همه چیز از یک سرچ ساده در همین صفحات گوگل شروع شد. امتحانش ضرری ندارد می توانی امتحان کنی (البته تنها محض اینکه سندی باشد بر گفته هایم) کافی است الفبای فارسی را در صفحات سرچ گوگل بزنید با توجه به طبقه بندی که گوگل براساس آن اطلاعات را در اختیار کاربران قرار می دهد بیشترین واژه ها و جملاتی که مورد جستجو قرار گرفته اند بالا می آید.
حال بماند ما چه دیدیم و چه خواندیم که چندان هم تعریفی نیست. برای مقایسه ادعاهایمان سری هم زدیم به صفحات انگلیسی. اما انگار صفحات سرچ گوگل زمین تا آسمان با هم توفیر دارند که ما چیزی پیدا نکردیم!همه چیز بوی هشدار می داد هشدار نسبت به آن چیزهایی که ما آنها را تابو می خوانیم و در پس تمام زیر ساخت های جامعه در حال رشد کردن است هشدار نسبت به جنسی شدن جامعه.
برای خیلی از ماها صحبت کردن و واکاوی مسائل جنسی در پستو های ذهنمان باقی می ماند تا آن زمان که موقع اش! فرا برسد البته اگر تا موقع اش بعضی ها دچار تجربیات غیر موقع آنهم از نوع تلخ نشوند. این در حالی است که بسیاری از کارشناسان و روانشناسان پنهان کاری و بسته نگه داشتن این قبیل مسائل را معضلی بزرگ برای یک جامعه می دانند.
مسئله درست از همان جایی شروع می شود که ما نسبت به آن کم کاری و یا بی توجهی می کنیم یعنی شروع آموزش هایی که باید پایه اولیه اش از دوران کودکی ریخته شود بسیاری از کارشناسان در سراسر دنیا به این نتیجه رسیده اند که آموزش مسائل جنسی باید از دوران کودکی و در حد نیاز و فهم کودک شروع شود تا سوالهای کودک در زمان نوجوانی در کنج ذهن او نمانده و برای یافتن پاسخ به مسیرهای انحرافی کشیده نشود.
این مسئله وقتی رنگ و بوی پر رنگ تری می گیرد که به این نکته توجه کنیم که این روزها کانال های ارتباطی جوان و نوجوان ما آنقدر زیاد است که کسی نمی تواند بچه اش را زندانی کند و بگوید این را ببنین و آن یکی را نبین و عملا جوانان و نوجوانان ما با هجمه ای از اطلاعات جنسی درست و غلط روبرو هستند که برای آگاهی درست نیاز به راهنما دارند( البته فراموش نکنیم که این روزها خیلی از خانواده ها به آگاهی سلبی هم روی آورده اند و دائما می گویند فلان سایت و شبکه ماهواره را نبین اما چیزی به عنوان جایگزین به فرزندانشان معرفی نمی کنند)
پیش گرفتن چنین روندی و نداشتن یک برنامه جامع و درست برای این اکثریت مطلقی که عطش واکاوی مسائل جنسی در وجودش شعله می کشد در دراز مدت ما را به همان جایی می رساند که هشدارها و زنگ خطرهایش نواخته شده است.مطمئنا هیچ کس نمی تواند این را انکار کند که اگر اطلاعات مورد نیاز جوان و نوجوان ما از طریق خانواده یا مرجع رسمی از همان دوران کودکی و بصورت رده بندی شده به او داده شود او می تواند در زمان طولانی به یک شناخت برسد که چگونه در مقابل خطرات احتمالی از خودش محافظت کند.
"پیشگیری همیشه بهتر از درمان است" بنظر می رسد این جمله هر روز بیشتر به حاشیه می رود و کمتر سرمشق برنامه ریزی هایمان قرار می گیرد که در نهایت به حاشیه رفتن این جملات باعث شده که فرد خودش به فکر کشف و شهود! اطلاعاتش آنهم از هر طبقه ای برود که تبعاتش همان می شود که در ابتدای مطلب اشاره شد...
گردآوری:گروه خبر سيمرغ
