در پایان نشست سازندگان سريال «روزگار قريب» با خبرگزاری دانشجويان ايران، گفتگویی با کیانوش عیاری و مهدی هاشمی انجام گرفته است که در اینجا به این گفتگو اشاره کرده ایم .
قصد رجوع به مسایل سیاسی و علمی را نداشتم
كیانوش عیاری در پاسخ به پرسش ایسنا دربارهی پرداختن به حوادث تاریخی و سیاسی در سریال «روزگار قریب» به همراه مباحث علمی كه مطرح شد، با یادآوری اینكه قصد او رجوع به مسایل سیاسی و علمی نبوده است، اظهار كرد: به ویژه آنچه از آن فرار كردم، طرح مباحث اجتماعی بودهاست؛ یك ایدهای در آغاز شكل میگیرد كه این ایده وقتی شاخ و برگ پیدا میكند، خودش میطلبد كه از بستر مسایل سیاسی و اجتماعی عبور كند؛ آن چه اهمیت دارد تم اصلی است و بنا به نیاز این تم، خیلی از مسایل هم شكل میگیرد. ضمن اینكه ما در كنارش یك خط كمرنگ و اولیه از زندگی دكتر محمد قریب هم داریم كه شامل یكسری ویژگیهای اخلاقی و خصوصیاتش هم است.
وی با اشاره به تغییراتی كه برای به تصویركشیدن سریال، در حوادث واقعی زندگی دكتر قریب داده است، خاطرنشان كرد: در این سریال ما نشان میدهیم كه دكتر قریب جزء اولین دسته محصلان اعزامی است كه همراه با مهندس بازرگان روانه غرب میشود درحالی كه در واقعیت چنین نیست؛ بلكه دكتر قریب یكسال بعد به هزینه پدر روانه غرب میشود و دو سال پس از حضور در غرب، زیر چتر روسیه دولتی توسط اسماعیلخان مرآت قرار میگیرد؛ تغییرات اینچنینی تنها به این مسأله محدود نمیشود، بلكه ما تغییراتی از این دست بسیار داشتیم.
اعتقاد خانواده دكتر قریب به سریال
عیاری این تغییرات را لازم دانست و به این پرسش كه آیا خانواده دكتر قریب در خلال تولید و پخش، به این گونه مسایل اعتراض نكردهاست؟ پاسخ منفی داد و گفت: خانواده دكتر قریب تقریبا تا قسمت 27-28 كه آخرین تماس من با آنها بود به شدت از همهچیز راضی بودند، دلیلش هم این است كه ما یك شرط اولیه داشتیم؛ من در ابتدا این نكته را مطرح كردم كه ساخت یك سریال طولانی درباره زندگی مرحوم قریب كه فراز و نشیبهای سیاسی فراوانی نداشته، مشكلات زیادی خواهد داشت. ما ناچاریم گاه از زندگی واقعیاش دور شویم ولی در نهایت باز هم به شخصیت اصلی و جوهره ایشان برمیگردیم. بر این اساس تا پایان سریال، شخصیت دكتر قریب مخدوش نشد؛ در مواردی هم كه احساس میكردیم شاید كمی زیادهروی میكنیم، آنها را كنترل كردیم.
دستمایهای برای دسترسی به نقاط ناپیدای تاریخ معاصر كشورمان
وی در پاسخ به این پرسش كه آیا دكتر قریبی كه او در این سریال تصویر كرده است، از شخصیت واقعی او قشنگتر و دراماتیكتر بودهاست؟ گفت: البته كه اینطور است؛ خانواده ایشان هم از این مسأله راضی بودند؛ ولی این یك اشتباه است كه بگوییم ما به دلیل اینكه با اعتراضاتی مشابه سریالهای دیگر مواجه نشویم، از طرح واقعیات طفره رفتهایم؛ ما زمانی كه تصمیم گرفتیم زندگی دكتر قریب را به صورت سریال درآوریم، دستمایه چندانی نداشتیم، پس میبایست به فكر ساخت سریالی میبودیم كه با اجازه خانواده دكتر قریب، شخصیت این آدم بزرگوار به دستمایهای برای دسترسی به نقاط تاریك و كور تاریخ معاصر كشورمان تبدیل شود. بنابراین وقتی قرار است سریالی به اینگونه عمل كند و یك ویژگی دیگری به غیر از بیوگرافی مد نظرش است، پس باید از یكسری جذابیتهای پذیرفته شده سینمای حرفهیی بهره بگیرد كه این جذابیتها بیآن كه به شیطنتهای رنگآمیزی شده فیلمساز تبدیل شود، به فیلم جذابیت بخشد.
