با آنا نعمتی درباره دو شخصیت متفاوتش گفتگو می کنیم
این بازیگر معتقد است با توجه به شرایط کنونی سینمای ایران دو فیلمش توانسته به شایستگی مخاطب خودش را به سینماها بکشاند و به گونه ای از نتیجه بازی هایی که در این دو فیلم داشته، راضی است به بهانه حضورش در این دو فیلم با وی گفت وگویی داشتیم.
  
«یکی می خواد باهات حرف بزنه» و «پنهان» نام دو فیلمی است که آنا نعمتی در حال حاضر روی پرده سینما دارد، دو نقشی که به لحاظ موضوع فیلم،هیچ ربطی به هم ندارند و این بازیگر در هر دو نقش کاملا متفاوت ظاهر شده است.

این بازیگر معتقد است با توجه به شرایط کنونی سینمای ایران دو فیلمش توانسته به شایستگی مخاطب خودش را به سینماها بکشاند و به گونه ای از نتیجه بازی هایی که در این دو فیلم داشته، راضی است به بهانه حضورش در این دو فیلم با وی گفت وگویی داشتیم.



در «یکی می خواد باهات حرف بزنه» نقش مادری را بازی می کنید که تنها فرزندش را به واسطه مرگ مغزی از دست می دهد؟ چه خصیصه ای در فیلمنامه وجود داشت که شما را مجاب کرد در این فیلم بازی کنید؟

وقتی فیلمنامه را خواندم شخصیت «لیلا» در فیلم مرا بسیار جذب کرد با توجه به اینکه من مادر هستم، فکر کردم می توانم از عهده این نقش به خوبی بربیایم، بنابراین نقش را پذیرفتم و در آن کارکردم.



چطور به نقش «لیلا» نزدیک شدید؟

کاملا درست است من به غایت با این نقش همذات پنداری کردم و سعی کردم در مدتی که درگیر فیلمبرداری بودم فقط به کار و کاراکتر لیلا فکر کنم.



«لیلا» زنی است که در تمام فیلم مقاومت می کند و شکسته شدنش را نمی بینیم تا اینکه اعضای دخترش را اهدا می کند؟

قبلا هم گفتم لیلا زنی است قوی که دخترش را به تنهایی بزرگ کرده است. شخصیت پردازی این نقش با توجه به پیشینه ای که به تماشاگر داده بودیم چیزی نبود که بخواهد تمام مدت ضجه بزند و البته به نظر من اگر هم لیلا در تمام طول فیلم شیون می کرد تماشاگر را پس می زد او می خواست به هر طریقی شده اسباب دیدن پدر و دخترش را فراهم کند و امضای اهدای عضو را از پدرش بگیرد و وقتی کارها را سامان داد، آن وقت به خودش برسد و برای دل خودش در نبود دخترش سوگواری کند.



به نظر شما از خودگذشتگی «لیلا» با توجه به تصمیمی که به ترک همسرش گرفته بود و فروختن خانه اش برای همسر سابقش پارادوکسی ایجاد نمی کرد؟

لیلا در ابتدای زندگی اش و در سن جوانی تصمیم می گیرد خیانت همسرش را نبخشد و او را ترک کند اما نکته مهمی که وجود دارد بعد از گذشت سال ها و بزرگ شدن دخترش به درجه ای از پختگی می رسد و وقتی همسر سابقش با توجه به پیشنهاد اولیه ای که می دهد راضی به اهدای اعضای فرزندش می شود لیلا هم تصمیم می گیرد که به او کمک کند و در این قالب به نظر من کاملا داستان و قصه منطقی است.



در چند کار اخیرتان شاهد بازی در نقش زن های روشنفکر بودیم با بازی در این فیلم و این گریم به نظر می رسد فصل جدیدی از کارتان را آغاز کردید؟

من همواره از اینکه در نقش های متفاوت بازی کنم لذت برده ام، هرگز درگیر میمیک نبوده ام و البته باید بگویم با توجه به اینکه کلیت سینمای ایران به تکرار افتاده است اینکه نقش ها هم تکراری باشد خیلی دور از ذهن نیست، اما نقش لیلا بسیار متفاوت است و من هم امیدوارم فصل جدیدی در کارم باشد.



