فرهاد آئیش نمایش"كرگدن" یكی از شاهكارهای اوژن یونسكو را از ۵ آذرماه در تالار اصلی تئاترشهر به صحنه برد.
او بر آن بوده تا"كرگدن" خود را به صحنه بیاورد تا این که مو به مو به متن یونسكو وفادار باشد. آئیش برای ترجمه نمایشنامه از انگلیسی، خود آستین را بالا زده و در زمان تبدیل آن به فارسی بر آن بوده كه از جملات مطول و بیهوده بكاهد و زبان را به لطافت و طنز نزدیكتر كند. آئیش دغدغه مخاطب دارد و نمیخواهد در یك سالن بزرگ با حداقل تماشاگران روبرو شود. پس از طرح و توطئه با افزودن كاراكترهایی سود برده و طنز هم بر خلاف اجراهایی كه تاكنون از آن به صحنه آمده، خیلی بیشتر شده است. قبل از انقلاب حمید سمندریان و پس از انقلاب وحید رهبانی این نمایش را به صحنه آوردهاند اما فرهاد آئیش باز هم تاكید دارد كه این"كرگدن" پر مخاطب و منحصر به خودش خواهد بود.
او بر آن بوده تا"كرگدن" خود را به صحنه بیاورد تا این که مو به مو به متن یونسكو وفادار باشد. آئیش برای ترجمه نمایشنامه از انگلیسی، خود آستین را بالا زده و در زمان تبدیل آن به فارسی بر آن بوده كه از جملات مطول و بیهوده بكاهد و زبان را به لطافت و طنز نزدیكتر كند. آئیش دغدغه مخاطب دارد و نمیخواهد در یك سالن بزرگ با حداقل تماشاگران روبرو شود. پس از طرح و توطئه با افزودن كاراكترهایی سود برده و طنز هم بر خلاف اجراهایی كه تاكنون از آن به صحنه آمده، خیلی بیشتر شده است. قبل از انقلاب حمید سمندریان و پس از انقلاب وحید رهبانی این نمایش را به صحنه آوردهاند اما فرهاد آئیش باز هم تاكید دارد كه این"كرگدن" پر مخاطب و منحصر به خودش خواهد بود.
وی درباره این تغییرات اساسی میگوید: به هرحال نمایشنامه كرگدن به دهه ۵۰ میلادی تعلق دارد كه آن زمان زیادهگوییهای فلسفی و دیالوگهای آنچنانی در تئاتر مشكلساز نبوده است، در حالی كه امروز یك اثر نمایشی باید از نظر ساختار درام و قصهپردازی، كمی جمع و جورتر باشد و برهمین اساس تغییراتی را بر متن اصلی اعمال كردهام. تلاش كردهام ضمن وفاداری به مفاهیم دلخواه یونسكو، نمایش"كرگدن" را بهصورت اثری امروزی و سرگرمكننده اجرا كنم.
در این نمایش یك گروه از نامآورترین بازیگران تئاتر، سینما و تلویزیون با فرهاد آئیش همكاری كردهاند. او برای جذب مخاطب به هر ترفندی حتی بهرهمندی از چهرههایی مانند شهاب حسینی، صابر ابر و آتنه فقیه نصیری دست زده است. شهاب حسینی نیز همچون دیگر بازیگران به محض دریافت پیشنهاد بازی در نمایش جدید فرهاد آئیش، این دعوت را پذیرفت تا نقش بوتار را بازی کند. در سابقه تئاتری حسینی در سالهای ۷۴ و ۷۵ دو نمایش"افسانه" و "بر کرانه باد" به كارگردانی مینا ابراهیمزاده ثبت شده است. آتنه فقیه نصیری اما اولین بار است که حضور در صحنه را تجربه میکند، بازیگری که قرار است دیزی نمایش"کرگدن" باشد. در كنار اینان میتوان به حضور چهرههای تئاتری چون مهدی هاشمی، فرهاد آئیش، احمد ساعتچیان، رامین ناصرنصیر، و مائده طهماسبی اشاره كرد كه هر یك كارهای در خور توجهی را در كارنامه تئاتری خود ثبت كردهاند.