كیانوش عیاری تأكید كرد: برای ایجاد تمام جذابیتهای لازم، خوشبختانه «روزگار قریب» از شریفترین بستر یعنی فضاسازی حركت كرد؛ در این سریال نه تعلیق درامی و نه داستان پركششی است و نه از آن گرهافكنیهای خاصی كه خیلی رایج است و لزوما به معنای ضدارزش برای یك فیلم نیست، بهره گرفته است؛ ما دقیقا در بستری حركت كردیم كه به جز فضاسازی، عامل پراهمیتی برای جذب تماشاگر نداشتیم.
عیاری سپس در پاسخ به پرسشی درباره طرح مباحث سیاسی كه از طریق بخش كنسروسیوم «روزگار قریب» مطرح شد، گفت: جای بسی خوشحالی است كه چنین گشایشی را در تلویزیون به هر بهانه و دلیلی شاهد هستیم؛ مهم بازتاب این اتفاق است.
حذفیات سریال «روزگار قریب»
به گزارش ایسنا، مهدی هاشمی در پاسخ به پرسشهایی درباره حذفیات سریال «روزگار قریب»، خاطرنشان كرد: همین اندازه كه در چنین جو و فضایی، سریال «روزگار قریب» را با كمترین حذفیات پخش كردند، ما خوشحالیم.
وی ادامه داد: آگاهی به مقتضیات زمان، ما را متوجه این مسأله كرد كه چگونه باید به این مسایل بپردازیم. به هرحال گفتن حرفها تا جایی كه امكان دارد و ابراز تخیلات و تصورات سینمایی و تصویری، بهتر از آن است كه هیچ چیز گفته نشود؛ گرچه گفتن نیمی از حقیقت، یعنی نیمی دروغ گفتن؛ با این حال ساختن بهتر از نساختن است.
افرادی كه به حرفهای نگفته انتقاد میكنند در گود نیستند
هاشمی در پاسخ به پرسشی درباره اعتراضات به حذف برخی واقعیات در «روزگار قریب» توسط عدهای كه خود در مقطع تاریخی این سریال حضور داشتهاند، متذكر شد كه چنین افرادی احتیاج به قهرمان دارند.
كیانوش عیاری نیز در پاسخ به این پرسش گفت: افرادی كه به ما انتقاد میكنند كه چرا بخشی از حقیقت در روزگار قریب گفته نشدهاست، در واقع در گود نیستند.
مهدی هاشمی سپس در اینباره خاطرنشان كرد: فیلمسازان و مطبوعات در آمریكا آزادی دارند؛ اما بهترین فیلمهایشان، فیلمهای اعتراضی آنها نیست؛ بلكه بهترین فیلمهایشان آثاری است كه زندگی مردم آمریكا را نشان میدهند. ارزش «روزگار قریب» هم این است كه زندگی و روحیه یك ملت و آرمانهایشان را نشان میدهد. اینكه ما چگونه عشق میورزیم، چگونه علاقه داریم از سنتها رد شویم از دریاچهها بگذریم و وارد اقیانوسها بشویم. موانع ما چیست و چرا مدام بدبختی ما تكرار میشود؛ این مطالب در روزگار قریب عنوان شد.