شرایط فیلمبرداری فیلم در دو مکان متفاوت بود، یکی شمال و دیگر در کرمان، با توجه به شرایط اقلیمی هر یک از مناطق گویا شرایط بسیار سخت بوده است؟

بله، ما در فصل سرمای شدیدی مشغول فیلمبرداری در شمال ایران بودیم بنابراین شرایط نسبت به کارهای دیگر سخت تر بود اما همه گروه با همدلی و با علاقه ای که به کلیت داستان داشتند کار را پیش بردند.



گرفتن جایزه در جشنواره فجر برایتان مهم است یا رضایت مخاطبان و منتقدان؟گویا در جشنواره فیلم فجر نیز این فیلم به خوبی توسط داوران دیده نشد؟

بارها گفته ام هرگز برای دریافت جایزه در هیچ فیلمی بازی نکردم ولی از سوی منتقدان نامی و تماشاگران بازخورد کارم را گرفتم همه از دیدن این نقش راضی بودند و این مسئله برای من بسیار حائز اهمیت است.



گفته می شود شما برای بهتر شدن نقشتان به کارگردان نکاتی را متذکر می شدید که گاهی این تذکرات کارگردان را نیز عصبانی می کرده است؟

این گونه نیست، من برای بهتر شدن نقشم گاهی فکر می کردم دیالوگ هایی را مثلا با حس های دیگری می توان آمیخت که به تاثیرگذاری نقشم کمک کند و این مسائل را با کارگردان مطرح می کردم آقای هادی هم یا می پذیرفتند و یا گاهی قبول نداشتند و دوباره به کارمان ادامه می دادیم.

هدف ما بهتر شدن فیلم بود برای همین با هم تبادل نظر می کردیم و اگر کارگردان رضایت می دادند کاری که به ذهنم می رسید را اجرا می کردم در غیر این صورت عینا همان کاری را انجام می دادیم که کارگردان می گفت.



فیلم «یکی می خواد باهات حرف بزنه» همانطور که گفته شد درباره اهدای عضو است، حال شما علاوه بر بازی گویا در این زمینه نیز فعالیت دارید و سفیر اهدای عضو هم هستید؟

بله بعد از بازی در «یکی می خواد باهات حرف بزنه» دوستان در بیمارستان مسیح دانشوری «تنها بیمارستان اهدای عضو در ایران» لطف داشتند و مرا به عنوان سفیر آنجا انتخاب کردند که من از این مسئله بسیار خوشحال هستم.



سفیر بودن تنها یک تیتر یا لقب است یا اینکه شما کار خاصی هم به عنوان سفیر برای این بیمارستان انجام می دهید؟

من ترجیح می دهم که سفیر تنها یک نام نباشد دلم می خواهد با خانواد های پیوند دهنده و گیرنده ارتباط داشته باشم و از حالشان بعد از گذشت مدتی از پیوند مطلع شوم.



گویا برای رضایت گرفتن از خانواده هایی که عزیزانشان مرگ مغزی می شوند هم فعالیت می کنید؟


من نهایت سعی خودم را می کنم که به این خانواده ها که به من لطف دارند بگویم خداوند بدن ما را به عنوان یک امانت در اختیارمان قرار داده است و اگر به دلیل هر اتفاقی مرگ مغزی شویم یا عزیزانمان دچار این اتفاق شوند موظف هستیم این امانت را در اختیار دیگران قرار دهیم تا بتوانند به زندگی شان ادامه دهند، امیدوارم این فرهنگ در مردم ما به وجود بیاید که حتی قبل از اینکه اتفاقی برایشان بیفتد فرم اهدای عضو را امضا کنند و پیش بینی کنند که اگر روزی مرگ مغزی شدند بتوانند به هم نوعانشان کمک کنند.



