«شعله در زمهریر» از متفاوت‌ترین نمایش‌هایی است كه در زمره آثار مذهبی می‌توان آن را كمیاب نیز خواند؛ روایتی با مفهومی مثبت كه از قدرت تلفیق فن تئاتر و اصالت مذهب بهره می‌برد...
 
محمدرضا مداحیان، فارغ‌التحصیل رشته تئاتر، كه یكی دو سالی از دهه‌چهارم زندگی‌اش را پشت سر گذاشته، این اثر 100دقیقه‌ای را این‌روزها در سالن اصلی مجموعه تئاتر‌شهر كارگردانی می‌كند و یكی از نقش‌های اصلی را نیز بر عهده دارد. یاسین حجازی «شعله در زمهریر» را نوشته است و این پنجمین سال است كه پس از تالار شهید آوینی دانشگاه تهران، تالار فردوسی و تالار وحدت، گروه تراب این نمایش را روی صحنه می‌برد. مداحیان، تئاتر امروز را نیازمند بازنگری در همه ابعاد می‌داند و معتقد است فضای حركت‌های نو را بدون یك‌سونگری باید فراهم كرد.

چطور شد كه سراغ مضمون مذهبی در تئاتر رفتید؟
تصور من بر این است كه كار مذهبی از ابتدا مورد بی‌لطفی تئاتری‌هایی بوده كه فكر می‌كردند مذهب نمی‌تواند در تئاتر قرار بگیرد  یا اثر گروه‌هایی را كه تئاتر مذهبی كار می‌كردند، تئاتر نمی‌دانستند. اساساً وارد دانشگاه شدم تا مذهبی كار كنم و به این باور رسیدم كه تئاتر، ابزاری است برای فریاد زدن یك عقیده و یك مذهب. با ادعای مسلمان بودن در تنها مملكت شیعه، من خیلی دوست داشتم كاری بكنم كه خالی از ادا و شعار، بسیاری ببینند می‌توان با تماشاچی به‌گونه‌ای ارتباط برقرار كرد كه مذهب را در قالب المان‌های هنر تئاتر دریابد و از هر دو بهره ببرد. این دوازدهمین نمایش از این دست است كه كارگردانی كرده‌ام. اثر مذهبی زیاد دیده‌ام و فكر و كار كرده‌ام كه سلیقه تماشاگر مذهبی را درست پیدا كنم تا به همان اندازه‌ای آن را رشد بدهیم كه فكر می‌كنیم خودمان در شناخت روش كار رشد كرده‌ایم. به‌ همین خاطر سعی كردیم از آن سبك و سیاق قدیمی اجرای مضمون مذهبی دور شویم. 

«شعله در زمهریر» در این 5سال اجرا، خصوصاً از اجرای تالار وحدت تا تئاترشهر، چه تفاوت‌هایی داشته است؟
 این كار 5سال متفاوت را پشت سر گذاشته و همواره یك اثر بدون‌تغییر اجرا نشده است. در 2سال اخیر، به‌ویژه امسال، رسول نقوی به‌عنوان مشاور و كسی كه زبان تماشاچی را خوب می‌شناسد، آمده تا بخش فنی كار قدرتمندتر شود و میزانسن‌ها مرتب‌تر چیده شود، طوری كه برای همه ‌آن منطق داریم. روی بازی‌ها هم كار شده است.

قاعدتاً به متن یاسین حجازی هم تكیه مطلق نكرده‌اید.
 می‌توان گفت 60 درصد اثر نسبت به متن سال اول عوض شده است. آنچه گروه به شعله در زمهریر اضافه كرد، حركت بود، چون روی صحنه اصلاً پویایی وجود نداشت و میزانسن‌ها همه ایستا بود. بنابراین طبق بازخورد تماشاگران، تصمیم گرفتیم قاب‌سازی كنیم، پس خیلی از دیالوگ‌ها را حذف كردیم و به جای آن قاب و تصویر گذاشتیم. گره كار، سنگ‌نوشته شخصیت ایرانی نبود، در واقع كار گرهی نداشت و عقیم تمام می‌شد. یاسین‌ حجازی داستان‌نویس فوق‌العاده و دیالوگ‌نویس قدرتمندی است و آن بخشی كه هنوز هم قوت دارد، مربوط به كار اوست.

شعله در زمهریر از حیث دستمایه اشاره به یك واقعه مذهبی دارد و نوع به تصویر كشیدن مفاهیم ذهنی، بدیع و جسورانه به‌نظر می‌آید. خودتان چه تمایزی در این اثر می‌بینید؟
 واقعیت این است كه انتظارات تماشاگر از تئاتر مذهبی فراتر از شرح مستقیم اتفاقات است. آن‌قدر شنیده و آن‌قدر در هیئت‌ها دیده، آن‌قدر مداحان خوانده‌اند و سبك‌ها و ریتم‌های مختلف بوده كه تماشاگر دیگر حوصله ندارد روی صحنه آتش زدن در را ببیند. برخلاف اثرهای دیگر كه بردن كسی را در احاطه عده زیادی در اطرافش نشان می‌دهد، ما صحنه‌ كشیدن حضرت علی(ع) با طناب را از دو سمت سالن و از دورتر نشان می‌دهیم‌ و می‌گذاریم تماشاگر در تخیل خودش این صحنه را ادامه بدهد. كار را تابلو تابلو نشان داده‌ایم و تصویرسازی‌ها همه ناقص گذاشته شده است.كفن‌پوشی را نشان دادیم كه از جنس خود ‌آدم‌های جامعه است.
جست‌وجو كردیم تا قصه‌ای را انتخاب كنیم كه وقتی تماشاگر با تمام گرفتاری‌هایی كه در زندگی امروز دارد، می‌آید و تئاتر می‌بیند، الهام بگیرد و ذهنش ارضا شود. پس سنگ‌نوشته‌ای را گذاشتیم كه همه درگیر آن هستیم. در بسیاری نمایش‌های مذهبی از مداحی‌ها به‌عنوان موسیقی استفاده می‌كنند. برای شعله در زمهریر قطعه‌هایی با دقت انتخاب شده كه ذكر مصیبت نیستند، بلكه با استفاده از آنها داستان روایی می‌شود. بخش‌هایی از نمایش در تصویرهایی است كه مداحی در ذهن مخاطب ایجاد می‌كند. هنوز هم تماشاچی‌های مذهبی هستند كه نمی‌توانند پیدا كنند كه این قطعات از كجا و كدام بخش مداحی‌ها انتخاب شده است.

