراه با اما واتسون؛ بازیگر مجموعه هری پاتر
هری پاتر و محفل ایرانیها!