او سال گذشته بهعنوان دراماتورژ و بازیگر در نمایش"خانواده تت" به كارگردانی مائده طهماسبی، حضور داشت.
وی با اشاره به حضور تعدادی از بازیگران سینما در تركیب بازیگران نمایش میگوید: پیش از این هم از بازیگران سینما استفاده كرده بودم، چون معتقدم همه بازیگر هستیم و مهم این است كه یك گروه تركیب درستی داشته باشد چون صمیمیت اعضای آن بر نتیجه كار اثرگذار خواهد بود. آئیش در ادامه میافزاید: در كشور ما مسئله گیشه به نوعی به تابو تبدیل شده و هنرمندان وانمود میكنند كه به آن اهمیت نمیدهند، درحالی كه به هر حال بازیگران محبوب و مشهور با خودشان مخاطب میآورند و شهرت و محبوبیت آنها به خاطر كیفیت كارشان است اما در بسیاری از مواقع با اعتراض روبهرو میشویم كه چرا بازیگران سینما در تئاتر بازی میكنند، در صورتی كه بازیگران در مدیومهای گوناگون كار میكنند و من نیز از حضور بازیگران نمایشم كه به شدت منضبط، پرانرژی و هیجان هستند، بسیار خوشحالم.
وی همیشه تلاش كرده از مقولات انتزاعی خودداری كند. همچنین او سمبلیزم یا سخن گفتن با كنایه را دوست ندارد، بلكه قلب قصه را پیدا و آن را تعریف میكند. برخورد او با این اثر قدری رئالیستی است، بنابراین نمایش در مرزی میان واقعیت و انتزاع اجرا میشود و این گونه است كه دكور آن هم قدری رئال است. با اینحال این نمایش آن اندازه رئال است كه اتفاقی مانند تبدیلشدن آدمهای این شهر به كرگدن واقعی جلوه كند.
مهدی هاشمی در این نمایش ایفاگر نقش برانژه است. سابقه آشنایی او با این نقش بسیار طولانی است و به دوره دانشجویی برمیگردد. در این باره معتقد است: در این نمایش نقشهایی داریم كه در عین خوب بودن، همگی مسخ میشوند و پیچیدگی كار بازیگران این است كه مسخشدن و تبدیل شدن به كرگدن را در برابر چشم تماشاگر بازی كنند اما پیچیدگی نقش برانژه در پررنگ بودن این كاراكتر و اصالت آن است. قهرمان شدن مردی بیسواد و مشروبخوار نشانگر اصالت اوست و این پرسش برای من هم مطرح است كه چه چیزی درون این كاراكتر وجود دارد كه حتا زمانی كه او دوست دارد به كرگدن تبدیل شود مانع مسخ شدن او میشود.
همچنین محسن شاهابراهیمی به عنوان طراح صحنه و لباس، محمد فرشتهنژاد به عنوان آهنگساز، علی هاشمی به عنوان دستیار و برنامهریز و شکوفه هاشمیان به عنوان عکاس در این اثر نمایشی حضور دارند.
سه دكور بزرگ كه سوار بر صفحه گردان هستند برای این نمایش ساخته و نصب شده است. دكوری كه در نوع خود بی نظیر است، آن هم در كشور ما که ساخت دكور بزرگ كمی دور از ذهن به نظر میرسد. همچنین بهرام قاسمی ۴ كرگدن را در ابعاد حقیقی طراحی كرده و ساخته و ۳ تا چهار تا هم كله كرگدن ساخته كه در خدمت اجرا خواهند بود.
"کرگدن" یکی از مشهورترین نمایشنامه های ابزورد است که جریان مسخ شدن تدریجی مردم یک شهر به "کرگدن" در اثر یک بیماری مسری بیان میکند. این یک تراژدی است هر چند نمایشنامه ظاهری کمیک دارد اما در واقع یک کمدی تراژیک است. نمایشی که جزء آثار کلاسیک است و در هر نقطه جهان که اجرا شود، تماشاگر را به فکر وامیدارد تا خود و اطرافش را دوباره ببیند و موقعیت خود را در اجتماعی که در آن زندگی میکند بهتر درک کند و بتواند راه آیندهاش را تشخیص دهد.
