در پی وقوع یك جنایت هولناك كه كودك 5/2 سالهای قربانی ارتباط پنهانی مادرش شده بود، با كشف جسد فرضیه زنده به گور شدن كودك قوت گرفت.
مرد قاچاقچی برای آن كه ارتباط پنهانیاش با مادر كودك برملا نشود، مرگ كودك 5/2 ساله را رقم زد. روند رسیدگی به این پرونده هنگامی در دستور كار كارآگاهان جنایی آگاهی شهریار قرار گرفت كه عصر جمعه گذشته زنی سراسیمه وارد پاسگاه زركان شد و راز جنایتی هولناك را فاش كرد. ماموران پس از آرام كردن زن جوان، به تحقیق از او پرداختند. زن جوان در تشریح ماجرا به پلیس گفت: مردی شرور پسر 5/2 سالهام را كشت و زندگیام را تباه كرد. ماجرا 4 روز پیش هنگامی اتفاق افتاد كه من و پسر 2 سال و نیمهام در خیابان منتظر تاكسی بودیم كه یك خودروی سواری مقابلمان توقف كرد و سوار شدیم.
ردپای 2 شرور
وی ادامه داد: پس از طی مسافتی، راننده تغییر مسیر داد كه به وی اعتراض كردم. در همین موقع مردی كه كنار راننده نشسته بود، با چاقو مرا تهدید كرد و خواست آرام بگیرم. پسرم بشدت ترسیده بود و گریه میكرد. او را آرام كردم و محكم در آغوشم گرفتم.
راننده به سرعت خود افزود و بعد از یك ساعت، مقابل یك دامداری متروكه در حومه شهر توقف كرد. زن شاكی تصریح كرد: آنها مرا كتك زدند با زور بچهام را از من جدا كردند هر دو مرا مورد آزار و اذیت قرار دادند.
زن شاكی یادآور شد: پس از چند ساعت در حالی كه هیچ خبری از فرزندم نداشتم، قفل در اتاقك دامداری باز شد و آن دو مرد وارد شدند. از آنها سراغ فرزندم را گرفتم كه گفتند فرزند مرا كشتهاند، زن جوان تصریح كرد: آنها دوباره مرا كتك زدند و بعد با خودرو از آن محل دور شدند و در خیابان مرا رها كرده، متواری شدند.
در پی این شكایت، ماموران موضوع را به قاضی طاووسی، دادستان عمومی و انقلاب شهریار اطلاع دادند و در این رابطه پروندهای تشكیل شد.
به این ترتیب، تیم تحقیق به سرپرستی سرهنگ عبداللهزاده پاشاكی، رئیس آگاهی شهریار به تحقیق از زن شاكی پرداختند و با اطلاعاتی كه از او به دست آوردند، به چهرهنگاری رایانهای از 2 مرد جوان پرداختند كه معلوم شد تصویر یكی از آنها به یك مرد قاچاقچی به نام مجتبی كه حوالی رزكان زندگی میكند، مطابقت دارد.
دستگیری مرد قاچاقچی
با مشخص شدن این موضوع، ماموران با هماهنگی قضایی با برجسته، بازپرس پرونده به محل زندگی متهم فراری اعزام شدند و مرد قاچاقچی را دستگیر كردند.
پس از انتقال متهم به پلیس جنایی آگاهی شهریار، وی در بازجویی راز یك جنایت تكاندهنده را فاش كرد.
مجتبی ـ عامل جنایت ـ در تشریح ماجرا به پلیس گفت: چندی پیش در یكی از بوستانهای شهر با شاكی كه همراه فرزندش به آنجا آمده بود، آشنا شدم. در پی این آشنایی او مدعی شد از شوهرش جدا شده و همراه پسر خردسالش در یك خانه اجارهای زندگی میكند.
متهم ادامه داد: پس از آن با هم در تماس بودیم چند بار در هفته یكدیگر را ملاقات میكردیم و به این ترتیب ارتباط پنهانیمان شكل گرفت. پسر خردسال زن مورد علاقهام مانع ادامه ارتباطمان بود و به دنبال فرصتی بودم تا او را از مادرش جدا كنم.عامل جنایت یادآور شد: 4 روز پیش از شب حادثه همراه یكی از دوستانم در یكی از محلههای شهر بودیم كه این زن و كودكش را در خیابان دیدیم.
متهم به قتل تصریح كرد: او را سوار خودرو كرده و به محل دامداری منتقل كردیم. دوستم پس از مصرف مواد مخدر، ما را ترك كرد و زن جوان و فرزندش نزد من ماندند.
فاش شدن ارتباط پنهانی متهم با زن شاكی
وی افزود: در آن چند روز من و زن جوان با هم ارتباط پنهانی داشتیم و او را مورد آزار و اذیت قرار نداد م. پسر 5/2 ساله شاكی مدام بیقراری میكرد و میخواست كنار مادرش باشد. از شنیدن گریههای بیامان او خسته شده بودم و مادرش هم توجهی به فرزندش نمیكرد و از من میخواست او را آرام كنم.
