منصور نریمان
پدرش از همان دوران كودكی او را تحت آموزش خود گرفت، وی را با ردیف‌ها و گوشه‌های موسیقی ایرانی آشنا كرد و نواختن سه‌تار را به او آموخت، اما نریمان، عود را دوست داشت. از 14 سالگی....
 
با منصور نریمان، نوازنده عود، مدرس و پژوهشگر موسیقی
 نام اصلی‌اش اسـكندر ابـــــراهیمی زنجانی است و نام هنری‌اش منصور نریمان. امروز او را به عنوان یكی از پیشكسوتان عودنواز ایران می‌شناسند. منصور نریمان سال ۱۳۱۴ در مشهد متولد شد.
 
پدرش از همان دوران كودكی او را تحت آموزش خود گرفت، وی را با ردیف‌ها و گوشه‌های موسیقی ایرانی آشنا كرد و نواختن سه‌تار را به او آموخت، اما نریمان، عود را دوست داشت. از 14 سالگی همكاری خود را با رادیو مشهد به عنوان تكنواز موسیقی آغاز كرد و پس از تسلط كافی با شیوه نوازندگی عود، در بعضی برنامه‌ها به اجرای موسیقی با این ساز پرداخت.
وی تدریس در حیطه موسیقی را از دهه 40 در هنرستان موسیقی آغاز كرد و تا به امروز شاگردان زیادی در عرصه عود‌نوازی تربیت كرده است. با این هنـرمند به بهانه انتشار كتاب «ردیف موسیقی ایرانی برای عود» به گفت‌وگو نشسته‌ایم.

شما در خانواده‌ای بزرگ شدید كه پدرتان به سازهایی چون سه‌تار، تار و نی آشنایی كامل داشت و همین مساله موجب شد شما از دوران كودكی با ردیف‌های ایرانی آشنا شوید و بتوانید به سه‌تار تسلط پیدا كنید. امروز هم مشاهده می‌شود موج كلاس‌های موسیقی بویژه برای كودكان رواج یافته است. می‌خواستم بپرسم به نظر شما آموختن نوازندگی چقدر ذاتی است و چه میزان از محیط اكتساب می‌شود؟
تصور می‌كنم بخش اعظمی از هنر، در درجه نخست در وجود و ذات آدمی نهفته است، اما اجازه بدهید در این باره بیشتر توضیح دهم. خانواده‌ای كه من در آن رشد كردم، اساسا با موسیقی پیوندی دیرینه داشت؛ پدرم با اغلب سازها آشنا بود و از نظر خوانندگی با مرحوم تاج اصفهانی كه از دوستان نزدیكش بود به رقابت دوستانه می‌پرداخت. مادرم نیز در دوران كودكی، لالایی‌هایی كه بلد بود را به شكل و شیوه درست و با تكیه بر ردیف‌های صحیح موسیقی برای ما می‌خواند.
طبعا تمام اینها در من تاثیر گذاشته بودند. وقتی 5 سال داشتم، كسی به من اجبار نكرد و حتی مرا به سمت موسیقی هم سوق نداد. این تمایل ناخواسته بود. كشش عجیبی به موسیقی در خودم حس می‌كردم. بنابراین، سعی كردم به واسطه این علاقه‌مندی، گوشه‌های موسیقی را از پدرم فرابگیرم و ساز بزنم، اما در آن زمان به دلیل سن كم و جثه كوچك، همه سازها از نظر فیزیكی برای من بزرگ بودند. این گذشت تا این كه روزی عمویم از یك نجار خواست تا سازی اندازه خود من بسازد و همین طور هم شد. آن زمان بود كه شروع به تمرین كردم.
در آن سال‌ها ما در مشهد زندگی می‌كردیم و من آهنگ‌هایی كه از رادیوی تاجیكستان پخش می‌شد را گوش می‌دادم و علاقه به عودنوازی از این طریق بیشتر در من قوت گرفت.