● پنجرهها
تئاتر"پنجرهها" نوشته فرهاد آئیش و به کارگردانی او پس از تنها یک ماه تمرین روز پنجم شهریورماه ۸۴ به روی صحنه تالار اصلی تئاتر شهر رفت. در این نمایش علی نصیریان، مائده طهماسبی، فرهاد آئیش، مریم بوبانی، افسانه چهرهآزاد، شاهرخ فروتنیان، بهاره رهنما، لیلی رشیدی، سروش صحت، رحیم نوروزی، افشین هاشمی، سعید ذهنی، محمدرضا جوزی، علی هاشمی، و روژین صدرزاده ایفای نقش میكردند. طراح صحنه محسن شاهابراهیمی، موسیقی سعید ذهنی و نورپرداز غلامرضا یزدانی بودند.
آئیش درباره این نمایش با توجه به استفاده از ۹ اتاق و پنجره میگوید: این یک چالش بزرگ است، باید بتوانیم چشم بیننده را فوکوس کنیم به آن اتاق بخصوص. یا وقتی که میخواهیم، اجازه بدهیم کل را ببیند، بدون اینکه در جزئیات غرق شود. یکی از عوامل استتیک این کار گرافیک اتاقهاست که چگونه روشن شوند و به چه ترتیبی بیننده از جزء به کل و از کل به جزء برسد. به مرور زمان ۹ اتاق به هم ربط پیدا میکنند و کلیتی از زندگی را در مقابل چشم بیننده قرار میدهند.
وی درباره استفاده از ۹ اتاق معتقد است: ایده بخصوصی در کار نیست. شبیه به یک کلاژ است. نه کلاژی که هر لحظه تصاویرش تغییر میکند. من نوشتن این نمایشنامه را ۱۲ سال قبل آغاز کردم، زمانی که ویدئوآرت هنوز به شکل امروزیاش مرسوم نبود. در بعضی از کارهای ویدئوآرت تعداد زیادی صفحه تلویزیون در کنار هم قرار میگیرند و در هر کدام یک اتفاق میافتد. من در تئاتر، این اتفاق را به این صورت ندیدهام.
● پنجرهها
تئاتر"پنجرهها" نوشته فرهاد آئیش و به کارگردانی او پس از تنها یک ماه تمرین روز پنجم شهریورماه ۸۴ به روی صحنه تالار اصلی تئاتر شهر رفت. در این نمایش علی نصیریان، مائده طهماسبی، فرهاد آئیش، مریم بوبانی، افسانه چهرهآزاد، شاهرخ فروتنیان، بهاره رهنما، لیلی رشیدی، سروش صحت، رحیم نوروزی، افشین هاشمی، سعید ذهنی، محمدرضا جوزی، علی هاشمی، و روژین صدرزاده ایفای نقش میكردند. طراح صحنه محسن شاهابراهیمی، موسیقی سعید ذهنی و نورپرداز غلامرضا یزدانی بودند.
آئیش درباره این نمایش با توجه به استفاده از ۹ اتاق و پنجره میگوید: این یک چالش بزرگ است، باید بتوانیم چشم بیننده را فوکوس کنیم به آن اتاق بخصوص. یا وقتی که میخواهیم، اجازه بدهیم کل را ببیند، بدون اینکه در جزئیات غرق شود. یکی از عوامل استتیک این کار گرافیک اتاقهاست که چگونه روشن شوند و به چه ترتیبی بیننده از جزء به کل و از کل به جزء برسد. به مرور زمان ۹ اتاق به هم ربط پیدا میکنند و کلیتی از زندگی را در مقابل چشم بیننده قرار میدهند.
وی درباره استفاده از ۹ اتاق معتقد است: ایده بخصوصی در کار نیست. شبیه به یک کلاژ است. نه کلاژی که هر لحظه تصاویرش تغییر میکند. من نوشتن این نمایشنامه را ۱۲ سال قبل آغاز کردم، زمانی که ویدئوآرت هنوز به شکل امروزیاش مرسوم نبود. در بعضی از کارهای ویدئوآرت تعداد زیادی صفحه تلویزیون در کنار هم قرار میگیرند و در هر کدام یک اتفاق میافتد. من در تئاتر، این اتفاق را به این صورت ندیدهام.