عامل جنایت ادامه داد: آن شب پسركوچولو بشدت گریه میكرد. بنابر این پس از مصرف مواد مخدر (شیشه) او را بشدت كتك زدم. پسربچه گریه میكرد و میخواست رهایش كنم كه به گریههایش توجهی نكردم و او را دوباره كتك زدم و مادرش نسبت به كار من بیتفاوت بود.
متهم یادآور شد: آنقدر كودك را كتك زدم كه بیهوش شد و دیگر نفس نمیكشید. من و مادر كودك ترسیده بودیم و نمیدانستیم با جسد كودك چه كنیم. بنابر این پیكر كودك را لای پتو پیچیده و شبانه به گورستان شهر بردم و با حفر گودالی دفن كردم. عامل جنایت اذعان كرد: پس از بازگشت به نزد شاكی، ماجرا را با او درمیان گذاشتم كه خیلی ترسید و از من خواست هرچه زودتر او را به خانهاش بازگردانم. من هم او را به خانهاش رساندم و ماجرای قتل كودك را تلفنی به دوستم تعریف كردم، سپس متواری شدم. با ثبت اظهارات مرد متهم به قتل، زن شاكی احضار شد و در مواجهه حضوری با متهم قرار گرفت كه وی نیز به جرم خود اعتراف كرد.
این زن در اظهاراتش به پلیس گفت: من برای فاش نشدن رابطهمان دروغ گفتهام. مجتبی، كودكم را كه تنها شاهد ارتباطهایمان بود، از سر راهش برداشت.
به دنبال اعترافهای تكاندهنده این زن و مرد، كارآگاهان جنایی همراه برجسته بازپرس پرونده و عامل جنایت به گورستانی كه وی مدعی بود كودك را در آن محل دفن كرده است، اعزام شدند و در بازرسی از گورستان، جسد پسر 5/2 ساله را كشف و به پزشكی قانونی منتقل كردند. در بررسی اولیه از پیكر كودك معلوم شد وی پیش از مرگ مورد كودكآزاری قرار گرفته و آثار كبودی در تمام نقاط بدنش مشهود است.
با مشخص شدن این موضوع، كارآگاهان با معمای پیچیدهای روبهرو شدند كه آیا پسركوچولو زنده به گور شده یا بعد از قتل دفن شده است. بنابر این گزارش، مادر كودك كشته شده همراه عامل جنایت با قرار قانونی از سوی بازپرس برجسته رئیس شعبه اول دادسرای عمومی و انقلاب شهریار در بازداشت به سر میبرند.
مرد قاچاقچی برای آن كه ارتباط پنهانیاش با مادر كودك برملا نشود، مرگ كودك 5/2 ساله را رقم زد. روند رسیدگی به این پرونده هنگامی در دستور كار كارآگاهان جنایی آگاهی شهریار قرار گرفت كه عصر جمعه گذشته زنی سراسیمه وارد پاسگاه زركان شد و راز جنایتی هولناك را فاش كرد. ماموران پس از آرام كردن زن جوان، به تحقیق از او پرداختند. زن جوان در تشریح ماجرا به پلیس گفت: مردی شرور پسر 5/2 سالهام را كشت و زندگیام را تباه كرد. ماجرا 4 روز پیش هنگامی اتفاق افتاد كه من و پسر 2 سال و نیمهام در خیابان منتظر تاكسی بودیم كه یك خودروی سواری مقابلمان توقف كرد و سوار شدیم.
ردپای 2 شرور
وی ادامه داد: پس از طی مسافتی، راننده تغییر مسیر داد كه به وی اعتراض كردم. در همین موقع مردی كه كنار راننده نشسته بود، با چاقو مرا تهدید كرد و خواست آرام بگیرم. پسرم بشدت ترسیده بود و گریه میكرد. او را آرام كردم و محكم در آغوشم گرفتم.
راننده به سرعت خود افزود و بعد از یك ساعت، مقابل یك دامداری متروكه در حومه شهر توقف كرد. زن شاكی تصریح كرد: آنها مرا كتك زدند با زور بچهام را از من جدا كردند هر دو مرا مورد آزار و اذیت قرار دادند.
زن شاكی یادآور شد: پس از چند ساعت در حالی كه هیچ خبری از فرزندم نداشتم، قفل در اتاقك دامداری باز شد و آن دو مرد وارد شدند. از آنها سراغ فرزندم را گرفتم كه گفتند فرزند مرا كشتهاند، زن جوان تصریح كرد: آنها دوباره مرا كتك زدند و بعد با خودرو از آن محل دور شدند و در خیابان مرا رها كرده، متواری شدند.
در پی این شكایت، ماموران موضوع را به قاضی طاووسی، دادستان عمومی و انقلاب شهریار اطلاع دادند و در این رابطه پروندهای تشكیل شد.
