شهرام ناظری در سال 1329 در كرمانشاه و در خانواده ای ادیب، فرهنگ دوست و اهل موسیقی متولد شد. وی در سفرش كه مهرماه 1386 به فرانسه داشت، نشان شوالیه ادب و هنر را از سوی دولت فرانسه دریافت كرد. این نشان بالاترین نشان فرهنگی فرانسه است و پاسداشتی است از طرف دولت فرانسه به هنرمندانی كه تلاش ویژه ای در اعتلای فرهنگ و هنر انجام میدهند. وی از طرف مجمع آسیاسوسیتی به عنوان هنرمند برتر آسیا انتخاب و از طرف بان كی مون دبیر كل سازمان ملل متحد تقدیر ویژه شد. وی همچنین در سال 1998 میلادی جایزه بهترین موسیقی عرفانی را در مراكش كسب نمود.
چه طور شد سراغ شاهنامه رفتید، به نظر نمیرسد شاهنامه خوانی ما آن هم با سبك و سیاق كاری شما، كار چندان راحتی باشد؟
شاهنامه خوانی به دلیل مشكلاتی كه در اجرا دارد، همیشه مورد توجه موزیسینها قرار نمیگیرد. به اعتقاد من كسی كه به اجرای شاهنامه میپردازد و آن را اجرا میكند، حتما باید آن را بفهمد. باید با اسطورههای ایران باستان و تاریخ آن آشنا باشد. همچنین تحقیقاتی در زمینه متون ادبی كرده باشد، تاریخ را بشناسد، با موسیقی، قومیتهای ایران و... آشنا باشد. به خصوص با نواحی لرنشین، بختیاری و كرد كه شاهنامه خوانی در آنجا رایج بوده است. این همه است كه شاهنامه خوانی را مشكل میكند.
چرا طی این دورهها كسی سراغ شاهنامه خوانی برای اجرا نرفته است؟
در 120-100 اثری كه طی مدتها به جا مانده، هیچ كس شاهنامه نخوانده است. چون این كار از نظر اجرا، سازبندی و اركستراسیون، خیلی مشكل است. این كار باید به صورت اپرا اجرا شود. 95 درصد از آثار به جا مانده، با غزلیات سعدی بوده و كمتر سراغ بزرگانی چون مولانا و فردوسی رفته اند و 5 درصد حافظ و دیگران بوده است. در این رپرتوار جا افتاده موسیقی سنتی، ما نمیبینیم كه كسی شاهنامه خوانده باشد. در نتیجه ضمن اینكه شكل بیان اشعار شاهنامه به گونه ای است كه صرفا با آوردن سازهای قدیمی، ساده میشود. صرفا به دلیل علاقه شخصی ام بود كه طی 20 سال تحقیق روی آن، توانستم اجرایش كنم. شاهنامه خوانی سخت است.
این سختی چه دلیلی دارد؟
موزیسینهای ما روی منظومه كار نكرده اند و موسیقی سنتی ما بیشتر حالت تغزلی پیدا كرده است. در مجموع میشود گفت كه روی منظومههای بلند ادبیات فارسی، كار نشده است. طی 120-100 سال گذشته، بیش از 95 درصد تاریخ موسیقی بر غزل استوار است. به خصوص غزلهای عاشقانه سعدی!
به همین دلیل شما به سراغ شاهنامه رفته اید؟
به اشعار شاهنامه و مولانا نگاهی نشده، همین طور روی منظومههای بلند فردوسی یا منظومههای متون عرفانی مثل عطار، منطق الطیر، داستانهای بلند مولانا، مثل كنیزك و پادشاه، طوطی و بازرگان و... كار نشده است. من از سال 56 روی این متون كار كرده ام. هم این موضوع و هم این كه اگر كسی یك صدای عالی داشته باشد و ردیفهای موسیقی را نیز به خوبی بشناسد، دلیل بر این نمیشود كه بتواند فردوسی را خوب بخواند. برای همین من روی متون قدیمی و باستانی ایران و اسطورهها كار كردهام. منظومه موسی و شبان را خواندم ولی در حقیقت این یك قدم بود. شاهنامه خوانی در ایران وجود داشته ولی بنا به دلایل تاریخی از بین رفته است. من 10 سال پیش قول شاهنامه خوانی را دادم ولی تا به امروز امكانش فراهم نشده بود.
