راک ایرانی
امروزه راک در نزد محافظه کاران فرهنگی مترادف است با آزادی‌های نامشروع، پوچگرایی، خشونت، و یاغیگری. اما در اصل، و از همان ابتدا، کسانی که به جرگه نوازندگان راک پیوستند، همیشه...

شاید جایی دیگر
همه ما با لفظ «تهاجم فرهنگی» آشناییم. می‌دانیم که در دو دهه گذشته این لفظ دلالت پیدا کرده به نفوذ موذیانه غرب در ایران از راه، بیشتر، فرهنگ. مسوولین مملکتی نیز همیشه «مقابله» با تهاجم فرهنگی را از مهم‌ترین مبارزات تلقی کرده اند.
گفتار تهاجم فرهنگی در حقیقت بر بازوهای نظارتی ما تسلط داشته است و تا به امروز هم به نوعی تعیین کننده سیاست‌های فرهنگی است. اما این که چه چیز تهاجم محسوب می‌شود تعریف مشخصی ندارد.
 
شاید یکی از بارزترین نمادهای این تهاجم را بتوان موسیقی راک غربی دانست. امروزه راک در نزد محافظه کاران فرهنگی مترادف است با آزادی‌های نامشروع، پوچگرایی، خشونت، و یاغیگری. اما در اصل، و از همان ابتدا، کسانی که به جرگه نوازندگان راک پیوستند، همیشه در نزد دولتیان طرد شده بودند. قبل از این که راک نفوذ خود را همه گیر کند و به جنبشی عمومی‌ تبدیل شود نیز از خصوصیت مبارزه‌گرایانه برخوردار بود و هنوز هم هست.
 
راک گرچه در برگیرنده سبک‌هایی متنوع است اما به موسیقی آوازی گرایش دارد که ضربش خشن و پیش برنده است و در آن غالب همراهی گیتار الکتریک و صداهای به شدت تقویت شده جلوه‌ای برجسته دارد. اما چیزی که کمتر به آن توجه می‌شود این است که راک اولیه به طور عمده از سبک Rhythm and Blues، نوعی موسیقی رقص سیاهان، سرچشمه گرفت. برده‌های سیاه‌پوست در مزارع جنوب آمریکا در طول بیگاری بی پایان خود، و برای رفع خستگی، به آواز خواندن دسته جمعی می‌پرداختند. آنها مضمون‌ها و ریتم‌های آفریقایی را به نوعی دیگر و بسته به شرایط زندگی‌شان خود جوشانه می‌سرودند. راک همچنین برگرفته از موسیقی بومی ‌و موسیقی Country and Western است. سبکی با رنگ و بوی عامیانه و مبتنی بر گیتار نوازی که در فرهنگ روستاییان سفید پوست آمریکایی ریشه دارد. راک طی کم و بیش یک دهه، از سبکی ساده و معطوف به رقص به گونه ای از موسیقی بدل شد که از تظر رنگ آمیزی، مضمون شعرها و تکنیک‌های صوتی الکترونیک بسیار متنوع بود. اما در عین حال موسیقی راک در تمام دنیا مخاطبان خاص خود را پیدا کرد.
هر چه تلقیمان از راک باشد، حقیقت اینجاست که این موسیقی، در طول عمر کوتاه پنج دهه‌ای خود، سراسر عالم خاکی را در نوردیده است و اکنون که این نوشته در مقابل شماست کمتر کشوری را می‌توان یافت که در بافت شهریش تار و پودهای راک را نیاورده باشد.
راک جهانی شده است. گروه‌های راک در ایران نیز برای رسیدن به یک موسیقی مانا و پایدار، حضوری قابل توجه داشته‌اند. اغلب کارشان را با تقلید کردن از موزیسین‌های صاحب سبک آغاز می‌کنند. بعد کم کم پس از این که با شیوه‌ای خو گرفتند به فکر ساخت قطعات و سرانجام تشکیل «بند» می‌افتند.
 