پس شما انتخاب میکنید که تماشاگر کدام قصه را دنبال کند؟ او در این مورد می گوید: اتفاقاً برعکس، این یک نوع ساختارشکنی است، منظورم ساختارشکنی پستمدرنی نیست، بلکه شکستن ساختار یک قصه است که موجب میشود دیگر قصهای وجود نداشته باشد. فرم و ساختار ترفندی میشود تا از قصه خطی فاصله بگیریم. آنوقت است که به بیننده این امکان را میدهیم تا به مفاهیمی دست پیدا کند که نه تنها در ظاهر متن که حتی در ظاهر نمایش نیز وجود ندارد؛ اتفاقی که میافتد این است که بیننده به مفاهیمی دست پیدا میکند که به ذهن نویسنده هم ممکن است نرسیده باشد. حالا اگر من به عنوان یک تماشاگر به نمایش نگاه کنم حتماً چیزهای جدیدی در آن خواهم یافت، چون فراتر از ذهن من ِ نویسنده است، فراتر از حرفی است که من بخواهم بزنم. اگر موفق باشم توانستهام از طریق فرم به آن برسم.
وی در پاسخ به این پرسش كه آیا در"پنجرهها" شما قصد دارید مشکلات اجتماعی را در قالب شهری و آپارتماننشینی بیان کنید؟، می گوید: البته تصویری که شما میبینید تصویر انتزاعی از زندگی آدمهاست. این در واقع یک آپارتمان نیست بلکه جعبهای است که ۱۴ آدم داخلش هستند و لزوماً اینها در یک مجموعه نیستند. وقتی این آدمها را داخل یک جعبه کادر میکنیم (و من خیلی هم اصرار دارم که میزانسنهای کادر در عمق نباشد و در سطح باشد، چون طبیعت این نمایش چنین میطلبد) تصاویر سطحی از زندگی آدمها در زمانهای متفاوت زندگیشان را میبینیم، یعنی یک سال زندگی یک سری آدم را بصورت سطحی میبینیم و وارد مسائلشان نمیشویم. این سطوح در کنار هم کلاژ میشوند و این کلاژ به صورت مجموعهای در میآید که شاید قوه خیال بیننده را به پرواز در آورد.
● شام اول و شام آخر
دو نمایش كمدی"شام اول" و"شام آخر" از دیگر نمایشهای فرهاد آئیش است كه در سال ۸۰ به روی صحنه رفت. شام اول آدابته شده"آوازهخوان طاس" نوشته اوژن یونسكو است. در این نمایش یك زوج پس از سالها زندگی مشترك روزی هر دو پشت در آپارتمان خود همدیگر را به خاطر نمیآورند و در خانه نیز بعد از ورود با كلمات و جملات بیربط راهی برای ارتباط منطقی نمییابند. "شام آخر" یكی دیگر از آثار نمایشی فرهاد آئیش است كه تداعیگر فضایی ابزورد و در برگیرنده طنز گروتسك است. این دو اثر در تالار نیاوران و بعد هم تالار اصلی تئاتر شهر اجرا شد. همچنین سال ۸۶ شاهد پخش"شام آخر" از تلویزیون بودیم.
داستان نمایش"شام آخر" درباره خانوادهای است كه منتظر آمدن شش میهمان برای ضیافت شام خود هستند، اما بعد از آمدن میهمانها ناگهان با ورود میهمان ناخواندهای رو به رو میشوند. در این تئاتر تلویزیونی، بازیگرانی همچون فرهاد آئیش، مـــائـــده طــهــمـــاســبـــی، فـــلامـــك جــنــیـــدی، رامــیــن نــاصــر نـصـیــر، پرستو گلستانی و رضا یزدانی به ایفای نقش میپردازند.
این نمایش در قالب یك نمایش تك قسمتی ۹۰ دقیقهای از شبكه چهار سیما پخش شد.