چرا؟ مگر نمیتوانستید امكانات آن را از ارگانها و مراكز مرتبط درخواست كنید؟
چرا. اتفاقاً درخواست هم كردم. 20 سال است كه دارم درخصوص شاهنامه خوانی میگویم و از بخش خصوصی هم كمك خواسته ام، اما تا به حال نتیجه ای حاصل نشده است. آیا بخش خصوصی هست كه هزینه 70 نفر اعضای یك اركستر را متحمل شود، تا بشود روی این پروژهها كار كرد؟ متاسفانه نه تنها بخش خصوصی، بلكه بخش دولتی نیز اشتیاقی به فعالیت در این عرصه، از خود نشان نداد. تا این كه 3 سال پیش، حافظ پسرم، در نیویورك، پایان نامه تحصیلیاش را در خصوص شاهنامه فردوسی ارائه و تدوین كرد.
پس اجرای نیویورك توسط چه كسی ساپورت مالی شد؟
ما توانستیم بخش كوچكی از این پروژه را در نیویورك اجرا كنیم ولی مخارج آن سنگین بود. هزینه آن را شخصا متقبل شدم و قرار شد كه آن را ادامه بدهم كه متاسفانه امكانش فراهم نشد.
چه طور با موسسات و شركتها این موضوع را در میان گذاشتید؟
واقعیتش این است كه با چندین موسسه و شركت تا این لحظه صحبت كرده ایم اما نتوانسته ایم كاری از پیش ببریم. پیش از این برخی از شركتها قرار بود كه با ما همكاری كنند. مثلاشركت ایران هرتیك در لندن كه قرار بود با ما كار كند، اما فقط در حد حرف باقی ماند. در ایران نیز شركت سامسونگ قرار بود این كار را بكند كه به مرحله عمل نرسید. به پای عمل كه میرسد، همه فرار میكنند.
یعنی هزینه آن این قدر سنگین است كه یك شركت نمیتواند آن را بپردازد؟
به هر حال یك اركستر 70-80 نفره، هزینه زیادی را طی یك سال میخواهد.
چه طور شد سراغ شاهنامه رفتید، به نظر نمیرسد شاهنامه خوانی ما آن هم با سبك و سیاق كاری شما، كار چندان راحتی باشد؟
شاهنامه خوانی به دلیل مشكلاتی كه در اجرا دارد، همیشه مورد توجه موزیسینها قرار نمیگیرد. به اعتقاد من كسی كه به اجرای شاهنامه میپردازد و آن را اجرا میكند، حتما باید آن را بفهمد. باید با اسطورههای ایران باستان و تاریخ آن آشنا باشد. همچنین تحقیقاتی در زمینه متون ادبی كرده باشد، تاریخ را بشناسد، با موسیقی، قومیتهای ایران و... آشنا باشد. به خصوص با نواحی لرنشین، بختیاری و كرد كه شاهنامه خوانی در آنجا رایج بوده است. این همه است كه شاهنامه خوانی را مشكل میكند.
چرا طی این دورهها كسی سراغ شاهنامه خوانی برای اجرا نرفته است؟
در 120-100 اثری كه طی مدتها به جا مانده، هیچ كس شاهنامه نخوانده است. چون این كار از نظر اجرا، سازبندی و اركستراسیون، خیلی مشكل است. این كار باید به صورت اپرا اجرا شود. 95 درصد از آثار به جا مانده، با غزلیات سعدی بوده و كمتر سراغ بزرگانی چون مولانا و فردوسی رفته اند و 5 درصد حافظ و دیگران بوده است. در این رپرتوار جا افتاده موسیقی سنتی، ما نمیبینیم كه كسی شاهنامه خوانده باشد. در نتیجه ضمن اینكه شكل بیان اشعار شاهنامه به گونه ای است كه صرفا با آوردن سازهای قدیمی، ساده میشود. صرفا به دلیل علاقه شخصی ام بود كه طی 20 سال تحقیق روی آن، توانستم اجرایش كنم. شاهنامه خوانی سخت است.