سال 74 زمانی که پاپ عرصه نورد میدان موسیقی این مُلک بود، تنها گروه راک‌ای که توانست مجوز بگیرد و کنسرت برپا کند، پژواک بود که با اجرای کاور از گروه‌هایی چون پینک فلوید و نوازندگانی چون جو ستریانی کار خود را آغاز کرد، و پس از مدتی به اجرای قطعات ساخته شده خود پرداخت، حتی با اشعار فارسی، مثلا ً از فریدون مشیری. فرزاد فخرالدینی (گیتار الکترونیک) کسرا سبکتکین، امیر توسلی (درام) و مسوول گروه پژواک، حمید توسلی (کیبورد) میلاد زنده نام گیتار الکترونیک و نوید ذوالفقار (پرکاشن) از جمله اعضای گروه هستند و پیشتر آرش رادان نوازندگی گیتار الکتریک این گروه را داشتند و چهاردهمین و بهترین کنسرت‌شان سال 81، 3 شب در تالار حرکت بود. این گروه آلبومی ‌با نام بر بستر لغزان زمان منتشر کرد که با تأخیر 3 ساله اش در منتشر شدن، نتوانست فروش خوبی را از آن خود کند. متأسفانه حضور پژواک در همان سال‌ها کم رنگ شد و هم اکنون از طنین پژواک خبری نیست.

اوهام
در سال 1378 خودجوشانه تشکیل شد و در ابتدا بدون نیت رسمی‌ شدن آهنگ‌هایی را ضبط کرد. در سال بعد، محبوبیت گروه در میان اندک اشخاصی که موفق به شنیدن کارشان شدند فزونی یافت و تهیه کنندگانی چند برای اخذ مجوز برای پخش آلبوم نهال حیرت آستین بالا زدند. پس از بالا و پایین شدن‌های فراوان در راهروهای وزارت ارشاد، و کلنجار رفتن با تهیه کنندگان مختلف، گروه نتوانست فعالیت خود را رسمی ‌کند و نهال حیرت و آلبوم دوم گروه، همچنان به صورت زیرزمینی باقی ماند. این گروه تنها دو اجرا در ایران تجربه کردند؛ یکی در کلیسا و دیگری در تالار فارابی دانشگاه هنر و در کنار گروه‌های: باراد، سرخس؛ هک، 127 و فرزاد گلپایگانی، به نفع زلزله زدگان بم. اما نکته قابل توجه نام اوهام است که در ذهن‌ها باقی ماند بی آنکه حضور پر رنگ داشته باشند و در خارج از ایران نیز مخاطبان بسیاری یافت به طوری که در سال 2004، سه کنسرت در آلمان برگزار کردند و بسیاری از آلمانی‌ها در این اجراها حضور داشتند. خبرنگار دوچه وله آلمان می‌گفت که در میهمانی که همه آلمانی بودند، قطعه‌ای از اوهام به عنوان یکی از آهنگ‌های میهمانی پخش شد و بسیاری ریتم آهنگ را زمزمه می‌کردند.

میرا
یکی از گروه‌هایی بود که در دوران کوتاه حضورش کنسرت‌های پر مخاطبی را در تالار حرکت و فرهنگ برگزار کرد و اولین گروه راک‌ای است که توانست قدمی ‌بزرگ‌تر از تصور بردارد. تک تک اعضای این گروه سال‌ها در صحنه موسیقی حضور داشتند. فرزام رحیمی ‌(خواننده، آهنگساز و شاعر) قبل از این با گروه آور همراه بود و صدایش در آلبوم آب و آتش این گروه توجه بسیاری را به خود جلب کرد. او در آلبوم دار قالی از گروه راز شب نیز حضور داشت. بابک آخوندی (نوازنده گیتار الکتریک، آهنگساز و شاعر ) نیز سابقه‌ای طولانی دارد. او که پس از همراهی با گروه اوهام در کنسرت آلمان، همانجا ماندگار شد، در گروه‌های دیگری چون جم، رومی ‌و حتی آریان ایفای نقش کرده است. نوازنده گیتار بیس این گروه دارا دارایی است. او نیز در گروه‌های مختلفی از جمله راز شب، رومی، و جم می‌نوازد. کسری ابراهیمی ‌دارمر گروه، بیشتر برنامه‌ریز یا پروگرمر درامز است و در برخی آلبوم‌ها نام او را با این عنوان می‌یابید. اما او نیز در گروه‌های مختلفی چون اوهام، سرخس و حک درامز می‌نوازد. رضا مقدس (کی بورد و مدیر اجرایی)، صدابرداری موفق و پرکار، و نوازنده‌ای حرفه‌ایست که بیشترین وقتش را به صدابرداری مشغول است اما گهگداری به نوازندگی نیز می‌پردازد و مدتی است فعالیت‌هایش در کاناداست و بم آهنگ پروداکشن را در آنجا راه‌اندازی کرده و آلبوم‌های بسیاری را از جمله دو آلبوم گروه کیوسک، آلبوم گروه سرخس، آخرین آلبوم گروه اوهام و ... را منتشر کرده است.
 