● تقصیر و ۳۲ دقیقه
بهزاد صدیقی در مقالهای درباره دو نمایش"تقصیر" و" ۳۲ دقیقه" مینویسد: آئیش پس از چند سال دیگر زمانی كه كاملاً تصمیم به بازگشت از آمریكا میگیرد تا در ایران نمایشهایش را كار كند، نمایش"تقصیر" و" ۲۳ دقیقه از ماجرا" را به صحنه میآورد. در این دو نمایش همراه، او تصویری از دو زن و شوهر دنیای امروز را نشان میدهد كه میتواند متعلق به همه نقاط دنیا باشد. در این اثر او نیز باز هم به كمك زبان طنز یك زندگی متلاشی شده را در ۳۲ دقیقه از زندگی نشان میدهد. آئیش در این دو اثر بر آن است تا وحدت فرم و محتوا را نشان دهد كه البته به خوبی هم موفق میشود.
وی در پاسخ به این پرسش كه آیا در"پنجرهها" شما قصد دارید مشکلات اجتماعی را در قالب شهری و آپارتماننشینی بیان کنید؟، می گوید: البته تصویری که شما میبینید تصویر انتزاعی از زندگی آدمهاست. این در واقع یک آپارتمان نیست بلکه جعبهای است که ۱۴ آدم داخلش هستند و لزوماً اینها در یک مجموعه نیستند. وقتی این آدمها را داخل یک جعبه کادر میکنیم (و من خیلی هم اصرار دارم که میزانسنهای کادر در عمق نباشد و در سطح باشد، چون طبیعت این نمایش چنین میطلبد) تصاویر سطحی از زندگی آدمها در زمانهای متفاوت زندگیشان را میبینیم، یعنی یک سال زندگی یک سری آدم را بصورت سطحی میبینیم و وارد مسائلشان نمیشویم. این سطوح در کنار هم کلاژ میشوند و این کلاژ به صورت مجموعهای در میآید که شاید قوه خیال بیننده را به پرواز در آورد.
● شام اول و شام آخر
دو نمایش كمدی"شام اول" و"شام آخر" از دیگر نمایشهای فرهاد آئیش است كه در سال ۸۰ به روی صحنه رفت. شام اول آدابته شده"آوازهخوان طاس" نوشته اوژن یونسكو است. در این نمایش یك زوج پس از سالها زندگی مشترك روزی هر دو پشت در آپارتمان خود همدیگر را به خاطر نمیآورند و در خانه نیز بعد از ورود با كلمات و جملات بیربط راهی برای ارتباط منطقی نمییابند. "شام آخر" یكی دیگر از آثار نمایشی فرهاد آئیش است كه تداعیگر فضایی ابزورد و در برگیرنده طنز گروتسك است. این دو اثر در تالار نیاوران و بعد هم تالار اصلی تئاتر شهر اجرا شد. همچنین سال ۸۶ شاهد پخش"شام آخر" از تلویزیون بودیم.
داستان نمایش"شام آخر" درباره خانوادهای است كه منتظر آمدن شش میهمان برای ضیافت شام خود هستند، اما بعد از آمدن میهمانها ناگهان با ورود میهمان ناخواندهای رو به رو میشوند. در این تئاتر تلویزیونی، بازیگرانی همچون فرهاد آئیش، مـــائـــده طــهــمـــاســبـــی، فـــلامـــك جــنــیـــدی، رامــیــن نــاصــر نـصـیــر، پرستو گلستانی و رضا یزدانی به ایفای نقش میپردازند.
این نمایش در قالب یك نمایش تك قسمتی ۹۰ دقیقهای از شبكه چهار سیما پخش شد.
● تقصیر و ۳۲ دقیقه
بهزاد صدیقی در مقالهای درباره دو نمایش"تقصیر" و" ۳۲ دقیقه" مینویسد: آئیش پس از چند سال دیگر زمانی كه كاملاً تصمیم به بازگشت از آمریكا میگیرد تا در ایران نمایشهایش را كار كند، نمایش"تقصیر" و" ۲۳ دقیقه از ماجرا" را به صحنه میآورد. در این دو نمایش همراه، او تصویری از دو زن و شوهر دنیای امروز را نشان میدهد كه میتواند متعلق به همه نقاط دنیا باشد. در این اثر او نیز باز هم به كمك زبان طنز یك زندگی متلاشی شده را در ۳۲ دقیقه از زندگی نشان میدهد. آئیش در این دو اثر بر آن است تا وحدت فرم و محتوا را نشان دهد كه البته به خوبی هم موفق میشود.
