فرقی نمی کند فقیر باشی یا غنی. اجاره نشینی امروزه بخشی از زندگی مردم است. کافی است یک روز سری به بنگاه های شهر بزنی تا تفاوت ها را به چشم ببینی.
 
 هر چقدر به سمت جنوب تهران می روی از قیمت ها کم اما به شلوغی و ترافیک اضافه می شود. در خیابان کرمان می شود یک آپارتمان ۶۰ متری را با ۱۰ میلیون تومان اجاره کرد، البته صاحب خانه ها کمتر حاضرند خانه هایشان را رهن کامل بدهند چون به اجاره اش بیشتر احتیاج دارند.


روزنامه خراسان نوشت: فرقی نمی کند فقیر باشی یا غنی. اجاره نشینی امروزه بخشی از زندگی مردم است. بعضی شعارشان اجاره نشینی و خوش نشینی است و عده ای در آرزوی داشتن سرپناهی تا مجبور نباشند هنوز یک سال نشده، اسباب و اثاثیه شان را جمع و خانه دیگری را هر چند کوچک تر برای اجاره پیدا کنند. کافی است یک روز سری به بنگاه های شهر بزنی تا تفاوت ها را به چشم ببینی. ترجیح می دهم کارم را از شمال تهران به جنوب شروع کنم از غنی ترین ساکنان شهر تا آن هایی که برای ماندن و کار کردن در تهران حاضرند هر رنجی را به جان بخرند. نیاوران، فرمانیه، کامرانیه و دربند.

مستاجرهایشان هم با بقیه مناطق تهران فرق می کنند. چون آن قدر پول دارند که می توانند با چند ماه اجاره خانه شان خانه ای در حد و اندازه آرزوهای بسیاری از مردم تهران بخرند. وارد یکی از آژانس های مسکن می شوم. تعداد زیادی مشاور و تلفنچی در یک سالن بزرگ دور هم جمع شده اند تا خانه بفروشند و اجاره بدهند. وقتی سراغ خانه اجاره ای را از مشاوران می گیرم اولین سوالشان این است: چقدر پول داری؟ با اعتماد به نفس می گویم
۳۰ میلیون تومان. البته رهن کامل. پسرک مشاور تلخندی تحویلم می دهد و می گوید: با این پولی که شما داری این اطراف نمی توانی خانه مناسب پیدا کنی. تصمیم می گیرم حالا که قسمت نشد با ۳۰ میلیون همسایه شان شوم با چند نفر از مشتری ها صحبت کنم.

آقایی تقریبا
۵۰ ساله همراه همسرش برای رهن و اجاره آمده اند خانه ای حداقل ۱۲۰ متری. مشاور از آن ها هم همین سوال را می پرسد اما جوابشان با من خیلی متفاوت است: «مشکلی نیست، شما مورد مناسبت را نشان بده» مشکل مالی که رفع می شود مشاور جوان فایل هایش را یکی یکی بیرون می آورد. ۳۰ میلیون رهن ۳ میلیون اجاره، ۷۰ میلیون رهن کامل، ۴۰ میلیون رهن ۵/۱ میلیون اجاره و ... سر صحبت را با مرد مستاجر باز می کنم.

وقتی می پرسم چطور حاضرید این مقدار اجاره در ماه پرداخت کنید در حالی که می توانید خانه بخرید، با لبخندی سرد می گوید: با
۷۰ میلیون که نمی شود در این مناطق آن هم در برج، خانه خرید. البته پول برای خرید خانه دارم اما ترجیح می دهم با سرمایه ام در بازار کار کنم، تا این که آن را برای خرید یک چهار دیواری هزینه کنم. همسرش هم می گوید: اجاره نشینی و خوش نشینی. این طوری تنوعش بیشتر است.

۸ - ۷ کیلومتر پایین تر مرکز شهر است. میدان هفت تیر، خانمی برای رهن کامل خانه به بنگاه آمده است و چون ۲ فرزند بزرگ دارد می خواهد خانه اش حتما ۳ خوابه باشد بنگاه دار آپارتمانی ۱۶۰ متری را پیشنهاد می دهد با ۴۰ میلیون رهن کامل، البته با پارکینگ و انباری. وقتی از صحبت های خانم متوجه می شوم که کارمند است و ماهانه ۳۵۰ هزار تومان درآمد دارد، می پرسم با این درآمد چطور می توانید ۴۰ میلیون تومان برای رهن خانه بپردازید، ۴۰ میلیون تومان رهن یعنی یک میلیون و ۲۰۰ هزار تومان اجاره در ماه.در پاسخم می گوید: اولا با این پول نمی توانم خانه ۱۶۰ متری بخرم و چون ۲ فرزند بزرگ دارم مجبورم خانه ۳ خوابه اجاره کنم. ثانیا این مبلغ را برای رهن خانه کنار گذاشته ام و با درآمد ماهانه ام گذران زندگی می کنم. بعد هم ما سال هاست در این منطقه زندگی می کنیم و به این محله عادت کرده ایم. از این جا به همه جای تهران دسترسی داریم. به همین خاطر اصلا حاضر نیستم به خاطر چند میلیون پول پیش کمتر از این محله نقل مکان کنم و یا خانه کوچک تری بگیرم.

