لارنس
طعنه آمیز این‌که دی اِچ دانش‌آموز خوبی نبود و پس از رهاکردن مدرسه در یک کارخانه تولید لوازم پزشکی به‌عنوان منشی به کار مشغول شد. در همین زمان بود که با جسی چمبرز ملاقات کرد و....
 
دی اِچ لارنس با نام اصلی دیوید هربرت لارنس در یازدهم سپتامبر 1885 در ایست‌وودِ ناتینگهام شایر به دنیا آمد. ایست‌وود شهری بود با معادن ذغال سنگ، مملو از مردان و زنانی سخت‌کوش و دی اِچ با بی‌علاقگیش به کار در معادن و شیفتگی‌اش نسبت به ادبیات مورد توجه همه قرار گرفت.
پس از به پایان بردن تحصیلات ابتدایی، بورسی برای تحصیل در دبیرستان ناتینگهام دریافت داشت. طعنه آمیز این‌که دی اِچ دانش‌آموز خوبی نبود و پس از رهاکردن مدرسه در یک کارخانه تولید لوازم پزشکی به‌عنوان منشی به کار مشغول شد. در همین زمان بود که با جسی چمبرز ملاقات کرد و به دوستانی صمیمی بدل شدند. چمبرز بر کارش نظارت کرد و تشویقش کرد تا نویسندگی را در 1905 آغاز کند. پس از این برای فراگیری یک دوره آموزشی رهسپار کالج دانشگاهی ناتینگهام شد.
در 1911 به دلیل عود ذات‌الریه آموزش را رها کرد و با فریدا ویکلی، همسر آلمانی پروفسوری در ناتینگهام گریخت. این زوج به سرتاسر اروپا سفر کردند و سرانجام در 1914، پس از طلاق فریدا، با هم ازدواج کردند.
در خلال جنگ اول جهانی لارنس و همسرش در فقری نامحسوس در انگلستان روزگار گذراندند. پس از جنگ لارنس به ایتالیا رفت و دیگر هیچ وقت به زادگاهش بازنگشت. در دوم مارس 1930، در وِنس، از شهرهای فرانسه به دلیل عوارض ناشی از سل درگذشت.
 
دروغ‌هایی درباره عشق
ما دروغ‌گو هستیم چرا که
حقیقتِ دیروز به دروغ فردا بدل می‌شود
حال آن‌که نگاشته‌ها ثابت‌اند
و ما با نگاشته‌ای از حقیقت زندگی می‌کنیم.
عشقی که به دوستم دارم این سال
با عشق سال پیش فرق می‌کند
اگر چنین نباشد، دروغی بیش نخواهد بود.
ولی تکرار می‌کنیم عشق! عشق! عشق!
گویی سکه‌ای بوده با بهای ثابت
نه چونان گلی که می‌میرد و باز غنچه ای دیگر می دهد.
 
چیزی برای پاسداری نیست
دیگر چیزی برای پاسداری باقی نمانده، اکنون همه چیزی از دست رفنه
مگر خُرده‌ریزی آرامش در قلب
همچون چشم یک بنفشه.
 
 
گردآوری: گروه فرهنگ و هنر سیمرغ
www.seemorgh.com/culture
منبع: jenopari.com/ آرمان شهرکی
 
 
مطالب پیشنهادی:
شعری از ایلهان برک، شاعر بزرگ ترک
سه روایت از شاعر بزرگ روس 
 اشعاری از شاعر بزرگ هندی تاگور
معرفی چارلز بوکفسکی+ نمونه شعر
شعری از كارل ونبرگ؛ یکی از بزرگترین شاعران سوئد