متأسفانه یک مشت مانکن ریخته شده در سینما و مقداری هم در تلویزیون که بدون کوچکترین سابقه و فقط و فقط به دلیل تیپ و قیافه‌شان...
 
  
تلویزیون آمد اصرار کرد که شما بیا یوسف را برای ما بساز، یعنی تلویزیون آمد دنبال ما دوید اصرار کرد ما نمی‌خواستیم کار کنیم برای تلویزیون، تلویزیون آمد از ما خواست.
 
شبکه ایران: چند فرزند دارید؟
چهار فرزند دارم، 2 پسر و 2 دختر، پسرهایم هر دو روحانی هستند ، طلبه هستند که یکی از آنها ملبس شده و دیگری هم امروز و فرداست که لباس بپوشد.
2 تا دختر دارم که یکی مجرد است و یکی متأهل، چهار تا هم نوه دارم.
 
در زمینه سینما که دخترهایتان فعالیت ندارند؟
هیچ کدامشان، فقط یکی از آنها برای بخش نویسندگی سینما فعالیت می‌کند.
 
اگر خودشان تمایل داشتند که در سینما حضور پیدا کنند و بازیگر شوند شما اجازه می‌دادید؟
خیر ، برای این که سینما جایی مناسب برای خانم‌ها نیست.
 
سینمای ایران؟
بله، سینمای ایران را می‌گویم در تمام دنیا هم همین است تمام سینماهای دنیا مناسب خانم‌ها نیستند.
 
چرا سینمای ایران و اصلاً سینما محل مناسبی برای فعالیت خانم‌ها نیست؟
می‌خواهید من را با سینما دعوا بیندازید؟
 
نه سؤال‌هایی که خیلی وقت است به نظر می‌رسد شما برای آنها حرفی دارید و فکر می‌کنم بحث جالبی باشد.
بله، بحث جالبی است، سینما برای زن جای خوبی نیست، چون سینما زمینه فساد در آن زیاد است، عرصه فسادپذیری سینما زیاد است، به همین دلیل نه برای خانم‌ها بلکه برای آقایان هم مناسب نیست.
 
پس آن سینمای معنوی بعد از انقلاب و آن تحول انقلابی در سینمای ایران چه کارکردی داشت؟
من فکر می‌کنم این معناگرایی و معنوی گرایی را مطرح کردند برای این که از سینمای مذهبی فرار کنند، چون نمی‌خواستند همه مذهب را به کار ببرند، سینمای مذهبی را دوست نداشتند تلفظش را به کار ببرند، آمدند یک چیزی گفتند به نام سینمای معناگرا، یک حرف چند پهلو، که ممکن است مذهب هم در آن جا بگیرد، می‌تواند هر تفکری که بوی معنویت از آن بیاید یا بشود به آن تعبیر معنوی کرد، ممکن است اصلاً یک چیزی معنوی نباشد ولو از دید بعضی از مردم این معنوی باشد.
 
 
این مذهبی که شما می‌گویید را خیلی متفاوت تر از معناگرا نمی‌بینم یا حداقل ...
ببینید وقتی شما می‌گویید سینمای معناگرا یعنی اگر بنده خودم احساس کردم یک کاری خوب است‌، یک حرکتی درست است، یک حرفی درست است و آن را انجام دادم ، این می‌شود سینمای معناگرا، اما سینمای مذهبی دیگر حالا برای من مطرح نیست. در سینمای مذهبی آنچه را که مذهب بگوید خوبه ، خوب است و آنچه را که بگوید بده، بد است، اما در سینمای معناگرا من محور هستم، من می‌توانم بگویم که من دوست دارم این را بگویم خوب و یا دیگری را بگویم بد، تفاوت اینجاست.
 
یعنی، بعد از انقلاب به سمت سینمای مذهبی نرفتیم و همان معناگرایی را به جای مذهب در فیلم‌ها وارد کردیم؟
نه، ما به سمت مذهب رفتیم. در حقیقت، عملاً هم می‌بینید که این جوری شد، حتی فیلم‌های مذهبی ساختیم ولی مثلاً شیطان را نویسنده باب دل خودش تفسیر و تصویر کرده نه آن چیزی که مذهب در مورد شیطان گفته، روح را به تصویر کشیده اما روحی را که خودش دوست دارد نه آن چیزی را که مذهب تعریف می‌کند.
 