او پس از آشنازدایی صحنه، تصویری را نشان میدهد كه مرد یك پایش بر روی صندلی و پای دیگرش روی شانه زن است. با این تصویر تماشاگر درمییابد كه تعادل زن و بهخصوص مرد با حركتهای پیدرپی زن به هم میخورد و وضعیت نابسامانی را میبیند. مسئلهای كه در نمایش "تقصیر" مطرح میشود حضور زبان و دیالوگها و معانی و مفاهیم آنها با شكل بصری و اجرایی اثر است كه كاملاً با یكدیگر رابطهای مستقیم دارند و درهم تنیده شدهاند طوری كه اگر هر یك از آنها به درستی بیان و اجرا نشود، كل ساختار نمایش به هم میریزد و از منظور خالق اثر، دور میشود.
● زن در خانه
از قلم صدیقی در این باره می خوانیم : نمایش"زن در خانه"، كوتاهترین نمایش آئیش به لحاظ زمانی است. كل نمایش با چند كلام زن كه اسامی وسایل خانه است در یك دقیقه و سی و دو ثانیه اتفاق میافتد. تماشاگر پس از دیدن این اثر سنگینی بار زندگی بر روی دوش زن و نیز چرخش و تكرار زندگی او را به خوبی متوجه میشود و حس میكند. نشان دادن چنین تصویری البته دقیقاً با آكسسواری كه فقط روی زن آویزان است (بسیاری از وسایل زندگی از جمله جارو، آفتابه، روزنامه، كاسه، بشقاب و...) امكانپذیر میشود.
● یك رابطه ساده
صدیقی در این باره معتقد است: نمایش یك رابطه ساده كه در زمان حدود هشت دقیقه اتفاق میافتد، از آثار دیگر این نمایشنامهنویس و كارگردان تئاتر مدرن است. شاید بتوان این نمایش و نمایشهای این چنین را جزء نمایشهای مینیمالیستی به حساب آورد كه در دوران مدرنیته پا به عرصه ظهور گذاشتند. در این اثر نیز تماشاگر قصه زن و شوهری را در قالب نمایش در نمایش كه به كمك یك ضبط صوت و بازیگر نقش مرد امكان اجرا پیدا میكند، میبیند. مرد كه نقش بازیگری را دارد، به كمك ضبط صوت و عقب بردن كات صدا سعی در حفظ كردن دیالوگهایش دارد كه هر لحظه با طنزی جذاب همراه است. در واقع از یك موقعیت ساده به موقعیت طنزآمیز دیگری میرسیم كه همان گفتوگو و كشمكش زن و شوهر قصه نمایشنامه دوم این نمایشنامه است و در دل اثر تنیده شده است.
● هفت شب مهمان ناخوانده در نیویورك
یك منتقد درباره این نمایش مینویسد: آئیش در نمایش"هفت شب با مهمان ناخوانده" كه در سال ۷۲ در تالار اصلی تئاترشهر اجرا شد، در واقع تقابل میان سنت و مدرنیته را مطرح كرد و توانست با دو شخصیت پیرمرد و مرد جوان دنیای آدمهای تنها را به نمایش بگذارد. زبان نمایشی او متأثر از زبان اوژن یونسكو است كه گاه به طنز پهلو میزند و گاه به پوچانگاری. در"هفت شب مهمان ناخوانده" مسئله پدركشی در نمایشنامهای مدرن در گفتوگو با دو نسل (نسل سنتی و نسل امروزی) مطرح میشود.
● چمدان
نمایش "چمدان" به نوشته فرهاد آئیش و با كارگردانی"جیم كیو"، كارگردان آمریكایی در تابستان سال ۱۳۸۵ در سانفرانسیسكو روی صحنه رفت. این نمایش پیش از این در تئاتر اینترسكشن فورآرت Intersection for art اجرا شده بود. این نمایش به زبان انگلیسی اجرا شد و نقدهای متفاوتی در روزنامههای معتبر آمریكا درباره آن منتشر شد.
نمایش"چمدان" نخستین نمایشی است كه فرهاد آئیش بعد از بازگشت خود از آمریكا در ایران كارگردانی كرده است. وی این نمایش را سال ۷۰ در تالار چهارسو تئاتر شهر روی صحنه برد.