هر چقدر به سمت جنوب تهران می روی از قیمت ها کم اما به شلوغی و ترافیک اضافه می شود در خیابان کرمان می شود یک آپارتمان
۶۰ متری را با ۱۰ میلیون تومان اجاره کرد، البته صاحب خانه ها کمتر حاضرند خانه هایشان را رهن کامل بدهند چون به اجاره اش بیشتر احتیاج دارند. ۳۰۰ هزار تومان برای اجاره یک آپارتمان ۶۰ - ۵۰ متری. زوج جوانی که تازه ازدواج کرده اند دنبال یک آپارتمان کوچک می گردند. مرد با چهره ای مستاصل آرام به بنگاه دار می گوید: من با ماهانه ۴۰۰ هزار تومان درآمد نمی توانم ۳۰۰ هزار تومان اجاره بدهم. اگر می شود با صاحب خانه صحبت کنید بلکه کمی از اجاره کم کند. وضعیت غربی ترین نقطه تهران هم برای اجاره نشین ها مناسب است.

از
۱۰ تا ۱۵ میلیون تومان رهن به بالا. عمدتا کارمندند و با پرداخت تمام پس اندازشان می توانند تا یک سال ساکن خانه ای نقلی در این منطقه شوند. یکی از مشتریان بنگاهی در منطقه شهران می گوید: محل کارم مرکز شهر است و هر روز مجبورم ۳ ساعت را در ترافیک محل کار تا منزل باشم. اما باز هم کرایه ها در این مناطق مناسب تر است. امسال می خواستم خانه ای نزدیک محل کارم اجاره کنم ولی باید برای اجاره یک آپارتمان ۵۰ متری حوالی خیابان کریم خان ۳۵ میلیون تومان پرداخت می کردم.اما این جا با تمام مشکلات حداقل مجبور نیستم نیمی از حقوق ماهانه ام را به صاحبخانه بدهم. جدای از تمام این افراد، هستند کسانی که برای کار کردن در تهران و ماندگار شدن در این شهر مجبورند روزانه فاصله یکی از شهرهای اطراف تهران را تا مرکز پایتخت طی کنند چرا که حتی قادر نیستند کمترین اجاره را در جنوبی ترین نقطه تهران بپردازند. از کرج، شهرهای اطراف کرج، رباط کریم و ورامین گرفته تا شهرهای جدیدی مثل پرند و پردیس شهرهایی که به خاطر فاصله زیادشان و نبود وسایل حمل و نقل عمومی سریع مانند مترو زمان زیادی از ساکنانشان تلف می شود تا بتوانند برای کار روزانه به تهران بیایند. مرتضی به عنوان نیروی خدماتی در یکی از وزارت خانه ها مشغول به کار است و مجبور است هر روز از رباط کریم ۵۰ - ۴۰ کیلومتر راه را تا تهران بیاید. وقتی پای درد دل هایش می نشینی خسته از این همه دوری راه می گوید: «اصلا نمی توانم از پس کرایه ها در تهران بربیایم. با این حقوق کم و ۲ تا بچه کوچک نمی توانم حتی فکر اجاره نشینی را در تهران هم داشته باشم ولی در شهرهای اطراف تهران می توان با مبلغ خیلی کمی خانه اجاره کرد. همین خانه را هم با ۳ میلیون تومان پول پیش و ماهانه ۳۰ هزار تومان اجاره کرده ام. تنها مشکلم هم دوری راه است».

بین شهرهای اقماری تهران، کرج و شهرک های بین راه تهران و کرج بیشترین تعداد ساکنان را در خود جای داده اند که هر روز مجبورند برای انجام کار روزانه به تهران بیایند. با این تفاوت که متروی کرج تهران به عنوان تنها خطی که مسافران شهرک های اقماری را به تهران وارد و از آن خارج می کند مسافران زیادی را روزانه برای انجام کار به تهران می آورد. به همین خاطر تعداد زیادی ترجیح می دهند این شهرک ها را برای زندگی انتخاب کنند. احمد- الف یکی از همین افراد است که کلاک کرج را برای زندگی انتخاب و با
۶ میلیون تومان پول پیش آپارتمانی ۷۰ متری اجاره کرده است. احمد که شاغل یکی از ادارات دولتی در خیابان آزادی تهران است می گوید: با این که فاصله محل کار تا منزلم طولانی است، با مترو، البته به شرط این که زیر دست و پای مسافران له نشوم، خیلی سریع به خانه می رسم. حالا بماند که کلاک حتی از کمترین امکانات رفاهی و خدماتی نیز برخوردار نیست و آن را نمی توان با تهران قیاس کرد.

بعد از شنیدن حرف های مستاجران تهرانی اجاره نشینی و خوش نشینی برخی افراد و حرف های بعضی مستاجران که آرزو دارند روزی صاحب خانه ای کوچک حتی در جنوبی ترین نقطه تهران شوند تا از شر اسباب کشی های سالانه رها شوند برایم به خوبی قابل درک است این که بعضی با وجود داشتن تمول حاضر نیستند پول و سرمایه شان را برای خرید خانه هزینه کنند و برخی از شدت فقر حاضرند روزی
۱۰۰ کیلومتر راه را برای رسیدن به محل کار طی کنند.

 
گردآوری: گروه خبر سیمرغ
www.seemorgh.com/news
منبع:asiran.com