میرا با دو کنسرت با فاصله شش ماه کار خود را آغاز کرد و سپس یک سال و نیم خاموش ماند. این زمان کافی بود تا مردم فراموش کنند چنین گروهی زمانی وجود داشته و احتمال دهند که میرا نیز همانند دیگر گروه‌ها ناگهان ناپدید شود. اما در این مدت، اعضای گروه مشغول به پایان رساندن آلبوم اول و در تدارک آلبوم دوم بودند. و همین امر باعث شد تا تهیه کنندگانی وارد گود شوند. گلنوش جعفری زاهد تهیه کننده گروه در پی مکاتباتی، از نیکلاس پتیسون دعوت کرد تا در آخرین اجرای میرا در تالار حرکت حضور داشته باشد تا شاید به همکاری با این گروه بپردازد و چنین شد. پتیسون با ارائه آلبوم میرا به تیراژ هزار سی دی در بازار خیریه‌ای که به نفع زلزله زدگان بم در استرالیا برگزار شد، بازار موسیقی آنجا را آماده پذیرفتن این آلبوم دید و بعد آلبوم را در بازار پخش کرد. همزمان در ایران، جعفری زاهد نیز در پی قراردادی با سن ایج به عنوان اسپانسر، به تدارک آلبوم و کنسرت‌ها پرداخت. و آلبوم توسط موسسه بم آهنگ منتشر شد. در اولین روز انتشار آلبوم، تهیه کننده و اسپانسر به فکر برگزاری مراسم معارفه و اعلام رسمی ‌آلبوم افتادند و این روز 21 اردیبهشت ماه بود. «میرا» بالأخره «مانا» شد و اعلام کرد که با ورود آلبوم اولش با نام میرا، و تدارک کنسرت‌ها و آلبوم دوم‌اش با نام Meera Project II می‌خواست بماند و فعال باشد اما مهاجرت فرزام رحیمی ‌به آمریکا باعث شد که در این 5 سال خبری از میرا نباشد.
 
گروه‌های بسیاری هیچ‌گاه به روی سن نرفته اند و آلبومی ‌به بازار وارد نکرده‌اند، گه گاهی قطعه‌ای یا آلبومی ‌دست به دست می‌چرخد و شنیده می‌شود بی‌آنکه بازده مالی داشته باشد یا حتی نام گروه و نوازندگانش را بدانیم. بسیار آمدند و فقط تجربه کردند بی‌آنکه اثری از خود به جای بگذارند. تراژدی ایست موسیقی راک که این روزها با حضور گروه‌های بی‌شمار و بی‌سر و ته هیپ‌‌هاپ و رپ با هجویات موسیقی کش، دیگر فضایی، حتی مجازی برای راک بازها باقی نگذاشته‌اند. اگر گروه‌هایی همچنان کار می‌کنند، جز دل، جایی برای اجرای آثارشان ندارند و اشتیاق‌شان برای حضور را در سینه حبس می‌کنند.
 
گردآوری: گروه فرهنگ و هنر سیمرغ
www.seemorgh.com/culture
منبع: ماهنامه نسیم هراز/ شماره 40
بازنشر اختصاصی سیمرغ

مطالب پیشنهادی:
راک، شیطان پستی.. و چرندیاتی از این دست
راک ایرانی دیگر چه صیغه‌ای است؟؟!
سبک رپ در ایران
لینکین پارک گروه تلفیقی رپ و راک 
لطفا درگوشی بشنوید! (گفت و گو با رضا یزدانی و یغما گلرویی)