عصر عاشورا
بویژه کار قدرتمند او (عصر عاشورا)، یکی از پرشورترین آثار هنری، نزد گروه وسیع عزاداران امام حسین است. کارهای او بر پرده‌های بزرگ اجراهای مکرر شده است و در مراسم عزاداری....
 
یک نگاه
اگر قرار باشد از یک نقاش معاصر ایران سخن بگوییم که خوانندگان روشنفکر یا هنرمندان عصر حاضر، انتخاب کننده آن  را، امروزی، مدرن، و دارای سواد هنری تلقی کنند، حتماً باید به سراغ بزرگانی مثل حسین زنده رودی، فرامرز پیلارام، مسعود عربشاهی، علیرضا اسپهبد، آیدین آغداشلو، احمد امین نظر، کریم نصر و بهروز مسلمیان برویم. در چنین رویکردی انتخاب کننده، با سلایق نگاه‌های ارزندة روزگار همراه بوده است. اما به بهانة این امکان در انتخاب یک اثر از نقاشان امروز، قصد دارم درباره اثری سخن بگویم که آفرینندة آن، به عنوان هنرمند معاصر، در دسته بندی‌های این روزگار جا نمی‌گیرد و آثارش به دلیل اتکا به سنت‌های نگارگری از یک سو، و همراهی وی با برخی از مراکز حکومتی از سوی دیگر، چندان باب روز نیست. اما، برخلاف تصور، آثار هنری او از مردمی‌ترین آثار این روزگار است. بویژه کار قدرتمند او (عصر عاشورا)، یکی از پرشورترین آثار هنری، نزد گروه وسیع عزاداران امام حسین است. کارهای او بر پرده‌های بزرگ اجراهای مکرر شده است و در مراسم عزاداری ماه محرم توجه ویژه ای به آن می‌شود. از سویی، این اثر به همراه تعدادی دیگر از آثار او، با نام، نزد مردم شناخته شده اند. اما سخن گفتن درباره فرشچیان در محافل هنری کار دشواری است؛ چون بلافاصله مجموعه ای از دلایل برای نفی حرکت او برشمرده می‌شود. با وجود این، آثار فرشچیان چند خصیصة مهم دارد که هنر امروز، بویژه گرایش‌های جدید، از درک آن غافل هستند:

نخست؛
آثار فرشچیان با کنکاش در فرهنگ‌های اجتماعی ایران، که بخشی از آن متکی به ادبیات و بخش دیگر بر مضامین دینی استوار است، راه طولانی و سخت ارتباط با مخاطب و گروه وسیع مردم را کوتاه کرده است.
دوم؛ آثار فرشچیان از چنان قدرت و توانایی و استواری در طراحی و اجرا، قلم گیری، رنگ گذاری، شناخت کادر و توجه به اصول برخوردار است که کسی نمی‌تواند کمترین ایرادی بر توانایی بی رقیب او وارد آورد.
سوم؛ آثار او را نه می‌توان هنر طبقة ناآگاه جامعه قلمداد کرد و نه می‌توان پیوندهای گسترده وی را با سطوح مختلف جامعة ایرانی نفی کرد. افراد بسیاری که از تحصیلات دانشگاهی برخوردار بوده اند و کارهای فرشچیان را دوست داشتند، در عین حال، افرادی از طبقات مختلف اجتماعی آثار چاپ شدة فرشچیان را قاب کرده و در منازل شان نصب کرده اند.
چهارم؛ آثار استاد فرشچیان در نوع و نگاه خود خلاقانه است. قلم گیری‌های او با کمتر هنرمندی از پیشینیان او هماوردی می‌کند. وی بسیاری از رفتارهای نگارگران گذشته را در نگاه و تکنیک متحول کرده است.
 
در دفاع از آثار او دلایل دیگری نیز می‌توان برشمرد. اما نگارنده این خطر را پذیرا شد تا با آوردن نام او، سیلی از نقدها را پذیرا باشد. در واقع، این انتخاب نقدی بر روش هنرمندانی است که در مسیر هنر معاصر و گرایش‌های مدرن تنها نگاهی موزه ای داشته اند و روش آنان با وجود موافقت‌های بی شمار مطبوعات هنری و نقدهای جانبدارانه و شکل گیری گروه‌های حامی‌و برگزاری ده‌ها نمایشگاه هنری پرسروصدا، تنهاوتنها با اندکی از مخاطبان ارتباط برقرار کرده است.
حتماً گفته خواهد شد، آقای فرشچیان از حمایت دولت و نهادهای رسمی ‌برخوردار بوده و این امر موجب شهرت و گستردگی کار او شده است، اما، این سخنان با فلسفة درونی آنچه برخواهم شمرد، سازگاری ندارد. به نظر می‌رسد هنرمند امروز ایران، از رسیدن به ارتباطی وسیع با گروه مخاطبان قطع امید کرده است. نگاه به خارج و تلاش برای راه یافتن به حراجی ‌های آثار هنری و برگزاری نمایشگاه‌های پرسروصدا اما با مخاطب محدود، تبدیل به یک حرکت گسترده شده است. نبودن نقد قدرتمند در تحلیل آثار این سال‌ها و دلبستگی نقادان به گروه‌هایی خاص در هنر موجب شده فلسفة ارتباط هنر با مردم به فراموشی سپرده شود. و هر بار نظریه‌های تکراری «هنرمند رسالتی فراتر از خواست مردم دارد» و یا «عالم خلاقیت راهش با درک عامه مردم جداست»، اجازه نمی‌دهد مردانه به دفاع از هنر مردمی‌بپردازیم. تردید نداشته باشید که در این گفتار هیچ  گونه ایدئولوژی سیاسی یا نگرش سوسیالیستی، از آن  نوع که فرنان لژه یا حامیان هنرِ متعهد بیان کرده اند، ندارم. اما باید توجه داشت، موزه‌های هنر در غرب برای بیشتر شدن مخاطبان و بازدیدهای وسیع مردمی‌برنامه ریزی‌های گسترده ای دارد. بازدیدکنندگان موزه‌های هنر مدرن در امریکا، انگلیس و فرانسه به همان میزان از این نمایشگاه‌ها دیدن می‌کنند که از نمایشگاه‌های ادواریِ مد و طراحی لباس یا موزه‌های هنرهای دوران کلاسیک و چه بسا استقبال از آثار هنر مدرن گاهی بیش از سایر هنرهای دوره‌های گذشته باشد. برای همین دامن زدن به بحث هنر بدون ارتباط مردمی، بحثی کهنه شده است.
با وجود این که بسیار دشوار خواهد بود اثری از استاد فرشچیان را در خانه یا محل کارم نصب کنم، اما، اطمینان دارم نقش او در گسترش سطحی از زیباشناسی معاصر در هنر قابل توجه بوده است.  
 
 
تهیه شده توسط: مجله تندیس/ محمودرضا بهمن پور
www.seemorgh.com/culture
اختصاصی سیمرغ
 
مطالب پیشنهادی:
رسام ارژنگی؛ نقاش جنجالی دوران قاجاریه و پهلوی
مكتب دنیای شیراز
حرف‌های ناگفته نگارگری 
سیر نقاشی ایران 
بررسی پیدایش خط شكسته نستعلیق و خوشنویسی ایرانی