نمایش چمدان كه جزو آثار مدرن تئاتری است، درباره انسانهای سرگشتهای است كه در فضای ناكجاآباد، چمدانهایشان را نمیبینند و مدام در یك دور باطل، خود را خسته میكنند تا برای زندگی خود معنایی پیدا كنند.
این نمایش با استفاده از طنزی ظریف، سرگشتگی انسانها را در جامعه مدرن، نشان میدهد.
● در یك نگاه
فرهاد آئیش در سال ۱۳۳۱در شمیران متولد شد. او پس از اتمام تحصیلات متوسطه به ایالات متحده امریکا سفر کرد و مدرک کارشناسی سینما و تلویزیون و عکاسی را از دانشگاه کالیفرنیا کسب کرد و در سالهای اخیر به عنوان نویسنده وکارگردان و بازیگر بخصوص در تئاتر فعالیت داشته و همچنان در آثارتلویزیونی بسیاری مانند"قطار ابدی"، "بدون شرح" و "باجناقها" بازی کرده است. تاكنون ۵ نمایشنامه از این نمایشنامهنویس تحت عناوین"تقصیر"،" ۳۲ دقیقه از ماجرا"، "یك رابطه ساده"، "زن در خانه"، "نقش زن" و پنج نمایشنامه را چاپ و اجرا کرده است. همچنین نمایشنامههای"هفت شب با مهمان ناخوانده در نیویورك"، "سیمرغ"، "چمدان"، كمدی" شام آخر"، "پنجرهها" چاپ نشده اما اجرا شدهاند.
● زن در خانه
از قلم صدیقی در این باره می خوانیم : نمایش"زن در خانه"، كوتاهترین نمایش آئیش به لحاظ زمانی است. كل نمایش با چند كلام زن كه اسامی وسایل خانه است در یك دقیقه و سی و دو ثانیه اتفاق میافتد. تماشاگر پس از دیدن این اثر سنگینی بار زندگی بر روی دوش زن و نیز چرخش و تكرار زندگی او را به خوبی متوجه میشود و حس میكند. نشان دادن چنین تصویری البته دقیقاً با آكسسواری كه فقط روی زن آویزان است (بسیاری از وسایل زندگی از جمله جارو، آفتابه، روزنامه، كاسه، بشقاب و...) امكانپذیر میشود.
● یك رابطه ساده
صدیقی در این باره معتقد است: نمایش یك رابطه ساده كه در زمان حدود هشت دقیقه اتفاق میافتد، از آثار دیگر این نمایشنامهنویس و كارگردان تئاتر مدرن است. شاید بتوان این نمایش و نمایشهای این چنین را جزء نمایشهای مینیمالیستی به حساب آورد كه در دوران مدرنیته پا به عرصه ظهور گذاشتند. در این اثر نیز تماشاگر قصه زن و شوهری را در قالب نمایش در نمایش كه به كمك یك ضبط صوت و بازیگر نقش مرد امكان اجرا پیدا میكند، میبیند. مرد كه نقش بازیگری را دارد، به كمك ضبط صوت و عقب بردن كات صدا سعی در حفظ كردن دیالوگهایش دارد كه هر لحظه با طنزی جذاب همراه است. در واقع از یك موقعیت ساده به موقعیت طنزآمیز دیگری میرسیم كه همان گفتوگو و كشمكش زن و شوهر قصه نمایشنامه دوم این نمایشنامه است و در دل اثر تنیده شده است.
● هفت شب مهمان ناخوانده در نیویورك
یك منتقد درباره این نمایش مینویسد: آئیش در نمایش"هفت شب با مهمان ناخوانده" كه در سال ۷۲ در تالار اصلی تئاترشهر اجرا شد، در واقع تقابل میان سنت و مدرنیته را مطرح كرد و توانست با دو شخصیت پیرمرد و مرد جوان دنیای آدمهای تنها را به نمایش بگذارد. زبان نمایشی او متأثر از زبان اوژن یونسكو است كه گاه به طنز پهلو میزند و گاه به پوچانگاری. در"هفت شب مهمان ناخوانده" مسئله پدركشی در نمایشنامهای مدرن در گفتوگو با دو نسل (نسل سنتی و نسل امروزی) مطرح میشود.
