مردی كه به دنبال اختلاف مالی، فردی را با همدست‍‍‍ی يك مرد و 2 زن ربوده و به مدت 15 روز به گروگان گرفته بود، در تحقيقات قضايی اظهار كرد، همدستانش نقشی در آدم‌ربايی نداشته‌اند.

 

به گزارش خبرنگار <جام‌جم>، چندی قبل مردی به شعبه یكم بازپرسی دادسرای امور جنایی كرج مراجعه و با ارائه شكایتی از ربوده شدن پسر 27ساله‌اش اطلاع داد و گفت: مردی به نام ابوالحسن كه خودرویی را چند ماه قبل از پسرم ایمان خریده بود، به منزلمان در محله فردیس كرج آمد و از پسرم خواست برای ملاقات با یكی از دوستانش، وی را تا تهران همراهی كند.

پسرم نیز پذیرفت و همراه او رفت و من هرچه كردم، نتوانستم خبری از او بگیرم.

از دوستان و آشنایان هم سراغ او را گرفتم، اما خبری از او نداشتند تا این‌كه روز گذشته ابوالحسن با من تماس گرفت و گفت پسرم را ربوده و در قبال ‌آزادی‌اش باید سند خودرو به نام وی شود. در ادامه هم تهدید كرد اگر سند به نام او نشود، بلایی سر پسرم می‌آورد.

به دنبال این شكایت، پرونده‌‌ای تشكیل و كارآگاهان اداره جنایی آگاهی استان تهران، تحقیقات ویژه‌ای را برای یافتن مخفیگاه این مرد و آزادی جوان ربوده‌شده آغاز كردند. جستجوی پلیسی ادامه یافت تا این‌كه مخفیگاه ابوالحسن در خانه‌ای روستایی در فهرج بم شناسایی شد و كارآگاهان با نیابت قضایی به محل مراجعه و جوان ربوده شده را آزاد و ابوالحسن، مرد گروگانگیر را دستگیر كردند.

با انتقال متهم به مركز پلیس، وی مورد بازجویی قرار گرفت و به جرم خود اعتراف كرد. روز گذشته هم وی برای اخذ آخرین دفاع به شعبه یكم بازپرسی دادسرای امور جنایی كرج انتقال یافت و مورد بازجویی قرار گرفت.

اعتراف به گروگانگیری 15 روزه‌

ابوالحسن، مرد آدم‌ربا در اظهاراتش به بازپرس حسینی رازلیقی گفت: از ایمان خودرویی خریدم و قرار شد چند هفته دیگر سندش را به نام من ثبت كند، اما این كار را نكرد و پس از مدتی متوجه شدم، او خودروی سرقتی به من فروخته و نمی‌خواهد پولم را پس دهد و معامله را فسخ كند. به همین دلیل تصمیم به انتقام گرفتم و ماجرا را با دختر مورد علاقه‌ام  و دوستم  و دختری  كه از دوستانمان بود، در میان گذاشتم و به منزل ایمان رفتیم و از او خواستم برای مهمانی‌ای كه در تهران دعوت شده‌ایم، همراهمان باشد كه قبول كرد و به سمت تهران حركت كردیم.
در میانه راه، با دستمال آغشته به ماده بیهوشی، او را بیهوش كردم و به سمت كرمان ادامه مسیر دادم.

متهم ادامه داد: من دوستانم را حوالی منزلی در تهران پیاده كردم و ایمان را كه بیهوش شده بود، به منزل یكی از آشنایانم در فهرج بم بردم  و به مدت 15 روز او را  زندانی كردم.