خب با این وجود تفاوت سینمای دهه سوم انقلاب با سینمای قبل از انقلاب چیست؟
سینما از زمانی که دولت نهم سر کار آمده یک تکان‌هایی خورده و یک حرکت‌های مثبتی در آن صورت گرفته، چون دولت دارد سعی می‌کند که یک حرکت‌های مثبتی را در عرصه هنر سینما انجام بدهد و این که چقدر موفق شده یا نشده جای بحث دارد، سینمای قبل از انقلاب به دلیل داشتن صحنه‌های عریانی و ناجور سینمای لامذهبی بود ولی از نظر ترویج جوانمردی، غیرت، ناموس پرستی خیلی از فیلم‌های زمان شاه از فیلم‌های حالا بهتر بود، در فیلم‌های امروز نه تنها این فیلم‌ها با انقلاب و ارزش‌ها و باورهای مذهبی، خودشان را همراه نکرده‌اند بلکه به عیان دارند مبارزه هم می‌کنند. یعنی شما ردی از غیرت، ردی از جوانمردی، ناموس پرستی، در فیلم‌های اخیر نمی‌بینید. اصلاً زن که ناموس جامعه بود در فیلم‌های فعلی هیچ ارزشی برای آن قائل نیستند و ارزش مذهبی برای او قائل نیستند، به راحتی می‌تواند زن با هر مردی ارتباط برقرار کند خانه هر مردی برود، علیه همه باورها و ارزش‌های جامعه طغیان کند.
 
من می‌خواهم دو تعریف از شما بگیرم، یک تعریف سینمای اسلامی‌و یک تعریف از سینمای ایران؟
سینمای ایران جزئی از سینمای موجود دنیاست که در آن انسان محور است و انسان تصمیم می‌گیرد سینمایی که خاستگاه و جهت‌گیری آن نفس و دنیاست، سینمای مذهبی، سینمایی است که ارزش‌های الهی برآن حاکم است، خدا محور است، انسان ذیل خداوند قرار دارد نه فوق خداوند و در آنجا هدف خدمت به خدا و خلق خداست.
 
بهترین فیلمی‌که تا کنون دیده‌اید چه بوده؟
نمی‌توانم بگویم، فیلم‌های خوب زیاد بوده.
 
منظورم فیلمی‌است که با همان معیارهایی که شما گفته اید همخوانی داشته باشد؟
فیلم‌هایی که من دیدم و می‌شود گفت که فیلم‌های ارزشی است، مثلاً آژانس شیشه ای، به رنگ خدای مجید مجیدی، زیر نور ماه کریمی، دیده‌بان حاتمی‌کیا یا پرواز در شب رسول ملاقلی پور، اینها به نظر من ارزشی و مذهبی بوده‌اند.
 
فکر می‌کنید این سینمایی که ما در جامعه داریم همان دانشگاهی است که امام در اوایل انقلاب بر آن تأکید داشتند؟
اگر دانشگاه را بخواهیم دستاوردی از اسلام تلقی کنیم ، خیر ، به سمت این دانشگاه نرفته سینما و تلویزیون ما، اگر دانشگاه را دستاوردی از غرب بدانیم بله، ما به سمت این دانشگاه حرکت کرده ایم ، ما به سمت سینمای مذهبی به سمت آن دانشگاه اسلامی‌که مورد نظر امام بود حرکت نکردیم. امام می‌گفت ما با فحشا در سینما مخالفیم که متأسفانه این فحشا در سینمای ما وجود دارد.
 
یعنی همین الآن هم؟
بله، بله، بله، همین الآن هم وجود دارد، همین الآن هم در سینمای ما به همین گندگی و درشت بنویسید که فحشا وجود دارد.
 
اتفاقاً همین یکی از سؤالات من بود که شما کوتاه به آن اشاره کردید، پس شما قائل به این قضایایی که چند سالی است سر و صدا به پا کرده است که زنها در سینمای ایران مورد سوءاستفاده عوامل سینما قرار می‌گیرند هستید؟
بله، دقیقاً، چیزی که عیان است چه حاجت به بیان است.
 
یک مرد و یک زن بازیگری را که شما کار آنها را قبول دارید و کارشان مورد پسند شما است را نام ببرید؟
پرویز پرستویی را من واقعاً بازیگر سالم و توانایی می‌دانم. خیلی با بازیگران زن کار نکرده ام و نمی‌شناسم و چیزی نگویم بهتر است.
 