به فیلم «پنهان» برسیم، شما در حال حاضر این فیلم را نیز روی پرده سینما دارید، درباره رعنا بگویید؟

رعنا در «پنهان» زنی است که عشقش را رها کرده و سال ها به خارج از ایران رفته است اما بعد از گذشت سال ها می فهمد که باید برگردد و با قی عمرش را بدهکار خودش نباشد همین کار را انجام می دهد اما در می یابد که جایی در زندگی عشق سابقش برایش وجود ندارد.



در «پنهان» عملا دو نسل را شاهد هستیم که برایشان اتفاقات مشابه می افتد.

بله، کاملا درست است اصلا هدف این است که دو مثلث عشقی روایت شود از دو نسل که نتیجه ای مشابه از تصمیماتشان می گیرند که به نظر من کاملا درآمده است.



شما به کار کردن با کارگردان های جوان علاقه مندید؟

نمی خواهم بگویم فقط با کارگردانان جوان کار می کنم، اما کار کردن با جوان ها از این منظر برایم بسیار جذاب است که بسیار پرانرژی و پر از ایده های بکر هستند به همین خاطر از کار کردن با جوان ها لذت می برم.



برای بهتر شدن نقش «رعنا» به مهدی رحمانی پیشنهاداتی در میزانسن ها می دادید یا خیر؟

مهدی رحمانی از آن دست کارگردانانی است که با برداشت های زیاد کارش را انجام می دهد و ابدا اجازه نمی دهد بازیگر نظر یا ایده ای بدهد به همین خاطر عینا همان کاری را که می گفتند من به عنوان یک بازیگر انجام می دادم.



در سینمای ما وقتی بازیگری در نقشی خوب ظاهر می شود کاراکترهای مشابه به او پیشنهاد می شود برای شما هم همین اتفاق می افتد؟

بله، این یک واقعیت در سینمای ماست اما من لزومی نمی بینم یک نقش را دو بار یا چند بار بازی کنم اگر بحث تجربه کردن باشد از نظر من همان یک بار کفایت می کند و لزومی به بازی در کاراکترهای مشابه نمی بینم.



مدتی است بازیگران سینما بیشتر به تئاتر تمایل پیدا کرده اند به نظر شما دلیلش چیست؟

متاسفانه سینمای ما روزهای خوبی را نمی گذراند به همین خاطر بازیگران ترجیح می دهند در تئاتر فعالیت کنند، یک هنرپیشه علاقه دارد که بازی کند و با مردم ارتباط برقرار کند بنابراین اگر در سینما شرایط برایش مهیا نباشد طبیعی است که ابزار دیگری برای این کار پیدا می کند، البته بسیاری از بازیگران از اینکه تئاتر کار کنند و به طور زنده با تماشاگر در ارتباط باشند و فید بک کارشان را همان لحظه بگیرند لذت می برند.



به نظرتان فیلم هایی که روی پرده دارید توانسته در گیشه موفق باشد و نظر مخاطب را جلب کند؟

با توجه به شرایط کنونی سینما باید بگویم دو فیلم من تماشاگران خود را به سینماها کشانده است وفروشش هم رضایت بخش بوده است.



در حال بازی در فیلم جدیدی هستید؟

نیمه اول سال که ایران نبودم، در حال حاضر هم مشغول تمرین یک نمایش هستم. دلم می خواهد فیلمنامه خوبی به دستم برسد و نقش متفاوتی پیشنهاد شود و با کمال میل قبول و کار می کنم.



گردآوری: گروه فرهنگ و هنر سیمرغ
www.seemorgh.com/culture
منبع: aftabir.com


مطالب پیشنهادی:
خواجه‌امیری، گودرزی و اسکندری با خانه تئاتر همراه می‌شوند
از اکران "بی‌خود و بی‌جهت" در قم جلوگیری شد؟
این بازیگر در همین روز آلوده به دنیا آمد!
این نمایش شب اولش را با بزرگان سینما و ادبیات آغاز کرد+ عکس
بهرام بیضایی, افتخاری دیگر را شامل می شود