در ابتدای خندوانه ؛ رامبد جوان با ورود هفت پسر بچه، کار خود را شروع کرد و شادی این برنامه را به همه کسانی که در کمپین قطره قطره برای مبارزه با کم آبی ثبت نام کردهاند، تقدیم کرد.
با آمدن نیما مشخص شد که این دفعه او برای کسب درآمد مهدکودکی با شهریه 150 میلیون تومانی احداث کرده که در آن علاوه بر آموزش زبان آنگولایی و فضانوردی، غذای خوب هم میدهد.
در ادامه خندوانه ، امیر کربلاییزاده به عنوان کمدین به روی صحنه آمد و قبل از شروع، طبق قولی که به یکی از بینندگان خندوانه در سوئد داده بود رامبد جوان را بوسید و از او تشکر کرد، سپس گفت: فکر میکنم استندآپ کمدی امشب، "استند آب" باشد چون میخواهم راجع به آب صحبت کنم.
او درباره "حمام" جایی که بیشترین میزان از آب روزانه مصرف می شود صحبت کرد و گفت : بعضیها وقتی کودکشان را به حمام میبرند تا یک لایه از پوست او را نبرند راحت نمیشوند و تمام این مدت آب را باز میگذارند، گاهی نیز عدهای سوسکی را با آب گیر میاندازند تا نابودش کنند ولی بیخبر از اینکه آن موجود با همان آب مشغول شست و شو است. کربلاییزاده طی اجرایش همان رویدادها را به شکل تصویری و جذابی تعریف میکرد که دیدنش برای تماشاگران بسیار خنده آور بود.
سپس رامبد جوان برای معرفی مهمان این قسمت از خندوانه گفت : آدم وقتی میخواهد از پله های موفقیت بالا برود باید صبر و حوصله داشته باشد چون پیروزی که در یک شب حاصل شود زودگذر استکمی بعد او از مهران احمدی، بازیگر نقش بهبود فریبا در سریال پایتخت دعوت کرد که به روی سن برود.
مهران احمدی ابتدا ضمن ابراز شادی از حضورش در آن مکان گفت که جدیدا به خاطر انجام کارهای باغبانی سرحال شده است و بعد جوان به بهانه همین موضوع از قطع کردن حدود 37 درخت در رشت توسط شهرداری برای تاسیس خط ویژه BRT خبر داد و در کنار آن از هزینهای که فردی برای انتقال درختی از خانهاش به علت بازسازی آن کرده بود، تعریف کرد.
این هنرمند درباره تاثیراتی که نقش بهبود فریبا برای او داشته است، گفت: من الان به لطف بهبود محیطبان افتخاری هستم و به همین خاطر تا به حال یک مغازه قاچاق اسلحه را پلمپ و محیط بانی را که قرار بود اعدام شود، نجات داده ام.
رامبد جوان از مهران احمدی خواست تا رو به دوربین جمله ای را به مادرش بگوید . او گفت: خواهش میکنم تا من زندهام نمیر.
سپس رامبد جوان به سراغ باران، دختر مهران احمدی که در جمع حاضر بود رفت و از او سوالاتی درباره پدرش کرد. او هم از اخلاق خوب پدر، آشپزی، و سختی که در جدایی از خانواده به خاطر کار مهران احمدی وجود دارد، صحبت هایی کرد.
مهران احمدی در جواب این سوال جوان که اگر رییسجمهور میشد برای مردم چه کار میکرد، اظهار داشت: باتمام کسانی که به محیط زیست احترام نمیگذارند برخورد وحشتناکی میکنم، مثلا آنهایی که از ماشین چند صد میلیونیشان آشغال پرت میکنند را مجبور میکنم تا به مدت یک هفته همان محل را نظافت کنند.
سپس مهران احمدی برایکاری که قرار است بیرون از استودیو و برای مردم انجام دهد، گفت: حاضرم گروهی خودجوش را تشکیل دهم تا با هم هر جا که نیاز به نظافت داشت را پاکسازی کنیم.
مهران احمدی در بخشی از صحبت هایش درباره خوشبختی گفت: من از زمانی که سعی کردم خودم را بشناسم از خدا خواستم که هر وقت خواست نعمتی به من دهد، اول ظرفیتش را بدهد و هیچگاه به یاد ندارم که چیزی را به آسانی بدست آورده باشم، از این قضیه راضی هستم و فکر میکنم درستترین راه در زندگی همین است، چرا که مگر میشود مثلا آدم یک شبه بازیگر شود؟ خود من از سال 69 تئاتر کار میکردم و زمانی که در رشته بازیگری وارد دانشگاه شدم ،پدرم فوت کرد و رفتم گارسونی کردم تا خرج تحصیلم را بدهم.
بعد از همه این بخشها، قرعهکشی که جایزه آن از طرف حامی مالی برنامه بود، انجام شد و جنابخان که فکر می کرد برنده داستان است، از در نیامدن شمارهاش به شدت جاخورد و بعد غش کرد.و این قسمت از خندوانه نیز به پایان رسید.
تهیه و تدوین : گروه فرهنگ و هنر سیمرغ
seemorgh.com/culture
اختصاصی سیمرغ / فریبا بیات