سرمایهگذاری در این عرصه جواب دادهاست
كیانوش عیاری سپس در پاسخ به پرسش ایسنا درباره بازخوردهایی كه پخش سریال «روزگار قریب» در بین مخاطبان داشتهاست؟ گفت: ما از اولین روز پخش، با بازخوردهایی مواجه شدیم كه حقیقتا خوب و در موارد قابل توجهی، خیلیخوب بود. ما این بازخوردهای خوب را به حساب تعارف نمیگذاشتیم؛ چراكه یك وجه بسیار جدی و مشتركی در بین تمامی اظهارنظرها بود و آن اینكه با تماشای «روزگار قریب» گویی ما در آن محیط بودیم. جوهر صحبت تمامی مخاطبان و خصوصا صاحبنظران قابل باوربودن بیحد و حصر كار بود. چنین نظراتی فراتر از یك نظرسنجی است كه صرفا یك آمار است؛ البته در مواردی نمیتوان به چنین نظراتی استناد كرد، اما به آنچه عاید ما شدهاست میتوان به شدت استناد كرد و آن خودجوش بودن ادراك مردم در ارتباط با این مجموعه است؛ حال این دریافت چه از طرف تماشاگر عادی باشد و چه از طرف افرادی كه كمی نخبهتر با این مسأله برخورد میكردند.
كارگردان «روزگار قریب» در عینحال گفت: چنین نظراتی، لزوما بدان معنا نیست كه «روزگار قریب» مخالفانی هم نداشته است؛ حتما افرادی هم میتوانند این سریال را دوست نداشته باشند ولی دریافتی ما خیلی خوب بود؛ به حدی خوب كه ما فكر میكردیم سرمایهگذاری در این عرصه برای ساخت چنین كاری و چنین فضایی جواب دادهاست.
دكتر قریب اسطوره تصویر نشد
كیانوش عیاری در پاسخ به پرسشی درباره ایدهآل، آرمانی و اسطورهای بودن شخصیت دكتر قریب، به طرح این پرسش پرداخت كه آیا «روزگار قریب» این اجازه را به تماشاگر میدهد كه چنین ذهنیتی نسبت به دكتر قریب داشته باشد كه این سریال به منزله یكجور بازسازی اسطورهای یك شخصیت است؟
وی سپس به این پرسش خود پاسخ داد: مطلقا اینطور نیست؛ دكتر قریب گاهی اوقات بدخلقیهایی دارد كه نشان میدهد آدمی زمینی است؛ كسی است كه پایش روی زمین است و مسایل پیرامونی حتما بر او تأثیر گذاشته است؛ زمانی كه من به سمت دكتر قریب رفتم، وقتی متوجه شدم كه ایشان آدم شوخطبعی بود، خوشحال شدم و گفتم حالا دستمان بازتر است كه زندگیاش را كمی انسانیتر تصویر كنیم؛ چراكه به گمان من غیر از این، حتما حتما دروغ محض بودهاست.
برخی از وقایع روزگار قریب تجربه شخصی خود عیاری بود
كیانوش عیاری در ادامه اظهار كرد: برخی از وقایعی كه در خلال «روزگار قریب» رخ میدهد، ممكن است تجربه شخصی خود من بوده باشد؛ به عنوان مثال در قسمت دو یا سه سریال گرفتاری دكتر قریب همراه با پسر روستایی روی درخت گردو، تجربه دوران كودكی خود من بوده است. ولی آیا این مسأله از باور تماشاگر در برخورد با یك شخصیت علمی چیزی را كم خواهد كرد؟
وی سپس خود به طرح این مطلب پرداخت كه ممكن است چنین مطالبی این پرسش را در ذهن ایجاب كند كه «روزگار قریب» یك سریال كاملا بیوگرافیك نیست؛ دكتر قریب به سفر كربلا نرفتند؛ جریان جذامیهای تبریز واقعیت ندارد یا در دوران اشغال ایران یك انجی او تشكیل نداند و به اطراف تهران نرفتند تا به سربازان پراكنده كه به سمت آبادی خودشان میروند، كمك كنند و دهها و صدها مورد دیگر كه در این مجموعه است. بخشی از این اتفاقات میتواند تجارب خود من باشد و بخشی دیگر میتواند از جای دیگری به عاریت گرفته شده باشد؛ بخشی میتواند تخیل باشد و بخشی هم واقعا الزام خود داستان میتواند باشد.