درست است که تهیه کنندگان پول اولیه یک فیلم یا سریال را که از سینما می‌گیرند ابتدا یک خانه یا زمین برای خودشان می‌خرند و بعد با بقیه پول شروع به کار می‌کنند؟
برای بعضی‌ها درست است و برای بعضی‌ها نه، آن‌هایی که پول کلان می‌گیرند قطعاً یک ویلا برای خودشان می‌خرند، آن‌هایی که نه فیلم‌های درجه دو و سه می‌سازند با بودجه کم، قطعاً پولشان به خریدن ویلا نمی‌رسد، بستگی دارد این آقایی که دارد قرارداد می‌بندد چه جوری قرارداد ببندد.
 
چه جور قرارداد ببندد یعنی چه؟
یعنی قرارداد کلان اگر ببندد خب طبیعتاً پول کلان گیرش می‌آید و می‌تواند ویلا بخرد، ماشین آنچنانی بخرد وگرنه قرارداد ساده و مثل این تله فیلم‌هایی که دارند می‌سازند باشد نمی‌تواند صاحب ویلا شود، چون پولش به اندازه خود عوامل هم نیست.
 
بعضی از خبرگزاریها خبر دادند که شما بعد از این که با یک مبلغ پائین در مناقصه سریال حضرت یوسف (ع) توانستید تهیه‌کنندگی و بعد کارگردانی این سریال را در دست بگیرید درحین ساخت مبلغ را افزایش دادید. درست است؟
اصلاً مناقصه‌ای وجود نداشت، تلویزیون آمد اصرار کرد که شما بیا یوسف را برای ما بساز، یعنی تلویزیون آمد دنبال ما دوید اصرار کرد ما نمی‌خواستیم کار کنیم برای تلویزیون، تلویزیون آمد از ما خواست.
 
یعنی شما قصد داشتید حضرت یوسف را بسازید ولی برای سینما؟
اصلاً من قصد نداشتم کار کنم. تصمیم گرفته بودم سینما و تلویزیون را ببوسم بگذارم کنار که آقای لاریجانی بنده را صدا کردند و گفتند که می‌خواهیم یوسف را برای ما بسازی و هر شرط و شروطی را هم که بنده گذاشتم قبول کردند.
 
ساخت فیلم حضرت یوسف چه سالی شروع شد؟
قرارداد آن اوایل 82 بسته شد و اواخر 82 پیش تولید را شروع کردیم. کار در زمان آقای لاریجانی کلید خورد و بعد که لاریجانی رفت ادامه دادیم.
 
برای سریال حضرت یوسف چقدر با سیما قرارداد بستید؟
فکر می‌کنم مطرح نکنم بهتر باشد، چون مردم می‌گویند مثلاً «اوه» فلانی چقدر پول گرفته برای این سریال، پس حتماٌ خودشو بسته دیگه در حالی که نمی‌دانند من با قیمتی یک چهارم و یک پنجم قیمتی که دیگران کار می‌کنند این سریال را ساختم تازه با سرعتی چند برابر.
 
این قیمتی که مطرح می‌شود برای هر دقیقه نزدیک به سه میلیون گرفته‌اید درست است؟
نه، کمتر از این مبلغ است.

دوست داشتید چه فیلمی‌را کارگردانی کنید که کارگردانی نکرده‌اید. فیلم‌هایی که ساخته شده و فیلم‌هایی که در حال ساخت است.
من واقعاً آرزویم این است که یک کار در مورد آقا امام زمان (عج) انجام بدهم احساس می‌کنم بیش از همه مدیون و بدهکار ایشان هستم و در قبال ایشان وظیفه دارم و تا به حال هم انجام وظیفه نکرده‌ام، نگرانم که چرا این کار را انجام نداده‌ام، وگرنه در مورد فیلم‌های دیگر و آثار مذهبی برایم فرقی نمی‌کند، هر اثر مذهبی را هر کسی بسازد خدمت است، در ساخت آثار مذهبی خیانت وجود ندارد.
 
یعنی شما بعد از حضرت یوسف از سینما و تلویزیون کنار نمی‌روید و در مورد امام زمان (عج) می‌خواهید فیلمی‌بسازید؟
ان‌شاءالله اگر خدا توفیق بدهد قرار است آقای شورجه کارگردان باشد و من تهیه کننده آن هستم و اسمش هم بی بی نرجس خاتون است.
 
اگر کارگردان سریال حضرت امام (ره) بودید از همین بازیگرانی که آقای افخمی‌به کار گرفته‌اند استفاده می‌کردید؟
قطعاً و یقیناً از این بازیگرانی که آقای افخمی‌برای سریال امام (ره) استفاده کرده استفاده نمی‌کردم.
 
دلیلش را می‌توانم بپرسم؟
نه! چون می‌ترسم به بعضی از سینماگران بر بخورد.
 
