به گزارش خبرنگار ما در ابتدای جلسه محاكمه نماینده دادستان تهران با خواندن كیفرخواست گفت: 12 اردیبهشت ماه سال گذشته ماموران پلیس از مرگ مردی داخل یك كارگاه صابون سازی در چهاردانگه با خبر شدند. بررسیهای پلیس نشان داد این مرد به نام رضا به همراه دوست خود علی در محل حادثه گرفتار حریق شدهاند كه طی آن علی خود را از مهلكه نجات داده ولی رضا در میان ْآتش جان داده است.
كارآگاهان پیگیریهای ابتدایی خود را از علی كه بر اثر سوختگی در آتش در بیمارستان بستری شده بود انجام دادند و علی كه به سختی صحبت میكرد به آنها گفت: داوود باعث و بانی این آتش سوزی بود. داوود با رضا در مالكیت این كارگاه شریك بودند و روز حادثه داوود مثل همیشه به آنجا آمد و با رضا مشغول صحبت شد. اما یكدفعه او یك اسپری به صورت من و رضا رنگ پاشید و بعد هم روی من و رضا بنزین ریخت و ما را به آتش كشید. من به سرعت از آنجا فرار كردم اما رضا نتوانست خود را نجات دهد و همانجا جان داد.
با این ادعا داوود تحت تعقیب قرار گرفت و بعد از مدتی مشخص شد او به عنوان بیمار در یكی از بیمارستانهای تهران بستری شده است. داوود با مجوز پزشك معالجش بازداشت شد و پس از انتقال به اداره آگاهی مسئولیت ارتكاب این جرم را پذیرفت. داوود به كارآگاه پرونده گفت به خاطر نظر سوئی كه رضا به همسر او داشته تصمیم به انتقامگیری از او گرفته و دست به این كار زده است. با توجه به محرز بودن ارتكاب جرم توسط داوود من به عنوان نماینده داستان برای او تقاضای صدور حكم قانونی دارم.
سپس اولیای دم مقتول در جایگاه حاضر شده و اعلام كردند كه از خون فرزند خود گذشتهاند.
در ادامه علی به عنوان یكی از شاكیان این پرونده پشت تریبون دادگاه قرار گرفته و گفت: روز حادثه داوود به كارگاه آمد و مثل همیشه مقداری شیشه كشید. ولی نمیدانم چهطور شد كه یكدفعه شروع به اظهارناراحتی كرد. او با اسپری به صورت من و رضا رنگ پاشیدو از او پرسیدم چرا این كار را میكنی، گفت میخواهم حال شما ر ا بگیرم. بعد هم به لب پنجره رفت و از كنار آن مقدار زیادی بنزین به داخل كارگاه ریخت كه باعث آغشته شدن لباس من هم شد. چون مقداری از این بنزینها به كنار بخاری پاشیده شده بود همه جا شعله ور شده و كارگاه ْآتش گرفت. من به سرعت به سمت در رفتم و پس از شكستن شیشه چفت در را باز كرده و خودم را داخل حوض آبی كه بیرون كارگاه بود انداختم اما رضا همان جا گیر كرده و فریاد میكشید. من با زحمت آتش بدنم را خاموش كردم و رضا از شدت آتشسوزی داخل آتش جان داد.
آقای قاضی من هنوز اتفاقات آنروز را باور نمیكنم رضا و داوود با یكدیگر دوست صمیمی و زبانزد بودند. هنوز مانده ام چرا داوود دست به این جنایت زد.
علی ادامه داد: پزشك قانونی گفته بدن من دچار 40 درصد سوختگی شده من از قصاص متهم میگذرم ولی دیهام را میخواهم.
سپس نوبت به داوود رسید كه به دفاع از خود بپردازد. متهم این پرونده با قرار گرفتن در جایگاه مخصوص ضمن پذیرفتن اتهام خود گفت: من باعث مرگ رضا شدم و قصد انكار این موضوع را هم ندارم. من رضا را خیلی دوست داشتم و هنوز هم از رفتار خود در روز حادثه بهت زده ام. آقای قاضی شیشه مرا به این روز انداخت. آنچه كه در مورد سوءنظر رضا به همسرم هم گفتم دروغ بود. روز حادثه به بیمارستان رفتم و دستم را پانسمان كردم. بعد هم به پمپ بنزین رفتم اما درآنجا حالم بد شد و متصدی پمپ بنزین اورژانس را خبر كرد و بعد هم دستگیر شدم. من شیشه میكشیدم و تحت تاثیر این ماده اختیارم را از كف میدادم.