عیاری ادامه داد: ما به یك دستمایه نیاز داریم و آن نیاز، خود داستانی را خلق میكند. با این حال آنچه در بخش كنسروسیوم به تصویر كشیده شد، مهمترین وجه سیاسی دكتر قریب بود.
دكتر قریب بهانهای برای تصویر تاریخ ایران
كیانوش عیاری در پاسخ به این پرسش ایسنا كه آیا دكتر قریب برای او بهانهای بودهاست تا نقاط كور تاریخ ایران را به تصویر بكشد؟ گفت: این بهانه لزوما چیزی از تعهد اخلاقی ما در ارتباط با ساخت یك سریال درباره زندگی دكتر قریب كم نمیكند. چه خوب است كه بخشی از مسیر زندگی یك شخصیت بتواند، یك چنین فرصتی را به پروژهای مثل «روزگار قریب» بدهد كه بتواند سفری به نقاط تاریك تاریخ خودش داشته باشد.
روزگار قریب راهحلی برای رفع مشكلات مالی در عرصه سینما
كارگردان روزگار قریب در پاسخ به پرسشی درباره سفارش دادن ساخت این سریال از سوی سیما فیلم به وی، گفت: برای رفع مشكلات مالی كه طی ده سال در عرصه سینما برای فیلمهای من به وجود آمده بود، طبیعتا نیاز به كار سنگین در مقام تهیهكننده داشتم؛ اما به هرحال مسوولان سیما فیلم به من گفتند كه در مقام تهیهكننده چه مصرفی برای ما داری و بهتر است كارگردانی كنی؛ به هرحال به این سمت رفتم كه هر دو كار را همزمان انجام دهم.
عادلانه به نقش مادر و همسر دكتر قریب پرداختیم
در بخش دیگری از نشست سرویس تلویزیون ایسنا، كیانوش عیاری در پاسخ به پرسشی درباره حضور كمرنگ زنان خصوصا مادر و همسر دكتر قریب در این سریال خاطرنشان كرد: چه چیزی را میبایست نشان میدادم؟! ما به اندازه كافی واقعیات را كنار گذاشتیم و به تخیل رجوع كردیم كه حال هم بخواهیم دوباره به آن دامن بزنیم. دكتر قریب در درجه اول یك مرد است و همسر و فرزندانی دارد و بیشتر از این چیزی نداشتیم. ما در حد و ظرفیت خودش، كاملا عادلانه به نقش مادر و همسر دكتر قریب پرداختهایم.
وی ادامه داد: در زندگی شخصی دكتر قریب نمیتوانیم نقشی فراتر از آنچه نشان دادیم را برای زن قایل شویم؛ ما هرآنچه واقعیت دارد را به تصویر كشیدیم. ضمن اینكه دكتر قریب با این مسایل روشنگرانه برخورد میكرد؛ معتقد بود كه دخترانش باید درس بخوانند و الآن هم دختران دكتر قریب در خارج از كشور پزشك هستند كه در حد خود در سریال این مسایل طرح شده است.
«ژن مشترك برداران هاشمی » و بازیهای قابل قبول
به گزارش ایسنا، در بخش دیگری از نشست مهدی هاشمی، در پاسخ به پرسشی درباره تعامل با بازیگران دیگری كه مقاطع مختلف سنی دكتر قریب را بازی كردهاند و خصوصا برادرش ناصر هاشمی، خاطرنشان كرد: من و ناصر هاشمی (برادرم) نه تنها صداهایمان و درصد بالایی از قیافههایمان شبیه به هم است كه ژن در ما به حدی مسلط است كه حركات دست و پا و رفتارهایمان نیز گاه شبیه هم است، بنابراین خودبهخود بازیهایمان قابل قبول بود. ضمن این كه در كودكی افراد با جوانی و میانسالیشان تفاوت بسیار دارند و در جوانی هم مردم اغلب نمیروند به سمت اینكه چهقدر این جوان شبیه آن پیر است؛ چراكه آقای عیاری بیشتر مخاطب را درگیر حوادثی كرده بود كه برای دكتر قریب در جوانی رخ داد.