آقای بهروز افخمی‌یک مصاحبه‌ای کرده و گفته که دوران طلایی سینما در زمان دولت آقای خاتمی‌پایان یافت. چون ایشان معتقد است که الان در سینما خیلی سانسور وجود دارد، شما این قضیه را قبول دارید؟
بله، آن دوران برای آقای افخمی‌دوران طلایی بود، برای سینمایی که نه به اسلام ربطی داشت و نه به این مملکت قرآنی و انقلابی، سینمایی که بهترین فیلم‌هایش در جهت خوشایند صاحبان جشنواره‌های غربی ساخته می‌شد، فیلم‌هایی که برای بردن آبروی ایران ساخته می‌شد. بله آن سینمای وابسته به غرب برای آن دوران واقعاً طلایی بود، آقای افخمی‌درست گفته ولی الان که دارد قدم‌‌هایی در جهت ارزش‌ها برداشته می‌شود و جلوی مفاسد سینما گرفته می‌شود آقای افخمی‌نباید هم راضی باشد.
 
شما در جایی گفته بودید که حضرت یوسف (ع) را با امدادهای غیبی ساخته‌اید؟ درست است؟
ببینید سریال‌سازی برای بنده عبادت است، مثل نمازم، مثل روزه ام، حتی بدون وضو من دستم را به راش‌های سریال نمی‌زنم، چه برسد به این که خدای نکرده کاسبکارانه و تاجرمنشانه بخواهم سریال یا فیلم بسازم، یوسف برای ما کار قرآنی است. قرآن ایمان ما است، قرآن جزو اعتقادات و باورهای ما است، قرآن را ما کتاب خدا می‌دانیم، ما قرآن را دستورالعملش را دستورالعملی که از آسمان برای ما نازل شده می‌دانیم به دلیل همین قداستی که برای قرآن قائلیم کار روی قرآن را عبادت می‌دانیم همان جور که خواندن قرآن عبادت است، همان طور که عمل کردن به دستورات قرآن عبادت است، سریال یوسف، سریال اصحاب کهف، سریال ایوب پیامبر(ص) همه اینها برای من حکم عبادت را دارد. به همین لحاظ همان طور که رزمنده‌ها در جبهه‌ها برای خدا می‌رفتند و می‌جنگیدند و شاهد امدادهای غیبی بودند، اگر ما هم برای رضای خدا و در مورد کتاب خدا فیلمی‌بسازیم طبیعی است که خداوند در آن کار امدادهای غیبی خودش را شامل حال ما می‌کند.
 
فکر می‌کنید چند درصد فیلم‌ها و سریال‌های ایرانی به خاطر خدا ساخته می‌شود؟
به خاطر خدا؟ یک درصد.
 
از چه منابعی برای ساخت فیلم حضرت یوسف (ع) استفاده کردید؟
همه تفاسیر شیعه، روایات، معصومین، تفاسیر مستقل شیعه در مورد دوره حضرت یوسف، رمان‌ها، قصص، تاریخ، تفاسیر اهل سنت، تفاسیر عرفانی، منابع خارجی و ادیان غیراسلامی‌و عهد عتیق.
 
درجایی دیدم که شما گفته بودید در قسمت‌های پایانی حضرت یوسف اصحاب اخدود را به تصویر کشیده‌اید که نوعی نفی‌کننده هولوکاست است؟
یک داستانی در قرآن هست به نام اصحاب اخدود که در آن شکل اصلی هولوکاست و کشتار دستجمعی که یهود و فرمانروای یهود از مردم یمن می‌کنند، هولوکاست حقیقی آن زمان، در زمان ظهور حضرت مسیح، 300، 200 سال بعد از حکومت حضرت مسیح، اتفاق می‌افتد، کشتاری که یهودی‌ها از مردم یمن می‌کنند و خیل عظیمی‌از مردم یمن را در یک خندقی از آتش می‌اندازند و حتی مادر را با فرزند آتش می‌زنند، همه را، حالا این‌ها می‌آیند و فرافکنی می‌کنند و گناه خودشان را می‌‌اندازند گردن کس دیگر و مظلوم‌نمایی می‌کنند که آن هولوکاست واقعی و هولوکاست‌های شبیه آن که در طول تاریخ یهود خیلی از ملت‌ها را کشتار کرده و هر جا که رفته آنجا را ویران و نابود کرده، آن ویرانی‌ها و نابودی‌ها و آن هولوکاست خودش را بپوشاند.
 
مثل این که قرار بوده یک فیلم 90 دقیقه‌ای هم از سریال حضرت یوسف (ع) به روی پرده سینما برو