به این ترتیب، تیم تحقیق به سرپرستی سرهنگ عبداللهزاده پاشاكی، رئیس آگاهی شهریار به تحقیق از زن شاكی پرداختند و با اطلاعاتی كه از او به دست آوردند، به چهرهنگاری رایانهای از 2 مرد جوان پرداختند كه معلوم شد تصویر یكی از آنها به یك مرد قاچاقچی به نام مجتبی كه حوالی رزكان زندگی میكند، مطابقت دارد.
دستگیری مرد قاچاقچی
با مشخص شدن این موضوع، ماموران با هماهنگی قضایی با برجسته، بازپرس پرونده به محل زندگی متهم فراری اعزام شدند و مرد قاچاقچی را دستگیر كردند.
پس از انتقال متهم به پلیس جنایی آگاهی شهریار، وی در بازجویی راز یك جنایت تكاندهنده را فاش كرد.
مجتبی ـ عامل جنایت ـ در تشریح ماجرا به پلیس گفت: چندی پیش در یكی از بوستانهای شهر با شاكی كه همراه فرزندش به آنجا آمده بود، آشنا شدم. در پی این آشنایی او مدعی شد از شوهرش جدا شده و همراه پسر خردسالش در یك خانه اجارهای زندگی میكند.
متهم ادامه داد: پس از آن با هم در تماس بودیم چند بار در هفته یكدیگر را ملاقات میكردیم و به این ترتیب ارتباط پنهانیمان شكل گرفت. پسر خردسال زن مورد علاقهام مانع ادامه ارتباطمان بود و به دنبال فرصتی بودم تا او را از مادرش جدا كنم.عامل جنایت یادآور شد: 4 روز پیش از شب حادثه همراه یكی از دوستانم در یكی از محلههای شهر بودیم كه این زن و كودكش را در خیابان دیدیم.
متهم به قتل تصریح كرد: او را سوار خودرو كرده و به محل دامداری منتقل كردیم. دوستم پس از مصرف مواد مخدر، ما را ترك كرد و زن جوان و فرزندش نزد من ماندند.
فاش شدن ارتباط پنهانی متهم با زن شاكی
وی افزود: در آن چند روز من و زن جوان با هم ارتباط پنهانی داشتیم و او را مورد آزار و اذیت قرار نداد م. پسر 5/2 ساله شاكی مدام بیقراری میكرد و میخواست كنار مادرش باشد. از شنیدن گریههای بیامان او خسته شده بودم و مادرش هم توجهی به فرزندش نمیكرد و از من میخواست او را آرام كنم.
عامل جنایت ادامه داد: آن شب پسركوچولو بشدت گریه میكرد. بنابر این پس از مصرف مواد مخدر (شیشه) او را بشدت كتك زدم. پسربچه گریه میكرد و میخواست رهایش كنم كه به گریههایش توجهی نكردم و او را دوباره كتك زدم و مادرش نسبت به كار من بیتفاوت بود.
متهم یادآور شد: آنقدر كودك را كتك زدم كه بیهوش شد و دیگر نفس نمیكشید. من و مادر كودك ترسیده بودیم و نمیدانستیم با جسد كودك چه كنیم. بنابر این پیكر كودك را لای پتو پیچیده و شبانه به گورستان شهر بردم و با حفر گودالی دفن كردم. عامل جنایت اذعان كرد: پس از بازگشت به نزد شاكی، ماجرا را با او درمیان گذاشتم كه خیلی ترسید و از من خواست هرچه زودتر او را به خانهاش بازگردانم. من هم او را به خانهاش رساندم و ماجرای قتل كودك را تلفنی به دوستم تعریف كردم، سپس متواری شدم. با ثبت اظهارات مرد متهم به قتل، زن شاكی احضار شد و در مواجهه حضوری با متهم قرار گرفت كه وی نیز به جرم خود اعتراف كرد.
این زن در اظهاراتش به پلیس گفت: من برای فاش نشدن رابطهمان دروغ گفتهام. مجتبی، كودكم را كه تنها شاهد ارتباطهایمان بود، از سر راهش برداشت.
به دنبال اعترافهای تكاندهنده این زن و مرد، كارآگاهان جنایی همراه برجسته بازپرس پرونده و عامل جنایت به گورستانی كه وی مدعی بود كودك را در آن محل دفن كرده است، اعزام شدند و در بازرسی از گورستان، جسد پسر 5/2 ساله را كشف و به پزشكی قانونی منتقل كردند. در بررسی اولیه از پیكر كودك معلوم شد وی پیش از مرگ مورد كودكآزاری قرار گرفته و آثار كبودی در تمام نقاط بدنش مشهود است.
با مشخص شدن این موضوع، كارآگاهان با معمای پیچیدهای روبهرو شدند كه آیا پسركوچولو زنده به گور شده یا بعد از قتل دفن شده است. بنابر این گزارش، مادر كودك كشته شده همراه عامل جنایت با قرار قانونی از سوی بازپرس برجسته رئیس شعبه اول دادسرای عمومی و انقلاب شهریار در بازداشت به سر میبرند.
گردآوری: گروه خبر سیمرغ
www.seemorgh.com/news
منبع:fardanews.com