هاشمی در پاسخ به پرسشی درباره مدت زمان طولانی ساخت سریال «روزگار قریب» و اینكه وقفه در ساخت، به تداوم حسی او آسیب میرساند؟ گفت: در بازیگری دو چیز مقداری حساس است؛ اینكه داستان در یك روز بگذرد، اما طی چند ماه فیلمبرداری شود؛ با اینحال بازیگر باید خود را در فضای روز قبل و روزهای قبلتر بگذارد، برای خودش صدایی كه انتخاب كردهاست را حفظ كند و به كمك كارگردان و دستیاران وی مدام مراقب باشد از خطی كه برایش تعیین شده، بیرون نزند. در «روزگار قریب» چنین اتفاقی رخ داد؛ در وهله نخست خود آقای عیاری و پس از ایشان دستیاران، خصوصا خانم عرفینژاد و آقایان صالحی حساسیت آقای عیاری را میدانستند و مواظب بودند كه من از خط اصلی بیرون نزنم.
مهدی هاشمی در پاسخ به این پرسش كه خود را در نقش دكتر محمد قریب پس از پخش این سریال چگونه دید؟ گفت: من چند باری با كارگردانانی سطحشان از متوسط پایینتر است از روی ناچاری بازی كردهام؛ سعی میكنم آن كارها را نبینم؛ این كارها برای پول بوده است و مردم عادی كه سهلپسند است و تعدادشان هم بیشتر است، این كارها را دیدند و پسندیدند. من ممكن است این كارها را ببینم و حالم بد شود؛ با كارگردانان متوسط كه كار میكنم نیمنگاهی به كار دارم. اما وقتی با كارگردانان عالی كه تعدادشان هم زیاد نیست، كار میكنم، میدانم چهره زیبایی از من آنجا تصویر شدهاست. من در كادر درستی قرار گرفتهام و درونیاتم به بهترین نحو از طریق صورت و رفتارم نمایشگری میكند؛ بنابراین خیالم راحت است؛ چنین كارهایی را میبینم و لذت هم میبرم.
خودم را از تمام آنچه هستم تهی كردم
مهدی هاشمی به این پرسش كه ادامه بازی در سریال «روزگار قریب» درحالی كه بخشی از قسمتهای آن پخش شده و واكنشهایی به همراه داشته، به تغییر در نوع بازی او منجر نشدهاست؟ پاسخ منفی داد و گفت: رتوش نمیكنم؛ وقتی كارگردان و همكارانش به كارشان وارد هستند، اگر بازیگر هیچ كاری نكند، چه بسا بهتر است؛ چراكه میداند در جای درستی قرار گرفتهاست. مخصوصا در «روزگار قریب» چون آقای عیاری با نا بازیگران زیاد كار كردند، نه تنها به آنها میگویند كه چه كارهایی انجام دهند بلكه برایشان بازی هم میكنند.
بازیگر نقش میانسالی و پیری دكتر قریب گفت: در این سریال كه ساخت آن هم طولانیمدت بود، من خودم را از تمام آنچه هستم تهی كردم؛ اسمم را پاك كردم و نامم شد دكتر محمد قریب و تمام گرفتاریهایی كه در زندگی دارم را فراموش كردم تا آنچه آقای عیاری به من میگوید را اجرا كنم. ممكن است این اجرا غلوآمیز باشد اما هرچه استاد گفت من همان را اجرا كردم.
خودم را خالی میكنم تا كارگردان را در من جا بدهد
مهدی هاشمی گفت: از آنجا كه من چهار سال با این پروژه همكاری داشتم، به خوبی میدانم كه در نقش دكتر قریب باید به چه ظرافتهایی دقت نشان دهم؛ اینها همه خلاصه میشود در این كه من خودم را خالی میكنم تا كارگردان را در من جا بدهد؛ بنابراین اگر 10 سال بعد هم به من بگویند كه نقش دكتر قریب را بازی كنم برای من سخت نیست چراكه آن اتفاق لازم رخ دادهاست.
