بر پلیدی ها که ما عمریست در گرداب آن غرقیم  آیا چیره خواهی شد
ریشه در اعماق اقیانوس دارد شاید این گیسو پریشان کرده بید وحشی باران یا نه دریائیست گویی واژگونه بر فراز شهر شهر سوگواران

شعر آه باران فریدون مشیری

ریشه در اعماق اقیانوس دارد شاید

این گیسو پریشان کرده بید وحشی باران

یا نه دریائیست گویی واژگونه بر فراز شهر

شهر سوگواران



هر زمانی که فرو می بارد از حد بیش

ریشه در من می دواند پرسشی پیگیر با تشویش

رنگ این شبهای وحشت را

تواند شست آیا از دل یاران؟



چشم ها و چشمه ها خشکند

روشنی ها محو در تاریکی دلتنگ

همچنانکه نامها در ننگ

هر چه پیرامون ما غرق تباهی شد



آه باران

ای امید جان بیداران

بر پلیدی ها که ما عمریست در گرداب آن غرقیم

آیا چیره خواهی شد؟

"فریدون مشیری"


تهیه و تدوین: گروه فرهنگ و هنر سیمرغ
seemorgh.com/culture
اختصاصی سیمرغ