نكته جالبی كه در این میان وجود دارد این است كه شما موسیقی را با سه‌تار شروع كردید، اما امروز از شما به عنوان یكی از پیشكسوتان عودنواز نام برده می‌شود. چطور شد كه تصمیم گرفتید تغییر مسیر دهید؟
من از اول هم از صداهای بم خوشم می‌آمد. از سازهایی چون ویولن آلتو یا كنترباس كه بعدها آمدند خوشم می‌آمد. در دوران كودكی و نوجوانی، در رادیوی مشهد در بخش برنامه كودك به نواختن تار و سه‌تار می‌پرداختم و در این دو وادی پیشرفت‌های زیادی هم كرده بودم. تا این كه مدیر رادیوی وقت به من ماموریتی داد كه به شیراز بروم و همین تك‌نوازی‌ها را در رادیوی شیراز نیز انجام دهم. من هم قبول كردم و رفتم. در آن زمان، در رادیوی شیراز سه گروه موسیقی تشكیل شده و حتی برنامه گل‌های شیراز نیز به وجود آمده بود. من هم در كنار این گروه‌ها، تك‌نوازی‌های خودم را انجام می‌دادم، اما در برهه‌ای از زمان كه به 14 سالگی رسیدم، احساس كردم بیش از سازهای دیگر به سمت و سوی عود تمایل دارم. این شد كه به دنبال فراگیری این ساز رفتم.

چرا برخی عود را سازی عربی می‌دانند؟
به خاطر این كه در برهه‌ای از تاریخ كه عرب‌ها بر ایران حاكم بودند، با وجوه فرهنگی گوناگون ما ازجمله ساز عود آشنا شدند و تصمیم گرفتند آن را با خود ببرند. زیرا فكر می‌كردند عود به صدای خوانندگان عرب نزدیك‌تر از بقیه سازهاست. عود (كه شباهت زیادی به بربط دارد) در نزد عرب‌ها نام‌های مختلفی دارد.
به عنوان مثال از آن با نام «مظهر» یاد می‌شود و در اسپانیای زیر سلطه اموی‌ها بر آن نام «لوط» را گذاشتند. اعراب، خانواده‌ای به نام موصلی‌ها كه در اطراف فارس زندگی می‌كردند و عودنوازان مطرحی بودند را با خود به عراق بردند. در آنجا به آنها مشاغل خوبی دادند. به طوری كه ابراهیم موصلی به سمت قاضی‌القضات منسوب شد و در كنار آن، دانسته‌های خود از عود را به ساكنان آن دیار منتقل كرد.

آیا عرب‌ها تنها سازهای ما را به عاریت گرفتند؟
نه، آنان شكل و شیوه نوازندگی و ساختار موسیقی ما را هم فرا گرفتند. دستگاه‌های موسیقی ایرانی به طور مشخص شامل 12 قسمت است. این 12 قسمت از نظر علمی متشكل از 7 دستگاه است كه خیلی كامل هستند. هر دستگاه برای خود گوشه‌ای دارد و به طور متوسط، 40 گوشه بخش وجود دارد كه یاد گرفتن آنها اساسا مشكل است. عرب‌ها این دستگاه‌ها را یاد گرفتند و آنها را به نام خود كردند. در حالی كه دستگاه‌هایی چون سه‌گاه، مقام ترك، همایون و... متعلق به موسیقی اصیل ایرانی بوده است. روی این اصل است كه موسیقی ایرانی و عربی تا حدودی به یكدیگر شبیه است و انتقال ساز عود به كشورهای عربی در آن برهه نیز توانست به این مساله كمك زیادی كند.