حركات نمایشی ابتدای كار را چطور اضافه كردید؟

از سال دوم اجرا كه فكر كردیم حركت بگذاریم و قاب بسازیم، فرم را اضافه كردیم اما نه به این سبك و شیوه‌ امسال و نه به این گستردگی. با یك موسیقی انتخابی، یك سری بازی‌های ساده با افراد آماتور و البته خیلی باحس. ماسك‌سازی هم كرده بودیم تا میمیك را از بازیگر حذف كنیم. ما فرم را آوردیم تا تماشاگر ببیند و به مفهوم حركت موزون عادت كند.  

 ریسك بزرگی است آوردن این حركات در تئاتری كه ما ‌آن را مذهبی می‌خوانیم
.
اتفاق شعله در زمهریر نیز همین‌جاست. كارهای مذهبی همیشه عاری از این فرم‌ها بوده است، اما می‌خواستیم با فرم اول، تماشاگر نمایش مذهبی بداند كه چنین حركاتی را هم در این قالب و مضمون می‌تواند ببیند و در بستر كار بفهمد. بسیاری می‌پرسند سبك كار چیست و چه سبكی را دنبال می‌كند. تصور من این است كه سبك اساساً زاییده می‌شد تا یك اثر بتواند با مخاطب ارتباط برقرار كند؛ پس سبك در خدمت اثر است. من تلاش كردم خودم را جای مخاطبی قرار بدهم كه آثار زیادی دیده و قصه‌ها را می‌داند، تا بدانم روی صحنه چه كاری اجرا شود تا 100 دقیقه در سالن بمانم و با دقت تماشا كنم. پس محدود به نگاه شرقی و غربی نشدم، از هر جایی هر چه اندوخته در سبك، تكنیك و دانسته داشتم برای این نمایش گذاشتم. از چند سبك مختلف استفاده شد و بابت تك‌تك لحظات با مشاور و تیم‌اجرا كار كردیم؛ كار نقص هم دارد و همه در حال تجربه كردن هستیم، اما مدعی این هستیم كه مجموعه ما فهمیده است چطور ارتباط برقرار كند با مخاطب.

زبان فاخر متن، ظرف روایات شعله در زمهریر است. استناد این روایات تا چه حد است؟
 یاسین حجازی به جهت پیشینه مذهبی، كاملاً در این حیطه قدرتمند است. امسال لت‌های بروشور اثر آن‌قدر پر شد كه بخشی را حذف كردیم كه اشاره شده بود سندهای روایات همه موجود است كه در كتاب‌ها، كجا آمده و كجا نقل شده است. اتفاقاً بخش منبرها از كتب اهل سنت است. شعله در زمهریر متنی است كه حتی دانشجوها هم در فهم بعضی صحنه‌های آن دچار سؤال می‌شوند. ما به‌عنوان بازیگر آن‌قدر با نویسنده جلسه گذاشتیم كه حالا به بطن متن، خصوصاً در صحنه منبرها رسیدیم. 

 بنابراین چه مخاطبی در نظر داشتید؟
 متن طوری نوشته شد كه جز با مخاطب عام به معنی بی‌سواد ارتباط برقرار كند، كه البته می‌كند. گرچه بعضی كار را می‌بینند و دوست دارند، اما بخشی از متن را نمی‌فهمند یا ارتباط‌ها را پیدا نمی‌كنند  زیرا در این كار بازی در بازی زیاد است. روایت تاریخی 2منبر را غالب افراد نه شنیده‌اند و نه بسیاری اشارات  آن‌ را درمی‌یابند. این‌طور نگاه شده كه با مخاطبی ارتباط برقرار كند كه دوست دارد جدید ببیند و بشنود و دوست دارد تحقیق بكند. اتفاق این بوده كه تلاش كنیم همه افراد بیایند و این كار را ببینند، حتی غیرمذهبی‌ها؛ حتی سیستم تبلیغ را هم عوض كردیم.
 
 گردآوری: گروه فرهنگ و هنر سیمرغ
www.seemorgh.com/culture
 منبع: hamshahrionline.ir
 
مطالب پیشنهادی:
 گزارش تصویری نمايش "شعله در زمهرير"
نمایش متفاوت عاطفه تهرانی در جشنواره تئاتر فجر
همه عناصر تئاتر نشانه است
نجات یافته‌های تئاتر!
نمایشی که تو را شکار می‌کند!