بعد از شنیدن حرفهای متهم دادگاه وارد شور شد تا رای خود را درباره متهم صادر كند.
كارآگاهان پیگیریهای ابتدایی خود را از علی كه بر اثر سوختگی در آتش در بیمارستان بستری شده بود انجام دادند و علی كه به سختی صحبت میكرد به آنها گفت: داوود باعث و بانی این آتش سوزی بود. داوود با رضا در مالكیت این كارگاه شریك بودند و روز حادثه داوود مثل همیشه به آنجا آمد و با رضا مشغول صحبت شد. اما یكدفعه او یك اسپری به صورت من و رضا رنگ پاشید و بعد هم روی من و رضا بنزین ریخت و ما را به آتش كشید. من به سرعت از آنجا فرار كردم اما رضا نتوانست خود را نجات دهد و همانجا جان داد.
با این ادعا داوود تحت تعقیب قرار گرفت و بعد از مدتی مشخص شد او به عنوان بیمار در یكی از بیمارستانهای تهران بستری شده است. داوود با مجوز پزشك معالجش بازداشت شد و پس از انتقال به اداره آگاهی مسئولیت ارتكاب این جرم را پذیرفت. داوود به كارآگاه پرونده گفت به خاطر نظر سوئی كه رضا به همسر او داشته تصمیم به انتقامگیری از او گرفته و دست به این كار زده است. با توجه به محرز بودن ارتكاب جرم توسط داوود من به عنوان نماینده داستان برای او تقاضای صدور حكم قانونی دارم.
سپس اولیای دم مقتول در جایگاه حاضر شده و اعلام كردند كه از خون فرزند خود گذشتهاند.
در ادامه علی به عنوان یكی از شاكیان این پرونده پشت تریبون دادگاه قرار گرفته و گفت: روز حادثه داوود به كارگاه آمد و مثل همیشه مقداری شیشه كشید. ولی نمیدانم چهطور شد كه یكدفعه شروع به اظهارناراحتی كرد. او با اسپری به صورت من و رضا رنگ پاشیدو از او پرسیدم چرا این كار را میكنی، گفت میخواهم حال شما ر ا بگیرم. بعد هم به لب پنجره رفت و از كنار آن مقدار زیادی بنزین به داخل كارگاه ریخت كه باعث آغشته شدن لباس من هم شد. چون مقداری از این بنزینها به كنار بخاری پاشیده شده بود همه جا شعله ور شده و كارگاه ْآتش گرفت. من به سرعت به سمت در رفتم و پس از شكستن شیشه چفت در را باز كرده و خودم را داخل حوض آبی كه بیرون كارگاه بود انداختم اما رضا همان جا گیر كرده و فریاد میكشید. من با زحمت آتش بدنم را خاموش كردم و رضا از شدت آتشسوزی داخل آتش جان داد.
آقای قاضی من هنوز اتفاقات آنروز را باور نمیكنم رضا و داوود با یكدیگر دوست صمیمی و زبانزد بودند. هنوز مانده ام چرا داوود دست به این جنایت زد.
علی ادامه داد: پزشك قانونی گفته بدن من دچار 40 درصد سوختگی شده من از قصاص متهم میگذرم ولی دیهام را میخواهم.
سپس نوبت به داوود رسید كه به دفاع از خود بپردازد. متهم این پرونده با قرار گرفتن در جایگاه مخصوص ضمن پذیرفتن اتهام خود گفت: من باعث مرگ رضا شدم و قصد انكار این موضوع را هم ندارم. من رضا را خیلی دوست داشتم و هنوز هم از رفتار خود در روز حادثه بهت زده ام. آقای قاضی شیشه مرا به این روز انداخت. آنچه كه در مورد سوءنظر رضا به همسرم هم گفتم دروغ بود. روز حادثه به بیمارستان رفتم و دستم را پانسمان كردم. بعد هم به پمپ بنزین رفتم اما درآنجا حالم بد شد و متصدی پمپ بنزین اورژانس را خبر كرد و بعد هم دستگیر شدم. من شیشه میكشیدم و تحت تاثیر این ماده اختیارم را از كف میدادم.
بعد از شنیدن حرفهای متهم دادگاه وارد شور شد تا رای خود را درباره متهم صادر كند.
گردآوری: گروه خبر سیمرغ
www.seemorgh.com/news
منبع:tehrooz.com