آیا مثل بسیاری دیگر از هنرمندان، نوازندگی استادان آن دوره در علاقه‌مندی یا فراگیری شما تاثیر داشت؟
نه. لااقل می‌توانم بگویم تا زمانی كه هنرستان موسیقی تشكیل شد این امر میسر نشد. در آن سال‌ها من از طریق تلفن با زنده یاد استاد روح‌الله خالقی به فراگیری نت مشغول بودم. یعنی من مشهد بودم و از طریق تلفن، ایشان قبول كرده بودند كه نت را به من آموزش دهند. ایشان در همان زمان در هنرستان موسیقی به 2 نفر از استادان هنرستان ماموریت دادند كه برای تحقیق درباره ساز عود و قانون به عراق بروند.
این دو نفر آقایان اكبر محسنی و مهدی مفتاح بودند كه اولی مامور تحقیق درباره عود شده بود. زمانی كه آقای محسنی از این سفر تحقیقی برگشتند، شروع به آموزش در هنرستان كردند. البته آن زمان من هنوز داشتم به دنبال ساز عود می‌گشتم تا آن را از نزدیك ببینم. محسنی كه تدریس خود را در هنرستان شروع كرد، آقای خالقی احساس می‌كنند آن طور كه باید، آموزه‌های ایشان درباره عود كافی نیست. می‌خواهم بگویم تا آن زمان كسی به شكل اصولی و آكادمیك نتوانسته بود به آموزش عود در ایران بپردازد.
در همان زمان، من به همراه پدرم به مغازه یك سازنده ساز به نام «نریمان آبنوسی» در نزدیكی پل چوبی تهران رفتیم. او به ما گفت من صدای عود را شنیده‌ام، اما تا به حال آن را از نزدیك ندیده‌ام و اگر یك عود بیاورید درخواست شما را قبول می‌كنم و یكی برایتان می‌سازم. آن موقع من خیلی اتفاقی به سینما رفتم و یك فیلم عربی دیدم كه اتفاقا «عطرش» نوازنده مصری در این فیلم به نواختن عود می‌پرداخت.
من به همراه پدرم از مدیر سینما خواهش كردیم یك اكران خصوصی بگذارد تا ما بتوانیم در آن صحنه‌ای كه عطرش در حال نواختن عود هستند، از این صحنه عكس بگیریم. ایشان هم موافقت كردند. عكس را نزد نریمان آبنوسی بردیم و او پرسید خب من براساس چه مقیاسی این ساز را بسازم؟ درست هم می‌گفت. چون ما نمی‌توانستیم اندازه‌های ساز را از روی عكس تشخیص دهیم. ولی درست در همان زمان به شكل تصادفی با یك مهندس راه و ساختمان آشنا شدیم و او این كار را برایمان انجام داد. بعد از آن هم نریمان برای من یك عود ساخت.
جالب این است كه هر سازی بعد از گذشت سال‌ها احتیاج به گسترش پیدا می‌كند، در حالی كه سازی كه او برای من ساخت از 16 سالگی تا به امروز همانی هست كه بود و به جرات می‌توانم بگویم خوش‌صدا‌ترین عود، همین است كه نریمان برای من ساخت و هنوز هم از آن استفاده می‌كنم. بعدها عبدالوهاب شهیدی كه اول نوازنده سنتور بودند، به سمت و سوی عود روی آوردند و چندین سال بعد نیز آقایان منوچهری و رحمانی‌پور به آن علاقه‌مند شدند. در هنرستان هم كه من تدریس می‌كردم، فارغ‌التحصیلانی چون حسین بهروزی‌نیا و برخی هم دوره‌ای‌های ایشان به این حیطه روی آوردند.

و بعد از ساخت ساز به وسیله نریمان آبنوس بود كه شما نام هنری «نریمان» را برای خود انتخاب كردید؟
درست است. به خاطر این كه تحت تاثیر انسانیت وی قرار گرفتم و احساس كردم ساختن ساز به وسیله نریمان توانست مسیر زندگی هنری مرا تغییر دهد. به محض این كه ساز را دریافت كردم، تمرینات خود را شروع كردم و براساس قولی كه به آقای خالقی داده بودم به هنرستان موسیقی آمدم تا در آنجا تدریس كنم، اما حسرتی كه همیشه بر دل من ماند، این بود كه وقتی من به هنرستان آمدم، خالقی درگذشته بود. در آن زمان، مدیر هنرستان حسین دهلوی بود.
زمانی كه به آنجا مراجعه كردم ایشان پرسیدند شما آقای ابراهیمی هستید؟ من گفتم بله. ایشان پرسیدند پس چرا ابراهیمی و نریمان با یكدیگر مخلوط شده است و من جریان آشنایی خود با نریمان و دلیل برگزیدن این نام هنری را برایش گفتم. به هر حال، در بایگانی هنرستان، یادداشتی به دستخط آقای خالقی وجود داشت كه نوشته بودند هر زمان نریمان به هنرستان مراجعه كرد، می‌تواند تدریس عود را آغاز كند. به این ترتیب، از سال 1341 به طور رسمی تدریس خود را در هنرستان آغاز كردم.

