ایرج شمسی زاده در آستانه سال نو درگذشت!!
ایرج شمسی‌زاده - شاعر و بومی‌سرای استان بوشهر - درگذشت و به عنوان اولین مهمان قطعه هنرمندان بندر گناوه به خاک سپرده خواهد شد.

محمد ولی‌زاده - از دوستان شمسی‌زاده -  گفت:‌ ایرج شمسی‌زاده که در شعر به «ایرجو» تخلص می‌کرد، متولد اول مرداد 1321 در بندر گناوه بود که 29 اسفند 93 در شهر خودش به علت بیماری سرطان درگذشت. او چند سالی بود که با این بیماری دست و پنجه نرم می‌کرد اما روحیه بسیار خوبی داشت و طی این سال‌ها که تحت درمان بود همیشه می‌گفت بیماری‌اش را شکست می‌دهد.

این نویسنده و ناشر افزود: شمسی‌زاده در سال 1356 در رشته زبان و ادبیات فارسی از دانشگاه تهران فارغ‌التحصیل شد و به بوشهر برگشت و شغل معلمی را انتخاب کرد. در نهایت در کسوت معلمی بازنشسته شد و بیش‌تر درگیر شعر و شاعری شد.

ولی‌زاده همچنین اظهار کرد: ایرج شمسی‌زاده یکی از نام‌آوران و توانا‌ترین شاعران استان بوشهر بود. زنده‌یاد شمسی‌زاده را می‌توان در کنار شاعران بزرگی همچون منوچهر آتشی، محمدرضا نعمتی‌زاده، محمد بیابانی و علی باباچاهی جای داد. او در شعر بومی استان بوشهر تواناترین بود و حلقه واصل میان نسل جدید و قدیم شعر امروز بوشهر بود. در شاعری غزل‌سرای مشهوری نیز بود و یکی از معروف‌ترین شعرهای محلی و بومی‌اش «عیده بیو» نام داشت.

او در ادامه در توصیف اخلاقیات مرحوم شمسی‌زاده بیان کرد: وی بیش‌تر رویکردش به شعر محلی و بومی بود و دغدغه طنز داشت. این شاعر در مسائل تاریخی استان بوشهر همیشه دست به تحقیق و پژوهش فراوان می‌زد و اطلاعات کاملی نسبت به تاریخ مناطق داشت. زنده‌یاد شمسی‌زاده صریح‌اللهجه بود و همیشه دغدغه حفظ فرهنگ بومی منطقه را داشت.

او سپس گفت: تاکنون هیچ کتابی از شعرهای ایرج شمسی‌زاده منتشر نشده است و طی سال‌هایی که گذشت علی‌رغم پیگیری‌هایی که هر دومان برای چاپ شعرهایش داشتیم این اتفاق نیفتاد. امیدوارم روزی برسد که شعرهای آن مرحوم در قالب کتاب منتشر شود.

ولی‌زاده در پایان به مراسم خاک‌سپاری ایرج شمسی‌زاده اشاره کرد و گفت: مراسم تشییع پیکر ایرج شمسی‌زاده روز دوشنبه (سوم فروردین‌ماه) ساعت 2 بعدازظهر از بندر گناوه به سمت قطعه هنرمندان برگزار می‌شود. بندر گناوه تاکنون صاحب قطعه هنرمندان نبوده و با رفتن زنده‌یاد مرحوم شمسی‌زاده، دوستان و مسوولان جایی را به نام قطعه هنرمندان در بندر گناوه درنظر گرفتند. مرحوم شمسی‌زاده اولین مهمان این قطعه خواهد شد.

***

شعری از ایرج شمسی‌زاده:

«عید بیو»

نوروز اییای اُمرُو، صبا، آخر زمسّونه بیو

بندشک دورِگَندمَل می بلبل ایخونه بیو

گُل وَر کشیده تا کمر، زَنگُل در اُومَه سر و سر

سر کاکُلل بسّه کَپر، تاج بیابونه بیو

غاچ برنجوکی خَشه، وقتی که چاله پُر تَشه

دیَه دلم وَش نیکشه، از بس فراوونه بیو

هم بال زردِ گازرین، هم کِرم نوروزی ببین

قافله کُشک مثلنگین، ری اسب شیطونه بیو

سر پیر، گُل چاس ایپزه، هم گز گزو پاشَ ایگزه

هم کار گل روغن دزه، چربیش که نیمونه بیو

محشر گرفته دور اُو، پر تا پر وابیده گُروُ

هر باندی گیر شنو، من اُوه بارونه بیو

سه تشک سرپر شودرل، می خال سر لوُ دهترل

قلا حونی کموترل، اُمروُز مهمونه بیو

دهتر من رهَ بسه صف، ایرن شوُهَ سییهعلف

ری صورتل مثل صدف مُرواری غلتونه بیو

سینه‌ی سفید مرمری، برزَ میونروسری

مهَ سر زده جلدی وری، شوُ نور بارونه بیو

گُه سی مِلوُ: گل گودری، بی جیکه کن برابری

چاری شدَمبوُ نیتری، یُو مهلی اعیونهبیو

کُردک شَ کِرد چیپون ورش، چمته شَ بس پر کمرش

نی شَ نها او تی ترش، ناشتاش پرُه نونه بیو

ای پرپروک یارمهَبجو، هُمار منگوششبگو

عید بیوُ تی ایرجو، سیت عیدی ایسُونه بیو

بندشک: گنجشک

گازرین، قافله کُشک و اسب شیطون: هرسه از حشرات بسیار زیبا هستند که در ایام سرسبزی طبیعت در جنوب به وفور یافت می‌شوند.

بانده: پرنده

سه تشک: سار

شودرل: شبدرها

شوُهَ: علفزارهای اطراف شهر یا روستا

بر زَ: درخشید

گهُ: گفت

شدَمبو: نوعی گل خوشبو در جنوب

مهلی: خیلی، بسیار

کُردک: تن‌پوشی که از نمد درست می‌کنند

چمته :‌بقچه

پرپروک: پروانه

هُمار: به آرامی، یواشکی




گردآوری : گروه فرهنگ و هنر سیمرغ
seemorgh.com/culture
منبع : isna.ir