بیچاره کارمندان.../ شعر طنز یا واقعیت؟
از جور بچه و زن/ جان متصل به شیون/ نه خانه و نه مسکن/ تکلیف نا معین/ جفت زیان و خسران/ بیچاره کارمندان

این شعر برای حدود 70 سال پیش است و شاید زیاد به زمانه ما نخورد اگر البته کاهش بودجه و عقب افتادن حقوق و کسری دریافتی به خاطر نبود پول و افزایش قیمت همه چیز جز حقوق ماهیانه کارمندان، اجازه بدهد!


از نار غصه سوزان
دمساز آه و افغان
از خوشدلی گریزان

عاری ز شوکت و شان
بیچاره کارمندان

بی حال و دل فسرده
بی جان مثال مرده
چون صید تیر خورده
کام از جهان نبرده

انسان ولی چه انسان
بیچاره کارمندان

در یک اتاق محبوس
با شکل و وضع منحوس
یک‌سر رببس و مرئوس
همدم به آه و افسوس

مبهوت و مات و حیران
بیچاره کارمندان

از جور بچه و زن
جان متصل به شیون
نه خانه و نه مسکن
تکلیف نا معین

جفت زیان و خسران
بیچاره کارمندان

نه رخت و نه لباسی
نه فرش و نه پلاسی
نه پایه و اساسی
نه هوش و نه حواسی

غمناک و زار و پژمان
بیچاره کارمندان

اهل و عیال خانه
دائم پی بهانه
ناراضی از زمانه
چون مرغ فکر دانه

خالیست سفره از نان
بیچاره کارمندان


امروز اهل بازار
دارند دخل سر شار
پول است نزدشان خوار
پس راضیند از این کار

لیک این کسان پریشان
بیچاره کارمندان

ابن جنی. توفیق. شماره35 سال 1324
 


گردآوری:گروه فرهنگ و هنر سیمرغ
www.seemorgh.com/culture
منبع: khabaronline.ir



 مطالب پیشنهادی:
خواننده ایرانی محبوب‌ترین خواننده سال سوئد شد
حاشیه‌های سریال «زمانه»!
گرد و خاک «پرویز پرستویی» در سینما
خودم هم نمی‌دانستم با کدام همسرم به خارج می‌روم!
«پایتخت 2» با علیرضا خمسه در نوروز 92 + عکس‌های جدید