این سختی چه دلیلی دارد؟
موزیسینهای ما روی منظومه كار نكرده اند و موسیقی سنتی ما بیشتر حالت تغزلی پیدا كرده است. در مجموع میشود گفت كه روی منظومههای بلند ادبیات فارسی، كار نشده است. طی 120-100 سال گذشته، بیش از 95 درصد تاریخ موسیقی بر غزل استوار است. به خصوص غزلهای عاشقانه سعدی!
به همین دلیل شما به سراغ شاهنامه رفته اید؟
به اشعار شاهنامه و مولانا نگاهی نشده، همین طور روی منظومههای بلند فردوسی یا منظومههای متون عرفانی مثل عطار، منطق الطیر، داستانهای بلند مولانا، مثل كنیزك و پادشاه، طوطی و بازرگان و... كار نشده است. من از سال 56 روی این متون كار كرده ام. هم این موضوع و هم این كه اگر كسی یك صدای عالی داشته باشد و ردیفهای موسیقی را نیز به خوبی بشناسد، دلیل بر این نمیشود كه بتواند فردوسی را خوب بخواند. برای همین من روی متون قدیمی و باستانی ایران و اسطورهها كار كردهام. منظومه موسی و شبان را خواندم ولی در حقیقت این یك قدم بود. شاهنامه خوانی در ایران وجود داشته ولی بنا به دلایل تاریخی از بین رفته است. من 10 سال پیش قول شاهنامه خوانی را دادم ولی تا به امروز امكانش فراهم نشده بود.
چرا؟ مگر نمیتوانستید امكانات آن را از ارگانها و مراكز مرتبط درخواست كنید؟
چرا. اتفاقاً درخواست هم كردم. 20 سال است كه دارم درخصوص شاهنامه خوانی میگویم و از بخش خصوصی هم كمك خواسته ام، اما تا به حال نتیجه ای حاصل نشده است. آیا بخش خصوصی هست كه هزینه 70 نفر اعضای یك اركستر را متحمل شود، تا بشود روی این پروژهها كار كرد؟ متاسفانه نه تنها بخش خصوصی، بلكه بخش دولتی نیز اشتیاقی به فعالیت در این عرصه، از خود نشان نداد. تا این كه 3 سال پیش، حافظ پسرم، در نیویورك، پایان نامه تحصیلیاش را در خصوص شاهنامه فردوسی ارائه و تدوین كرد.
پس اجرای نیویورك توسط چه كسی ساپورت مالی شد؟
ما توانستیم بخش كوچكی از این پروژه را در نیویورك اجرا كنیم ولی مخارج آن سنگین بود. هزینه آن را شخصا متقبل شدم و قرار شد كه آن را ادامه بدهم كه متاسفانه امكانش فراهم نشد.
چه طور با موسسات و شركتها این موضوع را در میان گذاشتید؟
واقعیتش این است كه با چندین موسسه و شركت تا این لحظه صحبت كرده ایم اما نتوانسته ایم كاری از پیش ببریم. پیش از این برخی از شركتها قرار بود كه با ما همكاری كنند. مثلاشركت ایران هرتیك در لندن كه قرار بود با ما كار كند، اما فقط در حد حرف باقی ماند. در ایران نیز شركت سامسونگ قرار بود این كار را بكند كه به مرحله عمل نرسید. به پای عمل كه میرسد، همه فرار میكنند.
یعنی هزینه آن این قدر سنگین است كه یك شركت نمیتواند آن را بپردازد؟
به هر حال یك اركستر 70-80 نفره، هزینه زیادی را طی یك سال میخواهد.
ولی این اتفاق برای گروههای خارجی میافتد!
بله. این گروهها در كشور خودشان ماهیانه حقوق دریافت كرده و به پشتوانه آن هر روزه تمرین میكنند. داستان ما با آنها یك مقدار، فرق میكند. آنها حقوق میگیرند و باید كار تحویل بدهند. اما آیا گروههای موسیقی ما حمایت مالی میشوند؟ نه میشود به قولهای بخشهای دولتی امید داشت و نه به بخش خصوصی. همه براساس احساسات شخصی خود، حرف میزنند اما به عمل كه میرسد شانه خالی میكنند.