شما ازجمله هنرمندانی هستید كه علاوه بر فعالیت عملی در وادی موسیقی به نگارش كتاب‌های نظری نیز پرداخته‌اید. به عنوان مثال اولین كتاب شما «شیوه بربط‌نوازی» بود كه در همان دهه 40 به نگارش آن پرداختید، اما سوال اینجاست كه چرا این كتاب با 3 دهه وقفه در سال 1372 منتشر شد؟
به خاطر این كه از زمان ورود به هنرستان علاوه بر تدریس، روی عود تمرین و تحقیقات بیشتری انجام دادم و مواردی كه مربوط به نگارش این كتاب بود را بتدریج جمع‌آوری كردم تا این كه توانستم در سالی كه شما به آن اشاره كردید آن را در قالب كتاب مدونی چاپ كنم.

امروز جایگاه این ساز در اركسترها و محافل آكادمیكی مانند دانشگاه‌ها چگونه است؟
به نظر من در هر دو وادی پیشرفت‌های خوبی حاصل شده است. اگر در اركسترها دقیق شوید، می‌بینید كه به طور متوسط در یك اركستر، 2 یا 3 عود نواز فعالیت می‌كنند و در دانشگاه‌ها، جوانان بیش از پیش به سمت این ساز جذب شده‌اند. امروز حتی تا مقطع كارشناسی ارشد نیز این رشته در دانشگاه‌های موسیقی وجود دارد. به طوری كه هنرمندان جوانی چون آقای پژوهشگر، نگار بوبان و... كه از شاگردان من بوده‌اند به لحاظ نواختن عود در سطح جهانی قرار دارند.

شما سال‌ها در حیطه عود نوازی فعالیت كردید. ساز نواختید، تدریس كردید و این مسیر را به گفته خودتان، عاشقانه و بدون این كه خستگی بر شما عارض شود ادامه دادید، اما با این حال حتما لحظاتی هم بوده كه در آن «ای كاش‌های زیادی» گفته‌اید. اگر ممكن است در این باره هم صحبت كنید؟
ببینید من طی این سال‌ها از همه محبت زبانی دریافت كردم بجز سازمان‌ها و نهادهای رسمی؛ چه آن زمان و چه امروز. همیشه مساله پایین بودن دستمزد هنرمندان وجود داشته است. امروز هم كمترین تشویق و قدردانی از سوی نهادهای مربوطه نسبت به هنرمندان قدیمی صورت می‌گیرد. با این كه سال‌ها در حیطه موسیقی به معنی واقعی جان كندم و كار كردم، اما می‌بینم اجرم به آن شكلی كه باید ادا نشده است.

و اجازه بدهید سوال آخر را به كتابی كه از سوی نشر حوزه هنری از شما آماده انتشار است، اختصاص دهیم. درباره این كتاب هم توضیح دهید؟
این كتاب «ردیف موسیقی ایرانی برای عود» نام دارد و همان طور كه از نامش پیداست، درباره ردیف موسیقی ایرانی برای عود است كه می‌تواند كتاب مفیدی برای علاقه‌مندان و دانشجویان این رشته باشد. همیشه گفته‌ام، بعد از انتشار این كتاب، فكر می‌كنم وظیفه‌ام را تمام و كمال در زمینه موسیقی ایرانی به انجام رسانده‌ام.  
 
 
گردآوری: گروه فرهنگ و هنر سیمرغ
www.seemorgh.com/culture
منبع: jamejamonline.ir/ آزاده صالحی  
 
مطالب پیشنهادی:
با شاهین فرهت، آهنگساز و استاد موسیقی دانشكده هنرهای زیبا
 گفتگو با سینا سرلك، خواننده و نوازنده موسیقی اصیل ایرانی
گفت‌وگو با همايون خرم آهنگساز و نوازنده
معرفی تمام اعضای بزرگ‌ترین گروه موسیقی خانوادگی ایران!
 گفت‌وگوی منتشر نشده از غلامحسین بنان