حاشیههای جذابی كه به آن علاقه ندارم
كیانوش عیاری در این نشست در پاسخ به پرسشی درباره خبرهای حاشیهای كه درباره سریال «روزگار قریب» منتشر شد از جمله گرفتن مار و غیره، گفت: این مسایل عجیب، حاشیهای است كه وقت مردم را صرف میكند؛ من علاقه زیادی به خبرهای نحوه ساخت یك فیلم ندارم و از پشت صحنه چندان استقبال نمیكنم. اما ظاهرا مردم دوست دارند این مسال را دنبال كنند.
وسواس برای نزدیكتركردن صحنهها به واقعیت
وی در پاسخ به پرسش دیگری درباره وسواس برای نزدیكتركردن صحنهها به واقعیت خاطرنشان كرد: آنچه به عنوان وسواس از آن ذكر میشود، به نظر من حداقل كاری است كه برای ساخت یك فیلم باید انجام شود. چون در كشور ما به دلیل محدودیتهای سرمایهگذاری در عرصه سینما و به نوعی تلویزیون كه ناشی از محدودیت مخاطبان است، سهلانگاری فراوان است، این سهلانگاری وقتی در جایی كنار گذاشته میشود نامش را وسواس میگذارند.
كیانوش عیاری تأكید كرد: من فكر نمیكنم برای ساخت روزگار قریب وسواس به خرج داده باشم؛ چراكه اگر وسواس به خرج میدادم، این شش سال ساخت به دوازده سال افزایش مییافت. بنابراین از آنجا كه ما تنها و تنها حداقل استانداردهای مورد نیاز ساخت یك سریال را رعایت كردیم، از آن به وساس تغبیر شده است؛ بنابراین بهتر است گفته شود روزگار قریب سهلانگارانه ساخته نشده است.
نالههای دكتر قریب در دوران بیماری
در ادامه نشست سرویس تلویزیون ایسنا، كارگردان روزگار قریب درباره آزاردهنده بودن برخی از این صحنهها و خصوصا نالههای دكتر قریب در دوران بیماری، خاطرنشان كرد: درست است هرچیزی میتواند آزاردهنده باشد؛ مسلما اگر ما فرصتی كه پیشتر در موردش صحبت كردم را میداشتیم، خیلی مسایل تغییر میكرد، شما این مطلب را در نظر بگیرید كه چه فرقی بین یك كارگردان ایرانی و یك كارگردان آمریكایی وجود دارد؟! فیلمهای خارجی بیش از آغاز رسمی اكران، دهها و در موردی آنطور كه رانسیس فورد كاپولا گفته بود، صدها بار نمایش داده میشوند، ما براساس یكبار نمایش یك فیلم صدها مورد را میتوانیم به دست بیاوریم، درك كنم و رعایت كنیم. حساب كنید نمایش آزمایشی مكرر و دهها باره با چه ثروتی میتواند برای یك فیلم باشد. وقتی ما در روزگار قریب مطلقا چنین فرصتی نداشتیم، به نظرم تا همینا هم كاملا كار از هرگونه گناهی مبرا و اشتبهات توجیه میشود.
كیانوش عیاری با بیان اینكه چنین حرفهایی بهانه نیست، ادامه داد: این وضعیتی بود كه این فیلم به ما تحمیل كرده بود و اجازه هیچگونه بازبینی مجدد به دلیل كمبود وقت به ما داده نشد.
اصرار بر پخش، به معنای نشستن عدهای به خاك سیاه نبود
كیانوش عیاری، كارگردان «روزگار قریب» بار دیگر در پایان تأكید كرد: اصرار من بر پخش هرچه سریعتر «روزگار قریب»، به این معنا نبود كه تصویربرداری را نیمهكاره در رامسر رها كنیم و به مسایل فنی بپردازیم؛ این تصاویر كه نیمهكاره رها شد، دو ماه و نیم قبل در تهران تصویربرداری شد. منظور من این نبود كه طی ده ماه گذشته عدهای به خاك سیاه بشینند، مثل شبح در یك دفتر كار كنند و راه بروند كه قرار است قسمتی دیگر آماده پخش شود. منظور من شرایط انسانی، اما نه توام با گشودگی زمانی بسیار بود؛ در قسمت زمانی پخشی كه قابل قبول و منطقی باشد.