از اجرایتان بگویید. در سالن سن لوپه اجرا چگونه بود؟
این سالن، سالنی است كه در آن همیشه اركسترهای بزرگ اجرای برنامه دارند و جزء معتبرترین سالنهای اروپاست. این برای اولین بار بود كه درهای این سالن به روی یك ایرانی باز شده است. این اتفاق بزرگی برای ماست. دیدم بهترین موقع است كه شاهنامه را از همین سالن معرفی كنم، برای همین قدم برداشته و وارد گود شدم. اما در واقع آن طور كه باید و شاید نبود. در پاریس قدم اول را برداشتم با همین اجرا و كاری كه توسط خودم و حافظ تنظیم شده بود. حافظ با سه تار جدیدش كه 6 سیم دارد به همراه حسن رضایی نیا، سینا جهان آبادی و حسین ذهابی، از پس یك اجرای خوب برآمد. به هر حال پله پله تا نقطه اوج. پله پله تا .....
مشكل دیگری در اجرا ندارید؟
اجرای آثار حماسی و شاهنامه خوانی نیاز به تحقیق و پژوهش گسترده ای دارد و باید از تمامی جنبهها به ویژه استفاده از سازهای قدیمی و ملی مورد بررسی موشكافانه قرار بگیرد. اما مهم تر از مشكل سازها، طرز بیان و لحن خواننده برای استفاده از شعر شاهنامه است كه در فرهنگ موسیقی نمونه اش نبوده و نیست.
این برنامه ادامه دارد؟
قطعاً ادامه خواهد داشت. چون استقبال خوبی از آن شد. عزم خود را جزم كرده ام تا به خوبی از پس اجرای آن برآیم.
بله. این گروهها در كشور خودشان ماهیانه حقوق دریافت كرده و به پشتوانه آن هر روزه تمرین میكنند. داستان ما با آنها یك مقدار، فرق میكند. آنها حقوق میگیرند و باید كار تحویل بدهند. اما آیا گروههای موسیقی ما حمایت مالی میشوند؟ نه میشود به قولهای بخشهای دولتی امید داشت و نه به بخش خصوصی. همه براساس احساسات شخصی خود، حرف میزنند اما به عمل كه میرسد شانه خالی میكنند.
از اجرایتان بگویید. در سالن سن لوپه اجرا چگونه بود؟
این سالن، سالنی است كه در آن همیشه اركسترهای بزرگ اجرای برنامه دارند و جزء معتبرترین سالنهای اروپاست. این برای اولین بار بود كه درهای این سالن به روی یك ایرانی باز شده است. این اتفاق بزرگی برای ماست. دیدم بهترین موقع است كه شاهنامه را از همین سالن معرفی كنم، برای همین قدم برداشته و وارد گود شدم. اما در واقع آن طور كه باید و شاید نبود. در پاریس قدم اول را برداشتم با همین اجرا و كاری كه توسط خودم و حافظ تنظیم شده بود. حافظ با سه تار جدیدش كه 6 سیم دارد به همراه حسن رضایی نیا، سینا جهان آبادی و حسین ذهابی، از پس یك اجرای خوب برآمد. به هر حال پله پله تا نقطه اوج. پله پله تا .....
مشكل دیگری در اجرا ندارید؟
اجرای آثار حماسی و شاهنامه خوانی نیاز به تحقیق و پژوهش گسترده ای دارد و باید از تمامی جنبهها به ویژه استفاده از سازهای قدیمی و ملی مورد بررسی موشكافانه قرار بگیرد. اما مهم تر از مشكل سازها، طرز بیان و لحن خواننده برای استفاده از شعر شاهنامه است كه در فرهنگ موسیقی نمونه اش نبوده و نیست.
این برنامه ادامه دارد؟
قطعاً ادامه خواهد داشت. چون استقبال خوبی از آن شد. عزم خود را جزم كرده ام تا به خوبی از پس اجرای آن برآیم.
گردآوری: گروه فرهنگ و هنر سیمرغ
www.seemorgh.com/culture
منبع: aftab-yazd.com
مطالب پیشنهادی:
شهرام ناظری چگونه شوالیه آواز شد؟
حافظ ناظری از سه تار ابداعی خود گفت
فرزندانی كه راه خانواده هنرمند خود را در پیش گرفتند
بهترینهای استاد شجریان!
فصلى عاشقانه با انتظامىها(گزارش تصویری)