اریش فرید در قالب‌ِ كتابی مستقل، توسط نشر مازیار زیر عنوان‌ِ «عاشقانه‌هایی برای آزادی» به جامعة ایرانی معرفی شد...

شاعر: اریش فرید  (شاعر معاصر اتریش)
(1988 ـ‌ 1921) Erich Fried
 

آن‌چنان خسته‌ام
كه
وقتی تشنه‌ام
با چشمهای بسته
فنجان را كج می‌كنم
و آب می‌نوشم
آخر اگر كه چشم بگشایم
فنجانی آنجا نیست
خسته‌تر از آن‌ام
كه راه بیفتم
تا برای‌ِ خود چای آماده سازم (كنم)
آن‌چنان بیدارم
كه می‌بوسمت
و نوازشت می‌كنم
و سخنانت را می‌شنوم
و پس‌ِ هر جرعه
با تو سخن می‌گویم
و بیدارتر از آن‍َم
كه چشم بگشایم
و بخواهم تو را ببینم
و ببینم
كه تو نیستی
در كنارم.
**********

زین سان تا به كی

در عصر مسابقه تسلیحاتی
آنكه می‌خواهد
دنیا
بر این روال
كه هست
باقی بماند
او نمی‌خواهد
كه دنیا باقی بماند.
*********

سرمای‌‌ِ سمج
آفتاب‌ِ من
برای‌‌ِ درخشیدن
به آسمان‌ِ تو
رفته است
برای‌ِ من
تنها ماه مانده است
كه او را
من از تمامی ‌ابرها صدا می‌زنم
ماه به من دلگرمی ‌می‌دهد
كه روزی تابشش
گرم‌تر و
روشن‌تر خواهد شد
نه، این زرد، رنگی دیگر نخواهد شد
این رنگ
كه یادآور‌ِ ملال و سردی است
باز آی، آفتابا!
روشنای و گرمای‌ِ افزون‌ِ ماه
فرای‌ِ
طاقت‌ِ من‌‌اند!
************
 
تابعی‍‍ّت
دستهای سپید
موی‌‌ِ سرخ
چشمهای آبی
سنگهای سپید
خون‌ِ سرخ
لبهای آبی
استخوانهای‌ِ سپید
شن‌ِ سرخ
آسمان‌ِ آبی
********
جهان بانو1
به
دنیا آمده‌ام
وینك سرانجام
به آن حد‌ّ رسیده‌ام
كه غریو بر می‌كشم:
«چه‌ گونه می‌شود
كه من به سوی‌ِ دنیا می‌آیم.»
دنیا بانو می‌آید
و آهسته می‌گوید:
«تو نمی‌آیی
تو در حال‌ِ رفتنی.»
**********
پاسخ
شخص رو به سنگها گفت:
«انسان باشید!»
سنگها در پاسخ گفتند:
«هنوز به قدر كفایت سخت نشده‌ایم.»
**********

پرسشی كوچك
می‌پنداری
هنوز
آن‌قدر كوچكی
كه از طرح پرسشهای‌ِ بزرگ درمانی؟
اگر این‌گونه است
پس بزرگ‌ترها
كوچك فرض‍َت می‌كنند
تا پیش از آنكه به قدر وسع بزرگ شوی.
********
1. واژه جهان یا دنیا Die welt در زبان آلمانی مؤنث است. م

گردآوری: گروه فرهنگ و هنر سیمرغ
www.seemorgh.com/culture
منبع: iranpoetry.com
 
مطالب پیشنهادی:
تنها زندگی‌ست كه سخن می‌گوید
همه دور و بری‌های آقای پابلو نرودا!
گزیده‌ای از اشعار «کارل ون بری»
نمونه‌ای از اشعار شاعر مدرنیست قرن بیستم اسپانیا
شعری از ایلهان برک، شاعر بزرگ ترک