● چمدان
نمایش "چمدان" به نوشته فرهاد آئیش و با كارگردانی"جیم كیو"، كارگردان آمریكایی در تابستان سال ۱۳۸۵ در سانفرانسیسكو روی صحنه رفت. این نمایش پیش از این در تئاتر اینترسكشن فورآرت Intersection for art اجرا شده بود. این نمایش به زبان انگلیسی اجرا شد و نقدهای متفاوتی در روزنامههای معتبر آمریكا درباره آن منتشر شد.
نمایش"چمدان" نخستین نمایشی است كه فرهاد آئیش بعد از بازگشت خود از آمریكا در ایران كارگردانی كرده است. وی این نمایش را سال ۷۰ در تالار چهارسو تئاتر شهر روی صحنه برد.
نمایش چمدان كه جزو آثار مدرن تئاتری است، درباره انسانهای سرگشتهای است كه در فضای ناكجاآباد، چمدانهایشان را نمیبینند و مدام در یك دور باطل، خود را خسته میكنند تا برای زندگی خود معنایی پیدا كنند.
این نمایش با استفاده از طنزی ظریف، سرگشتگی انسانها را در جامعه مدرن، نشان میدهد.
● در یك نگاه
فرهاد آئیش در سال ۱۳۳۱در شمیران متولد شد. او پس از اتمام تحصیلات متوسطه به ایالات متحده امریکا سفر کرد و مدرک کارشناسی سینما و تلویزیون و عکاسی را از دانشگاه کالیفرنیا کسب کرد و در سالهای اخیر به عنوان نویسنده وکارگردان و بازیگر بخصوص در تئاتر فعالیت داشته و همچنان در آثارتلویزیونی بسیاری مانند"قطار ابدی"، "بدون شرح" و "باجناقها" بازی کرده است. تاكنون ۵ نمایشنامه از این نمایشنامهنویس تحت عناوین"تقصیر"،" ۳۲ دقیقه از ماجرا"، "یك رابطه ساده"، "زن در خانه"، "نقش زن" و پنج نمایشنامه را چاپ و اجرا کرده است. همچنین نمایشنامههای"هفت شب با مهمان ناخوانده در نیویورك"، "سیمرغ"، "چمدان"، كمدی" شام آخر"، "پنجرهها" چاپ نشده اما اجرا شدهاند.
بهزاد صدیقی در یك جمع بندی درباره آئیش مینویسد: او در نمایشنامههای دیگرش نیز بر اساس شناخت خود از تئاتر مدرن گام برمیدارد و هرگز در پی آن نیست كه اثری با بنمایههای تئاتر ایرانی بنویسد. نمایشنامههای"نقش زن"، "سیمرغ، "تئاتر تئاتر" از دیگر نمایشنامههای اوست كه در شكلی كاملاً مدرن نوشته میشود. او در نوشتههای خود متأثر از بكت، یونسكو و پینتر است كه همگی جزء مدرننویسان دوره معاصر محسوب میشوند.
آئیش، بازی در سینما را از سال ۱۳۷۹ و با فیلم شبهای تهران(داریوش فرهنگ) آغاز کرد. شبهایتهران(۱۳۷۹)، نورا (۱۳۷۹)، عزیزم من کوک نیستم (۱۳۸۰)، سیندرلا (۱۳۸۰)، عروس خوش قدم (۱۳۸۱، مكس (۱۳۸۲) و در شهر خبری نیست، هست (۱۳۸۵) از جمله بازیهای سینمایی او به شمار میآیند. بازی در مکس (۱۳۸۲) تواناییهای او در عرصه بازیگری سینما را به همگان ثابت کرد.
گردآوری: گروه فرهنگ و هنر سیمرغ
www.seemorgh.com/culture
منبع: www.aftab.ir
مطالب مرتبط:
کرگدن سالن اصلی تئاترشهر را لرزاند!
اجبار ، فرهاد آئیش را به دوستان جوانیاش نزدیك میكند
«خواستگار محترم» براساس داستانی واقعی ساخته شد